گروه مطالعات مسایل خلیج فارس و شبه جزیره عربستان

تعداد 2227

مصر و پیامدهای نوسازی اقتصادی ناقص

نویسنده: سید عبدالامیر نبوی (ناظر علمی)  |   ۱۲ مهر ۱۳۹۹

بروز اعتراضات مردمی در مصر و گسترش سریع آن را می¬توان تداوم نارضایتی و خشمی دانست که نسبت به عملکرد سیاسی و اقتصادی دولت وجود دارد. اعتراضات، همچون سال گذشته، با فراخوان محمد علی، تاجر و بازیگر مصری که اکنون در شهر بارسلون (اسپانیا) به سر می¬برد، شروع شد. وی سال گذشته بیش از 35 فیلم ویدئویی منتشر کرد و طی آنها با زبانی صریح و گزنده نکاتی را درباره دخالت‌های خانواده سیسی و ارتش در ساخت و سازهای پایتخت جدید مصر و تاراج اموال عمومی بیان کرد.

جنگ قره باغ و امنیت انرژی

نویسنده: بهروز نامداری  |   ۱۲ مهر ۱۳۹۹

جنگ بین ارمنستان و آذربایجان که از 12 جولای سال جاری و با تبادل آتش توپخانه بین دو کشور آغاز شد می توان گفت شدیدترین در نوع خود پس از دهه 1990 بوده و می تواند امنیت عرضه انرژی بخصوص در اروپا را با چالش مواجه نموده و روسیه را به برنده بزرگ این نزاع تبدیل نماید

راهبرد احتمالی «جوزف بایدن» در قبال ایران

نویسنده: احسان اعجازی (مدیر گروه)  |   ۷ مهر ۱۳۹۹

به طور کلی رئیس‌جمهور ایالات‌متحده نسبت به کنگره از اختیارات بیشتری در حوزه سیاست خارجی برخوردار است. نقش کنگره در حوزه سیاست خارجی را تنها می‌توان به سه بخش کلی «نظارتی»، «تاییدی» و «تامین مالی جنگ» محدود کرد. در همین راستا می‌توان استدلال کرد که رئیس‌جمهور ایالات‌متحده و همراهانش در کاخ سفید، سیاستگذاران اصلی در حوزه سیاست خارجی آمریکا هستند. دموکرات‌ها و جمهوری‌خواهان به خوبی آگاه هستند که برای پیروزی در انتخابات، مسئله رونق اقتصادی بسیار حائز اهمیت است؛ با این وجود بین این دو طیف سیاسی تفاوت‌هایی در حوزه سیاست خارجی دیده می‌شود. به طور مثال، دموکرات‌ها به چند‌جانبه‌گرایی، مسئله تغییرات آب و هوایی و تسهیل مهاجرت بهای بیشتری می‌دهند. در عین حال برای هر دو حزب مسئله امنیت ملی موضوعی غیرقابل‌اغماض محسوب می‌شود. در این بین، مسئله ایران که پس از انقلاب اسلامی به موضوع امنیت ملی در آمریکا تبدیل شده بود، در حال حاضر به مسئله سیاست حزبی آمریکا هم تبدیل شده است بدین معنا که هیچ کدام از دو حزب تمایل ندارند که رفتار ایران به کم‌کاری و ناتوانی آنها نسبت داده شود.

آینده مصالحه بین کشورهای همجوار ایران با رژیم صهیونیستی

نویسنده: سامان حیدری  |   ۷ مهر ۱۳۹۹

رژیم صهيونيستي از همان آغاز در جنگ متولد شد و تاکنون دائماً در جنگ و کشمکش بوده است و اصول موجودیت خود را در گروی آن مي داند. این رژیم امنيتي ترین جامعه را دارد و تأمين امنيت، دستور کار اصلي آن به شمار مي آید. در این رژیم اهميت ایجاد امنيت و بقای آن مانند دیگر بازیگران بين الملل است ولي تفاوت در این است که این رژیم همواره خود را در حلقه های تهدید امنيتي تصور کرده است و در مقابل آن به ایجاد جامعه ای نظامي مبادرت ورزید که در آن با هویت سازی نظامي  خود و  دیگری در درون جامعه، ذهن افراد را نظامي پرورش مي دهد. در نتيجه جامعه ی امنيتي را شکل داده است که در آن همه افراد نقش امنيتي دارند و نظاميان از مقام، احترام و حتي نفوذ قابل توجهي برخوردارند و در مقامهای بالای سياسي، اجتماعي و اقتصادی قرار مي  گيرند. این نگاه امنيتي در رژیم صهيونيستي تمام ابعاد سياسي و اجتماعي را تحت تأثير قرار داده است. و همین مسئله باعث شده که آنها بدنبال ارتباط با کشورهای حوزه خلیج فارس برای ایجاد حلقه حایلی برای امنیت خود باشند.

ابهام در ژئوپلیتیک جدید خاورمیانه

نویسنده: شهره پولاب  |   ۷ مهر ۱۳۹۹

در روز 15 سپتامبر 2020 توافق نامه های عادی سازی روابط میان اسرائیل و کشورهای امارات متحده عربی و بحرین به میزبانی دونالد ترامپ رئیس جمهور ایالات متحده امریکا در کاخ سفید امضا شد. ترامپ با این گفته که "مردم جهان شاهد ظهور یک خاورمیانه جدید هستند" ابراز امیدواری خود را برای اتفاق های خوب در خاورمیانه بیان داشت. بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل امضای این تفاهم نامه را "نقطه عطف تاریخی" دانسته که در آن امارات و بحرین "پرچمدار پایان درگیری در خاورمیانه" خواهند بود. عبدالله بن زاید آل نهیان وزیر امور خارجه امارات نتیجه این توافق نامه را ایجاد تغییراتی در جهان عنوان کرده که بدون ابتکار عمل ترامپ امکان پذیر نبوده و عبداللطیف بن راشد الزیانی وزیر امور خارجه بحرین نیز آن را "روز تاریخی برای خاورمیانه" قلمداد کرده است.

بنی گانتز؛ از کنشگری خلاق تا بازیگری منفعل

۴ مهر ۱۳۹۹

از روز 27 دسامبر 2018 که «بنی گانتز»، فرمانده پیشین ارتش اسرائیل و وزیر دفاع کنونی با ثبت حزب «مصونیت اسرائیل» رسماً وارد سیاست عملی شد تا 26 مارس 2020 که وی به عنوان پیش‌شرط توافق کابینه «وحدت ملی» به عنوان رئیس موقت کنست انتخاب شد، حدود یک سال و سه ماه به طول انجامید، در این مدت گانتز به عنوان رهبر اپوزیسیون موفق به متحد کردن اردوگاهی از مخالفان نتانیاهو شد. رهبری گانتز به عنوان یک سیاستمدار تازه وارد اگرچه قدرت بازیگری اپوزیسیون را ارتقا داد، اما عدم بازیگری حرفه‌ای او نهایتاً به این نقطه انجامید که وی از یک بازیگر هم‌سطح با نتانیاهو به عنوان وزیر بی‌رقیب اسرائیل به سیاستمداری درون مدار نتانیاهو مبدل شد

شیوه مواجهه رئیس جمهور آینده آمریکا با ایران

نویسنده: مهدی لکزی (دبیر گروه)  |   ۲ مهر ۱۳۹۹

انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، متفاوت از انتخابات ریاست جمهوری یا نخست وزیری در اروپاست. گرچه انتخابات حزبی است اما چندان حزبی نبوده و ویژگی‌های شخصیتی و کارنامه سیاسی نامزد حاضر تاثیری شگرف بر انتخابات دارد. در دو دهه اخیر مساله ایران همواره یکی از مسائل مهم انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در حوزه سیاست خارجی بوده است. از این رو نحوه مواجهه روسای جمهور ایالات متحده با ایران همواره یکی از موضوعات مهم سیاست خارجی این کشور بوده است. در حوزه سیاست خارجی به خصوص در قبال ایران، از دیدگاه هر دو حزب جمهوری خواه ودموکرات، ایران یک کشور استراتژیک است. رییس جمهوری وجود ندارد که بتواند بگوید ایران مهم نیست. ایران به خاطر موقعیت ژئوپلتیک خود مورد توجه قدرت های بزرگ بوده است اما بعد از انقلاب ماهیت حاکمیت ایران وزن متفاوتی به آن داده است که البته از دید آمریکایی ها وزن مثبتی تلقی نمی‌شود. دولت آمريكا ايران را يك تهديد عمده براي منافع و امنيت ملي خود ميداند و به دلايلي نظير چالش ايران با نفوذ آمريكا و متحدانش در منطقه، برنامه هايهسته اي، ادعاي كمک هاي ايران به گروه هاي مسلح در عراق و افغانستان، كمك به گروه هاي فلسطيني حماس و حزب الله لبنان، ادعاي كمك ايران به دولت سوريه را مطرح مي كند.

پيماني كم محتوا و بي ثمر؛ ارزيابي توافق امارات و بحرين با رژيم اسراييل

نویسنده: اعظم ملایی  |   ۱ مهر ۱۳۹۹

در هفته های اخیر مسأله توافق صلح دو کشور عربی حوزه خلیج فارس یعنی امارات متحده عربی و بحرین با رژیم اسرائیل یکی از جنجالی ترین اخبار حوزه غرب آسیا بوده است؛ توافقاتی که ظاهرا قرار نیست به همین جا ختم شود و چنانکه دونالد ترامپ، در کنفرانس مطبوعاتی اخیر خود اعلام کرده، «قرار است ۷ یا ۸ کشور دیگر هم به آن ملحق شوند و کویت نیزاحتمالا یکی از این کشورها خواهد بود».

آینده اسلام سیاسی در خاورمیانه

نویسنده: محمد صیادی  |   ۲۵ شهریور ۱۳۹۹

جریان‌های سیاسی-اجتماعی در جهان اسلام که ذیل عناوینی چون اسلام سیاسی/ اسلام‌گرایی/ بنیادگرایی اسلامی قرار می‌گیرند، نه تنها از نظر مفهومی «برساخته »پژوهش‌های شرق‌شناسانه هستند بلکه از نظر ترمینولوژیک نیز واژگانی که برای نام‌گذاری آن‌ها به کار می‌رود، فارغ از ریشه‌های شرق‌شناسانه نیست. قرار گرفتن این جریان‌ها ذیل واژگان فوق، به برساخته شدن نظریاتی درباره آن‌ها منجر شده که اسلام را به عنوان کانون مرکزی آن‌ها قرار داده است. این در حالی است که اگر بپذیریم اسلام به مثابه سنتی جاری در خاورمیانه، پیش‌فرض ایده‌های متفکران این جریان‌ها بوده و اصولاً نظریه‌پردازی در جهان اسلام بدون در نظر گرفتن نقش اسلام به معنای نادیده گرفتن زمینه تاریخی- اجتماعی است، آنگاه می‌توان بر این نکته تأکید کرد که بررسی همه این جریان‌های فکری- سیاسی ذیل عناوین اسلام سیاسی/ اسلام‌گرایی/ بنیادگرایی اسلامی، به معنای ارائه کلیتی یکپارچه و نادیده انگاشتن تفاوت‌های عمیق میان آن‌ها است. هر یک از این جریان‌ها آبشخورهای فکری متفاوتی دارند و در وضعیت سیاسی-اجتماعی هر یک از کشورهای خاورمیانه که مبتنی بر ساختارهای سیاسی-اقتصادی و فرهنگ سیاسی خاص خود هستند، بروز و ظهور متفاوتی می‌یابند.