پيماني كم محتوا و بي ثمر؛ ارزيابي توافق امارات و بحرين با رژيم اسراييل
نویسنده: دکتر اعظم ملایی، پژوهشگر مهمان و دانش آموخته دکتری روابط بین الملل دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران
در هفته های اخیر مسأله توافق صلح دو کشور عربی حوزه خلیج فارس یعنی امارات متحده عربی و بحرین با رژیم اسرائیل یکی از جنجالی ترین اخبار حوزه غرب آسیا بوده است؛ توافقاتی که ظاهرا قرار نیست به همین جا ختم شود و چنانکه دونالد ترامپ، در کنفرانس مطبوعاتی اخیر خود اعلام کرده، «قرار است ۷ یا ۸ کشور دیگر هم به آن ملحق شوند و کویت نیزاحتمالا یکی از این کشورها خواهد بود».
هر چند دولت آمریکا تلاش می کند این توافقات را به معنای گامهایی برای حل نهایی منازعه تاریخی اعراب و اسرائیل و افزایش امنیت و ثبات در خاورمیانه جلوه دهد، اما به نظر می رسد به دلایلی متعدد این امر محقق نخواهد شد. دلیل نخست این ادعا بی توجهی این توافقات به آرمان ملت فلسطین و افکار عمومی جهان عرب و اسلام است. در شرایطی که یک انجمن مردمی در امارات متحده عربی موفق شده دو میلیون امضا در مخالفت با صلح دولتشان با اسرائیل جمع آوری کند، هشتگ «ادعم المقاومه» (از مقاومت حمایت کن) در توئیتر با استقبال گستردهای مواجه شده و خیابانها منامه در روزهای اخیر پر از معترضانی بوده که توافق با اسرائیل را خیانت به فلسطین و آرمانهای اسلامی تلقی می کنند، سخن گفتن از حل منازعه اعراب و اسرائیل و گسترش صلح بیشتر به نوعی طنز بی مایه شبیه است تا واقعیت سیاسی.
دلیل مهم دیگر برای بی نتیجه و غیر استراتژیک بودن این توافقات صلح، نادیده گرفتن نظر مقامات و گروههای مختلف فلسطینی و ناکامی برای مشارکت دادن آنها در فرایند صلح است. البته ظاهراً امارات، عربستان، بحرین و مصر در ماهها و هفته های اخیر رایزنی های فشرده ای با مقامات فلسطینی داشته اند تا آنها را برای پذیرش پیشنهادات مالی وسوسهانگیز و در مقابل عادیسازی روابط با اسرائیل مجاب کنند، اما این پیشنهادات به حدی غیر منطقی و ناعادلانه بوده که حتی اختلاف نظر گروههای فلسطینی هم نتوانسته سبب تمایل محمود عباس برای پذیرش آنها شود. در نتیجه حال مقامات امارات و بحرین و البته رژیم اسرائیل با فلسطینی یکدست تر، خشمگین تر و بی میل تر به مذاکره و صلح روبرو هستند.
در نهایت مسأله مهم دیگری که نشان می دهد توافق دو کشور کوچک خلیج فارس با اسرائیل حتی با فرض پیوستن چند کشور دیگر به این توافقات نیز موجب تحول گفتمانی فراگیر و افزایش نظم و امنیت منطقه ای نمی شود، عدم همراهی قدرتهای مهم منطقه ای با این توافقات است. مقامات امارات و بحرین در حالی با دشمن درجه یک ملت فلسطین یعنی بنیامین نتانیاهو، عکس یادگاری گرفته اند که دو قدرت بزرگ منطقه ای یعنی جمهوری اسلامی ایران و ترکیه مخالفت آشکار و علنی خود را با این توافقات اعلام کرده و بر علیه آن موضع گیری کردهاند و قدرت دیگر یعنی عربستان سعودی نیز هر چند موضع سکوت در پیش گرفته و البته در خفا از این توافقات حمایت می کند، اما به دلیل موقعیتش به عنوان خادم حرمین شریفین و نیز از آنجا که ناظر طرح صلح عربی است (طرحی که بر لزوم عقبنشینی اسرائیل از مناطق اشغالی بعد از شکست ۱۹۶۷ در ازای صلح دائم با اعراب تأکید دارد)، نمی تواند حداقل در مقطع فعلی به این توافقات صلح بپیوندد.
این در حالی است که تجربههای تاریخی در منطقه غرب آسیا حاکی از آن است که زمانیکه قدرتهای منطقهای پیرامون راههای حل یک بحران دچار اختلاف نظر باشند، نه تنها آن بحران به آسانی قابل حل نخواهند بود، بلکه اقدامات موازی و تخریبی آنها علیه یکدیگر سبب تشدید منازعه و گسترده تر شدن ابعاد بحران خواهد شد. از این رو پیش بینی می شود صلح برخی کشورهای عربی با اسرائیل فاقد اثرات بلند مدت و استراتژیک در راستای صلح سازی باشد و در کوتاه مدت و میان مدت نیز سبب افزایش تنش و خشونت در منطقه شود.