آینده مصالحه بین کشورهای همجوار ایران با رژیم صهیونیستی
نویسنده: سامان حیدری پژوهشگر مهمان و دانش آموخته دکتری رشته علوم سیاسی
رژیم صهيونيستي از همان آغاز در جنگ متولد شد و تاکنون دائماً در جنگ و کشمکش بوده است و اصول موجودیت خود را در گروی آن مي داند. این رژیم امنيتي ترین جامعه را دارد و تأمين امنيت، دستور کار اصلي آن به شمار مي آید. در این رژیم اهميت ایجاد امنيت و بقای آن مانند دیگر بازیگران بين الملل است ولي تفاوت در این است که این رژیم همواره خود را در حلقه های تهدید امنيتي تصور کرده است و در مقابل آن به ایجاد جامعه ای نظامي مبادرت ورزید که در آن با هویت سازی نظامي خود و دیگری در درون جامعه، ذهن افراد را نظامي پرورش مي دهد. در نتيجه جامعه ی امنيتي را شکل داده است که در آن همه افراد نقش امنيتي دارند و نظاميان از مقام، احترام و حتي نفوذ قابل توجهي برخوردارند و در مقامهای بالای سياسي، اجتماعي و اقتصادی قرار مي گيرند. این نگاه امنيتي در رژیم صهيونيستي تمام ابعاد سياسي و اجتماعي را تحت تأثير قرار داده است. و همین مسئله باعث شده که آنها بهدنبال ارتباط با کشورهای حوزه خلیج فارس برای ایجاد حلقه حایلی برای امنیت خود باشند.
در این بین ایران مهمترین و قدرتمندترین همسایه کشورهای حاشیه خلیج فارس است و اهرمهای زیادی در اختیار دارد. نگاه ایران بر سرنوشت این کشورها و آینده آن اثرگذار است. در عین حال ایران باید در این موضع گیری فضایی برای عقب نشینی آنها باز بگذارد و حتی الامکان از اقدامات یکجانبه پرهیز کند.
اما با توجه به نقش جمهوری اسلامی ایران در منطقه به عنوان یک بازیگر مهم و مستقل عادی سازی روابط بین کشورهای همجوار ایران با رزیم صهیونیستی این مسئله را تداعی می کند که پس از این حضور اسرائیلی ها در منطقه ی خلیج فارس به صورت راحت تر و شاید گسترده تر می تواند صورت گیرد و ایران نیز به عنوان یک بازیگر امنیتی، که هزینههای امنیت در منطقه را داده است ملاحظات دیگری به منطقه و خلیج فارس خواهد داشت زیرا قطعا با این روند ایران اجازه نخواهد داد در همسایگی خود چالش جدید امنیتی با اصلی ترین دشمن خود یعنی اسرائیل ایجاد شود در نتیجه منطق حکمفرما بر منطقه و خلیج فارس امنیتی تر خواهد شد، همچنین از بازوی های قدرت منطقه ای ایران یعنی گروه های مقاومت و نزدیک به ایران در منطقه نیز نمی شود چشم پوشی کرد کما اینکه تا بحال ایران با میانجیگری های بسیار مانع بزرگی بر حملات پی در پی انصار الله یمن به خاک امارات بوده است و علاوه بر امکان تنش افزایی مسئله حسن همجواری با ایران نیز زیر سوال می رود و امکان این مسئله وجود دارد که فضای منطقه بیشتر به سوی امنیتی شدن سوق پیدا کند .
در این شرایط 2 سناریو برای آینده ی این توافق می توان در نظر گرفت:
سناریوی اول
افزایش قدرت محور عربی - غربی- عبری در جهت تشکیل ائتلاف قوی تر با کمک آمریکا برای ایجاد یک منطق امنیتی غربی در منطقه ی غرب آسیا که نیازمند انتخاب مجدد دونالد ترامپ به عنوان رئیس جمهور آمریکا در انتخابات پیش رو می باشد و علاوه بر آن باید انتظار داشت محور مقاومت نیز واکنش جدی به این رخداد نشان ندهد(که امری غیر طبیعی است) و حتی با وجود تردید در انتخاب مجدد ترامپ ، با وجود اختلافات نظرعمیق در رویکرد بین آمریکا و قدرت های اروپایی در نگاه به منطقه ی غرب آسیا تحول مد نظر ایشان در منطقه رخ نخواهد داد.
سناریوی دوم
شکست توافق همسایه های ایران و اسرائیل و نرسیدن به هدف مطلوب در جهت الگویی برای عادی سازی روابط دولت های عرب و مسلمان منطقه با اسرائیل به دلیل امنیتی تر شدن فضای منطقه ، موازنه ی قوا در محور مقاومت ، اعتراض شدید گروه های مبارز داخل سرزمین های اشغالی از جمله حماس ، جهاد اسلامی و حتی فتح و کشورهای منطقه مانند ترکیه و قطر و عدم حمایت مردم کشورهای اسلامی خصوصا ساکنین سرزمین های اشغالی که امری قریب به نظر می رسد .
از همین رو مسئله ی توافق کشورهای حوزه خلیج فارس با رژیم غاصب صهیونیستی به مانند نوزادی است که پیش از به دنیا آمدن مرده باشد ، زیرا علاوه بر اینکه برای اسرائیل دست آورد مورد نظر برای عادی سازی روابط با دولت های عربی را در بر نخواهد داشت ، رژیم صهیونیستی امروز در ضعیف ترین زمان از تاسیس حکومت نا مشروع خود به سر می برد که با در بین گروه های مقاومت اسلامی منطقه و با هزاران موشک محاصره شده است علاوه بر این ایران نیز اجازه نخواهد داد اسرائیل در خلیج فارس برای خود منطقه ای امن برای بهره برداری های سیاسی ، امنیتی ایجاد کرده تا به راحتی علیه ایران و محور مقاومت استفاده کند و این مطلب را اماراتی ها نیز به خوبی می دانند.