بنی گانتز؛ از کنشگری خلاق تا بازیگری منفعل
نویسنده: منصور براتی، عضو گروه روندهای فکری و دانشجوی دکتری اندیشه سیاسی دانشگاه تهران
از روز 27 دسامبر 2018 که «بنی گانتز»، فرمانده پیشین ارتش اسرائیل و وزیر دفاع کنونی با ثبت حزب «مصونیت اسرائیل» رسماً وارد سیاست عملی شد تا 26 مارس 2020 که وی به عنوان پیششرط توافق کابینه «وحدت ملی» به عنوان رئیس موقت کنست انتخاب شد، حدود یک سال و سه ماه به طول انجامید، در این مدت گانتز به عنوان رهبر اپوزیسیون موفق به متحد کردن اردوگاهی از مخالفان نتانیاهو شد. رهبری گانتز به عنوان یک سیاستمدار تازه وارد اگرچه قدرت بازیگری اپوزیسیون را ارتقا داد، اما عدم بازیگری حرفهای او نهایتاً به این نقطه انجامید که وی از یک بازیگر همسطح با نتانیاهو به عنوان وزیر بیرقیب اسرائیل به سیاستمداری درون مدار نتانیاهو مبدل شد.
با وجود اینکه گانتز هنوز درون سپهر سیاسی اسرائیل از اعتبار قابل توجهی برخوردار است، اما چنانچه رژیم به سوی انتخابات دیگری حرکت کند، نمیتوان انتظار داشت که وی بتواند جایگاه پیشین خود به عنوان رهبر نیمی از نیروهای سیاسی اسرائیل را احیا کند.
با ورود گانتز به سپهر سیاست اسرائیل، به دلیل وزنه و اعتبار بالای او، گرچه سابقه سیاستمداری حرفهای را در کارنامه نداشت، اما نیروهای مخالف نتانیاهو در قالب اردوگاه «چپ - میانه» به سرعت گرد او جمع شدند. ابتدا «موشه یعالون»، وزیر خارجه و دفاع پیشین و عضو سابق حزب لیکود با حزب تلم به او پیوست و سپس «گابی اشکنازی» دیگر ژنرال پیشین وارد جناح او شد. نهایتاً «یائیر لاپید»، رهبر حزب یشعتید با وجود پارهای انتقادات نسبت به گانتز به او پیوست تا روی کاغذ نیز جبههای هماندازه حزب لیکود پشت سر این ژنرال سابق قرار گیرد. از همان روزهای آغاز سران حزب آبی و سفید اعلام کردند که تحت هیچ شرایطی حاضر به همکاری با نتانیاهو نیستند و به زیر کشیدن بی بی از قدرت به اصلیترین هدف آنان مبدل شد.
اگرچه حزب آبی و سفید نتوانست در سه انتخابات پیاپی، پیروزی قاطعی بر حزب لیکود به دست بیاورد اما، برای اولین بار پس از 10 سال مانع از تشکیل مجدد کابینه «جناح راست - مذهبی» با مرکزیت بنیامین نتانیاهو شد. با وجود اینکه نخست وزیری نتانیاهو به عنوان رهبر کابینه موقت ادامه یافت و نهایتاً بحران تشکیل کابینه در سرزمینهای اشغالی با تشکیل کابینه ائتلافی میان لیکود و حزب آبی و سفید به پایان رسید، اما چنانچه گانتز بر وعده خود مبنی بر خارج کردن بی بی از قدرت پایبند میماند، این مهم نیز تا کنون عملی شده بود.
تکوین اردوگاهِ اضداد مخالف نتانیاهو
در پی انتخابات آوریل 2019، بنیامین نتانیاهو در نهایت با کسب 65 رأی موافق شد با اختلاف 20 رأی گانتز را در مسابقه کسب مأموریت تشکیل کابینه پشت سر نهد، اما در جریان مذاکرات تشکیل کابینه به دلیل مخالفت «آویگدور لیبرمن» با واگذاری دو وزارتخانه آموزش و دادگستری به احزاب مذهبی، کابینه ائتلافی تشکیل نشد.
با شکست بی بی در تشکیل کابینه ائتلافی و تعیین هفدهم سپتامبر به عنوان زمان برگزاری انتخابات مجدد، رفته رفته جناحی از مخالفان نتانیاهو شکل میگرفت که برای پایین کشیدن نتانیاهو حاضر بودند به طور مشروط زیر علم گانتز سینه بزنند. از چهار حزب تشکیل دهنده «فهرست مشترک عربی» سه حزب «خداش»، «تعال» و «رعم» که رویهمرفته 10 کرسی در اختیار داشتند برای نخستین بار پس از سال حدود 20 سال سیاست بایکوت را کنار گذاشته و بنی گانتز را کاندیدای نخست وزیری کردند. در این دور حزب اسرائیل خانه ما که ماه آوریل نتانیاهو را کاندیدای نخست وزیری کرده بود، از هیچکس حمایت نکرد، با این حال نتانیاهو رأی موافق 55 نماینده کنست را به دست آورد و بار دیگر مأمور تشکیل کابینه شد، اما دیگر بار در این امر شکست خورد و این بار فرصت به بنی گانتز رسید. اما فقدان وجود مبانی لازم برای همکاری ایجابی میان احزاب عربی و حزب ملیگرای اسرائیل خانه ما، باعث شد گانتز نیز راه به جایی نبرد و کار به سومین انتخابات پیاپی بکشد.
دوم مارس 2020 سرزمینهای اشغالی شاهد سومین انتخابات پیاپی در کمتر از یک سال بودند. در این انتخابات نیز دو حزب لیکود و آبی و سفید همچون دو دور گذشته تقریباً رأی برابری را به دست آوردند. اما تغییری که مهمدیگری به نفع گانتز و شکلگیری یک اردوگاه ضد بی بی به وجود آمد عبارت از این بود که اولاً حزب عربی «بلد» نیز به عنوان چهارمین عضو فهرست مشترک از نخست وزیری گانتز حمایت کرد. در ثانی آویگدور لیبرمن نیز پس از یک دور سکوت، گانتز را به عنوان کاندیدای نخست وزیری پیشنهاد کرد. در نتیجه این بار گانتز با 61 رأی مثبت از نتانیاهو که 58 رأی داشت پیشی گرفت.
گذار از رقابت به شراکت با نتانیاهو
درحالیکه به نظر میرسید زمینه برای تشکیل یک «کابینه اقلیتی» به رهبری گانتز و با حمایت 15 نماینده فهرست مشترک عربی از بیرون ائتلاف در حال فراهم شدن است، فقدان وجود مبانی لازم برای همکاری ایجابی میان برخی از فراکسیونها و احزاب یهودی با احزاب عربی، از جمله حزب اسرائیل خانه ما، حزب کوچک پل به رهبری «اورلی –لوی- اوکاصیص» و دو نماینده از جناح راست حزب آبی و سفید، اردوگاه مخالف نتانیاهو نیز دچار شکاف شد. در نتیجه این شکافها، گانتز که مهلت تشکیل کابینه خود را روبه اتمام میدید به تشکیل کابینه وحدت ملی با حزب لیکود، در ازای تقسیم وزارتخانهها و توافقی برای چرخش پست نخست وزیری میان او و نتانیاهو رضایت داد. در نتیجه این چرخش 180 درجهای بخش مهمی از محبوبیت گانتز میان هواداران جناح میانه و چپ از میان رفت و تحولات سیاسی بعدی (از جمله عدم اطلاع از توافق میان اسرائیل و امارات یا عدم تصویب قانون بودجه تا این لحظه) نشان داد گانتز خود را از یک بازیگر همسطح بی بی به سیاستمداری درون مدار وی مبدل کرده که نخست وزیر شدن یا نشدنش به اراده نتانیاهو بستگی دارد.
اگرچه به نظر میرسد شاید اگر گانتز تلاش بیشتری میکرد میتوانست اجماع لازم را برای کاهش شکاف مذکور در اردوی مخالفان بی بی بهکار بندد، اما حتی باوجود شکافهای اولیه نیز این اردوگاه همچنان میتوانست به همکاری سلبی خود ادامه دهد و راه را بر نتانیاهو ببندد.
در واقع اگر گانتز به عنوان رهبر اپوزیسیون پیش از اینکه به صرافت سرکشیدن باده تشکیل کابینه اقلیتی بیوفتد، با استفاده از جو غالب ضد بی بی درون این اردوی گسترده و متنوع بیوفتد، طرحی مبنی بر ممانعت از نخست وزیری نمایندگان دارای پرونده قضایی به پلنوم کنست میآورد، میتوانست با اکثریتی 61 نفری مانع از تداوم نخست وزیری نتانیاهو شود و عملاً حضور او در صدر حزب لیکود را بیمعنا سازد.
در چنین حالتی تنها با سه سناریو محتمل میبود:
1- فروپاشی جناح راست – مذهبی
مطلوبترین سناریو برای حزب آبی و سفید و گانتز فروپاشی جناح راست – مذهبی متشکل از احزاب لیکود، یامیناه و دو حزب مذهبی شاص و یهودیت متحد توراه بود. با ناامید شدن اعضای این جناح از نخست وزیری بی بی، احتمالاً برخی از آنها به صدارت گانتز تن میدادند. در این صورت گانتز دیگر نیازی به کمک احزاب عربی برای به قدرت رسیدن نداشت و میتوانست بدون هراس از نتانیاهو تشکیل کابینه دهد.
2- کنارهگیری احتمالی نتانیاهو از رهبری لیکود
دومین سناریوی محتمل کنارهگیری بی بی از رهبری لیکود به دلیل ناتوانی از نخست وزیری بود. در این صورت آبی و سفید به راحتی میتوانست با لیکود منهای بی بی کار کند و کابینهای متشکل از این دو حزب با محوریت گانتز تشکیل شود.
3- برگزاری انتخابات مجدد
اگر فرصت گانتز برای تشکیل کابینه تمام میشد، با توجه به عدم وجود اجماع نتانیاهو نیز نمیتوانست موفق به این مهم شود و سرزمینهای اشغالی به سوی انتخابات چهارم حرکت میکرد؛ در این صورت با توجه اینکه حزب لیکود دیگر نمیتوانست بی بی را کاندیدای نخست وزیری کند، به احتمال زیاد دچار افت محسوس محبوبیت میشد و این بار قافیه را به آبی و سفید میباخت. زیرا نظرسنجیها نشان داده بود لیکود بدون بی بی نزدیک به 10 کرسی کمتر به دست میآورد.