نفت، گاز و انرژی های نو

تعداد 2198

تحولات سیاسی در افغانستان: نقش آفرینی کنشگران منطقه ای و چشم اندازهای آینده

نویسنده: ویدا یاقوتی (دبیر گروه افپاک)  |   ۲۸ تیر ۱۴۰۰

با خروج نیروهای آمریكا و ناتو و دستیابی سریع طالبان به شهرستانهای افغانستان، دولتهای روسیه، چین و دولتهای آسیای میانه بیش از هر چیز نگران هستند كه بی ثباتی افغانستان به منافع آنها در منطقه آسیب وارد کند. درست است که تلاشها و امیدها برای صلح به طور کامل از بین نمی رود، اما روز به روز چشم انداز صلح و مذاکرات تیره تر خواهد شد

جاده ابریشم سلامت: حکمرانی چین در منطقه­ ی منا

نویسنده: محسن کشوریان  |   ۲۶ تیر ۱۴۰۰

همکاری در بخش سلامت جهانی به‌عنوان بخشی از طرح »یک کمربند و یک جاده» چین از قبل تعریف شده بود اما پس از همه­ گیری کووید 19 در قالب «جاده ابریشم سلامت» به‌عنوان ضرورتی برای ساخت «جامعه جهانی با سرنوشت مشترک» توسط مقامات چینی توسعه پیدا کرد. براساس گزارش­های حزب کمونیست چین کمک­های این کشور با 150 کشور جهان و چندین سازمان بین‌المللی آغاز شد و مقامات چینی تجربه خود را در قالب کنفرانس­ هایی با 170 کشور جهان در میان گذاشتند. تا اواخر سال 2020 مقامات چینی بیش از 500 جلسه آنلاین و آفلاین درباره کووید 19با کشورهای جهان برگزار کردند. یکی از مناطقی که همواره مورد توجه پکن واقع گردیده، منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا (منطقه منا) است که چین در قالب «جاده ابریشم سلامت» برای حضور در حکمرانی جهانی و توسعه قدرت نرم خود برنامه دارد. مرور دامنه فعالیت‌ها و دیپلماسی سلامت چین در این منطقه تصویری از اقدامات پکن برای حضور در حوزه حکمرانی سلامت در جهان و این منطقه ارائه می­دهد

"اگر طالبان در افغانستان قدرت گیرد به ایران کاری ندارد"، تصور اشتباهی است

نویسنده: علی رستمی (ناظر علمی)  |   ۲۳ تیر ۱۴۰۰

علی رستمی در گفت‌وگو با ایسنا اظهار کرد: مسایلی که در افغانستان می گذرد یک جنبه داخلی و یک جنبه بین المللی دارد که هر دو هم حامیانی دارد. در دوره ترامپ سیاست آمریکا نسبت به افغانستان تغییر کرد. حمایت آمریکا از افغانستان برای این بود که هزینه هایش را کم کند، از طرفی با توجه به سیاست آمریکا در قبال چین از طالبان حمایت کرد و در کنار آن گفت‌وگوی دولت و طالبان را مطرح کردند و این مساله را پیش بردند تا توازنی بین آنها نیز ایجاد کنند. وقتی بایدن روی کار آمد و سیاست ترامپ کنار گذاشته شد، طالبان به این نتیجه رسید که سیاست جدید آمریکا تامین کننده اهدافشان نیست و شروع به پیش‌روی در افغانستان کردند.

آیا می توان مسیر مذاکرات مسکو و واشنگتن را در جهت همگرایی میان آنها ارزیابی کرد؟

نویسنده: معصومه محمدی  |   ۲۱ تیر ۱۴۰۰

تاریخ روابط مسکو و واشنگتن فراز و فرودهای بسیاری را پشت سر گذاشته است و اگر بخواهیم به تاریخی در خصوص ملاقات دوسکاندار کرملین و کاخ سفید بپردازیم میتوان به دیدار کارتر و برژنف در هجدهم ژوئن 1979 اشاره داشت که خروجی این دیدار لشگر کشی شوروی به افغانستان و امتناع کاخ سفید از توافق فی مابین کرملین و کاخ سفید بوده است که منجر به عقب نشینی روسها در سال 1989 گردید. توافقی که هیچگاه جنبه رسمی به خود نگرفت و میان آنها اجرایی نگردید. بنابراین باید با نگاهی تامل برانگیز و دقیق در خصوص دیدار بایدن و پوتین داشت تا بتوان تحلیلی صحیح و مناسب را از نقاط عطف و مهمی که پاشنه آشیل همگرایی میان آنها می باشد به دست آورد.

گزارش نشست ژئوپلیتیک آب در خاورمیانه و شمال افریقا: مورد سد النهضه

نویسنده: زهرا رمضانی (دبیر گروه)  |   ۲۰ تیر ۱۴۰۰

روز چهارشنبه 16تیر نشستی با عنوان " ژئوپلیتیک آب در خاورمیانه و شمال افریقا: مورد سد النهضه" در گروه مصر و شمال افریقا با حضوری تعدادی از کارشناسان این حوزه با مدیریت دکتر محمد سلطانی نژاد برگزار شد. رسول شبیبی، علیرضا صداقت، علیرضا رضانیا و جواد ابو از جمله سخنرانان این نشست بودند که به بررسی مورد سد النهضه از جوانب گوناگون پرداختند.

تبعات منطقه‌ای خروج ایالات متحده از افغانستان

نویسنده: سید حامد حسینی  |   ۲۰ تیر ۱۴۰۰

به نظر می‌رسد که خروج نیروهای ائتلاف بین‌المللی از افغانستان، پس از دو دهه کارزار علیه طالبان، خلأ بزرگی برجای خواهد گذاشت که از هم‌اکنون و به‌وضوح در فروپاشی‌های پی‌درپی مناطق تحت کنترل حکومت مرکزی به دست پیکارجویان طالبان آشکار شده است. در درجه اول درک تحولات در دینامیک‌های قدرت و پیامدهای خروج نیروهای ائتلاف بین‌المللی به رهبری ایالات متحده پس از بیست سال جنگ و میزان شکافی كه این عقب‌نشینی در سطح منطقه برجای خواهد گذاشت حائز اهمیت بسیار است.

همایش

گروه مطالعات سیاست و تمدن ایرانی با همکاری گروه روندهای فکری در خاورمیانه برگزار می کند؛

۱۹ تیر ۱۴۰۰

تاریخ نگاران در فاصله ی میان دوران قدیم و جدید تاریخ ایران، از دوره ای یاد کرده اند که آن را آستانه ی تجدد ایران نامیده اند. دوره ای از بحران و تغییرات پرشتاب که در طی آن زبان سیاسی و اجتماعی و به ویژه مفاهیم بنیادی ، دست خوش تحول و دگردیسی شده اند. دورانی که یکی از اساسی ترین جنبش های فرهنگی ، سیاسی و اجتماعی ایران را در خود جای داده که از آن با عنوان جنبش مشروطه خواهی ملت ایران یاد کرده اند. در این دوران با ورود مفاهیم نوآیین به قلمرو اندیشه ی سیاسی و اجتماعی و تحول در مضمون مفاهیم قدمایی و همزمانی آن با شتاب بی سابقه ی تحولات اجتماعی، تصور چرخنده از زمان تاریخی، جای خود را به دریافت بالنده از آن داد. اگر پیش از آن، انتظارات ایرانیان منطبق با تجربه ی حال و گذشته شان بود، در این دوران با شتاب بی سابقه ی تحولات سیاسی و اجتماعی، تخالفی میان قلمرو تجربه و افق انتظارات پدید آمد و انتظارات بیش از گذشته رو به سوی آینده ای نامعلوم نهاد. با در نظرداشتن چنین تحولی در دریافت از زمان ، مقارن با دوران آستانه ای، مفاهیم سیاسی واجتماعی بنیادی مانند وطن ، مقاومت، انقلاب، آزادی، حق، عدالت، مساوات، حکومت، دولت، قانون وغیره درجامعه ی ایرانی مضمون متفاوتی یافتندکه زمانمندی، ایدئولوژیک ، سیاسی و دموکرات شدن از ویژگی های اساسی آن ها بودند. این مفاهیم را از آن رو بنیادی دانسته اند که حرکت تاریخی جامعه را ثبت و به مثابه شاخص و عاملی برای آن عمل کرده اند. در ژرفای معنایی آن ها، ابهام ، چند لایه گی و انرژی برای تغییرنهفته است و اثرات بلند مدت و دائمی بر روند تحولات سیاسی واجتماعی داشته اند.


اعضاءگروه