هفت خواسته ترامپ از ریاض: شاید سفر ترامپ به عربستان سعودی کاملاً به شکست منتهی شود
نویسنده؛ دکتر امین پرتو، پژوهشگر ارشد پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه
دونالد ترامپ قصد دارد تا به عربستان سعودی سفر کند. این نخستین سفر خارجی ترامپ در دور جدید ریاست جمهوریش خواهد بود. روشن است که او قصد دارد تا او در این سفر «یک فیل بزرگ» و یا شاید هم چند فیل بزرگ هوا کند. ترامپ حالا بیشتر از هر چیز به موفقیت نیاز دارد. چیزی که با گذشت دو ماه و نیم از ریاست جمهوریش چندان نداشته است. ترامپ نتوانسته به جنگ غزه خاتمه دهد یا آن طور که وعده میداد گروگانهای اسرائیلی را آزاد کند. با موافقت او جهنم به روی غزه باریده است اما هیچ صلحی آن هم به سرعت به دست نیامده است. طرح ترامپ برای کوچاندن جمعی فلسطینیان غزه به اردن، مصر یا هر جای دیگر جهان هم فعلاً شکست خورده است. در لبنان هم هنوز امکان در گرفتن دوباره جنگ وجود دارد. ترامپ همین طور آمریکا را وارد یک جنگ جدید در یمن کرده است. یمن روزانه در حال بمباران توسط آمریکا است اما روشن نیست که این عملیات قرار است تا چه زمانی ادامه پیدا کند. انصارالله عملیات دوباره دریایی در یمن را به دلیل شروع مجدد حملات اسرائیل به غزه آغاز کرد و ترامپ هم نتوانسته آن را متوقف کند. ترامپ در مورد جنگ روسیه-اوکراین هم یکسره ناموفق بوده است. قرار بود به مجرد رسیدن او به قدرت این جنگ خاتمه یابد اما حالا مقامات دولتش میگویند که خبری از آتشبس چه رسد به صلح دست کم تا چند ماه آتی نخواهد بود. ترامپ همین طور در مورد الحاق کانادا، گرینلند و کانال پاناما به خاک آمریکا هم وعدههایی داده که بعید است ره به جایی ببرد. هر سه دولت کانادا، دانمارک و پاناما مستحکم در برابر آمریکا ایستادهاند. ترامپ در اقتصاد هم کارنامه چندان مثبتی ندارد. ارزش بازار بورس در آمریکا در طول دو ماه گذشته بیشتر از 11 تریلیون دلار از دست رفته است. فروش جهانی بسیاری شرکتهای آمریکایی مانند تسلا افت قابل توجهی را شاهد بوده است. در کانادا، دانمارک و چند کشور دیگر جنبشهای تحریم کالاهای آمریکایی به راه افتاده است. از این گذشته جنگ تعرفهای که او به راه انداخته با افق تاریکی از تورم و رکود همراه شده است. همین طور بیکار شدن تعداد زیادی از کارکنان دولت فدرال میتواند اقتصاد آمریکا را از قدرت خرید آنان محروم کند که معنایش چیزی جز رکود بیشتر نخواهد بود. بسیاری کشورها هم قصد دارند تا سفارش کالاها و خدمات آمریکایی به خصوص در حوزه نظامی را لغو کرده یا کاهش دهند. پرتغال اعلام کرده دیگر قصدی برای خرید اف-35 ندارد. کانادا از توقف تحویل اف-35 و یافتن یک جایگزین برای آن سخن میگوید. دانمارک هم در مورد خرید تعداد بیشتری اف-35 تردید دارد. نگاه اروپا به تسلیحات به خوداتکایی و کاهش خرید سلاح از آمریکا تغییر یافته است. ترامپ در مورد جمهوری اسلامی ایران هم وعده هایی دارد از جمله اینکه آن را به زانو در می آورد. اما چون روشن است که جمهوری اسلامی ایران به راحتی و سرعت به زانو در نمیآید پس جنگ تنها گزینه است. گزینهای که خود ترامپ از فاصله گرفتن از آن سخن میگفت.
آیا ممکن است سفر ترامپ به عربستان سعودی چند موفقیت و دستاورد عمده برای او به بار بیاورد؟ به نظرم در این مورد تردید اساسی وجود دارد.
خواسته اول ترامپ از عربستان سعودی همراهی ریاض در عملیات نظامی علیه ایران است. اما روشن است که سیاست اصولی ریاض فاصله گرفتن از درگیری ایران و آمریکا است. در جنگ میان اسرائیل با ایران یا آمریکا با ایران، عربستان برای خود منافعی نمیبیند. بر عکس وقوع این جنگ با بیثباتی و ناامنی آبراههای بینالمللی و افزایش ریسک اقتصادی برای عربستان همراه است که موافق با منافع آن نیست.
خواسته دوم ترامپ از سعودی، انجام عملیات نظامی علیه انصارالله یمن است. ریاض با این مساله هم موافقت نخواهد کرد. عربستان قبلاً هفت سال در حال جنگیدن با انصارالله یمن یعنی نیروی مورد حمایت ایران بود ولی آمریکا به جای حمایت از سعودی آن را در مراحل آخر جنگ مورد تحریم تسلیحاتی قرار داد. عربستان چند بار در آستانه تصرف حدیده یا نقاط دیگر یمن بود که با فشار آمریکا مجبور به توقف عملیات شد. روشن است که سعودی دیگر این بار بازیچه آمریکا نخواهد شد زیرا قصد ندارد سپر بلا و کاهش دهنده هزینه آمریکا و اسرائیل باشد.
خواسته سوم ترامپ از سعودی، برقراری رابطه رسمی با اسرائیل و پیوستن به پیمان ابراهیم است. در شرایط کنونی این اقدام هم از نظر سعودی بدون معنا است. اسرائیل در حال ادامه تجاوز به کشورهای عربی و اشغالگری است. در سوریه اقدامات اسرائیل غیرقابل کنترل شده و در غزه و کرانه غربی هم حد یقفی در برابر اقدامات آن وجود ندارد. سعودی تنها زمانی میتواند به شناسایی رسمی اسرائیل فکر کند که دست کم بخشی از حقوق مردم فلسطین محقق شود و یک کشور مستقل فلسطینی در سرزمینهای غزه و کرانه غربی تشکیل شود. در غیر این صورت هیچ سودی در برقراری چنین رابطه ای برای عربستان وجود ندارد. این اسرائیل است که به رابطه با عربستان نیاز دارد و نه عربستان.
خواسته چهارم ترامپ از سعودی همراه ساختن ریاض با طرح ترامپ در مورد غزه است. درست همان طور که امارات متحده عربی از طرح ترامپ پشتیبانی پنهانی میکند. اما سعودی هرگز چنین کاری نخواهد کرد. کوچاندن جمعی مردم هر سرزمینی به زور یک جنایت بین المللی است که نقض فاحش حقوق اولیه بشری است. سعودی هرگز با چنین اقدامی همراه نخواهد شد.
خواسته پنجم ترامپ از سعودی در مورد بازار نفت خواهد بود. تیم اقتصادی ترامپ هم میزانی تورم از دوره بایدن را به ارث برده اند و هم با جنگ تعرفه ای احتمال افزایش تورم را میدهند. کاهش قیمت نفت با افزایش تولید جهانی آن میتواند به کاهش تورم در آمریکا کمک کند. با این حال تصمیم به افزایش تولید نفت توسط خود اوپک گرفته شده است. احتمال تشدید فشار تحریمی علیه ایران و کاهش فروش نفت آن یک خلاء دو میلیون بشکه ای ایجاد خواهد کرد که اوپک برای جبران آن به توافق رسیده است. اگر هم در این مورد موفقیتی رخ دهد چندان ارتباطی به ترامپ ندارد. البته قیمت نفت ممکن است به خاطر رکود اقتصادی محتمل در آمریکا هم کاهش قابل توجهی پیدا کند. در هر حال عربستان نمیتواند قبول کند که قیمت جهانی نفت بسیار ارزان شود و مثلاً به محدوده 40 دلاری مورد نظر ترامپ برسد زیرا چنین نرخی ابداً برای اقتصاد سعودی قابل قبول نخواهد بود.
خواسته ششم ترامپ از سعودی سرمایه گذاری 600 میلیارد دلاری و یا شاید هم یک تریلیون دلاری سعودی در عربستان است. البته مقصود ترامپ از سرمایه گذاری خرید کالاها و خدمات آمریکایی است. دانسته نیست که آیا سعودی اساساً چنین مازاد پولی دارد که آن را در مدت زمانی کوتاه در آمریکا سرمایه گذاری کند یا کالای آمریکایی بخرد؟ به علاوه آیا اقتصاد آمریکا ظرفیت جذب چنین حجمی از پول را در مدتی کوتاه خواهد داشت؟ به علاوه آیا سرمایه گذاری با این مبلغ در آمریکا برای سعودی جذابیت اقتصادی و امنیتی خواهد داشت؟ احتمال بالایی وجود دارد که سعودی وعده هایی به ترامپ بدهد اما اجرا شدن آنها چنان با تاخیر همراه شود که عمر دولت ترامپ به سرآید. اقتصاد آمریکا هم با افق جنگ تعرفه ای و رکود و تورم پیش رو، جذابیت کمتری برای سرمایه گذاری خواهد داشت.
خواسته هفتم ترامپ هم احتمالاً به ارتباط سعودی با چین مربوط خواهد بود. اینکه سعودی باید از ارتباط خود با چین به خصوص در مورد مسائل امنیتی بکاهد و حتی در مورد همکاری اقتصادی با چین هم سرعت کمتری بگیرد. اما روشن است که سعودی همکاری متوازن با همه کشورها از جمله چین را در پیش خواهد گرفت. اقدامات ترامپ از آمریکا شریکی نامطمئن ساخته است. مواضع ترامپ در مورد اوکراین و ناتو و گردش ناگهانی آن به سوی روسیه سبب شده تا سعودی هم بداند که نباید همه تخم مرغ هایش را یکجا در سبد آمریکا قرار دهد.
نویسنده
امین پرتو
دکتر امین پرتو پژوهشگر مهمان سابق پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه است. وی دکترای رشته علوم سیاسی از دانشگاه تهران می باشد. حوزه مطالعاتی آقای پرتو مسائل خاورمیانه و اندیشه های سیاسی می باشد.