آیا سفر دادستان دیوان کیفری بینالمللی به سوریه باید مایه نگرانی جمهوری اسلامی ایران باشد؟
نویسنده؛ دکتر امین پرتو، پژوهشگر ارشد پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه
دمشق از زمان سرنگونی حکومت بشار اسد، شاهد شلوغی دیدار هیاتهای دیپلماتیک از این شهر است. وزرای خارجه کشورهای اروپایی و مقامات سیاسی سایر کشورها از این شهر دیدار میکنند و احمد الشرع که حاکم جدید سوریه است آنان را مشتاقانه به حضور میپذیرد. در این میان تیمی از دادگاه کیفری بینالمللی به ریاست دادستان این دیوان یعنی کریم خان هم به دمشق سفر کرده است. کریم خان در ماههای گذشته به چهره رسانهای پر سرو صدایی بدل شده است. او حکم بازداشت بینالمللی بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل و یوآو گالانت وزیر دفاع وقت اسرائیل را به دلیل ارتکاب به نسلکشی در غزه صادر کرده است. دیوان کیفری بینالمللی دو سالی پیشتر از این هم با صدور دستور بازداشت ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه به دلیل ارتکاب جرم نسلکشی در اوکراین از طریق صدور فرمان ربودن کودکان اوکراینی، به نهادی پرحاشیه در سیاست جهانی تبدیل شده بود. صدور حکم دستگیری نتانیاهو توسط این دیوان از آن حکایت دارد که این نهاد کیفری جهانی، اولاً کاملاً در کنترل غرب نیست و دارای حدی از استقلال است و ثانیاً مورد پیگرد قرار دادن سران کشورهای قدرتمند و تاثیرگذاری مثل روسیه و اسرائیل، نشانگر تحولی اساسی در جایگاه و کارکرد این دیوان است.
سفر دادستان دیوان کیفری بینالمللی و هیات همراهش به سوریه از زمینهسازی حکام جدید دمشق برای انجام اقدامات اساسی در پیگرد آنچه در دوره جنگ 14 ساله داخلی در این کشور رخ داده حکایت دارد. سوریه به دلیل آنکه اساسنامه دیوان مزبور موسوم به اساسنامه رُم را قبول نکرده از شمول پیگرد توسط دیوان کیفری بینالمللی خارج بوده است. شورای امنیت هم هرگز قطعنامهای صادر نکرد که به دیوان مزبور تکلیف کند که به مساله وقوع جرایم علیه بشریت در این کشور رسیدگی کند. در طول جنگ داخلی سوریه موارد متعددی از اتهامات وقوع نسلکشی، به بردگی گرفتن، تجاوز دسته جمعی و شکنجههای غیرانسانی وجود داشته است. همین طور باید به ارتکاب انواع و اقسام جنایات جنگی در این دوره اشاره کرد. گام اساسی البته این است که حاکمان جدید سوریه، اسانامه رُم را قبول کنند و صلاحیت دیوان را بپذیرند. ممکن است این نکته مطرح شود که مطابق با اصل حقوقی عطف به ماسبق نشدن، دیوان کیفری بینالمللی نمیتواند به جرایم پیش از پذیرفتن اساسنامه خود رسیدگی کند. اما باید گفت چنین نیست و دیوان حق دارد در مورد جرایمی که نقض قواعد آمره محسوب میشوند رسیدگی کند و عطف به ماسبق شدن رافع مسئولیت کیفری افراد نیست. به عبارت دیگر، جرایمی مانند نسلکشی یا تجاوز دسته جمعی، در همه حال جرم هستند چه فردی یا دولتی، اسناد و کنوانسیون مربوط به آن را قبول کرده باشد چه آن را قبول نکرده باشد. زیرا در این موارد، قواعد مزبور مبتنی بر اصل «وصف تقابل» نیستند بلکه مبتنی بر «عدم وصف تقابل» هستند. به بیان دیگر، هر موجودیت سیاسی و هر فردی، در همه حال موظف به رعایت این قواعد است و نقض آنها موجد مسئولیت حقوقی برای آن دولت خواهد شد و برای افراد آن دولت هم مسئولیت کیفری ایجاد خواهد کرد.
پذیرش اساسنامه دیوان کیفری بینالمللی توسط حکومت جدید سوریه بازیگران بسیاری را تحت تاثیر قرار خواهد داد. اول از همه مقامات سیاسی پیشین دولت سوریه به خصوص بشار اسد و خانواده اسد قرار دارند. اسد و خانواده او اکنون در روسیه زندگی میکنند. هنوز هیچ حکم بینالمللی دستگیری برای بشار اسد وجود ندارد اما ممکن است دیوان دستور دستگیری او را صادر کند. همین طور مقامات نظامی حکومت اسد که به کشورهای دیگر گریختهاند هم تحت پیگرد بینالمللی قرار خواهند گرفت. گروه دوم متحدان حکومت سوریه هستند. روسیه و جمهوری اسلامی ایران و نیز حزب الله لبنان، بخشهایی از گروههای مقاومت عراقی و نیز فاطمیون افغانستان و زینبیون پاکستان در این گروه جا دارند. دانسته نیست که روسیه ممکن است دقیقاً در مورد اقداماتش در سوریه با چه اتهاماتی مواجه شود اما در مورد مشخص ایران و گروههای مقاومت، سالها است که مخالفان اسد اتهامات زیادی را به خصوص در مورد شهرهایی مانند حمص، قصیر، زبدانی، حلب، غوطه شرقی دمشق، داریا و معظمیه مطرح میکنند که ممکن است به عنوان اسناد ادعایی به دادستان دیوان کیفری بینالمللی ارائه شود. مسئولیت کیفری نزد این دیوان، فردی است و روشن است که مقامات سیاسی، فرماندهان نظامی و حتی سطوح پایینتر در صورت وجود مستندات ممکن است مورد پیگرد از سوی دیوان قرار بگیرند.
در دیوان بینالمللی دادگستری (رکن حقوقی ملل متحد که وظیفه داوری در مورد اختلافات حقوقی دولتها را دارد) هم یک پرونده مربوط به نسلکشی در سوریه در جریان است. دو کشور کانادا و هلند علیه دولت سوریه با ادعای نقض کنوانسیون منع شکنجه شکایت کردهاند. رسیدگی دیوان به این شکایت از سال 2023 شروع شد و با صدور یک دستور موقت، دیوان به سوریه دستور داد اقداماتی را برای جلوگیری از اعمال شکنجه و سایر رفتارهای ظالمانه، غیرانسانی یا تحقیرآمیز علیه مردم خود اتخاذ کند و تمام شواهد مربوط به شکنجه را نیز ثبت کند. دولت سوریه وقعی به دستور موقت دیوان ننهاد. در فوریه 2024 دیوان محدودیتهای زمانی را برای پرونده تعیین کرد و 3 فوریه 2025 را به عنوان آخرین مهلت برای کانادا و هلند و 3 فوریه 2026 برای سوریه جهت ارائه ادله تعیین کرد. اکنون که حکومت سوریه تغییر کرده با احتمال بالا دیوان بینالمللی دادگستری این پرونده را مختومه خواهد کرد. اما ممکن است این دیوان رایی هم صادر کند که مورد استفاده دیوان کیفری بینالمللی واقع شود. به این معنی که دیوان بینالمللی دادگستری، نقض کنوانسیون منع شکنجه در سوریه را تصدیق کند. قسمت و از بند اول ماده هفتم اساسنامه دیوان کیفری بینالمللی، شکنجه را در زمره جرایم قابل تعقیب از سوی دیوان مزبور اعلام میکند. در فقره ه از بند دوم ماده هفتم اساسنامه مزبور، شکنجه به عنوان «وارد آوردن عامدانه درد یا رنج شدید، چه جسمی و چه روانی، بر روی فردی که در حبس به سر میبرد یا تحت کنترل شخص متهم قرار دارد؛ با این تفاوت که شکنجه شامل درد یا رنجی نمیشود که صرفاً ناشی از مجازاتهای قانونی گردد، یا به صورت ذاتی یا تَبَعی در نتیجه این مجازاتها حاصل شود» تعریف شده است. از همین رو شاید رای دیوان بینالمللی دادگستری در مورد آن پرونده به نوعی عزم دیوان کیفری بینالمللی در گشایش یک پرونده علیه مقامات سابق دولت سوریه و فرماندهان نظامی آن و نیز حامیان آن را جزم کند. همین طور امکان دارد که مقامات کنونی سوریه تصمیم بگیرند برای دریافت غرامت از ایران به دیوان بینالمللی دادگستری رجوع کنند با این ادعا که ایران کنوانسیونهای مربوط به حقوق مخاصمات مسلحانه و سایر کنوانسیونهای مربوط به حقوق بشردوستانه بینالمللی و یا حقوق بشر را نقض کرده است.
به هر رو با توجه به رفت و آمدهایی که به دمشق در جریان است این احتمال بالا است که جریاناتی بکوشند یک پرونده علیه جمهوری اسلامی ایران و در حقیقت مقامات نظامی یا سیاسی آن در خصوص مشارکت در جنگ داخلی سوریه بگشایند. چنین پروندههایی میتوانند ابزارهای مکملی در جهت کارزار فشار حداکثری علیه جمهوری اسلامی ایران باشند.
نویسنده
امین پرتو
دکتر امین پرتو پژوهشگر مهمان سابق پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه است. وی دکترای رشته علوم سیاسی از دانشگاه تهران می باشد. حوزه مطالعاتی آقای پرتو مسائل خاورمیانه و اندیشه های سیاسی می باشد.