چرا حزب الله دست به حملات گسترده نظامی علیه اسرائیل نمیزند؟
دکتر امین پرتو
پس از حملات برق آسا و پیاپی اسرائیل به لبنان، از انفجار پیامرسانهای دستی و بیسیمهای کوچک و وسایل برقی دیگر تا بمباران انبارهای سلاح و مهمات، کشتار جمعی فرماندهان نظامی طراز اول و مقامات سیاسی رهبری سازمان، این پرسش پدید آمده پس چرا حزب الله دست به حملات گسترده نظامی علیه اسرائیل نمیزند؟
حزب الله تا پیش از این صاحب یک زرادخانه عظیم از سلاح و مهمات شناخته میشد. 150 هزار راکت کوتاه بُرد از نوع 122 میلیمتری گراد، بیشتر از 2 تا 5 هزار راکت سنگین دوربرد، چند صد موشک بالستیک زمین به زمین، دهها یا شاید صدها موشک کروز ضدکشتی (از یاخونت روسی تا سی-802 چینی و مدلهای ایرانی کپی شده از آنها)، صدها پهپاد انتحاری یا هجومی و بالاخره سامانههای دفاع ضدهوایی راداری مانند سام-8، سام-11/17 و سام-6 و یا نمونههای ایرانی پدافند هوایی. تا پیش از تحولات اخیر که در آن اسرائیل عملاً همه کادرهای طراز اول نظامی و سیاسی حزب الله را حذف کرد، حزب الله توانسته بود تعداد زیادی پهپادهای اسرائیلی مانند هرمس-450 و هرمس-900 را سرگون کند و نیز آتش مداوم راکت، موشک ضدتانک و پهپاد انتحاری به سوی شمال اسرائیل روانه کند. استراتژی حزب الله البته این بود که ضمن فشار بر جبهه شمالی اسرائیل، از بدل شدن درگیری به یک جنگ تمام عیار که برای لبنان و مردمش هزینه سنگینی در پی داشته باشد اجتناب کند. این استراتژی با گذشت قریب به یک سال از حمله اکتبر 2023 حماس به اسرائیل، جواب داده بود. با وجود تحمل تلفات قابل توجه (500 کشته و چندصد زخمی) و از دست دادن تجهیزات مختلف، باز هم معادله نظامی تا حد زیادی متعادل بود.
اما همه چیز در عرض یک هفته زیر و رو شد. با انفجار پیامرسانهای فردی، چند هزار عضو حزب الله قابلیت نظامی خود را از دست دادند. آنها نخبهترین نیروها بودند. در مراحل بعدی هدف قرار دادن اماکن تجمع فرماندهان و رهبری سازمان هم به تلفات سنگین منتهی شد. اما حالا چرا وقتی اسرائیل دست به جنگ تمام عیار علیه حزب الله زده است، این گروه دست به اقدام متقابل علیه اسرائیل نمیزند؟
میتوان چند علت برای این وضعیت در نظر گرفت. علت اول شاید آن باشد که بخش عمده توان تجهیزات نظامی حزب الله از میان رفته است. این درست است که حزب الله با تلفات سنگین بهترین نیروهایش مواجه بوده اما هنوز هزاران نیروی سالم دارد و از آن طرف امکان بهره بردن از توان انسانی دیگر نیروهای مقاومت یا اعضای جدید وجود دارد. درست همان طور که حماس با جذب نیروی جدید توان خود را بازسازی میکند. اما مساله اینجا است که برای این نیروی انسانی شاید تجهیزات و مهمات کافی موجود نباشد ادعاهای اسرائیل مبنی بر منهدم کردن روزانه انبارهای مهمات و هدف قرار دادن تا روزی 1500 هدف حزب الله نشان از آن دارد که به فرض صحت، بخش زیادی از موجودی ذخایر مهمات حزب الله از بین رفته است. ادعای اسرائیل این است که تا کنون 50 درصد ذخیره مهمات راکتی حزب الله و بخش عمده پرتابگرهای آن را از میان برده است. تصاویر منتشر شده از انفجارهای ناشی از حملات اسرائیل و اعداد ادعایی (برای مثال در یکی از روزها اسرائیل ادعا کرد 150 پرتابگر راکت را روی زمین نابود کرده) از این گواهی دارد که زیرساخت نظامی حزب الله در زمینه مهمات و ادوات به شدت آسیب دیده است. حزب الله حملات راکتی و موشکی متراکمی علیه اسرائیل صورت نداده، خبری از حمله با موشکهای ضدکشتی نبوده و دفاع هوایی حزب الله هم هیچ مزاحمتی برای نیروی هوایی اسرائیل ایجاد نکرده است.
علت دوم شاید این باشد که نیروهای باقی مانده حزب الله، به سبب حذف رهبری سیاسی و نظامی خود، عملاً دستورات مشخصی برای انجام عملیات ندارند. به علاوه قطع ارتباط میان فرماندهی و بدنه و میان واحدهای با یکدیگر از ترس انفجار و خرابکاری اسرائیل، عملاً ساختار نظامی حزب الله را به انفعال کشانده است.
علت سوم شاید این باشد که واحدهای باقی مانده حزب الله فعلاً هیچ راه و چارهای جز صبر و تحمل ندارند. با توجه به شناسایی وسیع محل استقرار نیروهای حزب الله و محل پنهان ساختن ادوات و مهمات، هرگونه کوشش برای انجام عملیات علیه اسرائیل از پیش خنثی شده و با تلفات سنگین همراه خواهد بود. حزب الله هنوز از خود آنچه به آن «برآورد صدمات نبرد» (Battle Damage Assessment) میگویند ندارند. نفرات کشته و مجروح و مفقود یا احتمالاً قطع ارتباط شده، انبارهای منهدم شده یا سالم مانده، ادوات سالم و سایر امکانات وضعیت روشنی شاید حتی برای خود حزب الله نداشته باشد.
این وضعیت پیچیده را حزب الله چگونه میتواند مدیریت کند؟ در غیاب ابزار نظامی برای تحت فشار قرار دادن اسرائیل برای توقف حملات هوایی خود، شاید تنها چشم امید حزب الله آن باشد که اسرائیل یک تهاجم زمینی در جنوب لیتانی اجرا کند که با متوقف کردن آن یا وارد کردن صدمات سنگین به ارتش اسرائیل، هم اعتبار حزب الله احیا شود و هم نیروها بتوانند «خود را پیدا کنند.» این وضعیت در جنگ 1982 لبنان برای ارتش سوریه هم رخ داده بود. جایی که پس از شکستهای پیاپی و سنگین از اسرائیل، ارتش سوریه توانست در نبرد سلطان یعقوب صدماتی به ارتش اسرائیل وارد کند و تا حدی از تمرکز آتش اسرائیل بر خود بکاهد.
اما شاید هنوز دلایل دیگری هم بتوان برای توضیح چرایی خودداری حزب الله از انجام حملات گسترده علیه اسرائیل ارائه کرد. از آن جمله اینکه حزب الله هنوز این موضع را دارد که در صورت تشدید جنگ، پیامدهای آن برای مردم لبنان ممکن است بسیار بدتر از آنچه تا کنون بوده بشود. یکی از پیامهایی که آمریکا و فرانسه به دولت لبنان منتقل کردهاند این بوده که مراقب باشند و به حزب الله تفهیم کنند که اگر به اسرائیل پاسخ سخت بدهد، بیروت و دیگر شهرهای لبنان، مثل غزه با خاک یکسان خواهد شد. روشن است که حزب الله به خوبی آگاه است که نابودی زیرساختهای کشور لبنان با توجه به وضعیت اقتصادی کنونی این کشور، ممکن است یک روند بدون برگشت را موجب شود. ابداً محتمل نیست که مثل جنگ سال 2006 زیرساختهای لبنان با کمکهای مالی قطر و ایران بازسازی شود. نه ممکن است آنها چنین منابع مالی داشته باشند یا اختصاص دهند نه اینکه به سبب فشار آمریکا چنین چیزی رخ دهد.
دلیل دیگر هم شاید این باشد که حزب الله اکنون تنها به فکر حفظ موجودیت خود و مقاومت است. روشن نیست این جنگ تا چه زمانی طول بکشد. در جنگ سال 2006 اسرائیل برای خاتمه جنگ عجله داشت اما حالا گویی خود را برای جنگی طولانی آماده کرده است. اسطورهای در مورد اسرائیل وجود داشت مبنی بر اینکه «از جنگهای طولانی میترسد» یا توان وارد شدن به جنگ طولانی در چند جبهه را ندارد. جنگ کنونی با غزه و لبنان و با شدت کمتر با کرانه باختری و یمن، نشان داد که اسرائیل منابع و اراده وارد شدن در جنگ طولانی را دارد. حزب الله هم به نیکی این نکته را متوجه شده و شاید تصمیم گرفته فعلاً باقی مانده منابع اسلحه و مهمات و نیروی انسانی خود را برای روز مبادا و روز بعد از فردای پایان جنگ کنونی حفظ کند.
نویسنده
امین پرتو
دکتر امین پرتو پژوهشگر مهمان سابق پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه است. وی دکترای رشته علوم سیاسی از دانشگاه تهران می باشد. حوزه مطالعاتی آقای پرتو مسائل خاورمیانه و اندیشه های سیاسی می باشد.