گزارش نشست گروه مطالعات دیپلماسی انرژی پژوهشکده مطالعات پیشرفته خاورمیانه با عنوان«بازخوانی تحولات سوریه از منظر انرژی»

نوع مطلب: گزارش

گزارش نشست گروه مطالعات دیپلماسی انرژی پژوهشکده مطالعات پیشرفته خاورمیانه با عنوان«بازخوانی تحولات سوریه از منظر انرژی»

تهیه و تنظیم گزارش: دکتر گلاره رستگارنیا، دبیر گروه مطالعات دیپلماسی انرژی

نشست «بازخوانی تحولات سوریه از منظر انرژی» به ابتکار گروه مطالعات دیپلماسی انرژی پژوهشکده مطالعات پیشرفته خاورمیانه، چهارشنبه 19 دی ماه 1403 برگزار شد. سخنرانان این نشست تخصصی دکتر عباس ملکی، استاد سیاست گذاری انرژی دانشگاه صنعتی شریف، دکتر رحمت حاجی مینه، مدیر گروه مطالعات دیپلماسی انرژی و دکتر بهروز نامداری پژوهشگر مهمان ارشد در پژوهشکده مطالعات پیشرفته خاورمیانه بودند. این نشست با حضور دکتر قدیر نصری رئیس پژوهشکده مطالعات پیشرفته خاورمیانه و جمعی از علاقه مندان به حوزه انرژی با مدیریت دکتر گلاره رستگارنیا برگزار شد.

عباس ملکی  نخستین سخنران این نشست ارائه خود را به بررسی نقش انرژی در شکل دهی به راهبرد سیاسی بازیگران در چارچوب امنیت انرژی اختصاص داد. او گفت: انرژی در سراسر جهان اولویت امنیت ملی برای کشورها محسوب می شود به گونه ای که با در نظر گرفتن رقابت شدید انرژی بین کشورها کنترل قابل ملاحضه ای بر منابع، صادرات و واردات انرژی از سوی آنها وجود دارد. دیپلماسی انرژی نیز ابزاری برای صادرات و واردات انرژی بدون در نظر گرفتن ارزش هاست.

 نکته دوم در مورد دیپلماسی انرژی مرتبط با حمل و نقل انرژی است. شامل ترانزیت ها و گلوگاه های دریایی که اکنون در حدود 14 مورد است و از مهم ترین آنها باید اشاره کرد به تنگه هرمز با هفده و نیم میلیون بشکه در روز عبور نفت خام، تنگه مالاکو با حدود پانزده میلیون بشکه در روز و تنگه عدن با نه بشکه در روز. مبتنی بر دیپلماسی انرژی امنیت حمل و نقل از طریق تنگه های یاد شده و مقابله با دزدان دریایی باید صورت گیرد. ضمن آنکه تحریم ها  نیز عامل دیگری محسوب می شوند که بر حامل های انرژی تاثیر قابل ملاحضه ای دارند.  

این استاد دانشگاه در نگاه به تحولات سوریه، به ارتباط مستقیم بین امنیت انرژی و نظم منطقه ای پرداخت.  به گونه ای که هر اختلالی در مسائل انرژی بر نظم منطقه ای تاثیر گذار خواهد بود و به طور متقابل هر بی نظمی ایجاد شده در منطقه نیز بر امنیت انرژی تاثیر برجای خواهد گذاشت. هنگام جنگ تولید کم می شود و زیرساخت های انرژی لطمه خواهند دید. امنیت راه ها نیز اهمیت زیادی دارند، به طور مثال حمله به نفت کش ها سبب اختلال در سیستم انرژی جهان می شود و ریسک بیمه محموله های نفتی را بالا می برد. سومین مسئله، تاثیر امنیت انرژی بر قیمت انرژی است نظیر نقشی که انرژی و خط لوله نورد استریم 2 در جنگ روسیه و اوکراین داشت.

ملکی در ادامه گفت: تاثیر تحولات سوریه بر مسیرهای انرژی و خطوط لوله مهم خواهد بود. در مسیر این تحولات همچنان که یک سری از خطوط لوله از بین خواهند رفت، برخی دیگر از خطوط لوله احیا خواهند شد. وی نقش بازیگران خارجی با مرور واردات انرژی سوریه از ایران و عراق در دوران حافظ اسد را مورد بررسی قرار داد. در این مسیر در ابتدا خط لوله کرکوک- بانیاس از بین رفت، دوم خط لوله ایلات-اشکلون متوقف شد. بعد از بحران سوریه قطر و ترکیه در تلاش هستند تا یک خط لوله از قطر به سمت عربستان یا اردن و بعد به ترکیه برسد. وی در پایان چشم انداز مثبتی از نقش انرژی در احیای روابط ایران و سوریه ترسیم کرد.

حاجی مینه دومین سخنران این نشست به راهبرد انرژی ترکیه در تحولات سوریه پرداخت و گفت: راهبرد انرژی ترکیه تابعی از سیاست کلان این کشور در تبدیل شدن به قدرت منطقه ای و هژمونی منطقه ای است. در پاسخ به این پرسش که تحولات سوریه چه تاثیری بر این راهبرد انرژی ترکیه گذاشته است؟ باید به این موضوع کلیدی اشاره کرد که راهبرد مورد نظر ترکیه در سال های اخیر تبدیل شدن به هاب انرژی یا مرکز مبادلات انرژی است و چنین امری می تواند دیگر تحولات را پوشش دهد.

وی افزود: در این بین باید به پتانسیل های هاب انرژی نیز اشاره کرد، با توجه به برگزاری مجمع انرژی استانبول در نوامبر که از کشورهای صادر کننده ای نظیر لیبی، ازبکستان، کشورهای ترانزیتی نظیر گرجستان و کشورهای واردکننده نفت همچون بلغارستان و صربستان دعوت برای حضور شده بود. برگزاری چنین نشستی نشان می دهد ترکیه برنامه مشخصی برای تبدیل شدن به هاب انرژی دارد با ظرفیتی که باید به آن اشاره کرد، از جمله برخورداری از  هفت خط لوله انرژی نظیر ترانس آناتولین در کریدور جنوبی همچنین در حوزه ال ان جی حدود پنج ایستگاه و دو ایستگاه شناور و دریایی، در حوزه ذخیره نیز از حدود پانزده نقطه ورودی برخوردار است.

از دیدگاه این استاد دانشگاه ترکیه بدون محدودیت در حوزه های گوناگون انرژی نیز فعالیت دارد مانند انرژی هسته ای و انرژی های تجدیدپذیر. حدود 43 درصد از انرژی ترکیه از حوزه انرژی های تجدیدپذیر تامین می شود. بدین ترتیب زیرساخت های مناسبی برای هاب انرژی ایجاد کرده و از طرف دیگر تلاش کرده است تا در این مسیر به وارد کنندگان انرژی نیز تنوع ببخشد. بنابراین می توان گفت ترکیه سه نکته را در مورد هاب انرژی مورد توجه قرار داده است، شامل تامین انرژی های مورد نیاز داخلی خود، تبدیل به هاب انرژی برای انتقال انرژی به اروپا و سوم تنوع بخشی به واردات خود.

حاجی مینه در ادامه سخنان خود به دنبال مرور مکتب انرژی کلان شامل ژئوپلتیک، امنیت، وابستگی متقابل و دیپلماسی انرژی و عدم امکان مرزگذاری مشخص در بین آنها در چارچوب سنتی ژئوپلیتیک انرژی گفت: کشورهایی که منابع انرژی را در اختیار دارند می توانند کشورهای وابسته به انرژی را کنترل کنند. به نظر می رسد ترکیه در تئوری بازنگری شده تحت عنوان ژئوپلیتیک خطوط لوله خواهان پیش برد چنین هدفی است. یعنی با نگاهی ژئوپلیتیکی و ژئواستراتژیکی و نه تنها نگاه اقتصادی به هاب انرژی می نگرد.

در پاسخ به این پرسش که تحولات سوریه چه پیامدهایی برای سیاست انرژی ترکیه داشته است؟ وی این فرضیه را مطرح کرد که تحولات سوریه در راستای تحولات دریای سیاه، اوکراین و قفقاز جنوبی باعث ارتقای مزیت استراتژیک ترکیه به شکل موقت شده است. از نظر او از چند منظر باید به بحث سوریه پرداخت: نخست این که خط لوله قطر، عربستان، ترکیه، اردن و سوریه بسیار مهم است ،چرا که پس از تغییرات سیاسی سوریه وزیر انرژی ترکیه از احداث این خط لوله حمایت کرده است. تلاش ترکیه در بازنگری قوانین مرتبط با حدود دریایی مدیترانه شرقی نیز حائز اهمیت است همچنین ظرفیت ترکیه برای کمک به تامین برق سوریه و بازسازی سوریه که تفسیر کننده سیاست های ترکیه برای استفاده  از منابع انرژی سوریه است.

حاجی مینه پس از این که چالش های موجود بر سر راه سیاست های انرژی ترکیه را برشمرد نظیر چالش های ساختاری سوریه، عدم ثبات سیاسی، امنیت منطقه و صلح با کردها و چالش های بازار انرژی نظیر قیمت خطوط لوله، کم شدن تمایل نسبت به انرژی های فسیلی، در پایان تحولات سوریه را در راستای شتاب دهی به سیاست های ترکیه دانست که مبتنی بر هاب انرژی در ادامه تحولات ایجاد شده بعد از جنگ اوکراین و تحولات قفقاز جنوبی ایجاد شدند.

بهروز نامداری، سخنران پایانی این نشست پیامدهای تحولات سوریه بر ژئوپلیتیک انرژی ایران را مورد بررسی قرار داد. او گفت: انرژی را در هر کشوری می توان از سه منظر مورد بحث قرار داد: منابع انرژی، بازار مصرف و حمل و نقل انرژی هر کشور. سوریه در بازار مصرف انرژی جهان ظاهر نمی شود، و ایران در چهار دهه گذشته یکی از تامین کنندگان اصلی نفت خام سوریه بود و متاثر از تحولات اخیر یکی از بازارهای انرژی خود را از داده است. موضوع دوم منابعی است که سوریه در اختیار دارد.

سوریه منابع قابل توجهی از نظر انرژی ندارد و بعد از شروع بهار عربی میزان تولید نفت سوریه تا سال 2018 مسیر کاهشی را طی کرده است. در سال 2021 میزان تولید نفت این کشور به حدود چهل و چهار بشکه در روز رسید. در بخش گاز نیز حدود یک دهم درصد از گاز جهانی را تولید می کند. در مورد انتقال انرژی نیز سوریه در هیچ کدام از کانال های انرژی تسلطی ندارد اما در مورد کریدورهای انتقال نفت از طریق خط لوله سوریه یکی از مواردی که امکان دارد احیا شود خط لوله کرکوک است که نیاز به هشت میلیارد دلار دارد و چنین امری  به معنی عدم امکان احیای آن است.

این کارشناس انرژی گفت: مهمترین مسئله برای ایران خط لوله گاز از قطر به ترکیه از مسیر سوریه خواهد بود که امکان تاسیس آن با توجه به بعد مسافت و تامین امنیت انرژی آن حداقل برای 15 سال آینده دور از انتظار خواهد بود. اما خط لوله عربی که گاز اسرائیل را به مصر و بعد از اردن به سوریه منتقل خواهد کرد دور از انتظار نخواد بود که گاز اسرائیل را از طریق این خط لوله به ترکیه منتقل کند.  نامداری در مجموع انرژی را عامل تعیین کننده ای در تحولات سوریه معرفی نکرد.

این نشست پس از پرسش و پاسخ حاضرین و جمع­بندی سخنرانان خاتمه یافت.


نویسنده

گلاره رستگارنیا (دبیر گروه)

گلاره رستگارنیا دبیر گروه مطالعات دیپلماسی انرژی در خاورمیانه پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه است. وی دانشجوی دکتری رشته روابط بین الملل در دانشگاه آزاد واحد کرج می باشد. حوزه مطالعاتی خانم رستگارنیا مسائل خاورمیانه و انرژی می باشد.