ترکیه اکنون یک خودکامگی تمامعیار است
ترکیه اکنون یک خودکامگی تمامعیار است
چرا اردوغان ممکن است از آخرین اقدام برای کسب قدرت پشیمان شود
به قلم؛ گونول تول / 21 مارچ 2025
ترجمه: بردیا فرهمند. عضو گروه یک و پژوهشگر مهمان در مرکز پژوهش های علمی و مطالعاتی استراتژیک خاورمیانه
در یک چرخش تکاندهنده، درست پیش از آنکه اپوزیسیون ترکیه نامزد نهایی خود را معرفی کند، اکرم اماماوغلو، شهردار محبوب استانبول دستگیر و از صحنه رقابت حذف شد. این اقدام، زنگ خطری برای تبدیل شدن ترکیه به یک استبداد تمامعیار است.
طرح حذف اماماوغلو حسابشده و جامع بود. روز سهشنبه، دانشگاه استانبول محل تحصیل سابق او، مدرک تحصیلیاش را با استناد به ادعای نقض مقررات شورای عالی آموزش در حالی که بر اساس قانون، نامزدهای ریاستجمهوری ترکیه ملزم به داشتن مدرک دانشگاهی هستند لغو کرد. روز بعد اماماوغلو با اتهامات فساد و تروریسم بازداشت شد. این احکام قضایی نه تنها آرزوهای انتخاباتی او را نابود کرد، بلکه وی را از سمت شهرداری پراهمیتترین شهر و قطب اقتصادی ترکیه نیز عزل نمود.
رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه طی سالها با مهارت تمام موانع قدرت خود را از میان برداشته و نهادهای دولتی را به ابزاری برای تضمین پیروزی در انتخابات تبدیل کرده است. اما تاکنون، اپوزیسیون ترکیه توانسته بود نامزدهای مؤثری برای مقابله با حکومت او معرفی کند. مخالفان در اماماوغلو نامزدی را یافته بودند که بالاخره میتوانست اردوغان را در رقابتی مستقیم شکست دهد. با حذف اجباری شهردار استانبول از صحنه سیاسی، دولت از مرزی عبور کرده که نظام نیمهاقتدارگرای رقابتی ترکیه را از یک استبداد تمامعیار به سبک روسیه متمایز میسازد. نظامی که در آن رئیسجمهور شخصاً مخالفان خود را انتخاب میکند و انتخابات تنها نمایشی صوری است.
مسیر به سوی استبداد
در طول بیش از دو دهه حکمرانی، اردوغان گام به گام نهادهای دموکراتیک ترکیه را تضعیف و کنترل خود را به سیستمی از حکومت تکنفره تبدیل کرده است. او پس از کودتای نافرجام سال 2016، با تصفیه هزاران قاضی و جایگزینی آنها با عناصر وفادار، قوه قضائیه را به طور کامل تحت سلطه خود درآورد. همزمان رسانهها به شدت محدود شدهاند: بیش از 90 درصد رسانههای ترکیه در اختیار شرکتهای طرفدار دولت قرار دارند و روزنامهنگاران مستقل به طور مرتب روانه زندان میشوند.
اگرچه در ترکیه هنوز انتخابات برگزار میشود، اما این سیستم به شدت ناعادلانه است. این نمونه بارز یک رژیم اقتدارگرای رقابتی است: در ظاهر دموکراتیک، اما در عمل دولت با کنترل قوه قضائیه، سرکوب رسانههای مستقل و سوءاستفاده از نهادهای دولتی، رقابت انتخاباتی را به نفع خود دستکاری میکند. با این اقدامات، فرصتی برابر برای رقابت سیاسی وجود ندارد.
برای حفظ قدرت، اردوغان به اقدامات شدیدتری متوسل میشود. پیروزیهای او معمولاً با اختلاف اندکی به دست میآید؛ به عنوان مثال، در دور دوم انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۳، او تنها با ۵۲ درصد آرا پیروز شد. در انتخابات شهرداری استانبول سال ۲۰۱۹، زمانی که اماماوغلو نامزد حزب اردوغان را شکست داد، مقامات به طور غیرقانونی نتیجه را باطل و انتخابات را تکرار کردند. با این حال، اماماوغلو در دور دوم با اختلاف بیشتری پیروز شد. شاید خطرناکترین تاکتیک اردوغان، زندانی کردن رقبای اصلیاش باشد. صلاحالدین دمیرتاش، سیاستمدار کاریزماتیک کرد، از سال ۲۰۱۶ با اتهامات ساختگی تروریسم در زندان به سر میبرد. اماماوغلو نیز در سال ۲۰۲۲ به اتهام توهین به مقامات دولتی محکوم شد.
در سال گذشته، اردوغان چندین شهردار منتخب از احزاب مخالف را برکنار و با گماشتگان دولت جایگزین کرده است. روزنامهنگاران، سیاستمداران، فعالان حقوق انسانی، حتی تشکلهای بزرگ تجاری هدف پروندهسازیهای بیاساس قرار گرفتهاند. اما دستگیری اخیر اماماوغلو گامی مهم در این مسیر بوده است. اتهامات تروریسم و فساد بسیار سنگینتر از پرونده سال ۲۰۲۲ اوست و پیامدهای جدیتری دارد. برخلاف دمیرتاش که هرچند محبوب بود اما نامزدی حاشیهای محسوب میشد، اماماوغلو خطری مستقیم برای حکومت اردوغان بود. با حذف این رقیب، اردوغان آشکارا نشان داد که حتی ظاهر رقابتهای انتخاباتی را هم نمیخواهد حفظ کند. او به دنبال نظامی خودکامه مانند حکومت پوتین است، جایی که هیچ مخالف واقعی وجود ندارد و نتایج انتخابات از پیش مشخص است.
اردوغان اکنون به آرزوی خود نزدیک شده و همان مسیر پوتین را طی میکند. دو دهه پیش، روسیه هنوز آن نظام بسته امروز نبود. اقتصاد در رونق بود و پوتین محبوبیت داشت، بنابراین مخالفان محدود را تحمل میکرد. اما پس از بحران مالی ۲۰۰۸ و اعتراضات مردمی، پوتین به سرکوب روی آورد. تا سال ۲۰۲۰، با تغییر قانون اساسی، راه برای ماندن او در قدرت تا ۲۰۳۶ هموار شد. حتی حاشیهایترین منتقدان هم یا زندانی شدند، یا تبعید یا ساکت. مسمومیت ناوالنی در ۲۰۲۰ و مرگ او در زندان در ۲۰۲۴، آخرین نشانههای این نظام بود. امروز انتخابات روسیه فقط نمایشی است که نتیجهاش از پیش روشن است.
مانند پوتین، سرکوبگری اردوغان هم همگام با کاهش محبوبیتش شدت گرفته است. جوانان ترکیه که روزی پایههای حمایت از او بودند، اکنون سرخورده شدهاند. سیاستهای اقتدارگرایانه و وضعیت بد اقتصادی بسیاری را به فکر مهاجرت انداخته است. از سوی دیگر، مخالفت با حضور میلیونها پناهنده سوری هم روز به روز شدیدتر میشود. اردوغان در اقدامی عجیب و غیرمنطقی، به جای پاسخ دادن به انتقاد تشکل بزرگ صنعتگران ترکیه از برنامه اقتصادی جدید، آنها را متهم به خرابکاری کرد. شکست سنگین در انتخابات شهرداریهای ۲۰۲۴، با وجود استفاده از تمام امکانات دولتی، نشان داد که محبوبیت او چقدر افت کرده است. با توجه به حمایت حزبش از نامزدی او در انتخابات ریاستجمهوری (که ممکن است زودتر از ۲۰۲۸ برگزار شود)، او به خطری جدی برای اردوغان تبدیل شده بود.
اقدامات اخیر اگر پایدار بماند، راه اماماوغلو را کاملاً میبندد. ابطال مدرک دانشگاهی او را از نامزدی انتخابات ریاستجمهوری محروم میکند و اتهام تروریسم هم سمت شهرداری را از او میگیرد. اردوغان نه تنها میخواهد ریاستجمهوری را حفظ کند، که استانبول را هم پس بگیرد. باخت این شهر در ۲۰۱۹ فقط یک شکست سیاسی نبود، بلکه ضربهای مالی هم بود. استانبول با منابع عظیمش دههها موتور محرکه شبکه حمایتی اردوغان بود. حالا در این شرایط اقتصادی سخت، بازپسگیری کنترل شهر میتواند به ماشین سیاسی او جان دوباره بدهد. با برکناری شهردار، اردوغان میتواند استاندار استانبول که منتخب خود اوست را جایگزین کند.
ریسک بزرگ
اردوغان در حال انجام یک بازی پرریسک با امتیاز بالقوه بالا است. اگر موفق شود، در انتخابات بعدی با رقیبی که خودش انتخاب کرده روبهرو خواهد شد و عملاً حکومت مادامالعمر خود را تضمین میکند. این اقدام نشان میدهد که او فکر میکند میتواند بدون ترس از عواقب هر کاری بکند. شاید حق با او باشد. احزاب مخالف و نهادهای سیاسی ابزار لازم برای محدود کردنش را ندارند. و با وجود خشم گسترده مردم، جامعه هم احساس میکند راهی برای مقابله با رئیسجمهور ندارد. آخرین باری که اردوغان با اعتراضات گسترده مواجه شد، در سال ۲۰۱۳ بود که دولت با خشونت پاسخ داد. نیروهای امنیتی چندین نفر را کشتند، هزاران نفر را مجروح کردند و دستگیریهای گسترده انجام دادند. از آن زمان، اردوغان با محدود کردن تجمعات عمومی، مطمئن شده که اعتراضات هرگز به آن سطح نرسد.
او همچنین از شرایط مساعد بینالمللی بهره میبرد. بازگشت ترامپ به کاخ سفید به اردوغان جسارت داده است. او دیگر از واکنش آمریکا نمیترسد، چرا که ترامپ مشغول تضعیف دموکراسی در آمریکاست و هیچ علاقهای به پاسخگو کردن حکومتهای خودکامه ندارد. نزدیکی ترامپ به پوتین هم رهبران اروپایی را نگران کرده و آنها را مجبور به تعامل دوباره با ترکیه کرده است. آنها احتمالاً حاضرند خودکامگی فزاینده اردوغان را نادیده بگیرند تا حمایت آنکارا را جلب کنند.
اما شاید اردوغان در ارزیابی موقعیت داخلیاش اشتباه کند. آخرین باری که سعی کرد اماماوغلو را کنار بزند، نتیجه معکوس گرفت. انتخابات مجدد اجباری شهرداری استانبول در سال ۲۰۱۹ که اماماوغلو در دور اول با اختلاف کمی برنده شده بود، باعث خشم گسترده رأیدهندگان شد. در دور دوم، اماماوغلو با اختلافی بیشتر از هر شهردار استانبول در دهههای اخیر پیروز شد.
نکته مهم این است که ترکیه روسیه نیست. برخلاف روسیه که روی درآمدهای نفتی و گازی تکیه دارد، اقتصاد ترکیه شدیداً وابسته به سرمایهگذاری خارجی است. سرمایهگذاران در حال فرار هستند و حرکت به سمت خودکامگی کامل بعید است آنها را برگرداند. اقتصاد ترکیه در بحران باقی خواهد ماند و حتی یک حکومت مقتدر هم برای حفظ قدرت باید نتایج ملموسی ارائه دهد.
نویسنده
بردیا فرهمند
بردیا فرهمند، پژوهشگر مهمان مرکز پژوهشهای علمی و مطالعات استراتژیک خاورمیانه است. او دانشآموخته مقطع کارشناسی ارشد رشته مطالعات دموکراسی و مناقشات از دانشگاه ماساریک در جمهوری چک میباشد. حوزههای مطالعاتی وی شامل ایران و خاورمیانه است. این پژوهشگر، عضو پیوسته گروه مطالعات کشمکش و همکاری در خاورمیانه و عضو وابسته گروه مطالعات سیاست خارجی، فرهنگ و تمدن ایرانی و گروه مطالعات ادبیات سیاسی و متنهای اساسی در باب خاورمیانه میباشد.