اسراییل و ترکیه؛ رویارویی که آینده سویه را رقم می زند
به قلم: جورجیو کافایرو
مترجم: نجمه نوروزیان، ارشد علوم سیاسی
منبع؛ https://www.newarab.com/analysis/israel-and-turkey-showdown-could-shape-syrias-future
مدتهاست که رجب طیب اردوغان،رئیس جمهور ترکیه با لفاظیهایش اسرائیل را محکوم میکند. اردوغان نخست وزیر وقت ترکیه، در سال ۲۰۰۹ در مجمع جهانی اقتصاد در داووس سوئیس حضور یافت اما پس از درگیری لفظی با رئیس جمهور وقت رژیم صهیونیستی،شیمون پرز،نشست را ترک کرد که این اقدام توجهات بینالمللی زیادی را به خود جلب کرد. اردوغان از اسرائیل به خاطر قتل عام فلسطینیان در طی عملیات سرب گداخته انتقاد کرد. پس از آغاز عملیات نظامی اسرائیل علیه غزه در اکتبر ۲۰۲۳،اردوغان صراحتاً مخالفت ترکیه با جنایات تلآویو در مناطق اشغالی را اعلام کرد اقداماتی که عفو بینالملل و دیدهبان حقوق بشر آن را نسل کشی مینامد. در سپتامبر گذشته در پی قتل یک زن ترک تبار امریکایی توسط اسرائیل در کرانه باختری،اردوغان در واکنش به آن از کشورهای دارای اکثریت مسلمان درخواست کرد تا علیه تهدید روزافزون و توسعه طلبانه اسرائیل متحد شوند وی تصریح کرد: «تنها همبستگی کشورهای اسلامی میتواند زورگویی و سیاست توسعه طلبانه و تروریسم دولتی این رژیم را متوقف کند». شرایط سوریه از زمان سقوط اسد در سال گذشته تاکنون به طرز قابل توجهی روابط ترکیه و اسرائیل را متشنج کرده است. با توجه به اینکه ترکیه و اسرائیل دو بازیگر اصلی هستند که میبایست خلاء موجود در سوریه پسا اسد را پر کنند اما اصطکاک بین آنکارا و تلآویو در حال تشدید است. بسیاری از تحلیلگران این سوال را مطرح میکنند که آیا لفاظیهای ضد اسرائیلی ترکیه فراتر خواهد رفت؟
تقابل دستور کارها
آنکارا با هدف اینکه شورشیانی که اکنون به حاکمان سوریه تبدیل شدند، قدرت خود را تحکیم کرده و سوریه را به عنوان کشوری واحد اداره کنند از دولت جدید این کشور به رهبری احمد الشرع حمایت میکند. ترکیه بر اساس ملاحظات امنیتی اش با هرگونه منطقه خودمختاری که تحت کنترل یگان مدافع خلق یا حزب اتحاد دموکراتیک قرار داشته باشد به شدت مخالفت میورزد چه رسد به اینکه کشوری مستقل در شمال شرقی سوریه ایجاد شود. در نظر گرفتن یگان مدافع خلق و حزب اتحاد دموکراتیک به عنوان شاخهای پ.ک.ک و احتمال حکمرانی این گروه بر بخشهایی از سوریه، نگرانی مقامات دولتی و شهروندان عادی ترکیه رزا برانگیخته است.؛ با این وجود، توافق تاریخی بین نیروهای دموکراتیک سوریه و دمشق در ۱۰ مارس،تا حدی نگرانهای ترکیه را کمتر کرده است. طبق این قرارداد (شبه نظامیان به رهبری یگان مدافع خلق تحت حمایت امریکا) متعهد شدند تمامی نهادهای نظامی و مدنی خود را در چارچوب دولت سوریه ادغام کنند و مدیریت فرودگاهها،میادین نفت و گاز و پستهای مرزی را به دولت مرکزی منتقل کنند؛ در صورت اجرای موافقت آمیز این توافق، با وجود خشونتهای اخیر در سواحل مدیترانه که منجر به کشته شدن بیش از هزار تن علوی شد،این توافق به نفع ترکیه و دولت الشرع در راستای حرکت به سوی سوریهای متحد در دوران پسا اسد خواهد بود. آنکارا منافع خود را در لغو تمامی تحریمهای غرب علیه سوریه میبیند زیرا، سوریه قادر خواهد بود در مسیر بازسازی و توسعه مجدد حرکت کند و ترکیه به دلایل متعددی مایل به رشد مجدد سوریه است. آنکارا نمیخواهد شاهد فروپاشی دولت سوریه و ظهور خلا قدرت باشد زیرا چنین سناریویی علاوه بر اینکه باعث بی ثباتی گسترده میشود، فضایی برای فعالیت گروههای تروریستی مانند دولت اسلامی فراهم میکند. علاوه بر این، آشفتگی و بحرانهای امنیتی میتواند به ترکیهای که دارای ۹۰۰ کیلومتر مرز مشترک با سوریه است ، سرایت کند. دولت اردوغان تحت فشارهای سیاسی متعدد، به دنبال ایجاد توافقی با دمشق است تا زمینه بازگشت میلیونها پناهجوی سوری به کشورشان را فراهم کند و تحقق این امر مستلزم ثبات و دولتی کارآمد در سوریه است. همچنین، شرکتهای تولیدی و ساختمانی ترکیه برای پیشبرد پروژههای کلان خود با امضای قراردادهایی در این حوزه، نقش مهمی در توسعه سوریه ایفا خواهند کرد؛ بنابراین،پای منافع اقتصادی ترکیه نیز در میان است.
در طی سفر رئیس جدید سوریه در ماه گذشته به آنکارا و دیدار با اردوغان،طرفین درباره نقش ترکیه در آینده سوریه و منافع مشترک به گفتگو پرداختند.متیو برایزا،از مقامات سابق وزارت خارجه استانبول در مصاحبهای با کاخ سفید بیان کرد: «من فکر میکنم هدف استراتژیک و اصلی از از سفر به ترکیه در ۴ فوریه، همسویی رویکرد آنکارا و دمشق برای ایجاد ثبات و بازسازی سوریه به عنوان کشوری منسجم،موفق و دموکراتیک بود». این دیپلمات سابق افزود: علاوه بر این، من معتقدم احتمالاً دستور کار ترکیه کمک به سوریه بود که پس از تثبیت قدرت با تمرکز بر حوزه حمل و نقل و انرژی که اساس اقتصاد سوریه هستند، اقتصاد این کشور را بازسازی کند. از سوی دیگر، به نظر میرسد اسرائیل خواهان عکس این شرایط برای سوریه است؛ تل آویو منافع خود را در ضعف سوریه و نبود اقتدار مرکزی که بر سراسر کشور حکمرانی کند،میبیند. با توجه به تسلط تحریرالشام بر دولت جدید،اسرائیل خواستار تداوم تحریمهای غربی علیه سوریه است. گوردون گری،سفیر سابق امریکا در تونس در گفتگویی اشاره کرد: اسرائیل خواهان سوریه چند پاره و ضعیف است چون بر اساس محاسبات سوریه چند پاره تضمین کننده امنیت اسرائیل و سوریه متحد تهدیدی برای تلآویو است. به محض سقوط اسد در دسامبر،ارتش اسرائیل،بمباران به دمشق و سایر نقاط سوریه را از سر گرفت و همزمان حمله به این کشور با هدف کنترل مناطق گستردهتر صورت گرفت. امروزه اشغالگری اسرائیل از بلندیهای جولان به سوی دمشق در حال پیشروی است و اسرائیل خواستار غیرنظامی شدن کامل جنوب سوریه است و اخیراً تجاوزات خود به خاک این کشور را تحت عنوان حمایت از اقلیت دو روزی وجیه میکند. این دستور کار منطبق با تلاشهای سابق اسرائیل برای تجزیه کشورهای عربی با هدف ایجاد اتحاد استراتژیک با دولتهای کوچک، تحکیم سلطه خود در خاورمیانه و پیشبرد جاه طلبی های امپریالیستی است.
در ۲۴ فوریه هاکان فیدان وزیر امور خارجه ترکیه در واکنش به اظهارات نتانیاهو،مبنی بر اینکه اجازه استقرار نیروهای سوری در جنوب این کشور را نخواهد داد، توسعه طلبی این رژیم را محکوم کرد و تصریح کرد: اشغال مستمر سوریه و لبنان و تحریک و تلاش برای الحاق کرانه باختری،کوچ اجباری فلسطینیان غزه همگی بخشی از یک طرح خطرناک هستند؛ سال هاست که میدانیم اسرائیل پروژهای با هدف تضعیف کشورهای منطقه مانند اردن و سوریه را دنبال میکند تا مانع از دستیابی کشورهای درجه دوم به توانمندیهای نظامی شود.
اسرائیل نقش ترکیه در سوریه را چگونه ارزیابی میکند
برداشت اسرائیل از نفوذ ترکیه، دلیل اصلی اقدامات تهاجمی این کشور علیه سوریه پس اسد است. در میان مقامات امنیتی این رژیم بحثهای متعددی درباره نفوذ آنکارا در سوریه جدید و تهدید آن برای اسرائیل مطرح است. کمتر از یک ماه پس از خروج اسد، کمیته ارزیابی بودجه تشکیلات دفاعی و موازنه قدرت،گزارشی منتشر کرد که خلاصهای از نگرانیهای تل آویو را در بر داشت، این کمیته توسط دولت اسرائیل در ۲۰۲۳ با هدف ارزیابی تهدیدات منطقه اسرائیل تاسیس شد. در طی گزارش، کمیته به نتیجه رسیده بود که سوریه ترکیه محور که توسط اسلامگرایان سنی اداره میشود میتواند به تهدیدی بزرگتر از ایران برای اسرائیل تبدیل شود و حتی ممکن است اسرائیل با تهدید جدیدی در سوریه مواجه شود که از برخی جهات کمتر از تهدیدات قبلی نخواهد بود؛ این تهدید میتواند شکل نیروی افراطی سنی را به خود بگیرد که از به رسمیت شناختن اسرائیل خودداری میکند. علاوه بر این، شورشیان سنی با در دست داشتن اقتدار مرکزی به قدرت سیاسی دست خواهند یافت. این کمیته نسبت به رهبری جدید دمشق هشدار داد و اشاره کرد چنانچه رهبری جدید به عنوان نماینده ترکیه در تحقق، بخشی از آرمان ترکیه -بازگردانی شکوه سابق امپراتوری عثمانی-عمل کند، تهدیدی محسوس برای اسرائیل خواهد بود. مرکز تحقیقات و آموزش علما یک اندیشکده اسرائیلی که توسط سرهنگ دوم ساریت زهاوی،تاسیس شد در مورد تهدیدات امنیتی در امتداد مرزهای شمالی و مسائل منطقهای تحقیق میکند؛ ماه گذشته این مرکز تحلیلی به عنوان «پتانسیل تهدید مستقیم و غیر مستقیم ترکیه برای اسرائیل» منتشر کرد، در این تحلیل به موشکهای دوربرد و قابلیتهای پهبادی پیشرفته ترکیه به عنوان تهدیدی بالقوه اشاره شد و تاکید شد خطر مهم تهدید غیر مستقیم است ، یعنی تجهیز کردن گروههای نیابتی سنی جهادی برای مبارزه با اسرائیل، مشابه عملکرد ایران و گروه های نیابتی شیعه در برابر اسراییل .
نویسنده در پایان اشاره کرد: لفاظیهای ضد اسرائیلی و فضای ناپایدار منطقهای، اسرائیل را موظف به رصد دقیق تحولات صنعت نظامی ترکیه میکند تا برای مقابله با خطرات احتمالی علیه خاک خود آماده شود و راههای توقف انتقال تسلیحات پیشرفته به سوریه را بررسی کند. علاوه بر آن، گیدئون ساعر، وزیر امور خارجه این کشور اخیراً آنکارا را به تسهیل جریان کمکهای نقدی ایران به حزب الله متهم کرد.
لابی اسرائیل در واشنگتن
اسرائیل با آمریکا لابی میکند تا سوریه را ضعیف و غیرمتمرکز نگه دارد و با این کار به دنبال صدور مجوز به روسیه برای حفظ پایگاههای نظامیاش در خاک سوریه است تا از نفوذ فزاینده ترکیه در این کشور جنگ زده جلوگیری کند؛ در واقع، اسرائیل به دنبال متقاعد کردن ایالات متحده برای تداوم تحریمهای خود علیه سوریه است. یکی از اساسیترین نگرانیهای اسرائیل این است که ترکیه و دولت التحریر، شرایطی را به وجود آورند که این کشور به پناهگاه و پایگاه امنی برای حماس و دیگر گروههای ستیزهجوی ضد اسرائیلی تبدیل شود. مبارزه بر سر قدرت میان ترکیه و اسرائیل در سوریه ناشی از رقابت برای تثبیت نفوذ منطقهای است.دکتر گورخان ارلی، اشاره کرد : ترکیه اقدامات اسرائیل را که مشخصه آن تهاجم نظامی و مانورهای فرقهای در جنوب سوریه است را به عنوان تلاشهایی برای تجزیه سوریه و تضعیف تمامیت ارضی آن میداند، این اقدامات با اصل دیرینه آنکارا –یعنی، کشور واحد سوریه-در تضاد است. در مقابل،اسرائیل نفوذ گسترده ترکیه، به ویژه رد پای نظامی و اتحاد آن با جناح ملی مانند ارتش ملی سوریه و دولت جدید را تهدیدی برای منافع امنیتی و توازن منطقهای خود میداند. تحولات اخیر نشان میدهد که طرفین از مانورهای استراتژیک یکدیگر آگاهی دارند و این باعث تشدید رقابتهای ایدئولوژیک میشود.
احتمال رویارویی نظامی
بسیاری از کارشناسان ارزیابی کردند ترکیه و اسرائیل وارد رویارویی بزرگ، دولت- با -دولت نخواهند شد حتی اگر این احتمال وجود داشته باشد. در هر صورت، تنش میان دو قدرت به مشکلات جدی در سوریه دامن میزند بنابراین، باید از نزدیک تحولات را رصد کرد. بریزا در گفتگویی با آژانس بینالمللی انرژی اتمی بیان کرد: من معتقدم رویارویی نظامی در سوریه بین ترکیه و اسرائیل محتمل نیست اما مطمئناً آنها در بحبوحه یک منازعه سیاسی جدی قرار دارند. همچنین افزود: پیچیدگی صحنه سوریه همراه با تشدید تنشها و اتحادهای در حال تحول، بدین معنی است که هرگونه خطای محاسباتی یا درگیری محلی به سرعت میتواند به رویارویی گسترده تبدیل شود. چنین احتمالی نه تنها وضعیت امنیتی منطقه را مختل میکند بلکه تاثیرات مهمی بر ثبات منطقهای و تلاشهای دیپلماتیک بینالمللی خواهد گذاشت.
دکتر مصطفی کنر،استادیار موسسه خاورمیانه دانشگاه ساکارایا،معتقد است احتمال هرگونه درگیری نظامی مستقیم ترکیه و اسرائیل در کوتاه مدت بعید به نظر میرسد این به دلیل نفوذ محدود کننده واشنگتن بر آنکارا و تلآویو است. وی همچنین خاطرنشان کرد: «اسرائیل همچنان با موقعیت ناپایدار و موازنههای حساس در جبهه لبنان و غزه دست و پنجه نرم میکند و فاقد ظرفیت تعامل نظامی با کشوری است که دومین ارتش بزرگ ناتو را در اختیار دارد. با این وجود دکتر کنر تصریح کرد ری و تنشهای غیرمستقیم را میتوان پیش بینی کرد و به احتمال زیاد اسرائیل از طریق نیابتیهای خود یا عناصر بیثبات کننده دست به اقدامات مخرب خواهد زد به ویژه از طریق گروههای خاصی که به طور همزمان منافع ترکیه و سوریه را تهدید میکنند. در این چارچوب،توافق جدید نیروهای دموکراتیک سوریه و دمشق از نظر جنگ قدرت میان ترکیه و اسرائیل بر سر سوریه پسا اسد میتواند به نفع آنکارا باشد چون با ادغام یگان مدافع خلق در کشور سوریه، اسرائیل فرصتی برای حمایت از شبه نظامیان به عنوان ابزاری برای تضعیف ترکیه و در عین حال، تجزیه سوریه نخواهد داشت. پیش از اعلام این توافق، اسرائیل ضمانتهای ک مفیدی ربه این گروهها ارائه میکرد که میتوانست مشکلات جدی برای آنکارا ایجاد کند.
پیامدهای آن برای سیاست خارجی امریکا
برای ایالات متحده هر سناریویی که منجر به درگیری گسترده میان دو متحد منطقهاش شود، نامطلوب خواهد بود.گری توضیح میدهد: آخرین چالش سیاست خارجی دولت ترامپ در خاورمیانه، جنگ میان شرکای نزدیک آمریکاست که هر یک ا ز رهبران رابطه خوبی با ترامپ دارند. تنش میان ترکیه و اسرائیل شرایط را برای واشنگتن به شکل مشکل سازی پیچیده خواهد کرد و رویارویی ترکیه و اسرائیل منافع آمریکا در سوریه را که شامل مبارزه با دولت اسلامی و مقابله با روسیه و ایران است را تضعیف میکند.دکتر ارلی در مصاحبهای اشاره کرد: تشدید تنشها و عملیات نظامی منجر به تضعیف روابط دیپلماتیک ایالات متحده با ناتو،متحد دیرینه اش اسرائیل خواهد شد و سیاست تعاملی آن را در خاورمیانه دچار پیچیدگی خواهد شد. دکتر کنر بیان کرد: ترکیه و اسرائیل دو متحد آمریکا،در حال حاضر دارای روابط پرتنش و بحرانی با یکدیگر هستند و خاطرنشان کرد هرگونه رویارویی مستقیم با توجه به منافع واشنگتن در منطقه ،انتخاب منطقی نخواهد بود وی ایالات متحده را دارای پتانسیل ایفای نقش در تنش زدایی بین آنکارا و تلآویو در نظر می گیرد. ماهیت همزیستی روابط امریکا با اسرائیل به طور گسترده پذیرفته شده است با این حال، نباید نقش ترکیه به عنوان نیروی ثبات بخش در منطقه خاورمیانه را نادیده گرفت؛ مسائل خاصی وجود دارد که ترکیه و ایالات متحده دیدگاه همسویی درباره آن دارند و آمریکا احتمالاً به دنبال استفاده از قدرت ترکیه در مسائل منطقهای خواهد بود.
دکتر جاشوا لندیس ، مدیر مرکز مطالعات خاورمیانه دانشگاه اکلاهاما،معتقد است به نفع واشنگتن است که تلاشهای استعماری اسرائیل در سوریه را در اسرع وقت مهار کند و تمام تلاش خود را برای برقراری صلح میان اسرائیل و سوریه انجام دهد و اگر چشمان خود را بر روی اهداف توسعه طلبانه اسرائیل ببندد در آینده بهای گزافی خواهد پرداخت همانگونه که در گذشته انجام داده است. رئیس جمهور نیکسون در ۱۹۷۳ به شدت از رئیس جمهور جانسون انتقاد کرد زیرا جانسون به اسرائیل اجازه داده بود تا پس از جنگ ۱۹۷۶ به بلندیهای جولان کرانه باختری و سینا پیشروی کند و از آنجایی که وی هیچ اقدامی برای مخالفت با توسعه طلبی اسرائیل انجام نداد واشنگتن وارد دوره دیگری از جنگ در خاورمیانه شد. دکتر لندیس بیان کرد نیکسون به دنبال این بود که در سال ۱۹۷۳ با دولتمردان طرفدار اسرائیل در کنگره، مقابله کند و برنامه صلح جامعی را پیگیری کند که مرزهای محکمی برای اسرائیل ایجاد کند اما او بسیار ضعیف بود و تسلیم لابیهای طرفدار اسرائیل شد. شکست نیکسون در بازگرداندن اسرائیل به داخل مرزهایش، منجر به جنگ گستردهتر شد و ایالات متحده مورد نفرت اعراب و مسلمانان قرار گرفت؛ همین امر ،احتمالاً نتیجه آخرین تصاحب سرزمینی اسرائیل در لبنان و سوریه خواهد بود.