آیا فرصت هوش مصنوعی را هدر خواهیم داد؟

نوع مطلب: ترجمه

نویسنده: دارون عجم اوغلو

مترجم: سمیه رستمی خاصلوئی

انتخاب متن و نظارت: آنا یوسفیان

منبع: پراجکت سیندیکیت / ۱۹ فوریه ۲۰۲۵

Will We Squander the AI Opportunity? / Feb 19, 2025 / DARON ACEMOGLU

بیش از ۲۰۰,۰۰۰ سال است که انسان ها راه حل هایی برای چالش هایی که با آنها مواجه هستند، ایجاد کرده و دانش خود را با یکدیگر به اشتراک گذاشته اند. هوش مصنوعی می تواند این روند را ادامه دهد، توانایی های انسانی را تکمیل کند و ما را قادر سازد تا از ظرفیت خود به طور کامل بهره برداری کنیم، اما این فناوری در جهتی متفاوت در حال توسعه است.

پاریس – من خوش شانس بودم که در اجلاس اخیر "اقدام هوش مصنوعی" در پاریس شرکت کردم، جایی که بسیاری از بحث ها بر لزوم هدایت هوش مصنوعی از لحاظ اجتماعی به سمتی سودمندتر تأکید داشت. در زمانی که از سیلیکون ولی – و اکنون از سوی دولت ایالات متحده – خواسته های فزاینده ای برای تسریع هوش مصنوعی وجود دارد، فرصت تمرکز بر آنچه که از این فناوری انتظار داریم، به منزله ی یک نسیم تازه بود.

همانطور که در یکی از سخنرانی هایم اشاره کردم، باید با این سوال آغاز کنیم که چه چیزی در جوامع انسانی ارزشمند و شایسته ی تقویت است. آنچه ما را بسیار خاص و متمایز میکند، یا حداقل در اصطلاح تکاملی موفق میسازد، توانایی ما در ابداع راه حل هایی برای مشکلات بزرگ و کوچک، تلاش برای آزمودن چیزهای جدید و یافتن معنا در چنین تلاش هایی است. ما نه تنها ظرفیت ایجاد دانش را داریم، بلکه همچنین توانایی به اشتراک گذاری آن را نیز داریم. اگرچه تجربه انسانی همیشه هموار نبوده است – قابلیت ها، ماشین ها و دانش ما گاهی اوقات آسیب های عمیقی به بار می آورند – تحقیق مستمر و اشتراک گذاری پربار اطلاعات برای آنچه که هستیم، ضروری است.

برای بیش از ۲۰۰,۰۰۰ سال فناوری، محور این داستان بوده و مرکزی ترین نقش را در این داستان ایفا کرده است. از روزگار ابزارهای سنگی تا کنون، ما راه حل هایی برای چالش های خود ساخته ایم؛ و از داستان سرایی های شفاهی و اختراع نوشتن گرفته تا چاپخانه و اینترنت، ما روش های جدید و بهتری برای به اشتراک گذاری دانش، ابداع کرده ایم. در طول ۲۰۰ سال گذشته، ما همچنین یاد گرفته ایم که چگونه بهتر و آزادانه تر آزمایش کنیم و این دانش را نیز منتقل کرده ایم. فرآیند علمی به ما حقایق تثبیت شده ای داد که به هر نسل اجازه می دهد تا از پیشرفت های پیشینیان خود استفاده کند.

این فرآیند همچنین رشد چشمگیری را در بیشتر کشورها در دو قرن گذشته پشتیبانی کرده است. در حالی که توسعه اقتصادی نابرابری های عظیمی بین کشورها و درون آنها ایجاد کرده است، مردم امروزه تقریباً در هر جایی سالم تر و مرفه تر از آنچه که در قرن هجدهم بودند، هستند. هوش مصنوعی می تواند این روند را با تکمیل مهارت ها، استعدادها و دانش انسانی، بهبود تصمیم گیری ها، آزمایشات و بهره برداری از  دانش کاربردی بهبود بخشد.

ممکن است برخی بپرسند که آیا برای این منظور به هوش مصنوعی نیاز داریم یاخیر. فارغ از هر چیز، ما هم اکنون در عصر وفور اطلاعات زندگی می کنیم؛ هر چیزی که فرد ممکن است بخواهد – و بسیاری از چیزهایی که نمی خواهد – از نظر فنی از طریق اینترنت قابل دسترسی است. اما اطلاعات مفید نادر و کمیاب است. برای یافتن به موقع آنچه که برای حل یک مشکل خاص در یک زمینه خاص نیاز دارید، باید شانس به یاری شما بیاید.

این دانش عملی مرتبط است، نه صرفاً اطلاعات، که باعث بهره وری بیشتر کارگران کارخانه می شود؛ برق کاران را قادر می سازد تا تجهیزات جدید را مدیریت کنند و وظایف پیچیده تری انجام دهند؛ به پرستاران اجازه می دهد نقش تصمیم گیری حیاتی تری در مراقبت های بهداشتی ایفا کنند؛ و به طور کلی به کارگران با هر مهارت و پیشینه ای امکان می دهد تا نقش های جدید و سازنده تری ایفا کنند.

با این حال، هوش مصنوعی به دلیل پتانسیل عمیق خود، همچنان یکی از جدی ترین تهدیدهایی است که بشریت تاکنون با آن مواجه بوده است. خطر فقط (یا حتی عمدتاً) این نیست که ماشین های فوق هوشمند روزی بر ما حکومت خواهند کرد؛ بلکه این است که هوش مصنوعی توانایی ما برای یادگیری، آزمایش، به اشتراک گذاری دانش را تضعیف و فعالیت هایمان را ازمعنا تهی می کند. هوش مصنوعی انسان را به طرز شگفت انگیزی کنار خواهد زد در صورتیکه  به طور مداوم وظایف و مشاغل را حذف کند؛ اطلاعات را بیش از حد متمرکز کند و کنجکاوی انسانی و یادگیری تجربی را تضعیف کند؛ به چند شرکت قدرت دهد تا  بر زندگی ما حکمرانی کنند؛ و جامعه ای دولایه با نابرابری های وسیع و تفاوت های اجتماعی ایجاد کند. حتی ممکن است دموکراسی و تمدن انسانی را بدان گونه که می شناسیم نابود کندمن نگرانم که این مسیری باشد که به سوی آن در حال حرکت هستیم. اما هیچ چیزی از قبل مقدر نشده است.

ما می توانیم راههای بهتری برای اداره ی جوامع خود ابداع کنیم و مسیری برای فناوری انتخاب کنیم که به افزایش دانش و حداکثر کردن شکوفایی انسان کمک کند. همچنین می توانیم اطمینان حاصل کنیم که هوش مصنوعی صرف نظر از سطح درآمد و تحصیلات افراد، شغل های بیشتری با کیفیت بالا و توانمندی های بهبود یافته برای همه ایجاد کند. اما ابتدا، عموم مردم باید درک کنند که این مسیر اجتماعی مطلوب از نظر فنی قابل تحقق است. هوش مصنوعی تنها در صورتی به سمت انسانی تر شدن حرکت خواهد کرد که تکنولوژیست ها، مهندسان و مدیران با نهادهای دموکراتیک همکاری کنند و توسعه دهندگان در ایالات متحده، اروپا و چین به پنج میلیارد نفری که در سایر نقاط جهان زندگی می کنند گوش دهند. ما به شدت به مشاوره های متفکرانه  کارشناسان و رهبری الهام بخش از سیاستمداران نیاز داریم، که تمرکز آنها باید بر تشویق هوش مصنوعی حامی انسان ها از طریق سیاست ها و چارچوب های نظارتی باشد. اما ما به چیزی  بیش از تنظیم مقررات نیاز داریم. امیدواریم که شرکت ها و پژوهشگران هوش مصنوعی در اروپا بتوانند نشان دهند که گزینه هایی وجود دارد که با مدل سیلیکون ولی متفاوت است. برای رسیدن به چنین هدفی، جامعه اروپایی باید جهت گیری اجتماعی سودمندتر هوش مصنوعی را تشویق کند و رهبران اروپایی باید در زیرساخت های دیجیتال ضروری سرمایه گذاری کنند، مقرراتی طراحی کنند که مانع سرمایه گذاری نشود یا پژوهشگران بااستعداد هوش مصنوعی را فراری ندهد، و نوعی سازوکار مالی ایجاد کنند که استارتاپ های موفق برای توسعه و گسترش به آن نیاز دارند. اروپا بدون برخورداری از صنعت مستقل هوش مصنوعی، تاثیر ناچیزی بر جهت گیری جهانی هوش مصنوعی خواهد داشت.

 


نویسنده

آنا یوسفیان

آنا یوسفیان، پژوهشگر مهمان مرکز پژوهش‌های علمی و مطالعات استراتژیک خاورمیانه می‌باشد. نامبرده دانش‌آموخته مقطع دکتری رشته روابط بین‌الملل از دانشگاه آزاد تهران (مرکز) است. حوزه مطالعاتی وی شامل اقتصاد سیاسی و گفتمان فرهنگی می‌باشد. همچنین او مقالاتی به فارسی در مجلات معتبر داخلی به چاپ رسانده است.