مشکلات کریدور زنگه و مزیت های مسیر ترانزیتی ایران

نوع مطلب: مقاله

علی درزلو؛ گروه جامعه و سیاست خارجی ترکیه
کریدور زنگه زور در مرحله اول قرار است جمهوری آذربایجان را به جمهوری خود مختار نخجوان با گذر از خاک ارمنستان متصل سازد و در مرحله دوم هدف ترکیه از آن، پیوند آسیای مرکزی با گذر از دریای کاسپین به ترکیه است که در این صورت ترکیه نقش سوآپ منابع را خواهد داشت و نقش مهمی در صادرات و واردات این کشور ها بازی خواهد کرد. اما این مسیر دارای مشکلات زیادی است و به نظر می رسد مسیر ایران که شامل اتصال این کشور ها از ترکمنستان به راه آهن تجن و سپس دسترسی به دریا از مسیر ریلی و زمینی از راه دو مسیر بندر عباس و چابهار است، (تا پایان سال راه آهن زاهدان-چابهار به بهره برداری می رسد) مسیر به صرفه تر و با آزادی عمل بیشتری برای کشور آسیای مرکزی است. در ادامه به برخی مشکلات کریدور زنگه زور و برخی مزیت های مسیر ایران اشاره می شود:
۱-عبور از کشور های کمتر: شرکای متعدد باعث ایجاد مسائل و مشکلات بیشتر است و احتمال موفقیت یک پروژه را کمتر می کند. کشور های محصور در خشکی آسیای مرکزی در مسیر ایران تنها با عبور از دو کشور می توانند به دریا های آزاد دسترسی داشته باشند اما در کریدور زنگه زور پس گذر از کشور های آسیای مرکزی باید از دریای کاسپین، سپس از جمهوری آذربایجان، ارمنستان، جمهوری نخجوان و ترکیه گذر کنند که طبیعتا این امر موجب افزایش زمان و کارهای اداری و... است.
۲-به صرفه بودن: عبور از دو کشور به طور محسوسی باعث کاهش هزینه هایی شامل گمرک، کاهش مستهلک شدن تجهیزات و... است و از طرف دیگر این امر موجب کمتر شدن ریسک ترانزیت محصولات فاسد شدنی است. در واقع مبحث هزینه-فایده مهمترین روشی است که می توان میزان موفقیت و کارایی یک پروژه را تعریف کرد اما طبیعتا در کریدور زنگه زور عبور از دریا و چندین کشور متعدد باعث افزایش هزینه ها است.
۳-امنیت بیشتر: ایران و مسیر های ترانزیتی آن مسیر های نسبتا امنی هستند که خرابکاری و مسائل نا امنی در آن کم است و طبیعتا ارز آوری و اشتغال مردمان محلی نیز باعث تامین امنیت بیشتر آن است در حالی که در کریدور زنگه زور دو کشور آذربایجان و ارمنستان در یک صلح پایدار نیستند و درگیری ها کم و بیش جریان دارد و مرز های این دو کشور بعد از جنگ اخیر نیز هنوز مشخص نشده است و ایران نیز اعلام کرده که مخالف هرگونه تغییر در ژئوپلیتیک منطقه است و ارمنستان نیز اعلام کرده که مخالف تامین امنیت این کریدور احتمالی توسط نیروهای خارجی است، بنابراین امنیت در مسیر کریدور زنگه زور تضمین شده نیست.
۴ـآزادی عمل بیشتر کشور های آسیای مرکزی در مسیر ایران:
اجازه ساخت بندر ها و اسکله های اختصاصی به هرکشور، تحت نظارت ایران، این فرصت را به این کشور ها می دهد تا آزادی عمل بیشتری داشته باشند که همین موجب افزایش انگیزه این کشور ها است که مستقلاً بتوانند صادرات و واردات خود را انجام دهند. اما در مسیر کریدور زنگه زور سوآپ توسط خود ترکیه انجام خواهد شد و این مزیت ها وجود ندارد.
۵-امکان تشکیل ناوگان کشتیرانی:
مزیت مهمی که در کریدور زنگه وجود ندارد این است. تحت نظارت ایران، کشور های آسیای مرکزی می توانند ناوگان کشتیرانی خود را داشته باشند. ناوگان های کشتیرانی نیز در شکوفایی اقتصاد نقش مهمی دارند و ازقبل این افزایش ترافیک ها نیز سهم ترانزیتی بیشتری نصیب ایران خواهد شد.
در پایان باید گفت که مسیر ایران هم برای کشور های آسیای مرکزی و هم برای کشور ایران یک معامله پرسود است زیرا ایران نیز می تواند ازقبل این مسیر هو نقش ژئوپلتیکی خود را افزایش دهد و هم به متنوع سازی منابع درآمدی خود برسد. از طرف دیگر با توجه به وجود فرهنگ ایرانی و زبان پارسی در آسیای مرکزی، این مسیر ترانزیتی می تواند منجر به گسترش هرچه بیشتر فرهنگ و زبان ایرانی شود و زمین بازی در آن منطقه صرفا در اختیار ترکیه یا روسیه نباشد و ایران نیز دارای سهمی در آن باشد. کریدوری که آسیای مرکزی را از مسیر ایران به آسیای مرکزی پیوند دهد، ظرفیت ایجاد یک ساختار منطقه ای را دارد که به دلیل نیازها و کارکرد های آن قطعا نیاز به یک بانک مشترک، پول مشترک، اتحادیه گمرکی مشترک و... دارد؛ یعنی این کریدور می تواند منجر به ایجاد یک سازمان منطقه ای بر پایه اقتصاد نیز بشود.