تحرکات در سوریه مناقشه ای کوتاه یا چالشی جدید برای جبهه مقاومت
نوشته محمدرضا صادقی / عضو گروه یک و پژوهشگر مهمان
طی روزهای اخیر تحرکاتی از جانب گروه های تکفیری مستقر در ادلب و هم مرز با ترکیه در راستای ایجاد بحران جدید در سوریه در حال شکل گیری است که با توجه به پیشروی های میدانی تا نزدیکی حلب، در این یادداشت سعی شده به زوایای شکل گیری این بحران، بازیگران اصلی و چرایی دمیده شدن مجدد بر آتش گروه های تکفیری بپردازم و آن را مورد بررسی قرار دهم که آیا این بحران تنها یک مناقشه کوتاه مدت می تواند باشد و یا چالشی بلند مدت برای جبهه مقاومت است.
پس از عملیات هفتم اکتبر توسط شاخه نظامی حماس، رژیم صهیونیستی برای تجدید وجه نظامی امنیتی خود و ترمیم ساختار و جایگاه قدرتش در منطقه بنای شکل دهی به یک معادله جدید امنیتی در غرب آسیا را آغاز کرد. رژیم در گام اول با هدف از بین بردن حماس از غزه و حتی کوچاندن فلسطینی ها به صحرای سینا عملیات نظامی خود را آغاز نمود اما پس از نزدیک به یکسال از تجاوزات بی حد و مرز از غزه تنها توانسته حماس را تضعیف نماید نه از بین ببرد و این خود اولین شکست رژیم پس از هزینه های سنگین نظامی امنیتی در نوار غزه است. در مرحله دوم با گسترش درگیری ها با حزب الله در مرزهای شمالی با لبنان هدف خود را بر نابودی کامل حزب الله با تجاوز تا رودخانه لیطانی قرار داد اما پس از گذشت یکسال از گسترش درگیری با ترور فرماندهان حزب الله و ضربات مهلک به ساختار فرماندهی نتوانست در میدان نظامی از محدوده ۹ کیلومتری مرز پیشروی بیشتر داشته باشد و این حزب الله بود که با گسترش عملیات های نظامی خود بطور کامل امنیت داخلی رژیم را به چالش کشید و اجازه تحمیل معادله امنیتی جدید در لبنان را نداد و رژیم را موجاب به بازگشت به قطعنامه ۱۷۰۱ نمود.
حال رژیم صهیونیستی با شکست در تحقق اهدافش در غزه و لبنان، با همراهی ایالات متحده آمریکا و ناتو به دنبال ایجاد بحران و چالش جدید منطقه ای اینبار با بازیگری ترکیه و نقش آفرینی میدانی گروه های تکفیری در سوریه و عراق است تا بتواند با قطع خط پشتیبانی حزب الله و ناامن کردن سوریه معادله امنیتی خود را در منطقه تثبیت کند و همچنین ایالات متحده آمریکا و ناتو نیز اینبار می خواهند روسیه را در زمین سوریه دچار چالش کنند. لذا می توان گفت جبهه غرب در حال جدال با روسیه و متحدان منطقه ای اش از جمله ایران و سوریه در زمین سوریه است تا بتواند با تضعیف آنها نظم و معادله امنیتی خود را در منطقه استراتژیک غرب آسیا دیکته نمایند. اما باید گفت به چند دلیل میدان داری گروه های تکفیری شاید بتواند یک مناقشه کوتاه مدت باشد اما نمی تواند به یک چالش منطقه ای تبدیل شود. در بحران سال ۲۰۱۱ سوریه گروه های تکفیری مختلف با انسجام سیستمی قوی و پشتوانه مردمی در سوریه و حمایت کشورهای عربی و غربی شامل عربستان سعودی، قطر، امارات، ترکیه، ایالات متحده آمریکا، رژیم صهیونیستی و... وارد عرصه میدان شدند و از دو جناح عراق و سوریه یک بحران عظیم منطقه ای را خلق کردند که به شدت چالش آفرین شد. اما در تحرکات اخیر به چند دلیل نمی توان توقع یک چالش بزرگ را داشت و شاید بتوان گفت به یک مناقشه کوتاه مدت ختم شود.
اول عدم حمایت مردمی گسترده در سوریه از تحرکات جدید تکفیری ها
دوم گروه های تکفیری تضعیف شده اند که فرماندهان ارشد خود را از دست داده و آنچنان توان رزم سابق را ندارند.
سوم عدم وجود حمایت کشور های عربی منطقه و نبود نقش پررنگشان در حمایت مالی و رسانه ای و... و عدم تمایل به گسترش مجدد درگیری ها در منطقه
چهارم میدان داری تنها ترکیه و رژیم صهیونیستی در حمایت از این گروه ها
پنجم تجربه به دست آمده در بحران قبلی توسط گروه های مقاومت، جمهوری اسلامی ایران، سوریه. روسیه و عراق که منجر به خلق ساختار های منسجم قوی نظامی همچون حشد الشعبی، فاطمیون، زینبیون و...شد که توانایی رزم قوی در میدان نبرد با تکفیری ها را در دوران بحران گسترده قبل دارند.
هفتم وجود هماهنگی قدرتمند در عملیات های میدانی توسط ساختارهای نظامی مستقر در میدان ما بین ایران، سوریه، روسیه و عراق
هشتم وجود جایگاه متزلزل دولت های مستقر در ترکیه و رژیم صهیونیستی و بحران های داخلی گسترده و....
لذا می توان گفت اتفاقات اخیر متوسل شدن رژیم صهیونیستی و آمریکا با بازیگری ترکیه و میدان داری گروه های تکفیری تضعیف شده به عنوان حربه آخر برای ضربه به جبهه مقابل است که با توجه به ادله مطرح شده قاعدتا نباید به یک چالش منطقه ای تبدیل شود و تنها در حد یک مناقشه کوتاه مدت ختم خواهد شد. البته باید این مطلب را نیز بیان نمود انجام هرچه سریع تر عملیات وعده صادق ۳ توسط جمهوری اسلامی ایران می تواند تاثیر بسیار زیاد بر میزان گستردگی و مدت زمان مناقشه آغاز شده بگذارد.
نویسنده
محمدرضا صادقی
محمدرضا صادقی، پژوهشگر مهمان مرکز پژوهش های علمی و مطالعات استراتژیک خاورمیانه میباشد. وی دانشجو/دانش آموخته مقطع دکتری در دانشگاه آزاد اسلامی واحد شاهرود در رشته روابط بین الملل است. حوزه مطالعاتی نامبرده شامل بررسی مسائل راهبردی و استراتژیک روابط بینالملل و پژوهش در حوزه خاورمیانه به ویژه منطقه شامات است. او عضو پیوسته گروه بررسی جامعه و سیاست خارجی لبنان،فلسطین و رژیم اسراییل و عضو وابسته گروه های بررسی مسائل ژئوپولیتیک و استراتژیک خاورمیانه و مطالعات استراتژیک ایالات متحده در خاورمیانه است.