جهان چند قطبی، پدیده ای در دسترس
دکتر سید حسین موسوی
رئیس مرکز پژوهش های علمی و مطالعات استراتژیک خاورمیانه
عملیات طوفان اقصی معادلات منطقه را تغییر داد، این عملیات با آنکه به نظر می رسید یک اقدام پیشدستانه از سوی حماس برای آزادی زندانیان فلسطینی در اسرائیل باشد، اما به سرعت از یک رویداد محلی به یک رویداد منطقه ای و سپس جهانی تبدیل شد.
اکنون آشکار شده است که جنگ غزه نه فقط اسرائیل بلکه آمریکا و اروپا را در تنگنای استراتژیک قرار داده است. عملیات طوفان اقصی تمرکز سیاست خارجی و امنیت ملی آمریکا را برهم زد و به ایجاد آشفتگی در اولویت های راهبردی آمریکا منجر شد. تا پیش از عملیات طوفان اقصی آمریکا برای مهار چین به عنوان رقیب قدرتمند و رو به رشد توجه خود را به اقیانوس هند و اقیانوس آرام معطوف کرده بود، افزون برآن اولویت دیگرش شکست روسیه در جنگ اوکراین بود. این کشور در غرب آسیا نیز تلاش داشت که اسرائیل را به عنوان نماینده خود برای ایجاد یک خاورمیانه جدید معرفی کرده و کشورهای عربی را حول محور اسرائیل گرد آورد. دستور کار آمریکا توسعه توافق ابراهیم (در سال 2020 میلادی) بود و تلاش می شد با دادن امتیازات ویژه به عربستان این کشور به توافق ملحق شود. طرح عادی سازی روابط اسرائیل با کشورهای عربی و ایجاد یک اردوگاه عربی- اسرائیلی در برابر محور مقاومت و مهار جمهوری اسلامی از جمله اهداف چنین توافقی بود، اما اکنون آن نظام اقتصادی – امنیتی موعود که قرار بود با محوریت اسرائیل ایجاد شود با شکست سنگینی روبرو شده است . آنچه نتانیاهو از آن به عنوان گذرگاه برکت یاد می کند، دیگر یک آرزوی واهی به نظر می رسد. اکنون هیمنه آمریکا و اسرائیل در خاورمیانه شکسته شده است. قطری ها و مصری ها یکسال است برای پایان دادن به جنگ غزه در کنار مقامات آمریکایی نظیر وزیر خارجه آمریکا، رئیس سیا، وزیر دفاع و روسای ارتش آمریکا مذاکره می کنند. آنان اکنون به عیان می بینند که وقت تلف کرده اند، هژمونی آمریکا به ارزنی نمی ارزد، سهل است آن ارتش قدرتمند بی رقیب یعنی اسرائیل نیز بیش از یکسال است که قادر به رهایی گروگانهایش نبوده است. این قدرتی که کشورهای عربی را به هراس می افکند اکنون در مقابل گروه کوچکی با امکانات محدود بیش از یکسال است که عاجزانه هر روز در جستجوی گروگانهای خود خرابه های غزه را زیر و رو می کند و هرچه می گردد کمتر می یابد.
روشن است که اسرائیل آن نقش محوری را که قرار بود به عنوان جانشین آمریکا در منطقه ایفا کند از دست داده است و حداقل دیگر به نام توافق ابراهیم بر حول محور اسرائیل در آینده میان مدت وجود ندارد. عادی سازی روابط با جهان عرب اکنون نسبتا تضعیف شده است، تداوم کشتار و جرائم جنگی اسرائیل در غزه و لبنان شکاف ها را عمیق تر کرده است. جنایات عنان گسیخته اسرائیل راهی برای عادی سازی روابط با جهان عرب باز نمی کند، اساسا دیگر هیچ توجیهی برای عادی سازی این روابط وجود ندارد.
اسرائیل ناتوان در مقابله با جبهه مقاومت، آمریکا را برای دفاع از خود درگیر کرد. بیش از یکسال است آمریکا درگیر دفاع از اسرائیل و تن دادن به خواسته های نامشروع این رژیم است. سرمایه داران آمریکایی یهودی ناگزیرند بار هزینه های این جنگ را تحمل کنند، جنگی که بسیار برایشان گران تمام شده است. کار به اینجا رسیده است که کشورهای عربی یکی پس از دیگری اقدام هوایی اسرائیل علیه ایران را محکوم و با سکوت خود عملیات وعده صادق جمهوری اسلامی ایران را تائید می کنند.
اکنون فقدان اراده و ناتوانی آمریکا در اعمال نظر بر اسرائیل بخوبی آشکار شده است. آمریکا به صورت غیر قابل باوری در مهار جنگ افروزی اسرائیل ناتوان و ضعیف به نظر می رسد. بدیهی است کشورهای عربی نیز از این پس در محاسبات خود درباره اغراق در توانایی های اسرائیل تجدید نظر خواهند کرد.
کشیده شدن پای آمریکا در درگیریهای فعال در منطقه، علیرغم آنکه این کشور منافع خود را در کاهش تنش و تحقق آتش بس و فرونشاندن یک جنگ منطقه ای می دید به تضعیف راهبردهای کلان آمریکا در مهار چین و روسیه انجامید. اکنون رهبران بریکس خارج از اراده تک قطبی، کنار هم گرد می آیند و به عبارت دیگر چین و روسیه به عنوان قدرتهای رقیب آمریکا و دیگر قدرتهای نوظهور نظیر هند و ایران درحال پی ریزی نظمی جدید بی اعتنا به آمریکا و اروپا هستند. به نظر می رسد در یک تصویر کلان از نظام بین الملل تا همین جا نیز آمریکا، اروپا و اسرائیل بازی را واگذار کرده اند.
زلنسکی رئیس جمهور اوکراین اعتراف می کند که جنگ غزه رویکرد حمایتی غرب از این کشور را تضعیف کرده است و این کشور در شرایط فعلی دیگر قادر به شکست روسیه نخواهد بود. همچنین توجه به مواضع اخیر فرانسه هم نشان می دهد که این کشور نیز خشمگین از عملیات نظامی اسرائیل در لبنان از رفتار خارج از عرف نتانیاهو به ستوه آمده و در حال جدا کردن سبد تخم مرغ های خود است. در واقع چنین می نماید که با وجود تداوم حمایت غرب و به ویژه آمریکا از اسرائیل جهان غرب در ارتباط با اسرائیل دوران سختی را می گذراند.
محورهای اختلاف عموما درباره حجم و گستردگی عملیات نظامی در غزه و لبنان، ممانعت اسرائیل از ارسال کمک های بشر دوستانه به اهالی غزه، بی توجهی در توافق برای آتش بس و طرح دو دولت و همچنین نقش برجسته راست گرایان افراطی و تندرو در رژیم اسرائیل است. نتانیاهو با گرسنگی دادن به فلسطینیان، کشتار زنان، کودکان و مردم بی دفاع، کوچاندن روزانه مردم، عملیات نظامی بی هدف و کور و ویرانی همه جانبه آثار تمدنی و زندگی اجتماعی، اقتصادی، بهداشتی و معیشتی مردم غزه هر روز فاجعه ای را رقم می زند.
نسل کشی و جرائم جنگی رژیم نتانیاهو آنچنان است که در باورهای دمکراسی خواهانه نخبگان و افکار عمومی غرب دیگر جایی برای توجیه باقی نمانده است و دادگاه بین المللی هم آنقدر مستندات دارد که بتواند رهبران جنایتکار رژیم اسرائیل را به محاکمه و مجازات بکشاند.
پدیده دیگری که وجود آن بسیار مهم است نقش شبکه های اجتماعی و رسانه هایی همچون الجزیره و المیادین است که روایتگری و گفتمان اسرائیل و حمایت دولتمردان غربی را از این گفتمان به چالش می کشانند .
رسانه های نوپدید در کشف واقعیت ها و برملاکردن جنایت جنگی اسرائیل و تحریک افکار عمومی بویژه در غرب بسیار موثر عمل کرده است. اکنون دیگر جوانان نه تنها روایت های رسمی را در غرب نمی پذیرند بلکه برعکس روایت فلسطینی ها را باور دارند. حوادث پس از 7 اکتبر بر نسل جوان به شدت تاثیر گذاشته است و گفته می شود همین نسل معترض جوان در آمریکا و جوانان تحصیل کرده در نهایت به بخش بزرگی از مشاغل و محافل حکومتی راه می یابند و به عبارتی زمینه را برای عبور از اسرائیل و افزایش مخالفت های منطقه ای و جهانی باز می کنند. نظر سنجی های یکسال گذشته به طور مداوم نشان داده است که نسل های جوانتر به ویژه
در آمریکا تمایل بیشتری برای احساس همدردی با فلسطین دارند و نسبت به ( Z) نسل زد آمریکایی های سالخورده تر بیشتر خواهان کاهش کمک های آمریکا به اسرائیل هستند. لذا به نظر می رسد نظرات آنان از مواضع سیاسی و دیدگاه حاکمان در غرب عبور کرده است. تغییرات نسلی اکنون برای عبور از پروژه صهیونیسم و آنچه اشغالگران اسرائیلی حق دفاع از خود می دانند، در حال شکل گیری است . آشکار است که رفتار غیر انسانی رژیم اسرائیل به آمریکا و دیگر کشورهای غربی فقط هزینه تحمیل کرده است.
گروهی از اندیشمندان و تحلیل گران آمریکایی اکنون بر این باورند که اگر چه رژیم اسرائیل در نابودی زیرساخت های حماس و حزب اله دست بالا را داشته است، اما از نظر روانی و جذب افکار عمومی موفق نبوده است و بر عکس در یک آینده میان مدت این اسرائیل است که در سطح جهان چه از نظر تبلیغات و یا عملیات شکست خورده محسوب خواهد شد، زیرا موج خصومت و تنفر از رژیم اسرائیل و آمریکا همه گیر شده و از ژاپن در شرق آسیا تا ایرلند در غرب اروپا و از روسیه در شمال تا جنوب آفریقا ، اسرائیل ستیزی در سپهر اجتماعی و در خیابان جریان دارد. می توان گفت که چنین موجی از اعتراض در میان مدت و بلند مدت عرصه را بر شهروندان این رژیم تنگ خواهد کرد.
بنابراین شکسته شدن هیمنه نظامی آمریکا و اسرائیل در سطح بین المللی و منطقه ای و تنفر عمومی جهانی از این دو کشور پیامدهای غیر قابل پیش بینی در بردارد و در پایان باید افزود در فاصله ای که آمریکا مشغول دفاع از جنایات جنگی اسرائیل بوده است قدرت های بزرگ دیگر و نیز قدرتهای نوظهور بیکار نمانده اند و در حال رایزنی برای ایجاد یک دنیای چند قطبی به دور از سلطه آمریکا هستند
نویسنده
سید حسین موسوی (رئیس مرکز پژوهش های علمی و مطالعات استراتژیک خاورمیانه)
سید حسین موسوی رئیس مرکز پژوهش های علمی و مطالعات استراتژیک خاورمیانه است. حوزه مطالعاتی آقای موسوی مسائل خاورمیانه می باشد.