دیپلماسی مخفی اسراییل، برنامه هسته ای ایران و خاورمیانه جدید

تهیه و ترجمه؛ محمد مهدی گلشاهی، دبیر گروه مطالعات علوم شناختی، فناوری و سیاستگذاری
با رهنمایی و نظارت؛ دکتر جلال درخشه، استاد دانشگاه امام صادق^(ع)

بیان مسئله

روابط سیاسی ایران و اسراییل به عنوان دو بازیگر مهم سیاسی – امنیتی خاورمیانه فراز و فرودهای فراوانی طی کرده است. اسراییل  تا پیش از انقلاب اسلامی در سال 1979 یک شریک راهبردی برای رژیم شاه در منطقه بود و ایران نیز در راستای دکترین بن گوریون موسوم به اتحاد پیرامونی (Alliance of the periphery)  اصلی ترین شریک سیاسی اسراییل در منطقه خاورمیانه بود. در واقع اسراییل به عنوان تنها نماد دموکراسی غربی و حافظ منافع آمریکا در منطقه غرب آسیا، برای بقا و توسعه خود نیازمند متحدانی در منطقه بود که تا پیش از انقلاب اسلامی، این نیاز را با محور قرار دادن اتحاد با کشور های غیر عرب در راستای دکترین بن گوریون با محوریت ایران پیش می برد، این فرآیند پس از انقلاب اسلامی و شکل گیری گفتمان ضد صهیونیستی از سویی که مقامات اسراییل از آن به عنوان اتحاد عرفات – (امام) خمینی نام می بردند و هم چنین پایان چهار دوره جنگ اعراب و اسراییل در قالب قرارداد صلح کمپ دیوید نیازمند آرایش سیاسی و بازسازی جدیدی بود که در قالب راهبرد ایران هراسی شکل گرفت. در واقع اسرائیل برای متقاعد ساختن افکار عمومی خود مبنی بر اینکه صلح با اعراب امکان پذیر است، نیازمند یک تهدید خارجی بود تا جایگزین تهدید کشورهای عربی کند، پیروزی انقلاب در ایران و مخالفت با قرارداد صلح کمپ دیوید، فرصت طلایی برای دولتمردان اسرائیل بود تا از ایران تصویری تهدید آمیز ارائه دهند و استراتژی جدید خود را مبتنی بر گسترش عمق راهبردی اسراییل با اتحاد کشور های عربی و مواجهه با یک دشمن مشترک پیاده سازی کنند که این دشمن مشترک ، شریک استراتژیک پیشین اسراییل در منطقه یعنی ایران بود. بنابراین استراتژی جدید اسراییل، این بار اتحاد با کشورهای عرب پیرامون در مقابل دشمن جدید بود اما این استراتژی جدید نیازمند مولفه هایی بود که چه از لحاظ منطقه ای و چه از لحاظ رسانه ای قابل سرمایه گذاری باشد. در این راستا ایران هراسی پروژه راهبردی است که براساس آن ایران به عنوان تهدیدی بزرگ در منطقه و همچنین تهدیدی برای صلح و امنیت جهانی مطرح و به عنوان یک متغیر مزاحم و بازیگر آشوب ساز در نظام بین الملل به تصویر کشیده می شود. ایران هراسان مدعی هستند که ایران به دنبال دستیابی به سلاح های کشتار جمعی خصوصا تسلیحات هسته ای است تا با آن اسرائیل را نابود نماید. این در حالی است که اسرائیل به شدت از دستیابی ایران به انرژی هسته ای احساس خطر می کند و به دولت آمریکا فشار وارد می آورد تا هرچه سریع تر فعالیت های هسته ای ایران را متوقف سازد. محورهای ایران هراسی و جنگ روانی رسانه های غربی علیه ایران را بطور کلی می توان در هفت مورد خلاصه کرد:

1. القای دسترسی ایران به سلاح های هسته ای؛ 2.حمایت ایران از تروریسم؛ ۳. نقض حقوق بشر در ایران؛ 4. القای تهاجمی بودن فناوری های دفاعی ایران ۵. دخالت ایران در امور کشورها؛ ۶ اسلامی و افراطی بودن نظام سیاسی ایران 7. القای مخالفت ایران باصلح و ثبات منطقه ای

 این در حالی است که این اسراییل است که در تاریخ کمتر  از هشتاد ساله خود در منطقه غرب آسیا همواره با کشور های عرب پیرامون خود منازعه داشته و علاوه بر آن تنها رژیم منطقه ای که نه تنها معاهده منع گسترش سلاح های اتمی (NPT) را امضا نکرده بلکه بین هشتاد تا دویست کلاهک هسته ای فعال دارد بنابراین سوال اینجاست که اسراییل با این سابقه چگونه توانسته راهبردی ایران هراسی پیش ببرد؟ و در این راستا انواع حملات  سایبری ، ترور ها و دزدی های اطلاعاتی  از ایران را مشروع جلوه
دهد؟ 

کتاب

Target Tehran

How Israel Is Using Sabotage, Cyberwarfare, Assassination
 and Secret Diplomacy to Stop a Nuclear Iran and
Creat New Middle East

در واقع پاسخی به همین سوال است که اسراییل با محوریت بازوی امنیتی خود موساد چگونه در چارچوب دیپلماسی مخفی خود با امنیتی کردن برنامه هسته ای و حضور منطقه ای ایران، به انواع ترورها، خرابکاری ها و دزدی های سایبری مشروعیت بخشیده و با ارئه یک چهره صلح طلب از خود با سامان پیمان ابراهیم 13 آگوست 2020  عمق استراتژیک خود در قالب دکترین مکیندر توسعه داد و از آن چه به عنوان حلقه آتش(Ring of Fire)   محور مقاومت یاد می شود، خارج شده است، بنابراین موضوع کتاب تقابل استراتژی ایران و اسراییل با محوریت بررسی برنامه های موساد برای کاهش نفوذ ایران در منطقه و جهان است.

اهمیت کتاب و نویسندگان

این کتاب از چند منظر حائز اهمیت است اول آن که این کتاب با توجه به اسناد و راهبردهای موساد نوشته شده و به صورت موردی چالش های پیش روی این دستگاه اطلاعاتی در مواجهه با راهبردهای منطقه ای ایران به ویژه جریان مقاومت موسوم به (Ring of Fire)    را بررسی کرده است. دوم این کتاب بر خلاف کتاب های مشابه این حوزه به طور مثال

Rise and Kill First the Secret History of Israel’s Targeted Assassinations

بیش از آن که به چارچوب نظری تکیه کند بر بعد عملیاتی ـ سیاسی تکیه دارد و علاوه بر بررسی علمی دکترین امنیتی اسراییل، از درون اتاق فکر موساد اختلافات بنیامین نتانیاهو و روسای دستگاه امنیتی موساد پرده بر می دارد و به صورت شفاف چالش ها و رقابت های ساختاری سازمان موساد را  توضیح می دهد. سوم نویسندگان و نحوه انتشار این کتاب حاصل همکاری دو روزنامه نگار ارشد روزنامه جروزالم پست یعنی Yonah Jeremy Bob  و Ilan Evyatar   که هر دو به عنوان سردبیر جروزالم پست و ستون نویس حوزه سیاست خارجی اسراییل فعالیت کرده اند. نویسنده اول یونا جرمی باب نویسنده و روزنامه نگار ساکن اسرائیل است که تحصیلات خود را در دانشگاه کلمبیا و دانشکده حقوق دانشگاه بوستون انجام داده است و سابقه حضور در بخش حقوق بین الملل وزارت خارجه  و وزارت دادگستری را دارا می باشد و از سال  2012 در جروزالم پست، سمت مسئول  بخش دیپلماسی و امنیت این کار می کند. آن چه نوشته های یونا جرمی باب را حائز اهمیت می کند ارتباط او به مقامات تراز اول امنیتی و سیاسی رژیم صهیونیستی است وی همکاری چند ساله با یوسی کوهن Yossi Cohen دارد و یکی از خبرنگارانی است که فساد های دولت نتانیاهو را پوشش داد، به عبارتی وی بازوی رسانه ای و سیاسی یوسی کوهن رییس موساد است. در این راستا وی از ژوئیه 2020 تا ژانویه 2023، مجموعه‌ای انحصاری و بدیل را در مورد حملات و برنامه های موساد علیه برنامه هسته‌ای ایران منتشر کرد که بیشتر مربوط به دوره یوسی کوهن است. در واقع این گزارشی از دوران ریاست کوهن بر موساد به ویژه شکل دهی به پیمان ابراهیم Abraham Accords است  نویسنده دوم کتاب Ilan Evyatar   سردبیر سابق روزنامه جروزالم پست  و روزنامه نگار شناخته شده اسرائیلی که حوزه تخصصی خود را به اقتصاد، فرهنگ و امور بین الملل اسراییل معطوف کرده است و برنده جایزه خدمت ادبی از دولت اسراییل برای راه اندازی و اداره مجله اورشلیم ریپورت است. بنابراین کتاب حاضر حاصل همکاری یک تحلیلگر و مشاور امنیتی با یک خبرنگار برجسته در حوزه مسائل اسرائیل است. کتاب مذکور یک ماه قبل از عملیات طوفان الاقصی (حملات هفتم اکتبر) در سپتامبر 2023 منتشر شد وی با رسانه هایی از جمله BizTalk Radio  ، NBC Morning Joe  وKTEP گفتگو کرده و علاوه چندین جلسه رونمایی و بررسی کتاب در دانشگاه ها و مراکز پژوهشی مهم آمریکا پیرامون این کتاب انجام شده است و شخصیت مهمی چون جان بولتون این کتاب را نقد و بررسی کرده اند.

بررسی فصول کتاب

کتاب مذکور شامل یک مقدمه و 15 فصل می شود که هرفصل موضوع محوری در حوزه دیپلماسی مخفی اسراییل را در بر می گیرد این کتاب با اشاره به چهار استراتژی منطقه ای و امنیتی اسراییل که دو به دو مکمل یکدیگرند به طور دقیق راهبردهای امنیتی و منطقه ای اسراییل را در مقابل استراتژی محور مقاومت (Ring of Fire)  که ایران  پس از انقلاب اسلامی 1979 در پیش گرفت بیان می کند استراتژی که نویسندگان این کتاب معتقدند که اسراییل پیش از این نیز در ابتدای شکل گیری خود سابقه مواجهه با آن را داشته و با قرارداد صلح کمپ دیوید از آن گذر کرده است، نویسندگان کتاب پیمان ابراهیم
 Abraham Accords   را نمونه قرن بیست یکمی صلح کمپ دیوید می خوانند که این بار تاثیرات بیشتری خواهد داشت و جایگاه و عمق راهبردی اسراییل را تضمین خواهد کرد بنابراین نتیجه اصلی این کتاب آن است که پیمان ابراهیم نقطه ی شروع خاورمیانه جدید است که اسراییل نقش محوری و اقتصادی در آن دارد و ایران در حلقه آتش تحریم اقتصادی منطقه ای و جهانی و ترورها و عملیات های خرابکارانه اسراییل علیه ایران و محور مقاومت همچون ترور سردار سلیمانی و دکتر محسن فخری زاده درگیر شده است. بنابراین خاورمیانه جدید آبستن شکل گیری ائتلاف ها و شبکه های امنیتی و اقتصادی جدید است که سویی از آن ایران و سوی دیگر منافع اسراییل است و اسراییل در پی آن است که با شبکه سازی اطراف مرزهای ایران حلقه آتشی در مقابل حلقه آتش ایران شکل دهد و از سویی دیگر نفوذ و همبستگی محور مقاومت را با تکیه به نفوذ عربستان، امارات بر کشورهای عربی عراق، سوریه و لبنان کاهش دهد، راهبردی که در آفریقا کارایی داشت و سودان علاوه بر تقسیم شدن به دو بخش شمالی و جنوبی از دشمن استراتژیک به متحد اسراییل در قالب توافق ابراهیم تغییر ماهیت داد. فصول این کتاب عبارتند از:

1. The Heist
2. Divine Intervention
3. Tell your Friends you Can Use our Airspace
4. Changing Circumstances
5. Code Name Callan
6. The Reveal
7. An Alliance Emerges
8. Death of the shadow commander
9. Cyber Winter is here
10. Opportunity from Strange Quarters
11. The Mossad Send a Message
12. The father of the bomb is no more 
13. The Beautiful Attack
14. Death by thousand
15. The Abraham accords the Saudis and The Future

 کتاب مذکور نوشتار خود را با حمله به مرکز ثبت اطلاعات هسته ای ایران در جنوب تهران آغاز می کند عملیات جاسوسی که در 31 ژانویه 2018 به گفته کتاب و گزارشی از یورونیوز بزرگترین عملیات سرقت اطلاعات در طول تاریخ که طی آن، اسنادی شامل ۵۵ هزار صفحه سند و ۱۸۳ لوح فشرده شامل پرونده‌ها، طرح‌ها و فیلم‌های مربوط به فعالیت‌های هسته‌ای ایران سرقت شده‌است. طبق ادعای اسرائیل، حکومت ایران پس از امضاء توافق هسته‌ای با گروه ۱+۵ در سال ۲۰۱۵ میلادی، انتقال و ذخیره‌سازی این اسناد در انبار فوق را آغاز کرده بودند. این اسناد محرمانه که خبر آن‌ها در آوریل ۲۰۱۸ از سوی بنیامین نتانیاهو رسانه‌ای شد، در جریان یک نشست مطبوعاتی در دسترس رسانه‌ها قرار گرفت و مدعی شده ایران در پی تولید سلاح هسته ای کاملا بومی است، اسنادی که هر چند اعتبار آن ها زیر سوال رفت اما بعدها مبنای ترامپ برای خروج از برجام بود و از شکاف های امنیتی در داخل ایران حکایت داشت هر چند توضیح چنین عملیاتی طبق گفته خود کتاب بیشتر شبیه فیلم و سریال اکشن چون Callan ، Homeland، Fauda، و The Black  بود چنان که یوسی کوهن رییس موساد این عملیات با فیلم جیمز باند مقایسه کرد بود اما بعد رسانه و هم چنین عزم اسراییل برای حمله به منافع ایران به ویژه برنامه هسته ای ایران از هر طریق ممکن بود استراتژی که از آن با عنوان
 Zero risk  یا no matter the cost  یاد می شود و در این راستا اسراییل باید هر کشور غیر متحدی را که در هر نقطه ای از خاورمیانه توان داشتن سلاح هسته ای را دارد هدف بگیرد تا توازن هسته ای ایجاد شده به نفع اسراییل را برهم نزد کارشناسان حوزه امنیت بر این باورند از آنجایی که اسرائیل فاقد عمق استراتژیک و وسعت کم است، تسلیحات هسته‌ای، هسته اصلی بازدارندگی استراتژیک آن به حساب می‌آیند، زیرا به دشمنان پیام می‌دهد که در صورت تهدید وجودی، مایل به عبور از آستانه هسته‌ای است. این سیاست گزینه Samson نامیده شده است بنابراین این دو استراتژی یعنی حفظ و افزایش توان تسلیحات هسته ای و حذف رقبای منطقه ای مکمل یکدیگرند چنان که پس بمباران رآکتور هسته ای اوسیراک در جنوب شرقی بغداد در 7 ژوئن 1981 مناخیم بگین، نخست وزیر وقت  اسرائیل در مصاحبه ای اعلام کرد که این حمله برای هر دولت آینده در اسرائیل ضروری خواهد بود که توازن هسته ای را به نفع اسراییل حفظ کند. هر نخست وزیر آینده اسرائیل، در شرایط مشابه، به همان شیوه عمل خواهد کرد. این در حالی است که راکتور ذکر شده یک راکتور تحقیقاتی بود اما آن چه حائز اهمیت است واکنش اسراییل به برنامه های هسته ای کشور های منطقه است، اقداماتی که نه منحصر به فرد است و نه بی‌سابقه در این راستا اسراییل با محوریت موساد از استراتژی ترور و خرابکاری هسته ای برای مواجه با برنامه هسته ای ایران استفاده کرد و در بعد منطقه ای و رسانه ای با امنیتی سازی ایران روند شکل گیری ائتلاف منطقه ای علیه منافع ایران فراهم آورد حملات اسراییل علیه ایران و شکل گیری ائتلاف ابراهیم ذیل دکترین مداخله الهی و استراتژی پنج ستون مئیر داگان، رییس وقت موساد شکل گرفت. وی که از سال 2002 تا 2011 است رییس موساد بود. وی در روز جمعه مصادف با 31 اگوست 2007 با ارائه پنج محور راهکارهای مواجه با برنامه هسته ای و سپس حضور منطقه ای ایران را شرح داد که توسط آریل شارون و اولمرت نخست وزیران اسراییل تایید و دنبال شد، استراتژی که تاکنون پابرجاست و به مرور زمان پازل آن تکمیل شده است، داگان در تبیین استراتژی بر این باور بود که  اسرائیل نمی تواند به تنهایی از عهده این مواجهه یعنی تقابل با ایران برآید پس نیازمند یک تقسیم کار منطقه ای که نه تنها با سرویس های امنیتی چون سیا و دیگر آژانس های اطلاعاتی غربی بلکه با نفرت پراکنی و سرمایه گذاری بر اختلافات قومی و سیاسی در منطقه به ویژه مرز های ایران در قالب ایران هراسی است  که از سویی شکاف های قومیتی را افزایش دهد و از سوی دیگر با سرمایه گذاری بر اختلافات سیاسی و جریان مخالف در ایران حمایت از برنامه های سیاسی حاکمیت به ویژه نفوذ منطقه ای و توسعه برنامه هسته ای  را با چالش مواجهه سازد که در قالب تغییر قلب مردم یعنی  علاقه به کشور در قالب قومیت گرایی و مغز یعنی نوع نگرش مردم نسبت به برنامه سیاسی حاکمیت به ویژه همکاری  نیروی های جوان و متخصص ایرانی برای همکاری در برنامه هسته ای ایران نمود پیدا می کند این استراتژی پنج محور دارد که مئیر داگان در ملاقات خود در سال 2007 با ویلیام برنز William Joseph Burns دیپلمات شناخته شده آمریکایی، معاون وقت امور سیاسی وزارت خارجه ایالات متحده  و رییس فعلی سیا (CIA)   در دولت بایدن شرح می دهد:

1. رویکرد سیاسی (Political Approach) : وی از تلاش برای منزوی کردن ایران در منطقه و ایجاد اختلاف بین ایران و عربستان و هم چنین حمایت از تحریم و آوردن پرونده ی هسته ای ایران به شورای امنیت و اتهام زنی به ایران برای تولید سلاح هسته ای به عنوان راهکارهای محوری در قالب ایران هراسی پرده برداشت. در این راستا سرمایه گذاری بر امنیتی سازی ایران و تروریست جلوه دادن در منطقه به ویژه حمایت از گروه های شبه نظامی شیعه در عراق با همکاری آمریکا محور اقدامات قرار گرفت در این راستا برنامه ترور سردار سلیمانی فرمانده سپاه قدس به عنوان چالش محوری آمریکا با انجام چند ده عملیات موفق  با استفاده از بمب های کنار جاده ای از سال 2005 تا 2011 با برجا گذاشتن بیش از 196 کشته و 900 زخمی از ارتش ایالات متحده و هم چنین سازماندهی گروه های شبه نظامی شیعه در عراق و سوریه در مقابله با منافع اسراییل و آمریکا  از سال 2005 در برنامه عملیاتی موساد و سیا قرار داشته و باراک اوباما پس از دستور خروج نیروهای آمریکایی از عراق در سال 2011 هم زمان دستور ترور سردار سلیمانی را نیز داده بود اما نیروهای امنیتی سیا و موسساد دسترسی به اطلاعات عبور مرور سردار سلیمانی نداشتند و این موضوع برای دولت های  مختلف و روسای مختلف سیا به چالش تبدیل شده بود تا اینکه در 3 ژانویه 2020 پهپاد آمریکایی Reaper  با استفاده از فناوری هدایت لیزری چهار موشک به دو خودرو حامل سردار سلیمانی و ابومهدی المهندس شلیک کرد و برنامه ترور خود را به سرانجام رسانید تروری که از منظر کتاب و هم چنین یوسی کوهن نقطه عطف برنامه مداخله ی الهی اسراییل در همکاری با آمریکا بود که به حذف فرمانده نامرئی گروه مقاومت
    (THE SHADOW COMMANDER) از منظر کتاب منظر شد، برنامه ی دیگر اسراییل با محوریت موساد ایجاد توافقی تلخ اما ضروری با دشمنان پیشین یعنی کشور اسلامی منطقه است که زمینه را برای پذیرش این رژیم در جهان اسلام فراهم کند و از سویی خاک کشور های منطقه را در توافقی استراتژیک در مقابل تامین سلاح در اختیار اسراییل قرار دهد تا در مواقع لزوم از خاک کشور های عرب منطقه به تاسیسات هسته ای ایران حمله ی هوایی با جنگده های راهبردی F-35 صورت دهد، توافق اقتصادی سیاسی و امنیتی که امروز به نام پیمان ابراهیم محقق شده در واقع هدف نهایی استراتژی پنج ستون مئیر داگان بوده است. برنامه ای که به طور جدی توانست ایران به عنوان معضل امنیتی منطقه مطرح کند به گونه ای که تنها چند ماه پس از سپتامبر 2020 زمان انعقاد قرارداد اولیه صلح ابراهیم فروش سالانه تسلیحات اسرائیل به رکورد بیش از 11 میلیارد دلار افزایش یافت که تنها در آن سال، امارات و بحرین یک میلیارد دلار از این کل را به خود اختصاص دادند، بنابراین این یک قرارداد دو سر برد برای اسراییل است اول آن که اسراییل را از زیر فشار جهان عرب و کشور های منطقه خارج می کند، دوم اسراییل را به عنوان قطب اقتصاد و امنیتی منطقه محوریت پیدا می کند که با توجه به وابستگی کشور های منطقه به سامانه های پدافندی اسراییل نفوذ امنیتی بیش از پیش را برای اسراییل به ارمغان می آورد، این در حالی است که اسراییل فروش پهباد های ایران به روسیه و سایر کشور ها را یک بحران تلقی می کند بنابراین رویکرد سیاسی در این برنامه زمینه بحرانی جلوه دادن تمام فعالیت های دفاعی ـ امنیتی را فراهم می آورد  و در عین حال به فعالیت های امنیتی اسراییل از جمله فروش گسترده سلاح به کشور های منطقه را فرآیندی در جهت ایجاد توازن قوا  جلوه می دهد.
2. اقدامات پنهان و دیپلماسی مخفی (Covert Measures) : اقدامات مخفی اسراییل به دو دسته حملات سایبری و ترور دانشمندان هسته ای تقسیم بندی می شود . قسمت اول برنامه ذکر شده توسط مئیر داگان و بخش دوم توسط معاون وقت وی و رییس بعدی موساد تامیر پاردو (Tamir Pardo)  شکل گرفت که حمله به تاسیسات نطنز در سال 2006 و  2010، ترور دانشمندان هسته ای از جمله محسن فخری زاده، اردشیر حسین پور، مسعود علی محمدی، پرفسور مجید شهریاری از آن جمله است.
3. مقابله با توسعه برنامه هسته ای ایران (Counterproliferation): جلوگیری از ورود فناوری و تجهیزات آزمایشگاهی بخش دیگر راهبرد داگان است این امر ابتدا با حذف اشخاص به عبارت دقیق تر حذف دانش صورت می گیرد و سپس با جلوگیری از ورود فناوری مسیر خود را ادامه می دهد. 
4. رویکرد اقتصادی: تحریم (Sanctions): یکی از ارکان  محوری سیاست داگان در ایران، تحت فشار قرار دادن ایران برای تغییر در راهبرد منطقه ای و برنامه هسته ای با استفاده از تحریم مالی و بانکی بود، قطعنامه های 1737 و 1747 شورای امنیت سازمان ملل ، تحریم های سال های 2006 و 2007 علیه ایران به دلیل برنامه هسته ای ایران تنها بخشی از راهبرد های اقتصادی بودند براساس برآورد داکان  بیکاری در ایران  از 30 درصد فراتر رفته و برخی شهرها و روستاها با میزان 50 درصد بیکاری به ویژه در بین جوانان 17 تا 30 ساله مواجه هستند. میانگین تورم بیش از 40 درصد است و همین امر سبب شده است که بخشی از مردم از همکاری  با حماس و حزب الله انتقاد کنند.
5. اجبار تغییر رژیم؛ تغییر رژیم و بازگشت به وضعیت صفر با استفاده از سرمایه گذاری بر اختلافات سیاسی ، قومیت گرایی (کرد ، بلوچ و به آذری ها) و حمایت از سیاست های جدایی طلبانه و شکل دهی به جنبش های قومیتی در جهت تجزیه ایران و تغییر رژیم در ایران بخش نهایی برنامه اسراییل است. کتاب حاضر با بیان تمامی موارد فوق با استناد به اسناد موساد ترور و خرابکاری سایبری برنامه محوری موساد ذکر می کند و هدف نهایی اسراییل تغییر رژیم سیاسی در ایران یا تبدیل ایران به عنوان معضل منطقه ای در نظر می گیرد این کتاب برای اولین بار به طور مفصل و دقیق دکترین  مداخله الهی Divine Intervention    و استراتژی پنج ستون( five pillars ) مئیر داگان  Meir Dagan رییس موساد را به عنوان برنامه محوری امنیت اسراییل در مواجهه با ایران شرح می دهد و در هرکدام از پنج پایه ذکر شده مواردی بیان می کند ، در نهایت نتیجه گیری این کتاب آن است که اسراییل از سویی با تکیه به برنامه ی ایران هراسی زمینه توافق تلخ با کشورهای  دشمن گذشته یعنی کشور های اسلامی را فراهم می کند  که این توافق از سویی زمینه فروش سلاح، سیطره امنیتی اسراییل بر این کشور ها و  شکل دهی به خاورمیانه اقتصادی با محوریت اسرایل هموار می کند  و از سوی دیگر سبب شکسته شدن حلقه آتش ایران یعنی شبکه مقاومت را فراهم می آورد . از سویی دیگر اسراییل در مواجهه با برنامه هسته ای ایران همواره در تلاش است که با تقویت توان عملیاتی خود همواره در شرایط حمله هوایی و خرابکاری سایبری در تاسیسات اتمی ایران قرار گیرد یا با فشار بر آمریکا و در همکاری اروپا از طریق تحریم فلج کننده ی اقتصادی زمینه برچیدن تاسیسات اتمی ایران را فراهم آورد ، این کتاب با اشاره به بزرگترین مانور نظامی تاریخ  اسراییل در سال 2023 به نام   Chariots of Fire  که حمله به تاسیسات اتمی ایران را در سپتامبر 2024 شبیه سازی می کند ، دستیابی به  بمب های 30000 پوندی "bunker buster" در زرادخانه آمریکا را هدف نهایی اسراییل برای نابودی قطعی تاسیسات فوردو که در عمق 80 متری زمین محصور شده است می داند واز احتمال افزایش تنش ها در آینده ای نه چندان دور پرده بر می دارد.