بازسازی ارتش سوریه؛ تهدیدی برای اسرائيل

نوع مطلب: ترجمه

اِدِن کادوری، یهوشوآ کالیسکی و تال آوراهام.

موسسه مطالعات امنیت ملی اسرائیل. 6 سپتامبر 2023

دکتر مجتبی جامعی

مجید فرکیان

توضیح؛ سوریه و تحولات و تحرکات پیرامون آن، هنوز برای ما ایرانیان آن قدری که لازم است ناشناخته است. این خبر خوبی نیست که برای شناخت این بازیگر همسو با ایران به جای تولید متن در دانشگاهها و اندیشکده های کشورمان، منتظر نظر و تحلیل های خارجی باشیم. با این وصف، گویا مراکزی هستند که به رغم سوگیری های آشکار در این زمینه متن تولید می کنند و توجه به آنها می تواند ضمن روشنگری، مایه تحرکی در بین پژوهندگان ایران باشد که نگاه، ملاحظه و حتی پارادایم ایرانی در حیطه مطالعات استراتژیک را عرضه کنند. با تشکر از مترجمان محترم، متن حاضر در همین راستا ترجمه و منتشر می شود.

   مقدمه

چالش اصلی در بازسازی نظامی سوریه (و همچنین در بازسازی کشور به طور کلی) وضعیت وخیم اقتصادی است. امسال اقتصاد سوریه با تورم افسارگسیخته، بحران ارز خارجی و کمبود شدید سوخت به پایین ترین حد خود از زمان آغاز جنگ داخلی رسید. این بحران از سال 2019 تا حدودی به دلیل بحران مشابه در لبنان ادامه یافته است. همه‌گیری کووید-19، تحریم‌های بین‌المللی و جنگ در اوکراین نیز به اقتصاد سوریه آسیب رساند، بحران سوخت را تشدید کرد و منابع روسیه را از سوریه به اوکراین منحرف کرد. در عین حال، کاهش سرعت حمل و نقل نفت از ایران به سوریه به طور قابل توجهی به اقتصاد رژیم آسیب وارد کرد.

علاوه بر بحران اقتصادی، ارتش سوریه با کمبود نیروی انسانی مواجه است. نیروهای موجود، که برخی از آنها شورشیان سابق تحت فرماندهی ارتش هستند، از نظر وفاداری، آموزش عملیاتی و اثربخشی رزمی مورد تردید می باشند. اما واضح است که رژیم با همکاری روسیه و ایران اقدامات متعددی را برای احیای توان عملیاتی ارتش انجام داده است که در راس آنها جذب و آموزش سربازان جدید، انتصاب فرماندهان جدید و بهبود آموزش های معمول است. اعتقاد عمومی بر این است که در سال های اخیر، ارتش سوریه برنامه آموزشی طراحی شده برای آماده سازی سربازان برای جنگ با اسرائیل را از سر گرفته است.

طی سال گذشته، ارتش سوریه که به دلیل جنگ داخلی به شدت تضعیف شده بود، با سرعت بسیار روند بازسازی را پشت سر گذاشته است که این امر همزمان با بازسازی غیرنظامی در سوریه شکل گرفت. اگرچه ارتش سوریه با چالش های زیادی مواجه بوده و از تهدید فوری برای اسرائیل دور است، اما تلاش ها برای بازسازی باید مورد توجه قرار گیرد؛ برخی از این بازسازی ها قبلاً تهدیدات راهبردی بالقوه ای را برای اسرائیل ایجاد کرده اند: در حوزه متعارف؛ موشک ها، پهپادها و سیستم های پدافند هوایی و در حوزه غیرمتعارف؛ قابلیت‌های تهاجمی، تسلیحات شیمیایی و به طور بالقوه، تلاش برای توسعه قابلیت‌های هسته‌ای. این مقاله با درنظر گرفتن این تهدیدات، توصیه‌هایی را برای اسرائیل پیشنهاد می‌کند که پیش از آن، نیاز به تعیین خطوط قرمز در مورد بازسازی نظامی سوریه را دارد؛ گنجاندن کارزار بین اقدامات جنگی در پاسخ به نقض هر خط قرمز و بهره گیری از ارتباطات با شرکای منطقه ای برای مهار تهدید بالقوه سوریه بر اساس منافع مشترک.

قبل از شروع جنگ داخلی سوریه، ارتش سوریه که سال ها تمرکزش را حول محور شکست نیروهای دفاعی اسرائیل در میدان نبرد به عنوان یکی از اهداف اصلی خود گذاشته بود، تهدیدی جدی برای امنیت اسرائیل به شمار می رفت. این ارتش قوی و با سازماندهی خوب با 300.000 نیرو و زرادخانه ای از تسلیحات متعارف بود که موشک های زمین به زمین (SSM)، موشک های زمین به هوا (SAM موشک های هدایت شونده ضد تانک (ATGM پرنده های هوایی بدون سرنشین (پهپاد)، موشک های ضد کشتی پیشرفته (ASM) و سیستم های پدافند هوایی را در اختیار داشت. علاوه بر این، زرادخانه سوریه شامل یک عنصر غیرمتعارف یعنی سلاح های شیمیایی نیز بود. سوریه حتی تلاش خود را برای توسعه قابلیت هسته ای، با یک راکتور هسته ای که در دیرالزور ساخته شده بود، امتحان کرد که آن هم در سال 2007 منهدم شد. در طول سال ها، ارتش سوریه با خرید تسلیحات و مهمات از کشورهای مختلف و با تولید داخلی، قوی تر شده است. بر اساس برآوردها، قبل از جنگ داخلی، مرکز مطالعات و تحقیقات علمی (SSRC) که بیشتر با نام اختصاری فرانسوی (Centre D'Etudes et de Recherches ScientifiquesCERS شناخته می شود (زیر نظر وزار ت دفاع سوریه و مسئول ساخت و توسعه تسلیحات برای ارتش می باشد) یکی از پیشرفته ترین مراکز تحقیق و توسعه در خاورمیانه بود. همکاری نظامی با ایران، روسیه و کره شمالی در دهه اول قرن بیست و یکم به طور قابل توجهی تشدید شد و سوریه را به یکی از پایگاه های دانش کلیدی برای تولید تسلیحات و موشک های دقیق تبدیل کرد. در سال 2006، ایران و سوریه یک توافقنامه همکاری نظامی برای تقویت همکاری نظامی بلندمدت در برابر «تهدیدهای مشترک» (ایالات متحده و اسرائیل) امضا کردند. در چارچوب این قرارداد، ایران در سال 2007 حدود یک میلیارد دلار برای توسعه موشک های زمین به زمین در خاک سوریه پرداخت کرد.

در طول جنگ داخلی، سوریه اهداف و اولویت های خود را اصلاح کرد و وزارت دفاع و ارتش هر دو بر جنگ داخلی متمرکز شدند. بنابراین، ارتش به جای دستیابی به سلاح‌های پیشرفته و مانورهای آموزشی متمرکز بر مبارزه آتی علیه اسرائیل، به سلاح‌های گرم سبک - یعنی تفنگ‌های ساده و گلوله‌های خمپاره نیاز داشت و عمدتاً بر مبارزه با گروه‌های شورشی سوری و دولت اسلامی(داعش) متمرکز شد. در همان زمان، ارتش به دلیل کمبود نیروی انسانی، به تبع نرخ بالای فرار و تلفات زیاد و همچنین کاهش دسترسی به منابع و آسیب به سیستم‌های تسلیحاتی پیشرفته، تضعیف شد.

با شروع جنگ داخلی و به ویژه بین سال‌های 2015-2018، ارتش سوریه با همکاری روسیه و ایران دستخوش تغییرات ساختاری بسیاری شد. از سال 2018، ارتش سوریه استحکامات و آموزش‌های سالانه خود را برای آمادگی برای جنگ علیه اسرائیل تجدید کرد و در عین حال سعی در افزایش استقلال خود داشت. دمشق مبالغ هنگفتی را برای بازسازی ارتش سوریه سرمایه‌گذاری کرد و اقداماتی برای افزایش نیرو و سازمان‌دهی مجدد، از جمله انتصاب جدید نیروها بعمل آورد. این امر در شرایطی است که در سال‌های اخیر تحولات مثبتی برای رژیم بشار اسد رخ داده است. رئیس جمهور اسد قدرت خود را بر کشور تحکیم کرده و در حال حاضر حدود 65 درصد از خاک آن را تحت کنترل دارد. در عین حال، او چیزی شبیه به رنسانس دیپلماتیک را در قالب تجدید روابط دیپلماتیک با بسیاری از کشورهای عربی که روابط خود را در طول جنگ داخلی قطع کرده بودند، تجربه کرده است. این روند با پذیرش مجدد سوریه در اتحادیه عرب به اوج خود رسید و تعدادی از اعضای آن قصد داشتند به بازسازی این کشور کمک کنند. به نظر می رسد کمک های عربی به سوریه در آینده به تلاش هایی برای بازسازی قدرت نظامی سوریه تبدیل و قابل پیش بینی خواهد شد. این در حالی است که کشورهای غربی به رهبری ایالات متحده همچنان به تحریم رژیم اسد ادامه می دهند.

در طول دهه گذشته، نظر غالب در اسرائیل دلالت بر آن داشته که سوریه عضوی از محور تندرو تحت رهبری ایران است و تمرکز اصلی اسرائیل، استقرار ایران در خاک سوریه، شبه ‌نظامیان شیعه که آزادانه در سوریه فعالیت می‌کنند و نقش دمشق در تسلیح حزب الله بوده است. در این زمینه، اغلب تهدیدات ناشی از ارتش قوی تر در سوریه نادیده گرفته شده است. شلیک یک موشک ضد هوایی از سوریه به سمت اسرائیل در اوایل ژوئیه 2023، در پاسخ به حمله هوایی ادعایی اسرائیل به سوریه، یادآور تهدید فعلی و بالقوه است.

تلاش های ارتش سوریه برای تقویت استحکامات با تاکید بر فناوری موشکی، پهپادها و پدافند هوایی

پس از جنگ اول لبنان در سال 1982 (صلح برای گالیله) و انهدام سیستم موشکی زمین به هوای سوریه توسط نیروی هوایی اسرائیل در عملیات مول کریکت 19، سوریه تصمیم گرفت آرایه قابل توجهی از موشک های بالستیک بسیار دقیق ایجاد کند که می تواند اهداف مورد نظر را تا شعاع 10 متری مورد اصابت قرار دهد. در ابتدا، این آرایه بر اساس موشک‌های اسکاد ـ سی روسی و موشک‌های نودونگ کره شمالی، با تمرکز بر پروژه 99 در مرکز مطالعات و تحقیقات علمی CERS بود. بخش 4 تحت نظارت CERS مسئولیت پروژه موشکی سوریه را بر عهده داشت. در بخش 4، چندین شعبه وجود داشت، از جمله: پروژه 99؛ برنامه مسئول تولید و توسعه خانواده موشک‌های اسکاد با همکاری کره شمالی - پروژه‌ای که بر اساس گزارش‌ها از تاسیسات زیرزمینی مدیریت می‌شود و پروژه 702 که بر اساس فرضیه، مسئول ساخت تقویت کننده های موشکی سوخت جامد برای موشک های سوریه از جمله M600 می باشد. شعبه 340 و موسسه 1000، که در الکترونیک، تحقیق و توسعه، و طراحی سیستم های ناوبری و هدایت برای تمام مهمات تولید شده توسط CERS تخصص دارند یا موسسه 4000 و شعبه 650 که مسئولیت توسعه فناوری های پهپاد را بر عهده دارند. پیش از این در سال 2014 و در اوج جنگ داخلی سوریه، گزارش‌هایی منتشر شد مبنی بر اینکه دمشق در دوره CERS، ساخت موشک‌ها و راکت‌های دوربرد و متوسط را به همان سرعت قبل از جنگ از سر گرفت. در سال 2016، رئیس اطلاعات نظامی اسرائیل گزارش داد که سوریه تولید موشک‌های M600 را با برد 300 کیلومتر از سر گرفته است و این موشک‌ها نسخه‌ای از موشک فاتح-110 ایران است که توسط CERS ارتقا یافته است. به منظور آسیب رساندن به این قابلیت های موشکی و همچنین همکاری بین CERS و ایران، دکتر عزیز اسبر، رئیس بخش 4 در اوت 2018 در عملیاتی منتسب به اسرائیل کشته شد. این حرکت علاوه بر حملات هوایی مکرر اسرائیل علیه دارایی های CERS در طول سال ها مورد توجه می باشد.

CERS همچنین سلاح و مهمات را در اختیار حزب الله قرار می دهد. در اواخر سال 2022، گزارش شد که ایران در تلاش برای مسلح کردن نمایندگان خود، روابط تجاری مستقیم با مقامات CERS داشته است. تخمین زده می‌شود که در دهه گذشته، CERS جهشی کوانتومی در توانایی‌های خود، به‌ویژه در زمینه مهمات و ساخت پهپادها و موشک‌های کروز، با قابلیت دستیابی به بردهای تا 2000 کیلومتر داشته است. ایران در زمینه حمل و نقل اسلحه و مهمات، تامین مالی و مشاوره، به CERS کمک می کند. علاوه بر این، در پاسخ به حملات هوایی مکرر در سوریه، CERS زیرساخت‌های زیرزمینی را برای حفاظت از قابلیت‌های تولید خود ساخت.

مقدار تسلیحات و مهمات در اختیار سوریه نامعلوم است، اما می توان حدس زد که چند صد فروند موشک دارد. مهم‌ترین آنها موشک‌های اسکاد، موشک‌های کروز ضد کشتی یاخونت ساخت روسیه و دو نوع موشک ساخت سوریه - M302 و M600 که به نام موشک Tishreen نیز شناخته می‌شوند، هستند. گواه توانایی های ارتش سوریه در سال 2013 مشهود بود، زمانی که دمشق به فکر استفاده از موشک های M600 در پاسخ به حملات هوایی به این کشور بود و در ژوئیه 2018، دو موشک SS21 حتی به سمت اسرائیل شلیک شد که در خاک سوریه فرود آمد.

در سال های اخیر گزارش شده که سوریه علاوه بر توانایی ساخت پهپادهای خود، پهپادهای پیشرفته ایرانی و روسی را تهیه کرده است. در طول جنگ داخلی، ارتش سوریه توانایی های خود را برای استفاده از پهپادها در نبرد با تاکید بر پهپادهای مراقبتی برای حملات دقیق بهبود بخشید. در واقع گزارش شد که سوریه کمتر از شش مدل مختلف از پهپادهای پیشرفته ایرانی از جمله ابابیل-3 را برای شناسایی اهداف استفاده کرده است. علاوه بر این، در طول جنگ، روسیه به سوریه کمک کرد تا هواپیماهای خود را به پهپادهایی با قابلیت حمل سلاح شیمیایی تبدیل کند. در سال‌های اخیر، تمایل سوریه به استفاده از این سلاح‌ها علیه اسرائیل افزایش چشمگیری داشته است. علاوه بر شماری از حوادثی که طی آن پهپادهای سوری در جریان جنگ داخلی وارد حریم هوایی اسرائیل شدند، یک پهپاد سوری ساخت ایران ظاهراً در پاسخ به حملات هوایی ادعایی اسرائیل در سوریه، در آوریل 2023 به داخل خاک اسرائیل پرتاب شد. اگرچه این ظن وجود داشت که ایران پشت پرتاب این موشک بوده است، اما این ظن فزاینده وجود دارد که رژیم سوریه به عنوان یک اقدام تلافی جویانه اجازه انجام آن را داده است - که می تواند نشان دهد دمشق مایل است اجازه حملات انتقامی مشابهی را بدهد یا حتی آغازگر آن نیز باشد.

از سال 2018، انتقال احتمالی موشک‌های ضدهوایی اس-300 روسیه به ارتش سوریه به عنوان تهدید اصلی برای آزادی عملیات اسرائیل در حریم هوایی سوریه تلقی شده است. در حال حاضر، سامانه‌های پدافند هوایی سوریه عمدتاً شامل تجهیزات قدیمی روسیه است که به هیچ وجه به عملیات اسرائیل ضربه نمی‌زند. انتقال یکی از این سامانه‌ها از سوریه برای استفاده در جنگ اوکراین در سال 2022 ، این احتمال را که سوریه روزی دارای سیستمی مشابه یا یکسان باشد را از بین نمی‌برد. با این حال، آن روز را به تعویق می اندازد. با توجه به تصمیم روسیه برای انتقال سامانه اس-300 از سوریه، همکاری دمشق با ایران در زمینه خرید سامانه‌های دفاع هوایی در سال گذشته به شدت تشدید شده است. ایران مجموعه‌ای از موشک‌های ضد تانک پیشرفته دارد که می‌تواند به میزان زیادی افزایش نیروی نظامی سوریه را افزایش دهد. در ماه می 2023، ایران اعلام کرد که سامانه پیشرفته موشکی زمین به هوای 15 خرداد را به سوریه عرضه می کند و قصد دارد سامانه های پیشرفته دیگری را به دمشق ارسال کند.

قابلیت های تهاجمی با استفاده از سلاح های شیمیایی

در دهه 1980، سوریه در پاسخ به ناتوانی ارتش خود در برخورد متقارن با توپخانه و نیروی هوایی اسرائیل، شروع به توسعه سلاح های شیمیایی کرد. سوریه با کمک کره شمالی و ایران، تسلیحات شیمیایی را به عنوان یک سلاح راهبردی برای اهداف بازدارندگی، به ویژه در مقابل تهدید اسرائیل، توسعه داد. هنگامی که جنگ داخلی شروع شد، رژیم از این سلاح علیه گروه های شورشی استفاده کرد. با وجود تهدید باراک اوباما، رئیس جمهور وقت آمریکا مبنی بر حمله به سوریه در صورت استفاده مجدد از سلاح شیمیایی، در اوت 2013 از گاز اعصاب علیه غیرنظامیان در منطقه غوطه دمشق استفاده شد. تخمین زده می شود که حدود 1400 نفر از جمله بسیاری از کودکان در آن حمله کشته شده اند.

با توجه به تهدیدات حمله ایالات متحده، روسیه و ایالات متحده در سپتامبر 2013 توافقنامه ای را امضا کردند که به موجب آن سوریه کل زرادخانه سلاح های شیمیایی خود را منحل کند و کارخانه های تولید خود را بندد. به رژیم اسد هفت روز مهلت داده شد تا تمام امکانات مورد استفاده برای ذخیره یا ساخت سلاح های شیمیایی و تجهیزات مربوطه را اعلام کند. مؤسسه CERS 3000، سازمان تحقیقات بیولوژیکی و شیمیایی به ریاست دکتر زهیر فضلون، مسئول تولید تسلیحات شیمیایی سوریه در طول جنگ داخلی بود و برای همین بیشتر تلاش‌ها برای خلع سلاح روی آن متمرکز  شده بود. تسلیحات تولیدی این مؤسسه برای مونتاژ در مراحل بعدی روی سکوهایی مانند موشک های زمین به زمین، توپخانه، راکت و مهمات هوایی طراحی شده بودند که برخی از آنها نیز توسط CERS، به ویژه در بخش 4 تولید می شدند. CERS همچنین مسئول شعبه 450 تحت فرماندهی غسان عباس - یک واحد مخفی مسئول ذخیره سازی، حمل و نقل و مونتاژ تسلیحات شیمیایی در سکوهای پرتاب مختلف، بود. سوریه به سازمان منع تسلیحات شیمیایی (OPCW) ملحق شد و تا اواسط سال 2014، ابرقدرت ها از تکمیل فرآیند خلع سلاح خبر دادند که طی آن 1300 تن سلاح شیمیایی منهدم شد. با این حال، طبق گزارش ها، قبل از فرآیند خلع سلاح، شعبه 450 ذخایر تسلیحات شیمیایی سوریه را در بین 20 تا 50 مکان مختلف در سراسر کشور پراکنده کرد. علاوه بر این، سازمان منع سلاح های شیمیایی چندین بار اعلام کرد که دمشق مکان تمام انبارهای تسلیحات شیمیایی را که در اختیار دارد فاش نکرده است و هنوز مقادیر نامعلومی در مکان های مخفی نگهداری می کند.

در سال‌های بعد، در جریان درگیری‌های داخلی، رژیم اسد چندین بار از سلاح شیمیایی استفاده کرد. این رژیم بیشتر از گاز کلر استفاده می‌کرد-که یکی از سلاح‌هایی نبود که سوریه طبق توافق باید نابود کند، اگرچه کنوانسیون سلاح‌های شیمیایی که سوریه به عنوان بخشی از توافق به آن ملحق شد، استفاده از آن را به عنوان سلاح ممنوع می‌کند. با این حال، شواهدی در مورد استفاده از گاز سارین نیز وجود داشت. در آوریل 2017، رژیم در حمله به خان شیخون از سارین علیه غیرنظامیان استفاده کرد که منجر به ده ها کشته و صدها زخمی شد. در پاسخ، ایالات متحده، تحت ریاست جمهوری دونالد ترامپ، حمله به سوریه را آغاز کرد- که اولین بار از زمان شروع جنگ داخلی این کشور بود. یک سال بعد، حمله دیگری از سوی رژیم منجر به واکنش ائتلاف آمریکا، انگلیس و فرانسه شد. به عنوان بخشی از این پاسخ، تاسیسات CERS برزه- جایی که طبق گزارش‌های قبلی، تسلیحات شیمیایی سوریه روی توپخانه و موشک‌های زمین به زمین مونتاژ می‌شود - آسیب دید. پس از این حمله، وزارت دفاع ایالات متحده اعلام کرد که برنامه تسلیحات شیمیایی سوریه به شدت آسیب دیده و «سال‌ها به عقب افتاده است»، اما همچنین تأکید کرد که زیرساخت‌ها برای تولید سلاح‌های شیمیایی باقی مانده است.

در واقع، در سال‌های 2018 و 2020 گزارش‌هایی منتشر شد مبنی بر اینکه CERS تلاش‌هایی را برای واردات مواد ممنوعه از شرکت‌هایی در آلمان، بلژیک و احتمالاً جاهای دیگر انجام داده است که می‌توان از آن برای تولید سارین استفاده کرد- و از سال 2014، یعنی همان سالی که برچیدن زرادخانه شیمیایی آن کامل شد،این کار را انجام داده است. بر اساس گزارش‌های خارجی، در سال‌های 2020 و 2021، اسرائیل به تأسیساتی که برای توسعه و ساخت سلاح‌های شیمیایی استفاده می‌شود، حمله کرد و مکان‌های مشکوک دیگری نیز شناسایی شدند. مؤسسه 3000 در CERS، که نام خود را به مؤسسه 6000 تغییر داد تا هدف خود را پنهان کند، هنوز فعال است. به طور گسترده اعتقاد بر این است که شعبه 450 نیز هنوز در قالب جدیدی وجود دارد. علاوه بر این، CERS مالک بسیاری از شرکت‌های پوششی است که از آنها برای واردات مواد ممنوعه یا مواد با کاربرد دوگانه برای تولید سارین و سایر عوامل شیمیایی سمی استفاده می‌کند.

بنابراین نه تنها سوریه هنوز هم دارای تسلیحات شیمیایی است، بلکه برنامه تسلیحات شیمیایی آن نیز برقرار است، شاید برای بازدارندگی اسرائیل و دیگر دشمنان خارجی. به همین ترتیب در ماه‌های اخیر، سازمان ملل و سازمان منع سلاح‌های شیمیایی بارها ارزیابی خود را مبنی بر اینکه سوریه هنوز مکان همه سایت‌های تسلیحات شیمیایی خود را فاش نکرده است، تکرار کرده‌اند و از رژیم خواسته‌اند تا با بازرسان این سازمان همکاری کند. در طول جنگ داخلی، اتحادیه اروپا، ایالات متحده و سایر کشورها تحریم هایی را علیه شرکت ها، سازمان ها و افراد مرتبط با برنامه تسلیحات شیمیایی سوریه (از جمله بسیاری از کارکنان CERS و اعضای رژیم اسد) اعمال کردند که همچنان تا امروز به قوت خود باقی است. به همین ترتیب، در ماه مه 2023، جو بایدن، رئیس جمهور ایالات متحده، از کشورهای دیگر خواست تا استفاده سوریه از گاز سارین و کلر را محکوم کنند. در حالی که مشخص نیست رژیم در حال حاضر ظرفیت تولید تسلیحات شیمیایی در مقیاس صنعتی را دارد یا خیر، به نظر می‌رسد که دارای انباری از سلاح‌های شیمیایی است که نابود نشده و همچنین تخصص، قصد و پتانسیل برای ازسرگیری تولید را دارد. همچنین دارای سکوهای پرتاب مورد نیاز، مانند موشک های اسکاد، موشک های SS21، انواع مختلف راکت ها، و حتی جت های جنگنده، در درجه اول میگ-21 را دارد.

(شائبه ­ها و قرائنی در باب) سلاح های هسته ای در ارتش سوریه

از اواخر دهه 1970، سوریه تحت نظارت کمیسیون انرژی اتمی سوریه (AECS) و با همکاری دانشمندان کره شمالی درگیر فعالیت های فشرده و پنهانی بوده است. از سال 1994، دکتر ابراهیم عثمان، که شخصاً در بسیاری از پروژه های تحقیقاتی سازمان مشارکت دارد، رهبر AECS بوده است. هدف برنامه هسته ای ایجاد یک راکتور پلوتونیوم بود که برای تولید مواد شکافت پذیر مورد استفاده قرار می گرفت و به طور بالقوه سوریه را قادر می ساخت تا سلاح هسته ای مبتنی بر پلوتونیوم بسازد. این فعالیت که به طور تصادفی فاش شد و با تلاش های مشترک اطلاعات نظامی اسرائیل، موساد و بازرسان دفتر نخست وزیری در اسرائیل تایید شد، به حذف پروژه در حین حمله هوایی اسرائیل به رآکتور دیرالزور در سال 2007 منتهی شد. در سال 2007 مشخص شد که محققان AECS به دنبال استفاده از فناوری لیزر برای غنی‌سازی اورانیوم طبیعی برای تولید مواد شکافت‌پذیر (یعنی اورانیوم غنی‌شده) بودند، اما مشخص نیست که آیا سوریه تلاش‌های بعدی را با انجام آزمایش‌های غنی‌سازی - با استفاده از لیزر یا سانتریفیوژ - یا تولید پلوتونیوم، توانایی‌های هسته‌ای خود را توسعه داده است.

گزارش‌های منتشر شده در سال 2013 نشان می‌دهد که سوریه تا 50 تن اورانیوم طبیعی ذخیره کرده است که قصد دارد از آن به عنوان ماده خام برای تولید میله‌های سوخت برای یک راکتور هسته‌ای و برای تولید پلوتونیوم استفاده کند. این مقدار اورانیوم برای تولید بین سه تا پنج بمب کافی است. پلوتونیوم، که یک ماده شکافت پذیر می باشد، محصول جانبی میله های اورانیوم تابیده شده است و به عنوان هسته یک سلاح هسته ای استفاده می شود. علاوه بر این، در فرآیندهای پیچیده، امکان تبدیل اورانیوم طبیعی به اورانیوم غنی شده وجود دارد که این ماده نیز یک ماده شکافت پذیر است و می توان از آن برای تولید کلاهک هسته ای استفاده کرد. این فعالیت پایه و اساس ساخت یک زرادخانه هسته ای بسیار مهم، بر اساس اورانیوم غنی شده، یا پایه ای برای سلاح های هسته ای مبتنی بر پلوتونیوم است. مکان این ماده به طور قطع مشخص نیست.

علاوه بر این، دانشمندان AECS در تحقیقات پلاسما با نگاهی به امکان تولید نوترون مشارکت داشته اند. (نوترون یکی از اجزای هسته اتم به همراه پروتون است. خروجی زیادی از نوترون برای شروع و تسریع فرآیندهای هسته ای مورد نیاز است.) علم پلاسما یکی از ابزارهای کلیدی در تحقیقات انرژی هسته ای است و اغلب نشانه آن است که یک کشور به دنبال دستیابی به شکافت هسته ای کنترل شده است. هدف پژوهشگران این حوزه، انجام آزمایش‌هایی برای بررسی فرآیندهای فیزیکی در فشارها و دماهای بالا، به منظور دستیابی به مقادیر تجربی و پارامترهای حیاتی مورد نیاز برای محاسبه اثربخشی سلاح‌های هسته‌ای و شاید در آینده، تسلیحات حرارتی هسته‌ای است. هدف دیگر، یافتن منبعی کارآمد برای تولید نوترون به منظور افزایش کارایی فرآیند هسته‌ای است تولید یک فرآیند هسته‌ای و در عین حال، بیشینه کردن استفاده از مواد شکافت‌پذیر با حداقل تلفات.

همه این فعالیت‌ها نشان می‌دهد که رژیم سوریه آرزوهای هسته‌ای دارد تمایل به تولید محصولات «موجود در بازار» و «آماده برای استفاده». به نظر می رسد که تحقیقات در این زمینه به لطف تخصص محققانی که برجسته ترین آنها محمد آکل و محمد اسماعیل هستند، بسیار پیشرفته است. تحقیقات با همکاری دانشمندان موسسات پیشرو بین المللی انجام می شود.

جدا از گزارش‌های مربوط به فعالیت‌های محققان AECS، در سال‌های اخیر هیچ گزارش موثقی در مورد وضعیت پروژه هسته‌ای سوریه و یا حتی وجود آن وجود نداشته است. جدیدترین شواهد در مورد قصد رژیم اسد برای دستیابی به سلاح هسته ای در سال 2018 ظاهر شد، زمانی که مخالفان سوری ادعا کردند دمشق در حال برنامه ریزی برای ساخت یک راکتور یا تاسیسات غنی سازی با حمایت ایران است. هم تخصصي كه سوريه طي سال‌ها به دست آورده است و هم ميزان اورانيوم طبيعي كه هنوز در اختيار دارد، از نظر احياي بالقوه برنامه هسته‌اي اين كشور نگران‌كننده است.

جمع بندی

ارتش سوریه هنوز تا ایجاد یک تهدید راهبردی فوری برای اسرائیل فاصله دارد. چالش‌های زیادی پیش از بازیافتن قدرت کامل خود باقی می‌مانند که ناشی از کمبود بودجه و نیروی انسانی است تا بتواند نیروهای خود را افزایش دهد. اما توانایی سوریه برای تولید تسلیحات و مهمات و تلاش‌های در حال انجام برای بازسازی ارتش، تا حدی از طریق سیستم‌های پدافند هوایی، و همچنین قابلیت‌های تسلیحات شیمیایی این کشور و احتمال از سرگیری برنامه هسته‌ای خود، نشان‌دهنده این است که سوریه می تواند تهدیدی در حال ظهور علیه دولت اسرائیل باشد. بنابراین اسرائیل باید این تهدید را بشناسد و بر اساس آن آماده شود.

اول، نهاد امنیتی همراه با رهبری سیاسی اسرائیل باید خطوط قرمز این کشور را تعریف کند - برخی از آنها برای ارجاع داخلی در نهاد امنیتی و برخی برای اهداف خارجی- در رابطه با تسلیح مجدد سوریه هستند. برای مثال، باید مقادیر و انواع تسلیحات و مهمات را که اسرائیل نمی تواند بپذیرد، مشخص کند. تعیین خطوط قرمزی که به خوبی تعریف شده اند به نهادهای امنیتی کمک می کند تا یک برنامه اقدام روشن برای جلوگیری از تبدیل شدن سوریه به یک تهدید راهبردی تدوین کنند. همچنین زمانی که اسرائیل عملیاتی علیه رژیم و ارتش سوریه انجام می دهد - و حتی در مواردی که هیچ همکاری مستقیمی با اعضای محور شیعه وجود ندارد، تصویر را برای رژیم اسد واضح تر می کند. در عین حال، اسرائیل باید علناً اعلام کند که تهیه تسلیحات غیرمتعارف و یا مهمات راهبردی دقیق و انتقال آنها به حزب‌الله و ایران خطوط قرمز است، و باید این پیام را از مجاری دیپلماتیک، به طور علنی و از طریق پیام‌های مستقیم و غیرمستقیم به رژیم سوریه منتقل کند.

به طور خاص، برنامه اقدام سازمان امنیتی می تواند شامل طرحی برای حمله به CERS باشد که به عنوان مرکزی برای برنامه تسلیح مجدد عمل می کند. اسرائیل می تواند این کار را از طرق مختلفی انجام دهد که به حملات هوایی محدود نمی شود: تحلیل و نظارت بر زنجیره تامین و سپس حمله به آنها؛ درخواست از ایالات متحده برای اعمال تحریم ها علیه افرادی که در تسلیح مجدد نظامی نقش دارند؛ و فعالیت های دیپلماتیک و روابط عمومی. همه اینها را می توان در کارزار بین جنگ ها گنجاند، که باید شامل اهداف و مقاصد روشن مرتبط با سوریه، در کنار اهدافی باشد که بر شرکای آن در محور شیعه متمرکز است. این فعالیت‌ها تنها در صورت عبور از خطوط قرمز ضروری است - یعنی اگر سوریه به فعالیت برای دستیابی به توانایی تولید تسلیحات غیر متعارف ادامه دهد و به انباشت تسلیحات و مهمات راهبردی ادامه دهد و همچنین اگر به همکاری خود با ایران و حزب الله ادامه دهد. به منظور ایجاد شفافیت راهبردی بین اسرائیل و سوریه، اسرائیل باید به دمشق اجازه دهد تا ارتش خود را بازسازی کند، البته تا زمانی که این امر به قدرت نظامی ایران کمک نکند و از هیچ یک از خطوط قرمز تعریف شده توسط اسرائیل عبور نکند.

در عین حال، اسرائیل می‌تواند از روابط خود با جهان عرب و بازگشت سوریه به اتحادیه عرب برای ارتقای بازسازی غیرنظامی سوریه استفاده کند و این به قیمت بازیابی نظامی آن است. به نظر می رسد که بازگشت اسد به جهان عرب منجر به سرمایه گذاری بیشتر کشورهای عربی در سوریه و کمک به بازسازی رژیم خواهد شد. اسرائیل می‌تواند با جمع‌آوری اطلاعات جاسوسی درباره دستگاه‌ها و برنامه‌های نظامی رژیم، و همچنین با ردیابی پول‌هایی که دریافت می‌کند، در حصول اطمینان از رسیدن این پول به اهداف غیرنظامی مختلف کمک کند. برای این منظور، اسرائیل باید همکاری اطلاعاتی و جاسوسی را با کشورهایی که با آنها قراردادهای صلح دیرینه دارد و با کشورهایی که در سال های اخیر روابط خود را با آن عادی کرده اند، تقویت کند. آنها با هم می توانند پاسخی به چالش های مشترک ناشی از سوریه بدهند.


نویسنده

مجتبی جامعی

مجتبی جامعی

ناظر علمی گروه مطالعات جامعه و سیاست اسراییل