بررسی ناکامی اطلاعاتی اسرائیل در عملیات 7 اکتبر حماس
نویسنده:حامد حسینی، پژوهشگر مهمان سابق
در حالی که ارتش اسرائیل حملات متقابل خود را به نوار غزه افزایش داده است، این سوال وجود دارد که چگونه تشکیلات اسلامگرای حماس توانست از بولدوزر، پاراگلایدر و موتورسیکلت برای انجام بزرگترین حمله 50 سال اخیر علیه یکی از قدرتمندترین نیروهای نظامی و امنیتی خاورمیانه استفاده کند. این عملیات دقیقا بدترین سناریویی بود که مقامات اطلاعاتی و نظامی اسرائیل قرار بود نگران آن باشند و برای جلوگیری از وقوع آن برنامهریزی کنند.
روز شنبه، 7 اکتبر 2023، حدود ساعت 6:30 صبح به وقت محلی، حماس بیش از 3000 موشک پرتاب کرد و 1000 پیکارجو را از مرز غزه به شهرکهای اسرائیلی فرستاد[1]. با وجود گستردگی و دامنه این حمله، گزارشها اعلام کردهاند که مقامات امنیتی اسرائیل مدعی شدهاند هیچ هشدار خاصی مبنی بر اینکه حماس در حال تدارک یک حمله پیچیده است و نیاز به حملات هماهنگ زمینی، هوایی و دریایی دارد را نداشتهاند. بسیاری از تحلیلگران سیاسی و نظامی، اسرائیل را به دلیل ناکامی اطلاعاتیاش در پیشبینی حمله مورد انتقاد قرار دادهاند، اما موفقیت حمله غافلگیرانه حماس یک ضعف عملیاتی نیز بود.
محدودیتهای اطلاعاتی
حمله حماس اولین بار نیست که یک دولت به طور فاجعهبار حمله دشمن را پیشبینی و شناسایی نمیکند. ژاپن در سال 1941 حمله مرگبار و غافلگیرانهای را به پرل هاربر انجام داد، ناوگان اقیانوس آرام را نابود کرد و متعاقبا فرانکلین روزولت اعلام جنگ کرد و در نهایت حادثهای بود تا سازمان اطلاعات مرکزی به وجود آید. همچنین سیا و سایر آژانسهای اطلاعاتی ایالات متحده 23 فرصت را برای برهم زدن حادثه 11 سپتامبر القاعده که نزدیک به 3000 نفر کشته داد را از دست دادند. خود اسرائیل تقریباً 50 سال پیش غافلگیر شد تا روزی که نیروهای مصری و سوری در طول تعطیلات یهودیان به آن حمله کردند و آتش جنگ یوم کیپور را شعله ور ساختند.
البته این امکان وجود دارد که حماس بیشتر خوششانس بود تا ماهر و برای پنهان کردن اهداف یا تواناییهای خود هیچ کار قابل توجهی انجام نداد. برای مثال، تحقیقات در مورد حادثه 11 سپتامبر نشان داد که تروریستهای القاعده برای موفقیت نیازی به طرحهای ضد جاسوسی خیالی یا حتی نامهای جعلی ندارند. آنها فقط به CIA و FBI نیاز داشتند تا طبق معمول عمل کنند. هنگامیکه جنگ سرد پایان یافت و تهدید تروریستی در دهه 1990 افزایش یافت، سازمانهای اطلاعاتی نتوانستند ساختار، انگیزهها و فرهنگ خود را برای شناسایی و شکست یک دشمن جدید تطبیق دهند. در نتیجه، CIA و FBI نزدیک به دوجین فرصت را برای نفوذ و احتمالاً توقف حادثه 11 سپتامبر از دست دادند. یکی از دلایل اصلی شکست این بود که قبل از 11 سپتامبر، هیچ آموزش رسمی، فرآیند روشن یا اولویتی برای هشدار دادن به سایر سازمانهای اطلاعاتی در مورد تروریستهای خطرناکی که ممکن است به ایالات متحده سفر کنند، وجود نداشت[2].
در حال حاضر، اکثر تحلیل گران به طور مشخص نمیدانند که چرا اسرائیلیها نتوانستند حمله حماس را شناسایی کنند و ممکن است ماهها طول بکشد تا اسرائیلیها بتوانند به این سوال پاسخ دهند. از لحاظ تاریخی، اسرائیل شاید یکی از بهترین بازیگران در جهان در نفوذ به سازمانهای متخاصم خود بوده است، سازمانهایی که مسلماً نفوذ در آنها دشوار است. اسرائیل یک طرح دفاعی طراحی کرده است که بر جلوگیری از حملات موشکی، گذرگاههای مرزی و هشدارهای اولیه تکیه دارد. اما این طرح دفاعی میتواند بخشی از کارها را انجام دهد. بخش کلیدی دیگر، درک نحوه تفکر و عملکرد دشمن است و شاید در آنجا اسرائیلیها دچار ضعف مهمتری شدند.
دیوار آهنین، دیوار امنیتی 64 کیلومتری که غزه را از اسرائیل جدا میکند، در سال 2021 با هزینه 1.1 میلیارد دلار تکمیل شد. این دیوار شامل یک حصار مجهز به سنسور به ارتفاع 609 سانتیمتر، صدها دوربین و شلیک مسلسل خودکار در هنگام خاموش شدن سنسورها است. اما دیوار در برابر حمله غافلگیرانه حماس مؤثر نبود. حماس توانست در نقاط متعددی در اطراف غزه از دیوار عبور کند و بدون مقاومت اولیه به حملات خود ادامه دهد. سیستم مراقبت مرزی اسرائیل تقریباً به طور کامل متکی به دوربینها، حسگرها و مسلسلهایی است که از راه دور کار میکنند. فرماندهان اسرائیلی بیش از حد به تسخیرناپذیری این سیستم اطمینان پیدا کرده بودند. آنها فکر میکردند که ترکیبی از نظارت و تسلیحات از راه دور، موانع زمینی مرتفع و دیوار زیرزمینی برای جلوگیری از حفر تونلهای حماس به داخل اسرائیل، نفوذ دستهجمعی را بعید میکند و نیاز به استقرار تعداد قابل توجهی از سربازان را در طول خط مرزی کاهش میدهد. با ایجاد این سیستم، ارتش شروع به کاهش تعداد نیروها در آنجا کرد و آنها را به مناطق مورد نگرانی دیگر از جمله کرانه باختری منتقل کرد. شکستن این مانع آسانتر از آنچه مقامات اسرائیلی انتظار داشتند، بود.
به همین ترتیب، اسرائیل گنبد آهنین[3] خود را نیز که یک سیستم دفاع هوایی است، ساخت تا از اسرائیلیها در برابر حملات موشکی غزه محافظت کند. این گنبد که در سال 2011 تکمیل شد، 1.5 میلیارد دلار برای دولتهای ایالات متحده و اسرائیل هزینه داشت. قبل از حمله غافلگیرانه حماس، این سیستم دفاعی بین 90 تا 97 درصد موفقیت داشت. گنبد آهنین زمانی که پیکار جویان موشکهای نسبتا کمی پرتاب کردند به خوبی کار کرد، اما در برابر حمله 7 اکتبر حماس کمتر موثر بود. زمانی که حماس تنها در 20 دقیقه 3000 موشک به سمت اسرائیل پرتاب کرد، سیستم تا حد معناداری قادر به پاسخگویی نبود. بر اساس تجزیه و تحلیل مؤسسه جنگ مدرن، این مقدار برای عدم عملکرد مطلوب گنبد آهنین زیاد بود[4].
قبل از حمله حماس به اسرائیل در سحرگاه روز شنبه، اطلاعات اسرائیل افزایش فعالیتها را در برخی از شبکههای شبهنظامی غزه که زیر نظر دارد، شناسایی کرد. به گفته دو مقام ارشد امنیتی اسرائیل، ماموران متوجه شدند که اتفاقی غیرعادی در حال رخ دادن است و به سربازان اسرائیلی که از مرز غزه محافظت میکردند، هشدار ارسال کردند. اما به این هشدار وقعی داده نشد، چه به این دلیل که سربازان آن را دریافت نکردند و چه به این سبب که سربازان آن را نخواندند.
اندکی پس از آن، حماس، هواپیماهای بدون سرنشین فرستاد تا برخی از ایستگاههای ارتباط سلولی ارتش اسرائیل و برجهای نظارتی در امتداد مرز را از کار بیاندازند و از نظارت افسران با قابلیت دوربینهای ویدئویی جلوگیری کنند. پهپادها همچنین مسلسلهای کنترل از راه دور را که اسرائیل در استحکامات مرزی خود نصب کرده بود، منهدم کردند و ابزار کلیدی برای مبارزه با حمله زمینی را از بین بردند. این امر نزدیک شدن و منفجر کردن بخشهایی از حصار مرزی را برای مهاجمان حماس آسانتر کرد و باعث شد که مهاجمان با سهولت در چندین مکان از میان شکافها عبور کنند. نفوذ به بیش از 20 شهرک و پایگاه ارتش اسرائیل در آن حمله، بدترین نقض دفاعی اسرائیل در 50 سال گذشته بود و احساس امنیت این دولت را دچار چالش جدی کرد. برای ساعتها، یکی از قویترین ارتشهای خاورمیانه برای مقابله با نیروهای متخاصم، ضعیف و ناتوان شد و روستاها را در بیشتر روز بیدفاع باقی گذاشت و نیز پیکارجویان در بیش از 70 کیلومتر مربع از خاک دولت یهود گسترش یافتند.
چرایی شکست
در روزها و هفته های آینده، تحقیقات ویژه بررسی خواهد کرد که چه چیزی در اسرائیل اشتباه بوده است و دولت یهود چه درسهایی را باید یاد بگیرند. برای انجام این کار، تحلیلگران باید تعیین کنند که آیا این سازمان های اطلاعاتی بودند که شکست خوردند یا اینکه افسران اطلاعاتی برنامههای حماس را تنها برای نادیده گرفتن سیاستگذاران مخفی کردند. آنها باید دریابند که آیا آژانسهای اطلاعاتی اسرائیل فهمیده اند که توانایی های حماس در حال تغییر است یا خیر و همچنین تأثیر بالقوه بحران سیاسی داخلی اسرائیل بر برداشتها و اقدامات دشمن را تعیین کنند. همچنین باید ارزیابی کنند که آیا مقامات اطلاعاتی اسرائیل بیش از حد به فناوری متکی شدهاند یا خیر و در نهایت باید بفهمند که حماس چه چیزی را کاملا درست انجام داده است. به باور کارشناسان اطلاعاتی، موفقیت این حمله بر اساس ارزیابی اولیه ریشه در شکست امنیتی توسط جامعه اطلاعاتی و ارتش اسرائیل دارد که مشتمل بر موارد زیر است:
- ناکامی افسران اطلاعاتی در نظارت بر کانالهای ارتباطی کلیدی مورد استفاده مهاجمان؛
- اتکای بیش از حد به تجهیزات مراقبت مرزی که به راحتی توسط مهاجمان خنثی شد و به آنها اجازه میداد به پایگاههای نظامی حمله کنند و تلفات انسانی را وارد کنند؛
- تجمع برخی فرماندهان در یک پایگاه مرزی که در مرحله اولیه تهاجم مورد حمله قرار گرفتند و باعث شد تا از ارتباط با بقیه نیروهای مسلح جلوگیری گردد؛
- تمایل به پذیرش اظهارات غیر واقع و صحنهسازی شده رهبران نظامی غزه که در کانالهای خصوصی ارتباطات بیان شده بود و فلسطینیها میدانستند که توسط اسرائیل زیر نظر گرفته میشوند؛ از این رو نیروهای اسرائیلی تصور میکردند که آنها برای نبرد آماده نمیشوند.
حماس از دو جنگ در سال گذشته دور ماند و به جهاد اسلامی فلسطین، یک گروه مسلح کوچکتر در غزه، اجازه داد تا به تنهایی با اسرائیل مقابله کند. رهبری حماس همچنین در توافقی با میانجیگری قطر به دوره ناآرامی در امتداد مرز غزه پایان داد و این تصور را ایجاد کرد که به دنبال تشدید تنش نیست. از طرفی، هنگامیکه مقامات اطلاعاتی اسرائیل به روسای ارشد امنیتی در مورد فوریترین تهدیدات برای دفاع توضیح دادند، آنها بر خطرات ناشی از شبهنظامیان لبنانی در امتداد مرز شمالی اسرائیل تمرکز کردند و چالشهای مطرحشده توسط حماس تا اندازه زیادی دست کم گرفته شد.
سوالی که اسرائیل با آن مواجه است این است که آیا این فاجعه اطلاعاتی در درجه اول ناتوانی در اخطار بود یا عدم اقدام. ماموریت شماره یک سازمانهای اطلاعاتی جلوگیری از غافلگیری استراتژیک است. اما برای موفقیت اطلاعاتی، هشدارها و جمعآوری اطلاعات کافی نیست که زنگ خطر را به صدا درآورند و در نهایت سیاستگذاران نیز باید اقدام کنند. اتفاقاتی که در کشور خود یک آژانس اطلاعاتی میافتد میتواند ادراکات و رفتار دشمن را نیز تغییر دهد. سازمانهای اطلاعاتی اسرائیل ممکن است نمیدانستند که بحران سیاسی بیسابقه داخلی توسط دشمنانش، از جمله حماس، درک شده است و این بحران ممکن است به موفقیت حمله حماس نیز کمک کرده باشد. بدین لحاظ، این آشفتگی داخلی قدرت بازدارندگی اسرائیل را نه تنها از طریق تأثیرگذاری بر ادراکات دشمن، بلکه با فرسایش تواناییهای اطلاعاتی و آمادگی نظامی اسرائیل تضعیف کرده است.
جمع بندی
به نظر میرسد که حمله حماس نه بسیار پیچیده و نوآورانه بود و نه کاملا ساده و ابتدایی. نوع عملیات به برنامه ریزی، هماهنگی، زمان و تمرین دقیق نیاز داشت و اساسا این نوع حمله چیزی بود که اسرائیلیها میتوانستند انتظار آن را داشته باشند و باید پیش بینی میکردند، حتی اگر در مقیاسی که انجام شده بود، رخ نمیداد. این شکست و ضعف عملیاتی در میان طیف گستردهای از نقصهای لجستیکی و اطلاعاتی توسط سرویسهای امنیتی اسرائیل بود که راه را برای تهاجم نیروهای حماس به جنوب اسرائیل هموار کرد. این پیامدها برای امنیت اسرائیل یک آسیب جدی بوده و همچنین به شهرت آن در منطقه به عنوان یک شریک نظامی قابل اعتماد آسیب میرساند. اسرائیل برای برخی از کشورهای منطقه در مسائل امنیتی یک دارایی استراتژیک بود و اکنون تصویر این است که اسرائیل نیز واجد ضعفهای جدی است.
سرویسهای امنیتی اسرائیل در مورد میزان شکست اولیه خود بحثی ندارند؛ اما آنها میگویند که فقط پس از پایان جنگ میتوان آن را مورد بررسی جدی و دقیق کرد. سون تزو، نظریهپرداز نظامی چین باستان، بر اهمیت شناخت دشمن تأکید میکند و در فرازی از کتاب هنر جنگ میگوید: اگر دشمن را بشناسی و خودت را نیز بشناسی، لازم نیست از نتیجه صد نبرد بترسی. شاید مشکل اسرائیلیها و بسیاری از سازمانهای اطلاعاتی مدرن این است که به جای اینکه اهداف بازیگر متخاصم خود را به لحاظ ذهنی بدانند و درک عمیقتری از نحوه تفکر و عملکردشان داشته باشند، بیش از حد به اطلاعات عملیاتی و تاکتیکی وابسته شده اند. این درک ممکن است از حمله غافلگیرانه بعدی جلوگیری نکند، اما میتواند به آمادهسازی قابلیتهای نظامی و امنیتی هر بازیگری کمک کند. در نهایت باید توجه داشت هنگامیکه سازمانهای اطلاعاتی تحلیل خود را بر درک دشمنان خارجی متمرکز میکنند ممکن است کیفیت سیاست داخلی و مشکلات آن، بازیگران متخاصم را جسورتر کند و محاسبات ریسک - پاداش آنها را تغییر دهد.
[4] https://mwi.westpoint.edu/what-happened-to-iron-dome-a-lesson-on-the-limits-of-technology-at-war/
جهت ارجاع علمی: سید حامد حسینی، « بررسی ناکامی اطلاعاتی اسرائیل در عملیات 7 اکتبر حماس»، تاریخ انتشار در سایت مرکز: 1402/7/23
نویسنده
سید حامد حسینی
سید حامد حسینی، پژوهشگر مهمان سابق مرکز پژوهش های علمی و مطالعات استراتژیک خاورمیانه می باشد. وی دانشجوی مقطع دکتری در رشته روابط بین الملل دانشگاه گیلان است. حوزه مطالعاتی آقای حسینی ایران و مسایل استراتژیک خاورمیانه است.