تنافر دولت ها در سازمان ملل
نویسنده: ابوالقاسم قاسم زاده، عضو شورای راهبردی مرکز پژوهشهای علمی و مطالعات استراتژیک خاورمیانه
هفتاد و هشتمین نشست مجمع عمومی سالانه سازمان ملل در نیویورک در حالی انجام می پذیرد که جنگ بایدن ـ پوتین در اوکراین همچنان ادامه دارد و بر مجموعه روابط بین المللی کشورها و دولت ها سایه سنگینی انداخته است؛ آن هم در حالی که دولتهای آمریکا و چین به اوج اختلاف تا آستانه درگیری نظامی بر سر تایوان رسیده اند و رقابت های حذفی آنهادر چرخه اقتصادی در بازارهای تجاری و صنعتی جهان تنافر واشنگتن ـ پکن را تشدید کرده است. سایه سنگین این تنافر در بالاترین و اصلی ترین نهاد سازمان ملل، شورای امنیت چنان اثرگذاشته است که سه کشور آمریکا، روسیه و چین صاحبان «حق وتو» در نهاد اصلی سازمان ملل (شورای امنیت) نه تنها همسویی درباره بحران های کنونی بین المللی ندارند که در حوزه های سیاسی ـ امنیتی تا اقتصادی و محیط زیست و بحران های اقلیمی منفعل اند. در چنین فضای «تنافر» به جای «تفاهم» است که هر دولت یا کشوری در جهان به قول معروف ساز خود را می نوازد زیرا از مختصات اصلی روابط بین المللی، کنونی، حفظ منافع دولت هاست. در حدی که اکنون دبیر کل سازمان ملل نیز ناکارآمدی این سازمان را در تنظیم روابط بینالمللی به صورت علنی بیان کرده است؛ آن هم در حالی که چندبار خطر «جنگ اتمی» برآمده از امتداد جنگ در اوکراین و آماده باش نظامی در دریای چین و آرایش جنگی پکن ـ واشنگتن را هشدار داده است.
در آستانه تشکیل مجمع عمومی سازمان ملل، دبیر کل ناتو «استولتنبرگ» استراتژی نبرد با روسیه را برای جنگ طولانی اینگونه چنین تشریح کرد: «اکثر جنگ ها بیشتر از آنچه در ابتدا انتظار می رود، طول می کشند و براین اساس، ما باید خودمان را برای جنگی طولانی در اوکراین آماده کنیم.»
چند روز قبل از این اظهارنظر دبیر کل ناتو، وزیر خارجه آلمان نیز با صراحت و علنی درباره ناکارآمدی سازمان ملل به خصوص در حل و فصل بحران ها گفت: « باید در شاکله تعریف تشکیلاتی این سازمان به ویژه جایگاه شورای امنیت و حق وتوی انحصاری سه کشور آمریکا، روسیه و چین، تجدیدنظر و تغییر اساسی صورت گیرد.» او از داشتن «حق وتو» دولتش (آلمان) برای ایجاد تحول وکارآمدی سازمان ملل و ضرورت آن سخن گفت. واقعیت در صحنه بین المللی، به هم خوردن طراز قدرت دولت ها هم در دایره منطقه ای آنها و هم در تنظیم روابط صلح آمیز بین المللی شده است.
در منطقه ما منشاء اصلی این بحران همچنان افزون طلبی رژیم صهیونیستی و دولت راست افراطی صهیونیستی «نتانیاهو» است که اکنون داخل اسرائیل به شدت دچار بحران های اجتماعی تا اعتراض های علنی و عمومی مردم اسرائیل علیه او شده است.آن هم در حالی که نتانیاهو و دولتش آشکارا ویران سازی «قدس شریف» و مسجدالاقصی را می خواهند! «نتانیاهو» که مورد نفرت اکثریت مردم اسرائیل است، قبل از رفتن به نیویورک و سخنرانی در مجمع عمومی سازمان ملل گفت «به نیویورک می روم تا در سخنرانی ام خطر جدی جمهوری اسلامی ایران برای «صلح» را به گوش جهانیان برسانم»
در چنین شرایطی که «تنافر» اصلی ترین شاخصه روابط بین المللی دولت ها است، سران دولتهای انگلیس و فرانسه اعلان کرده اند که امسال به نیویورک نمی روند و در نشست مجمع عمومی سازمان ملل حضور نخواهند داشت. علاوه بر سران دولت های انگلیس و فرانسه، شی چین پینگ رئیس جمهوری چین، ولادیمیر پوتین رئیس جمهوری روسیه و نارندرامودی نخست وزیر هند نیز به دلایل مختلف در هفتاد و هشتمین نشست سالانه مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک شرکت نمی کنند. در این شرایط، دبیر کل سازمان ملل در آستانه مجمع عمومی این سازمان گفت: «... بشریت با چالش های بزرگی روبه رو است و مردم برای خروج از این بحران ها از رهبران خود توقع راهکار دارند.»
«صلح پایدار» در روابط بین المللی که اساس تشکیل سازمان ملل بر آن بنا نهاده شد، در شرایط کنونی در اغلب مناطق جهان دچار بحران زدگی های گوناگون تا مرز خطر تقابل نظامی و جنگی سه قدرت بین المللی آمریکا، روسیه و چین شده است. واقعیت بین المللی در روابط کشورها «تنافر» است، به ویژه که سه قدرت اصلی دارای حق وتو در شورای امنیت سازمان ملل «آمریکا، چین و روسیه» آرایش جنگی علنی گرفته اند.
منبع: روزنامه اطلاعات (محک)/ شهریور 1402