پیامدهای رقابت امنیتی ایالات متحده امریکا و جمهوری خلق چین در محیط امنیتی ایندو پاسیفیک

نوع مطلب: مقاله

 

نویسنده: علی اسدی، دانشجوی دکتری روابط بین الملل دانشگاه علامه طباطبایی

 

وفق آخرین سند استراتژی امنیت ملی ایالات متحده امریکا که پس از چندین سال وقفه در سال 2022 ، منتشر گردید، جمهوری خلق چین " تهدید نخست " و در سطح " رقابت استراتژیک یا ژئوپلیتیک" علیه واشنگتن تلقی شده است و بایستی با همکاری فزاینده با شرکا، مهار و هضم این بازیگر متنفذ در نظم لیبرال، ضرورت و اولویت دستگاه سیاست خارجی و امنیتی هژمون قلمداد گردد.

 

در مقابل این کارزار، پکن با به چالش کشیدن معماری امریکایی منطقه، نظمی چینی را در دستور کار قرار داده که در مناطق پیرامونی و فرا پیرامونی با تسامح در شرف تثبیت است. بی تردید، رقابت تقابل گونه واشنگتن و پکن، پیامدهای آشکاری در معادلات منطقه ی ایندو پاسیفیک به نمایش گزارده است. این نوشتار در چارچوب الگوی موازنه سازی فرا ساحل، مترصد پاسخ به پرسش یاد شده است.

 

واکاوی سند امنیت ملی امریکای زمان بایدن، نشانگر آن است که تصمیم به جایگزینی عبارت" رقابت بین قدرت های بزرگ" با " رقابت استراتژیک یا ژئوپلیتیک " ، فراتر از بازی واژگانی و حاکی از این معناست که واشنگتن تغییر هندسه قدرت جهانی و شرقی شدن قدرت (در معنای مضیق مادی) را ملموس تر ادراک کرده تا جایی که پکن در صدر تهدیدات امنیت ملی و یگانه رقیبی فرض می شود که "اراده" و "توانایی" تسلط به ایندو پاسیفیک و بازنگری و اصلاح نظم لیبرال بین المللی را داراست. از همین روست که مقامات ذیربط این کشور به کرات از "دهه ای سرنوشت ساز" سخن می رانند.

 

این مهم، هژمون را بر آن داشته تا در قالب طرح کلان " چند جانبه گرایی امنیتی " با تقویت شبکه متحدین منطقه ای و سیاست ائتلاف سازی بصورت دو- چند جانبه، به " چالش متفاوت؛ پاسخ متفاوت " دهد. برخی از ابتکارات نظیر گفتگوی 6 جانبه( امریکا، چین، ژاپن، روسیه، کره جنوبی و شمالی)، تکمیل سیستم اتحادهای دو جانبه در دوران جنگ سرد، گشت های ضد دزدان دریایی در تنگه مالاگا، مجمع گارد ساحلی اقیانوس آرام شمالی و ابتکار امنیت دریایی امریکا برای انواع چالش های دریایی و در همین اواخر، عبور ناوبر جنگی «یو اس، اس میلیوس» از تنگه تایوان در شمول کنش های امریکا برای ائتلاف در" موضوعات خاص و تهدید چین " تلقی می گردد.

 

در برابر" موازنه و کارزار ضد چین " ، رهبر حزب کمونیست، بارها عزم خود را برای اجرای " فرایند تاریخی برگشت ناپذیر " که در آن کشورش به" قطب اول " تبدیل شود، نشان داده و با اتخاذ یک مجموعه ابتکارات راهبردی و تاکتیکی در حوزه های گوناگون اقتصادی، امنیتی، دیپلماتیک مشتمل بر عملیات در منطقه خاکستری، جنگ تجاری، اعطای وام به ملل در حال توسعه، افزایش نفوذ در سازمان های منطقه ای و بین المللی، جاسوسی و فعالیت های متعارف اطلاعاتی، تلاش جهت دستیابی به فناوری نظامی و صنعتی و نفوذ به مراکز تحقیق، توسعه و مراکز علمی امریکا، دستکاری در رسانه های اجتماعی برای از بین بردن انتقادات علیه دولت حاکم، در صدد مدیریت این موازنه بر آمده است.

 

غیر قابل انکار، اینکه، رقابت تقابل گونه واشنگتن و پکن پیامدهای آشکاری را در معادلات منطقه ای ایندو پاسیفیک به ترتیب زیر سبب شده است:

همگرایی فزون تر چین- روسیه در رقابت با ایالات متحده امریکا:

گرچه پیشینه همسویی نظام های اقتدارگرای چین و روسیه به اواسط دهه 50 باز می گردد لیکن طی دو سال اخیر به دلیل برخی منافع و تهدیدات مشترک بالاخص یک جانبه گرایی غرب و حوادث ناشی از جنگ اوکراین، همگرایی دو کشور تعمیق یافته است. ملاقات وزیر دفاع چین با پوتین در بحبوحه جنگ اوکراین در 2023 و تاکید مقامات دو کشور بر محور مشارکت و همکاری راهبردی، ترسیم نقشه همکاری های نظامی دو کشور در سال 2023، فروش و انتقال فناوری های پیشرفته نظامی روسیه به چین، برگزاری رزمایش های نظامی دو جانبه و مشترک در قالب سازمان همکاری شانگهای در اقیانوس آرام(بالتیک، وستوک، تی سنتر و...)، انتقال فناوری ناوبری زیر دریایی و توسعه کشتی های رزمی و... در زمره شواهد متعدد متضمن ائتلاف و اتحاد دو کشور قلمداد می شود.

 

شکل گیری یا احیای ائتلاف های نو پدید علیه چین( کواد یک و اکوس):

ائتلاف چهار ضلعی موسوم به کواد بین چهار کشور امریکا، هند، ژاپن و استرالیا در قالب هفت موضوع اصلی مشتمل بر نظم مبتنی بر قوانین آسیا، آزادی دریانوردی، احترام به قوانین بین المللی، افزایش پیوستگی، امنیت دریایی، تهدید کره شمالی و منع گسترش سلاح هسته ای و تروریسم موجودیت دوباره پیدا کرد. همچنین در تداوم رویکرد چند جانبه گرایی امنیتی امریکا برای مهار چین در منطقه هند-اقیانوس آرام، در 2021 رهبران سه کشور انگلیس، امریکا و استرالیا پیمان دفاعی آکوس را امضا نمودند. پر واضح است، کانون ائتلاف های ضد چینی بر محور همکاری دریایی علیه توسعه نظامی دریایی این بازیگر بزرگ می باشد. در مقابل این ائتلاف، چین نیز با طرح جاده ابریشم دریایی و طرح توسعه بندرهای اقتصادی و نظامی این کشور در هند-اقیانوس آرام در برابر بر خاسته است.

 

ایفای نقش فزونتر ژاپن و استرالیا در معادلات امنیتی منطقه ایندوپاسیفیک و انعقاد توافق نامه های دو و چند جانبه:

تلاش سامورایی ها جهت رهبری در توافق نامه جامع و مترقی برای مشارکت ترانس اقیانوس آرام پس از خروج واشنگتن از شراکت، بازیابی سیاست امنیت اقتصاد دفاعی، مشارکت در پروژه زیر ساختی سه جانبه بین استرالیا، ژاپن و هند برای بهبود وضعیت زیر ساختی در حوزه تجاری، اقتصادی و تجهیزات پزشکی پس از کویید 19، همکاری اقتصادی و زیر ساخت ژاپن با آ سه آن و جنوب شرق آسیا برای تهدیدات امنیت اقتصادی، تخصیص 1.3 میلیارد دلار استرالیا به ابتکار زیر ساخت مدرن و 107 میلیون دلار برای ابتکار بهبود زنجیره عرضه، افزایش بودجه دفاعی استرالیا و.. جملگی حکایت از آن دارد که در آینده ای نه چندان دور، به موازات نقش عملیاتی و محوری تر ژاپن و استرالیا به عنوان متحدین و شرکای طراز اول امریکا در منطقه، پیوند امنیتی واشنگتن با سایر بازیگران منطقه ای همانند فیلیپین، کره جنوبی، اندونزی، ویتنام و تایوان روند تصاعدی را طی خواهد کرد.

 

رقابت تسلیحاتی در منطقه:

راهبرد چند جانبه گرایی امریکا و واکنش چین، معمای امنیت در منطقه را پیچیده و رقابت و اپیدمی تسلیحاتی را دامن زده است. گرچه به دلیل ملاحظات موجود، دسترسی به ارقام حقیقی میسر نیست لیکن طی دهه اخیر شواهد عملیاتی نشان می دهد میانگین هزینه های نظامی در کل منطقه جنوب شرق آسیا روند تصاعدی یافته که حاکی از پویایی و تحرک نظامی دولت های این منطقه است.شاهد مثال آن که در حالی که در بازه زمانی 1999 تا 2007، آسیای جنوب شرقی تنها 5.8 درصد از کل واردات اسلحه جهان را دارا بود طی سال های 1999 تا 2018، این منطقه 8.1 درصد از حجم جهانی واردات اسلحه را به خود تخصیص داد؛ همچنین به موازات افزایش هزینه ها و مدرن سازی نظامی چین در هند- آرام، رفتار تهاجمی چین با ثبت رکورد 100 روز حضور مستقیم کشتی های چینی در دریای چین جنوبی در اطراف سن کاکو، اعزام قایق های گشت در دریای چین جنوبی، ساخت ایستگاه تحقیقاتی و افزایش حضور و نفوذ در مرز هند و مناطق مورد مناقشه، در سرتاسر منطقه افزایش افقی و عمودی یافت.

 

در تحلیل نهایی، از واکاوی روند رخدادهای موصوف در منطقه ایندوپاسیفیک، استنباط می گردد:

1. نقل و انتقال اساسی در ماهیت و سلسله مراتب قدرت جهانی با محوریت پکن در حال پدیدار شدن است و طبیعی است که تکامل و بلوغ این فرایند نه تنها باعث کنش ساختاری در دولت هژمون، بلکه سبب افزایش روز افزون نگرانی های متحدین واشنگتن در شزق آسیا و تزلزل در نظم امریکایی ایندو پاسیفیک شود.

این مهم به وضوح در اسناد بالا دستی کاخ سفید مشهود است تا جایی که در تصویر سازی های کلان و چند بعدی تصمیم سازان و تصمیم گیران دولت بایدن، چین مهم ترین تهدید استراتژیک این کشور تلقی شده است. تنش زا تلقی نمودن چین به موازات ضرورت کاهش و تقسیم هزینه ها، باعث شده راهبرد چند جانبه گرایی امنیتی و تقویت شبکه متحدین منطقه ای( مشتمل بر گفتگوی امنیتی، انعقاد تفاهم نامه همکاری دو چند جانبه، رزمایش مشترک، احیا ائتلاف های چند جانبه و...) در منطقه شرق آسیا در مدار دولتمردان امریکایی قرار گیرد تا ضمن ممانعت از هم بر خوردن توازن کنونی و هژمونی جدید، هزینه های مادی و غیر مادی سر شکن شود؛گرچه در نهایت امریکاییها معتقدند درگیری با چین نه اجتناب ناپذیر است و نه مطلوب.

 

2. درمقابل، پکن، ائتلاف سازی جبهه غربی را موازنه وکارزار ضد چین، تلقی و در تلاش است تا با مجموعه ابتکاراتی با نفوذ در روندهای اقتصادی، سیاسی و امنیتی نظم امریکایی را در مناطق پیرامونی و فرا پیرامونی یا چالش مواجه سازد.

بالطبع، صف آرایی و رقابت واشنگتن و پکن، عواقب امنیتی چندی را همانند افزایش رقایت تسلیحاتی در منطقه، شکل گیری و ائتلاف های نوپدید کواد یک و آکواس، ایفای نقش فزون تر ژاپن و استرالیا در معادلات منطقه، انعقاد توافق های دو- چند جانبه و همگرایی فزون تر پکن و مسکو در رقابت با واشنگتن را پدید آورده است؛ هر چند در نهایت، چین معادله چالش مستقیم با امریکا را گزینش نخواهد کرد مگر آنکه صرفا تمامیت ارضی خود را تهدید تلقی نماید؛ این بدین معناست که در مناسبات کلان دو بازیگر، همکاری در طیف وسیعی از موضوعات مبتلا به جهانی، جلوه گر خواهد شد.

 

3. الگوی جاری رقابت ایالات متحده امریکا و جمهوری خلق چین در قواعد بازی قدرت های بزرگ است و سایر بازیگران تجدید نظر طلب در خاورمیانه، نبایستی آن را با خوشحالی کودکانه در قالب دشمنی و به معنای بازی با حاصل جمع جبری صفر ادراک نمایند؛ آنچه مسلم است، الفبای روابط بین الملل در کلاس قدرت های بزرگ، به خوبی فهم شده است و دستگاه تصمیم ساز و تصمیم گیر بازیگران تجدید نظر طلب( با فرض وجود ساختارکارآمد)، بایستی در این مثلث تلاش کنند تا با استفاده از رقابت میان دو ضلع دیگر، منافع خود را به شکل بهینه تری در محیط عملیاتی تعقیب و تضمین نمایند.

 

جهت ارجاع علمی: علی اسدی، « پیامدهای رقابت امنیتی ایالات متحده امریکا و جمهوری خلق چین در محیط امنیتی ایندو پاسیفیک»، تاریخ انتشار در سایت مرکز: 1402/2/23

1.دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد
2.پیام هایی که حاوی تهمت یا بی احترامی به اشخاص باشد منتشر نخواهد شد
3.پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با مطلب باشد منتشر نخواهد شد