تسلیحات اتمی عرصه کشمکش میان داراها و ندارها
نویسنده: حمیدرضا اکبرپور، پژوهشگر مهمان و عضو گروه اقتصاد سیاسی تحریم
با وجود گذشت بیش از هفت دهه از تولید و استفاده از تسلیحات اتمی، اما به علت ذات خطرناک و تخریب ویرانگر ناشی از آن، همزمان تلاشهای گستردهای در جهت کنترل تولید و محدودشدن دارندگان آن شکل گرفت. به همین سبب امروزه به جز تعدادی معدود از کشورها، زرادخانه سایر دولتها از تسلیحات اتمی تهی است.
در ایران نیز طرفداران دستیابی یا عدم دستیابی به تسلیحات اتمی، همواره به مباحثه در این خصوص پرداختهاند، اما ظهور دو متغیر وابسته، بهطور جد این موضوع را به مرحلهای اساسی و تعیینکننده هُل داده است. پیشرفت چشمگیر ایران در صنعت هستهای و اعمال تحریمهای گسترده بینالمللی در بستر ناکامی برجام و گستردهشدن بیاعتمادی میان ایران و غرب که مسبوق به سابقه است، جامعه نخبگان سیاسی و عوام را بیش از هر زمان دیگری به دو دسته حامیان ایران اتمی (منظور تسلیحات اتمی است) و مخالفان آن تبدیل کرده است.
شروع موج جدید این دوگانه، از گفتوگوی تلویزیونی سیدمحمود علوی، وزیر وقت اطلاعات ایران در بهمن سال ۹۹ آغاز شد. علوی در باب حرکت ایران به سمت تسلیحات اتمی چنین بیان کرد: «اگر گربهای را گوشهای گیر بیندازند، ممکن است رفتاری کند که گربهای که آزاد است آن رفتار را نمیکند. اگر ایران را به آن سمتها هُل دهند، تقصیر ایران نیست، تقصیر کسانی است که ایران را به آن سمت هُل دادند». با خروج ترامپ از برجام و توسعه توان غنیسازی ایران در دولت سیزدهم و سپس اظهارات سیاستمداری کمحرف اما متصل به اصلیترین جریان قدرت در ایران، سطح این مبحث ارتقا یافت. کمال خرازی، وزیر اسبق امور خارجه و رئیس کنونی شورای راهبردی روابط خارجی، در مصاحبهای که اوایل امسال انجام داد، عنوان کرد: «بر هیچکس پوشیده نیست که ما توانایی فنی برای ساخت بمب اتمی را داریم، اما تصمیمی در این خصوص نداریم». تأکید مجدد محمد اسلامی، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران در گفتوگوی اخیر او با شبکه العالم نیز مؤکدی بر گفتههای خرازی بود. اسلامی در این گفتوگو عنوان کرده بود «همانطور که آقای خرازی مطرح کردند، ایران توان فنی ساخت بمب اتمی را دارد، ولی چنین برنامهای در دستور کار نیست».
این اظهارات، آنهم از سمت دو مسئولی که به نوعی غیرمستقیم و مستقیم بهعنوان مدیران سیاسی و فنی پرونده اتمی ایران شناخته میشوند، دوگانه داشتن یا نداشتن سلاح اتمی را به میان جامعه کشانده است. نتیجه آن، اوجگیری تقابل رویکردها ورای دستهبندیهای سیاسی در باب برخورداری یا عدم برخورداری از سلاح اتمی بوده است. طیفی با تأکید بر چالش همیشگی غرب با ایران و فرسایش توان کشور در دهههای اخیر، برخورداری از سلاح اتمی را تنها راه نجات از این فشار ممتد و تحریمهای بیانتها میدانند؛ چراکه معتقدند تضمین امنیت در حوزه بینالمللی، راه برونرفت و پیشنیاز حل مشکلات اقتصادی و اجتماعی کشور است. مصادیق آنان نیز با وجود فرسنگها فاصله از کرهشمالی تا پاکستان و اسرائیل را شامل میشود.
اما طیف دیگر، ضمن انتقاد از رویکرد گروه اول، این مسیر را نهتنها امنیتزا نمیدانند، بلکه زمینهساز تهدیدی جدی برای ایران میدانند. حامیان رویکرد اخیر، اتمیشدن ایران را موجب انزوای بیشتر کشور میدانند. برخی نیز با تحلیلی عمقیتر، دستیابی ایران را آغاز نوعی هرجومرج در منطقه میدانند که خروجی آن، تضعیف ایران است. به عقیده اینان، دستیابی ایران به سلاح اتمی، آغاز مسابقه اتمیشدن در منطقه است؛ از عربستان، ترکیه و مصر گرفته تا کشورهای کوچکتر. در شرایطی که ایران اتمی با تحریم دستوپنجه نرم میکند، عربستان و ترکیه زرادخانه اتمیای گسترده و بهروزی خواهند داشت. این در حالی است که ایران در معرض تنگنای اقتصادی، حتی ممکن است از عهده نگهداری تسلیحات اتمی هم بهسختی برآید، چه رسد به تلاش برای جانماندن از مسابقهای که خود شروع کرده است.
فارغ از این دو نگاه عمده و همهشمولی که در بستر جراید و رسانهها بهطور گسترده مورد توجه قرار گرفته است، رویکرد بینابینی را نیز میتوان متصور شد. این رویکرد ممکن، در پی تأمین منافع ملی به صورت کافی اما کمهزینه است. نگاهی که ضمن ارج و پاسداشت دستاوردهای اتمی، در پی بهرهمندی ایران از منافع اقتصادی مشروع آن و کاهش تنش با جهان پیرامون و فرامنطقهای است. بر این اساس، ایران با رسیدن به نقطه صفر گریز اتمی و توان فنی ساخت بمب اتم، بهعنوان یک کشور اتمی نهفته شناخته میشود. کشور اتمی نهفته به کشوری گفته میشود که دارای دانش و منابع لازم برای تبدیلشدن سریع به یک قدرت اتمی است. این رویکرد، دربرگیرنده قدرت بالقوه برای ایران است؛ بدون آنکه آنچنان حساسیتبرانگیز باشد و به مسابقه تسلیحات اتمی در منطقه دامن بزند. این توانمندی نهفته و بالقوه به نوبه خود میتواند به ابزاری مؤثر در جهت دیپلماسی و افزایش قدرت چانهزنی ایران منتهی شود. در نتیجه میتواند ضمانت اجرای توافقهایی مانند برجام باشد تا نافرجام نشود. در کنار این موضوع، افزایش توان دفاعی متعارف و غیراتمی ایران و گسترش برنامههای امنیت جمعی در بستر همکاریهای منطقه ای نیز میتواند در توسعه امنیت ایران و حوزه پیرامونش کمک کند؛ بهویژه شناسایی ایران بهعنوان یک کشور نهفته اتمی به آن عمق بیشتری نیز میدهد. در مجموع، رویکرد بینابین ضمن حفظ توانمندی اتمی ایران، در جهت روانکاری رابطه پراصطکاک ایران با جهان، کاراتر خواهد بود؛ چراکه با تسهیل پیوستن ایران به زنجیره تولید جهانی و ارتقای خود در زنجیره ارزش جهانی، مسیر بهبود اقتصادی ایران را فراختر خواهد کرد. یکی از نتایج بلافصل آن نیز بهروزرسانی توان نظامی-امنیتی ایران خواهد.
منبع:
https://www.sharghdaily.com/ 6/854449
جهت ارجاع علمی: حمیدرضا اکبرپور، «تسلیحات اتمی عرصه کشمکش میان داراها و ندارها»، تاریخ انتشار در سایت مرکز: 1401/6/8
نویسنده
حمید رضا اکبرپور
ژوهشگر مهمان در مرکز پژوهش های علمی و مطالعات استراتژیک خاورمیانه می باشد. نامبرده دانش آموخته مقطع دکتری رشته حقوق بینالملل از دانشگاه دانشگاه آزاد است. حوزه مطالعاتی وی شامل سازمانهای بینالمللی و حقوق بشر است این پژوهشگر عضو پیوسته گروه مسائل خلیج فارس و عضو وابسته گروه های ملاحظات استراتژیک آمریکا و کشمکش و همکاری در خاورمیانه می باشد.