چارچوب نوین همکاری I2U2: منافع و چالشها
نویسنده: سید حامد حسینی؛ پژوهشگر مهمان سابق
گروه کشورهای I2U2، I2 به نمایندگی از هند و اسرائیل و U2 به نمایندگی از ایالات متحده و امارات متحده عربی، اولین نشست مجازی خود را در سطح اجلاس سران در 14 ژوئیه در جریان سفر جو بایدن، رئیسجمهور ایالات متحده به اسرائیل برگزار کردند. از آنجایی که مذاکرات در سطح وزرای خارجه I2U2 نیز در اکتبر 2021 آغاز شد، بسیاری از تحلیلگران این ساختار جدید را چهارگانه خاورمیانه یا چهارگانه غرب آسیا نامیدهاند و به عنوان یک روند جدید مطرح شده است.
هر چهار کشور عضو شش زمینه اصلی همکاری را که برای راهاندازی این تعامل در مرحله بعدی انتخاب شدهاند، برجسته کردهاند. با توجه به اینکه ژئواکونومیک محور مرکزی این همگرایی است، پروژههای همکاری در زمینههای آب، امنیت غذایی، بهداشت، حملونقل و همکاری فضایی به عنوان اولین مجموعه آزمایشی شناسایی شدهاند که زیر چترهای جهانی بزرگتر موضوعاتی مانند ثبات اقتصادی بینالمللی، تغییرات آب و هوایی، بازارهای نوسانات انرژی و مواد غذایی که به طور نامتناسبی بر جنوب جهانی در مقایسه با بخشهای توسعهیافته تر جهان تأثیر گذاشته است، فعالیت میکنند. یائیر لاپید، نخستوزیر اسرائیل اظهار داشته که این چهارگانه قالب صحیحی برای تصمیمگیری سریع است و شاید به طور غیرمستقیم امکانسنجی گروههای بزرگتر مانند سازمان ملل یا گروه 20 را برای ارائههای سریعتر و مشخصتر در دنیای پیچیده کنونی زیر سوال ببرد.
ملاحظات ژئواکونومیک
بدون شک عامل بسترساز I2U2، امضای پیمان ابراهیم در سال 2020 بود که اسرائیل و گروهی از کشورهای عربی به رهبری امارات متحده عربی را به مشارکت و رسمیت روابط با اسرائیل رهنمون کرد. به گفته یائیر لاپید، نخستوزیر اسرائیل، این ایده سال گذشته در واشنگتن و در دفتر کاری سفیر امارات مطرح شد. هدف این گروهبندی به وضوح ایجاد همکاری کارآمدتر در حوزههایی است که هر دو منطقه بتوانند به امنیت اقتصادی یکدیگر کمک کنند. اسرائیل امروز این فرصت را دارد که از توان مالی مراکزی مانند دبی برای بازاریابی محصولات مبتنی بر فناوری خود استفاده کند، چیزی که این بازیگر به آن معروف است. اولین حامیان این همکاری، خود امارات و بحرین بودهاند که با فناوریهای نظامی ارائهشده توسط اسرائیل به سرعت به آن علاقهمند شدهاند و طبق گزارشها، بحرین به دنبال هواپیماهای بدون سرنشین و سامانههای ضد پهپاد اسرائیلی برای مقابله با تهدیدات هست. با این حال، اسرائیل و امارات متحده عربی تا حدی و برخی دیگر از بازیگران حوزه خلیج فارس برای تامین نیازهای روزانه خود به شدت به واردات متکی هستند.
اختلالات اخیر در زنجیرههای تامین بینالمللی ناشی از همهگیری کووید-۱۹، جنگ روسیه علیه اوکراین و برنامههای هدفمندتر برای تنوع بخشیدن به ظرفیتهای تولید جهانی به دور از چین، به طور قابلتوجهی به چارچوبهای همکاری محدودتر مانند I2U2 اهمیت بیشتری داده است. یکی از نتایج این اجلاس، سرمایهگذاری امارات متحده عربی برای توسعه پارکهای غذایی یکپارچه با فناوری پیشرفته در سراسر هند از طریق همکاری بالقوه دولتی و بخش خصوصی امارات-اسرائیل است که احتمالا رونق قابل توجه فناوری را برای کشاورزی هند به ارمغان خواهد آورد. همچنین ظرفیت حیاتی امنیت غذایی را به اسرائیل، امارات متحده عربی و شرکای منطقه ای آنها میدهد و سطحی از عایقبندی را ذیل چارچوبهای تجارت بینالمللی کالاهای بزرگتر و پیچیدهتر ارائه میدهد. در مقابل، هند نیز از طریق امارات متحده عربی و (به طور غیرمستقیم) ایالات متحده، با ابوظبی به عنوان یکی از تأثیرگذارترین پایتختهای تجاری عربی، در اکوسیستمهای کارتلی مانند اوپک و اوپک پلاس، به دنبال قدرت بیشتری باشد. بدین لحاظ، امنیت غذایی برای خلیج فارس با طراحی همراه با امنیت انرژی برای هند است.
به طور مشخص این پروژه امنیت غذایی، سرمایهگذاری 2 میلیارد دلاری توسط یک صندوق دولتی امارات متحده عربی برای توسعه شبکه پارکهای غذایی یکپارچه در سراسر ایالتهای گجرات و مادیا پرادش را در نظر میگیرد. شرکتهایی از ایالات متحده و اسرائیل راه حلهای نوآورانهای ارائه خواهند داد. این برنامه از فناوریهای هوشمند آب و هوایی استفاده میکند که به کاهش هدر رفت مواد غذایی، صرفهجویی در آب شیرین و استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر کمک میکند. هند زمین را برای این پروژه فراهم میکند که توسط شرکتهای بخش خصوصی که قبلاً در این بخش تخصص دارند، هدایت میشود. اسرائیل فناوری هیدروپونیک پیشرفتهای را ارائه خواهد کرد که احتمالاً با تمرکز اولیه روی کشت موز، سیبزمینی، برنج، ادویهجات و پیاز به کار گرفته میشود. قابل توجه است که این پروژه با رشد بیشتر مواد غذایی متوقف نمیشود. ممکن است بعد جدیدی به پروژه کریدور غذایی هند و امارات بدهد که چندین سال است بین دو کشور مورد بحث قرار گرفته است و با امضای تفاهمنامه در فوریه 2022 بین APEDA از هند و DP World و DP World شکل مشخصی به خود گرفت.
جنبه کریدور غذایی به ویژه برای امنیت غذایی در کشورهای خلیج فارس و حتی در جنوب آسیا مهم است. در این راستا، این پروژه شامل بررسی موانع تجاری، هماهنگسازی استانداردهای ایمنی و کیفیت مواد غذایی و ایجاد معیارهایی برای حمل و نقل و لجستیک مرتبط با مواد غذایی فاسدشدنی است تا بتواند جریان یکپارچه محصولات غذایی از هند به امارات و امارات به سایر کشورهای حوزه خلیج فارس را ایجاد کند. همچنین این احتمال وجود دارد که هند به ایالات متحده، امارات متحده عربی و اسرائیل در ماموریت نوآوری خود در بخش انرژی بپیوندد. پروژه انرژی پاک یک تاسیسات انرژی تجدیدپذیر ترکیبی را پیشبینی میکند که انرژی باد و خورشید را با فناوری ذخیرهسازی باتری پیشرفته گرد هم میآورد. یک مطالعه امکانسنجی با بودجه سازمان توسعه تجارت ایالات متحده قبلاً تکمیل شده است. این پروژه در گجرات هند، با سرمایهگذاری 330 میلیون دلاری و شامل 200 مگاوات باد و 100 مگاوات انرژی خورشیدی، همراه با ذخیرهسازی باتری 100 تا 500 مگاواتی انجام میشود. انتظار میرود شرکتهای مستقر در امارات بهعنوان تامینکنندههای مهم سرمایه و فناوری وارد شوند. مشارکت بازیگران آمریکایی و اسرائیلی امکان تبدیل هند به یک قطب مهم منطقهای برای زنجیرههای تامین و جایگزین در بخش انرژیهای تجدیدپذیر را فراهم میکند که میتواند وابستگی غالب به چین را کاهش دهد.
چالشهای احتمالی
در سیاست جهانی همیشه در حال تغییر که به نظر میرسد منافع ملی عامل محرکه سیاست خارجی است، I2U2 به عنوان مجموعهای از بازیگران بعید ظاهر میشود که سیاستهای خارجی فعلی آنها، در صورت تداوم، به جای اینکه آنها را متحد کند، باعث ایجاد شکاف میشود. در میان بسیاری از مسائل کلیدی سیاست خارجی که این گروه را از هم جدا میکند، نحوه برخورد با روسیه، چین و ایران است. در حالی که چشمانداز I2U2 برای آینده باقی میماند، دهلی نو همچنین از این واقعیت حمایت میکند که از نظر استراتژیک، هند در گستره ژئوپلیتیک منطقهای خاورمیانه یک بازیگر تازه وارد است. اولین اجلاس سران I2U2 در جریان سفر پر نوسان بایدن به منطقه برگزار شد و امروزه بسیاری از بازیگران خلیج فارس به دنبال یک معماری استراتژیک جدید با ایالات متحده هستند که در صورت بروز هرگونه درگیری نظامی، حفاظت الزامآور را ارائه دهد. بایدن، از سوی دیگر، باید تعادلی بین باقی ماندن یک بازیگر حیاتی در منطقه و همچنین عدم درگیر شدن مستقیم نظامی حفظ کند. خروج نامرتب اخیر آمریکا از افغانستان تنها نگرانیها را در خلیج فارس افزایش داده است که حمایت آمریکا بدون ضمانتهای توافق شده در آینده چه خواهد شد. از طرفی برای محافظت از خود و تنوع بخشیدن به بازیهای استراتژیک، برخی بازیگران منطقه همچنین مایلاند به کشورهایی مانند روسیه و چین در خاورمیانه فضا بدهند که باعث نگرانی واشنگتن شده است.
در حالی که لاپید در اظهارات خود در اجلاس سران از چهارگانه به عنوان یک قالب خوب طفره رفت، ایالات متحده این چارچوب را به طور مستقیم با چهارگانه اصلی در هند و اقیانوس آرام مقایسه کرد، جایی که ایالات متحده، هند، ژاپن و استرالیا که برای کاهش نفوذ چین در آسیا طراحی شده است در گروهی شریک هستند. آمیختگی مستقیم اظهارات جک سالیوان مشاور امنیت ملی ایالات متحده بین Quad اصلی و توسعه I2U2 به عنوان چهارگانه غرب آسیا ممکن است به خوبی منافع دو منطقه متنوع و استراتژیک متفاوت را برای دهلی نو قرار ندهد. گرفتار شدن هند در یک توافق امنیتی اسرائیل و اعراب تحت حمایت ایالات متحده، خودمختاری راهبردی شناختهشده و مورد قدردانی این کشور را در خاورمیانه به عنوان کشوری که ترجیح میدهد طرفی را اتخاذ نکند، پیچیده خواهد کرد. در حالی که یک مفهوم کلی منقضی شده است، اما عدم تعهد هنوز در مورد سیاست غرب آسیای هند به میان میآید. پیمان ابراهیم از زمان امضای آن، بدون شک تا حدودی منطقه را آرام کرده است، اما دو بلوک بزرگ نیز ایجاد کرده است، یکی ایران و دیگری که اکنون ضد ایرانی تلقی میشود. این در حالی است که دیپلماسی جانبی مانند مذاکرات مستقل عربستان با ایران به میزبانی بغداد و همکاری مستمر امارات با تهران در برخی موضوعات ثابت مانده است. این نگرانیها نه تنها از منظر دهلی نو قابل مشاهده هستند، بلکه در اروپا نیز مطرح شدهاند و محققان به پایتختهای اروپایی توصیه میکنند که از واشنگتن پیروی نکنند و به کار برای کاهش تنش منطقهای ادامه دهند.
جمعبندی
I2U2 چه روی کاغذ و چه در عمل احتمالا دارای منطق راهبردی است. موفقیت تلاشهای I2U2، به ویژه در پرتو سناریوی ژئوپلیتیکی در حال تغییر، حیاتی است. گرد هم آمدن هند، اسرائیل، ایالات متحده و امارات متحده عربی احتمالاً تعامل بیشتر در سراسر منطقه غربی اقیانوس هند که بین هند، کانال سوئز و غرب آفریقا قرار دارد را تسهیل میکند. این از نظر استراتژیک مهم است زیرا شامل نقاط گلوگاه دریایی کلیدی باب المندب و کانال سوئز است که خطوط دریایی اصلی از این مناطق عبور میکنند و یک چرخدنده حیاتی در شبکه انرژی و همچنین پویایی امنیتی است. برای هند، از روابط خود با اسرائیل، بازیگران خلیج فارس و ایالات متحده به طور یکسان استفاده میکند تا مبادلات اقتصادی ایجاد کند که برای طرفین سودمند باشد و هیچ جنبه منفی در افق روابط نداشته باشد. با این حال، ژئواکونومیک و پیوندهای اقتصادی را نمیتوان جدا از بعد ژئوپلیتیک دانست.
از طرفی، ژئوپلیتیک خاورمیانه علیرغم پیمان ابراهیم کماکان ناپایدار است و بحران پرونده هستهای ایران نیز به دنبال پیچیدهتر شدن و تیره ماندن برجام همچنان ادامه دارد. در حالی قاعدتا هیچ یک از اینها نباید هند را از ایجاد روابط اقتصادی با منطقه اعراب-اسرائیل عادی شده منصرف کند، اما این نگرانی وجود دارد که خود پیمان ابراهیم در حال انجام خیلی سریع روندهای ژئوپلیتیکی است، چیزی که اقتضا میکند تا دهلی نو به عنوان بازیگری تازهوارد در متن این معادلات باقی بماند. به موازات سفر بایدن نیز شاهد فشار فعالتری برای ادغام اسرائیل از طریق تجارت، فناوری و پروازهای مستقیم در این چارچوب جدید هستیم. هر چه که هست، ظهور این چارچوب جدید به وضوح نتیجه پیمان ابراهیم در اوت 2020 و امکاناتی است که این روند برای اسرائیل و امارات ایجاد کرده اند تا با هند و ایالات متحده در یک سکوی همکاری قرار بگیرند.
جهت ارجاع علمی: سید حامد حسینی، « چارچوب نوین همکاری I2U2: منافع و چالشها»، تاریخ انتشار در سایت مرکز: 1401/4/28