جنگ اوکراین و نگرش راهبردی ایران

نوع مطلب: مقاله

 

 

نویسنده: سید حامد حسینی؛ پژوهشگر مهمان سابق (گروه مسائل استراتژیک خاورمیانه)

 

جنگ روسیه و اوکراین توقف جدیدی را در چارچوب روابط بین‌الملل نشان داد که حداقل می‌توان آن را مرحله دوم در رقابت واقعی بین شرق و غرب توصیف کرد. روابط روسیه از یک سو و آمریکا و اروپا از سوی دیگر بیش از گذشته ناهمسوتر و قطبی‌تر شده است و در این بین برآوردهایی وجود دارد که حاکی از حمایت ضمنی چین از عملیات نظامی روسیه علیه اوکراین و به طور کلی رویارویی آن با غرب است. این قطب‌بندی گسترش می‌یابد تا به خاورمیانه برسد و در کنار نشان دادن رویکرد ایالات متحده، اختلاف عمیقی را در نگرش‌ها در تعدادی از کشورهای خاورمیانه نشان می‌دهد. در این میان، ارزیابی ایران در قبال بحران اوکراین قابل توجه به نظر می‌رسد؛ چرا که با وجود روابط استراتژیک ایران با روسیه در حالی که در رقابت با آمریکاست، اما گویی گاهی به دیدگاه سایر بازیگران و نه مسکو نزدیک می‌شود. این نگرش ایران سوالی را مطرح می‌کند که عبارت‌ است از اینکه آیا می‌توان نگرش تهران را تحولی در سیاست خارجی آن دانست؟

 

ماهیت و ابعاد نگرش

علیرغم توسعه روابط ایران و روسیه، رهبران و نخبگان سیاسی ایران سخنی که حاکی از حمایت یا مخالفت قاطع تهران با عملیات نظامی روسیه در اوکراین باشد، اعلام نکردند. اما این تهاجم باعث متبلور شدن اختلافات دیدگاه در داخل محافل سیاسی ایران شده است. مقامات سیاسی ایران در مورد این بحران از یک سو حامیانه و از سوی دیگر بی‌طرفانه اظهار نظر کرده‌اند. با این همه، تهران سعی دارد نگرش راهبردی و تزلزل‌ناپذیری نسبت به بحران داشته باشد، از جمله سخنان رهبر جمهوری اسلامی مبنی بر اینکه تهران از توقف و خاتمه جنگ حمایت می‌کند ولی آمریکا را مسئول بحران اوکراین قلمداد می‌کند و همچنین حسین امیر عبداللهیان، وزیر امور خارجه که اقدامات تحریک‌آمیز ناتو را عامل اصلی بحران اوکراین دانست، اما تاکید کرد که جنگ راه حل نیست. در واقع نگرش تهران را می‌توان تاکنون به عنوان نگرشی بی‌طرفانه بر همه طرف‌های بحران روسیه و اوکراین چه در سطوح نظامی، سیاسی و یا اقتصادی ترسیم کرد.

 

ایران از طرفی اطمینان می‌دهد که گفت‌وگو و دیپلماسی تنها راه برون‌رفت از این بحران است و به نظر می‌رسد این نگرش نشان‌دهنده مخالفت با عملیات نظامی روسیه علیه اوکراین است، زیرا این کشور به طور کامل جنگ را برای تغییر واقعیت‌های فعلی رد می‌کند و از اعلام هرگونه نگرش حمایتی که ممکن است عملیات نظامی احتمالی آینده آمریکا یا اسرائیل علیه برنامه هسته‌ای آن را مشروعیت بخشد، بیم دارد. به همین دلیل است که از رای دادن به قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل که عملیات نظامی روسیه را محکوم می‌کند، خودداری کرد و خواستار پایان دادن به آن در زمانی که قرار بود این کشور به متحدان روسیه مانند سوریه، اریتره، بلاروس و کره شمالی با رأی مخالف قطعنامه بپیوندد، خودداری کرد. علاوه بر این، عملیات روسیه در اوکراین ممکن است مستقیماً بر نفوذ مسکو در سایر موضوعات در حیطه امنیت و منافع ایران به ویژه در سوریه و افغانستان تأثیر بگذارد.

 

از سوی دیگر، نگرش ایران به بحران اوکراین بر محکوم کردن گسترش بالقوه ناتو به شرق که عملاً به معنای محاصره روسیه است، تأکید دارد و ایران معتقد است که این برخلاف منافع خود است زیرا مسکو را حامی بین‌المللی و بخشی از قدرت خارجی خود می‌داند. علاوه بر این، خطر تبدیل‌شدن اوکراین به باتلاق فرسایش روسیه که ممکن است نقشه اولویت‌های نظامی و ژئوپلیتیک روسیه را از حمایت از پرونده‌های ایران منحرف کند نیز مورد توجه مقامات جمهوری اسلامی است. اگر عضویت ترکیه در ناتو را در نظر بگیریم، گسترش ناتو ممکن است ایران را نیز تهدید کند. بر این اساس، نگرش ایران نسبت به عملیات نظامی هنوز در حال شکل‌گیری تدریجی است، وگرنه می‌توان گفت تهران تلویحاً با عملیات نظامی مخالف است، اما علناً با گسترش مستمر ناتو به شرق مخالف است.

 

همچنین، با توجه به خط کرملین که برای رسانه‌های روسی تجویز شده است، در صداوسیمای دولتی ایران نیز از اطلاق این حمله به عنوان جنگ یا تهاجم خودداری شده است و در عوض آن را به عنوان عملیات نظامی ویژه عنوان می‌کند؛ همان اصطلاحی که پوتین برای توضیح جنگ انتخابی خود ساخته است. البته رسانه‌های سیاسی میانه‌رو که به دلیل تثبیت قدرت محافظه‌کاران تا حدی از صحنه قدرت کنار گذاشته شده‌اند، روایت متفاوتی ارائه کرده‌اند؛ این در حالی است که رسانه‌های محافظه‌کار در ایران به اتفاق آرا تقصیر را به طور کامل به گردن تحرکات ناتو انداخته‌اند، بدون اینکه زحمت بحث انتقادی درباره نقض قوانین بین‌المللی توسط روسیه و شدت عملیات نظامی این کشور که منجر به تلفات گسترده جانی و مهاجرت بی‌سابقه در اروپای شرقی شود را به خود اختصاص دهند. البته منطق پشتوانه‌ای این روایت رسانه‌ای هم قابل درک و هم ساده است. روسیه یک متحد است، بنابراین برای ایران مقرون به صرفه است که از جنگ تجاوزکارانه مسکو چشم‌پوشی کند. پوتین، ایران را به‌عنوان شریکی به یاد خواهد آورد که نسبت به مداخله‌گری بی‌مورد خود برآشفته نشد؛ اما این تمام ماجرا نیست.

 

منافع متفاوت

بحران اوکراین همراه با افزایش گفتگوها درباره دستیابی تهران و واشنگتن به مجموعه‌ای از تفاهمات در مذاکرات وین رخ داد که به زودی ممکن است به امضای توافق هسته‌ای جدید یا بازگشت به ترتیبات طبق توافق قبلی 2015 منجر شود. در مورد تهران، توافق با ایالات متحده نجاتی از نفوذ تحریم‌ها و فشارهای تحمیلی از زمان کمپین فشار حداکثری دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور سابق ایالات متحده است که پیامدهای طاقت‌فرسا برای اقتصاد ایران را در پی داشته است؛ بنابراین، موفقیت مذاکرات وین یک هدف استراتژیک برای تهران است.

 

بحران بین‌المللی ژئوپلیتیک اوکراین بر مذاکرات وین سایه افکنده است، به ویژه پس از درخواست روسیه از غرب برای تضمین کتبی به منظور ادامه همکاری با ایران که جریان‌های سیاسی داخل ایران این نگرش مسکو را تهدیدی برای منافع ملی ایران بیان نموده و هدف آن را به نوعی ممانعت از تفاهمات رخ‌داده در وین پس از طی یک مرحله حساس تاریخی تلقی می‌کردند. بنابراین، نخبگان سیاسی ایران تایید کردند که تهران به خواسته‌های روسیه توجهی ندارد و وزارت خارجه ایران هشدار داد که هرگونه تحمیل از سوی عوامل خارجی قابل قبول نیست. بدین اعتبار، نگرش روسیه به مذاکرات وین پس از عملیات نظامی این کشور در اوکراین را می‌توان از سه طریق درک کرد:

 

نخست؛ ایران ممکن است روسیه را از نظر استراتژیک پس از توافق هسته‌ای بالقوه تهدید کند، به ویژه در حالی که تهران از ارائه گاز به اروپا و جبران هرگونه کمبود احتمالی عرضه از سوی روسیه استقبال می‌کند. برآوردها حاکی از توانایی ایران در تامین 20 درصد نیازهای گازی اروپا است. از لحاظ تاریخی، تهران همیشه رقیب روسیه در صادرات گاز بوده است و حسن روحانی، رئیس‌جمهور سابق ایران نیز در سفرش به ترکیه در سال 2016 پیشنهاد صادرات گاز به آنکارا را داد.

 

دوم؛ بازگشت ایران به بازار جهانی انرژی منجر به کنترل قیمت‌های سرسام آور می‌شود که درآمدهای مالی مورد نیاز روسیه تحت تحریم‌های غرب را کاهش می‌دهد، به ویژه اینکه ایران به عنوان یک تولیدکننده گاز و نفت به شمار می‌رود و قادر به پمپاژ منابع بزرگ انرژی در بازار جهانی به ویژه پس از اعلام اکتشاف میدان گازی چالوس (بزرگ‌ترین میدان گاز طبیعی دریای خزر در اواسط سال 2021) است.

 

سوم؛ مسکو تلاش می‌کند از نقش خود در مذاکرات وین به عنوان اهرمی علیه غرب استفاده کند تا مواضع خود را در قبال عملیات اوکراین در بحبوحه نیاز کشورهای غربی به امضای سریع توافق هسته‌ای برای کاهش قیمت نفت و به حداقل رساندن اتکای اروپا به گاز روسیه، کاهش دهد.

 

ایران که روابطش با روسیه در دهه‌های اخیر با توسعه چشمگیری روبرو بوده، اما متوجه است برخی هماهنگی‌ها در سطح منطقه که مشخصه گفتمان هر دو کشور است، به معنای ثبات واقعی در سیاست‌های آن‌ها نیست. اگر کمی به گذشته باز گردیم افزایش صادرات نفت و گاز روسیه به موازات خروج آمریکا از توافق هسته‌ای 2015 را به یاد می‌آوریم. همچنین، ایران معتقد بود که قرارداد قره‌باغ بین روسیه و ترکیه منافع تهران را هدف قرار می‌دهد و محافل سیاسی داخلی، تسلط آذربایجان بر نوار مرزی قره‌باغ کوهستانی را تحول شومی علیه ایران توصیف کرند که تهران را از معادله قفقاز خارج می‌کند.

 

پیامدها

بدیهی است که بحران اوکراین و مذاکرات وین نگرش موازنه‌ای ایران را بین نزدیک‌ترین متحدان و برجسته‌ترین مخالفان به وجود آورده است، این نگرش در ایدئولوژی‌ نظام سیاسی ایران رخ می‌دهد و از طریق اصل نه شرقی نه غربی بیان می‌شود. ضرورت وجود منافع ملی بی‌طرفانه در خصوص بحران اوکراین بر روابط بین‌المللی ایران، صرف نظر از اینکه چقدر حیاتی یا مهم باشد، بسیار برتر و حیاتی است. با این حال، این بدان معنا نیست که تهران تمایل دارد به روابط با مسکو آسیب برساند یا به آن اجازه دهد تفاهمات به دست آمده در توافق وین را مختل کند. نگرش ایران تابع دو متغیر و تأثیری که بر یکدیگر دارند باقی خواهد ماند: بحران اوکراین و مذاکرات وین.

 

البته اگر ایران ظرف هفته‌های آینده توافق هسته‌ای را امضا کند، داده‌های جدید قطعاً ماهیت اتحاد روسیه و ایران را تا حد معناداری تغییر خواهد داد، چرا که این کشور با مجموعه گسترده‌ای از روابط خارجی مبتنی بر مشارکت اقتصادی و استراتژیک به ویژه از سوی مخالفان قوی عملیات نظامی روسیه مواجه خواهد شد. علاوه بر این، توافق هسته‌ای احتمالاً منجر به تقویت نفوذ ایران در عرصه‌های متقابل هر دو کشور می‌شود که توازن‌های ظریفی مانند سوریه، افغانستان و حتی آسیای مرکزی بر آن حاکم است. در نتیجه، تهران نگرش خود را در مانورهای تاکتیکی سیاسی حفظ خواهد کرد، اما روند وقایع درها را برای یک دگرگونی استراتژیک باز نگه می‌دارد که هدف آن نزدیک شدن به غرب به بهای روابط با مسکو است. فراسوی تمام این نگرش‌ها باید توجه داشت که ایران با موضع خود در قبال جنگ اوکراین، در کدامین سمت تاریخ قرار گرفته است و آیندگان به خاطر خواهند داشت در جنگی که با انگیزه‌های متفاوتی ایجاد شده است، ایران در ادامه چه رفتاری را از خود نشان می‌دهد.

 

جهت ارجاع علمی: سید حامد حسینی، « جنگ اوکراین و نگرش راهبردی ایران»، تاریخ انتشار در سایت مرکز: 1401/2/25


نویسنده

سید حامد حسینی

سید حامد حسینی، پژوهشگر مهمان سابق مرکز پژوهش های علمی و مطالعات استراتژیک خاورمیانه می باشد. وی دانشجوی مقطع دکتری در رشته روابط بین الملل دانشگاه گیلان است. حوزه مطالعاتی آقای حسینی  ایران و مسایل استراتژیک خاورمیانه است.


1.دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد
2.پیام هایی که حاوی تهمت یا بی احترامی به اشخاص باشد منتشر نخواهد شد
3.پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با مطلب باشد منتشر نخواهد شد