اهداف و زمینههای برگزاری نشست نقب
نویسنده: سید حامد حسینی؛ پژوهشگر مهمان سابق (عضو گروه مسائل استراتژیک خاورمیانه)
وزرای خارجه اسرائیل، ایالات متحده، مصر، مراکش، امارات و بحرین در 27 و 28 مارس 2022 نشستی در نقب برگزار کردند. هدف اعلامی از نشست نقب ظاهرا بحث در مورد امنیت منطقهای و همکاری اقتصادی بر اساس روح توافق ابراهیم بود که روابط بین اسرائیل و چند کشور عربی را عادی کرد. اجلاس حول چهار محور موضوعی بود که البته ناهماهنگی قابل توجهی را در میان شرکتکنندگان ایجاد کرد: ایران، روسیه، قیمت انرژی و فلسطین. اما به طور مشخص، یائیر لاپید وزیر امور خارجه اسرائیل خواستار برگزاری این نشست با هدف ایجاد اتحاد اسرائیلی-عربی تحت حمایت آمریکا برای مقابله با پروژه هستهای ایران و سیاستهای منطقهای آن شده بود. این گام، به وضوح تبدیل درگیری اصلی در منطقه از منازعه اعراب و اسرائیل به درگیری بین اعراب و اسرائیل در یک اردوگاه و ایران در اردوگاه دیگر بود.
برنامه کاری
این نشست تا حدودی با شتاب و عجله آماده شد و مصر در آخرین لحظه تصمیم گرفت در آن شرکت کند و اردن دعوت را رد کرد. دولت اردن ظاهرا به این اجلاس دعوت شده بود اما به دلیل اختلافات در برنامه زمانی وزیر امور خارجه از شرکت در آن خودداری کرد. درحالیکه نشست نقب در حال برگزاری بود، ملک عبدالله دوم پادشاه اردن با محمود عباس در رام الله دیدار کرد که نشاندهنده ناامیدی اردن از سیاست به حاشیه راندن فلسطین در دیپلماسی منطقهای بود. بلینکن در کنفرانس مطبوعاتی خود پس از نشست به اهمیت راهبردی بازگرداندن مذاکرات صلح بین اسرائیل و تشکیلات خودگردان فلسطین اشاره کرد. بااینحال، به استثنای مصر، اسرائیل و سایر شرکتکنندگان عرب نشست، بیشتر به دنبال عادیسازی روابط و ایجاد ترتیبات امنیتی منطقهای جایگزین همزمان با کاهش تعهدات ایالات متحده بودند.
توانایی برگزاری این نشست به خودی خود یک دستاورد برای اسرائیل است، اما قابل ذکر است که هیچ بیانیه مشترکی از سوی نشست صادر نشد. این امر نشاندهنده اختلاف نظرهایی است که اغلب مربوط به فرمولبندیهای بین طرفهای شرکتکننده، بهویژه بین مصر و اسرائیل، و ناتوانی اسرائیل در تحمیل دستور کار خود در نشست و یا متقاعد کردن مصر به عضویت در اتحاد اعراب و اسرائیل علیه ایران است. در این نشست علاوه بر موضوع ایران، موضوعات دیگری که مورد توجه خاص مصر و مراکش بود، مورد بحث و بررسی قرار گرفت. مهمترین آنها پیامدهای جنگ روسیه در اوکراین بر قیمت نفت، گندم و سایر اقلام اساسی مصرفی است که انتظار میرود در مصر قابل توجه باشد. موضوع صحرای غربی نیز از زمانی که دولت ترامپ، تصمیم گرفت حاکمیت مراکش بر آن را در سال 2020 در ازای عادیسازی روابط با اسرائیل به رسمیت بشناسد، مجددا به صحنه بحث بازگشت. اگرچه وزیر امور خارجه اسرائیل اعلام کرد که وزرای خارجه توافق کردهاند که حداقل سالی یکبار نشستی منظم برگزار کنند، اما با توجه به شرایط شکنندهای که در بحبوحه این نشست برگزار شد و وضعیت حاکم بر منطقه، تا حدی بعید است که این اتفاق بیفتد.
امکانسنجی اتحاد
در مخالفت با احیای توافق هستهای بین ایران و کشورهای عضو، اسرائیل فشار زیادی بر بایدن وارد کرده است تا آن را از بازگشت به این توافق بازگرداند، اما به نظر میرسد که این تلاش تا این زمان با شکست مواجه شده و مذاکرات ایران و کشورهای غربی ادامه دارد. آنها به اعلام توافقی نزدیک شدهاند که ایران را به تعهدات هستهای خود در ازای برداشتن بخش عمدهای از تحریمهای آمریکا باز میگرداند. با نزدیک شدن به بازگشت به توافق هستهای، اسرائیل تلاشهای خود را برای تقویت روابط با تعدادی از کشورهای عربی، به ویژه کشورهایی که در سال 2020 با آنها پیمان ابراهیم را امضا کرده بود، مضاعف کرده است و به دنبال زمینههای مشترک برای ایجاد یک اتحاد سیاسی و امنیتی بین اسرائیل و برخی کشورهای عربی علیه ایران است. اسرائیل در این زمینه راه درازی را پیموده است. نهتنها در چارچوب عادیسازی روابط خود با امارات، بحرین و مراکش، بلکه از نظر ارتقاء این روابط تا مرز اتحاد. این امر از افزایش اخیر تعداد بازدیدهای مقامات امنیتی اسرائیل از این کشورها که طی آن قراردادهای همکاری امنیتی امضا شده و تمرینات نظامی مشترکی ترتیب داده شده است، مشخص است.
شور و شوق امارات و بحرین که روابط دیپلماتیک آنها با اسرائیل در طول سال گذشته و پس از سالها پنهانکاری به وضوح عمیقتر شده است، قابل توجه است. بدین لحاظ، اسرائيل از نگرانی اين دو كشور از سياست ايران در منطقه براي تامين توجيه اتحاد با تلآویو براي ارتقاي همكاري امنيتي و نظامي به ويژه در مقابله با تهران به نفع خود بهرهبرداری كرده است. اما از منظری دیگر، تفاهم فراتر اسرائیل و این بازیگران عربی، تلاش برای جلوگیری از تکرار انقلابهای عربی و همچنین ایستادگی در برابر تلاشهای ایالات متحده برای مداخله در امور داخلی این بازیگران، به دلایلی مانند مسائل حقوق بشر است.
یوسی کوهن، رئیس سابق موساد اسرائیل در اوت 2020 از امارات دیدن کرد و در جریان این سفر با طحنون بن زاید مشاور امنیت ملی امارات دیدار کرد تا در مورد چشمانداز همکاری در زمینههای امنیتی گفتگو کند. در مارس 2021، گروه فناوری پیشرفته دفاعی امارات متحده عربی (EDGE) یادداشت تفاهمی با صنایع هوافضای اسرائیل برای توسعه تولیدات امنیتی و نظامی مشترک بین دو کشور و ساخت یک سیستم دفاعی پیشرفته در برابر هواپیماهای بدون سرنشین امضا کرد. در نوامبر 2021، یائیر کولاس، رئیس اداره همکاریهای دفاعی بینالمللی (SIBAT) از نمایشگاه بینالمللی هوایی دبی با همراهی هفت شرکت امنیتی، نظامی و سایبری اسرائیلی بازدید کرد تا امنیت و تولیدات نظامی مشترک بین دو کشور به ویژه طراحی و ساخت کشتیهای بدون سرنشین با قابلیت انجام حملات ضد زیردریایی را تقویت کند.
علاوه بر این، یوسی کوهن در می 2021 از بحرین بازدید کرد تا همکاری امنیتی بین دو کشور را تسهیل کند. در فوریه 2022، بنی گانتز وزیر دفاع اسرائیل از بحرین بازدید کرد و یادداشت تفاهم مشترکی را با نیروی دفاعی بحرین در زمینه همکاری نظامی امضا کرد. در فوریه 2022، وزارت امور خارجه بحرین انتصاب یک افسر رابط اسرائیلی در بحرین را به عنوان بخشی از ترتیبات مربوط به ایجاد ائتلاف بینالمللی برای تامین آزادی دریانوردی در آبهای سرزمینی منطقه تایید کرد. در مارس 2022، آویو کوخاوی، رئیس ستاد ارتش اسرائیل، از بحرین بازدید کرد و در آنجا درباره هماهنگی و همکاری امنیتی بین دو کشور گفتگو کرد. در نشست نقب، عبداللطیف الزیانی، وزیر امور خارجه بحرین، ادبیات نوظهور خود را که ایران دشمن مشترک است با وضوحی آشکار بیان کرد. یائیر لاپید تصریح کرد که این اجلاس پیامی را به ایران ارسال میکند که اکنون باید از عزم اعراب و اسرائیل برای مبارزه با نقش مخرب خود در خاورمیانه بترسد.
در نوامبر 2021، گانتز اولین دیدار رسمی خود را از مراکش انجام داد، که طی آن او و همتای وی، عبداللطیف لودی، اولین توافقنامه امنیتی بین دو کشور را امضا کرند و درها را به روی ارتش اسرائیل برای فروش تسلیحات به مراکش باز کرند. همچنین، ایجاد یک کمیته مشترک به منظور تبادل اطلاعات، تحقیقات و آموزش نظامی مشترک مورد توافق قرار گرفت. در نوامبر 2021، نیروهای اماراتی، بحرینی و اسرائیلی برای اولین بار در یک مانور نظامی مشترک در عملیات امنیتی دریایی در دریای سرخ با فرماندهی مرکزی ایالات متحده (ناوگان پنجم) شرکت کردند. و نیز، در فوریه 2022، 60 کشور از جمله اسرائیل به همراه امارات، بحرین و مراکش در رزمایشهای دریایی در خلیج فارس و دریای سرخ که توسط فرماندهی مرکزی ارتش آمریکا سازماندهی و نظارت میشد، شرکت کردند. مراکش، یکی از امضاکنندگان پیمان ابراهیم، کمتر نگران ایران است. این کشور به گفتمان عمومی خود در مورد اهمیت راه حل دو دولتی برای اسرائیل و فلسطین ادامه میدهد، اما قصد دارد روابط دوجانبه اقتصادی، تجاری و امنیتی با اسرائیل را تقویت کند و همچنین از نزدیک شدن با تلآویو برای جلب حمایت ایالات متحده در درگیری با الجزایر بر سر صحرای غربی سود میبرد.
اسرائیل از چندین متغیر برای تسریع روابط با برخی کشورهای عربی و خلیج فارس به ویژه در مقابله با ایران استفاده کرده است که مهمترین آنها عبارتاند از: نخست، بحثهای فزاینده در مورد کاهش علاقه ایالات متحده به خلیج فارس و خاورمیانه، با عقبنشینی تدریجی ایالات متحده از منطقه، درحالیکه توجه خود را به چین و آسیای جنوب شرقی معطوف میکند. علیرغم اینکه این صحبتها تاکنون نادرست بوده است، اما اسرائیل روی نگرانی کشورهای خلیجفارس سرمایهگذاری کرده است، یعنی کاهش تعهد ایالات متحده به امنیت منطقه درحالیکه همزمان به دنبال لغو تحریمها علیه ایران است. دوم، بازگشت ایالات متحده به توافق هستهای و در نتیجه لغو تحریمها علیه ایران، که باعث افزایش نفوذ و نقش تهران در منطقه و همچنین قدرت آن به ویژه با نزدیک شدن به مرحله گذار به یک دولت آستانه هستهای میشود. سوم، تشدید حملات نیروهای همسو با ایران به ویژه حوثیها به تأسیسات و سایتهای استراتژیک در عربستان سعودی و امارات به سبب سوق پیدا کردن این کشورها به موضع اسرائیل و ایجاد اتحاد با آن علیه ایران.
ملاحظات شرکتکنندگان
شرکتکنندگان نشست نقب به جای استفاده از مذاکرات برای به حداقل رساندن اختلافات خود، با اهداف بسیار متفاوتی پای میز نشستند. بحرین، مصر، اسرائیل، مراکش و امارات ناامیدی خود را از سیاستهای آمریکا در قبال ایران و امتیازات احتمالی به جمهوری اسلامی که در مذاکرات توافق هستهای در حال ظهور است، ابراز کردند. آنها همچنین از تعهد امنیتی ضعیف ایالات متحده به شرکای خود در خاورمیانه و قصد اعلامشده دولت جو بایدن برای محدود کردن تعاملات خود در منطقه ابراز نارضایتی و نگرانی کردند. مصر از این نشست استفاده کرد تا بیطرفی خود را در جنگ اوکراین اعلام کند و دیپلمات ارشد آمریکا را از اهمیت استراتژیک روابط خود با روسیه آگاه کند. از سوی دیگر، هدف بلینکن جلب حمایت خاورمیانه برای موضع ایالات متحده در قبال روسیه و منافع حیاتی ایالات متحده در کنترل قیمت جهانی انرژی بود. وی همچنین اهمیت امتیازات ایالات متحده به ایران را کماهمیت جلوه داد و موضوع فلسطین را دوباره مطرح کرد. در واقع، تنها او و همتای مصریاش به ضرورت از سرگیری مذاکرات صلح بین اسرائیل و مقامات فلسطینی پرداختند.
نشست نقب در حالی برگزار شد که روابط آمریکا با تعدادی از متحدانش در خلیج فارس - به ویژه عربستان سعودی و امارات - به دلیل بی طرفی این کشورها در بحران اوکراین و رد درخواست واشنگتن برای افزایش تولید نفت به هدف افزایش فشار بر روسیه تیره شده است. سردی روابط ایالات متحده با عربستان سعودی و امارات متحده عربی از زمان روی کار آمدن دولت جدید، در شرایطی که رئیس جمهور بایدن تمایلی به برقراری ارتباط با ولیعهد سعودی به سبب پرونده قتل جمال خاشقچی نداشت، تیره و تار شده است. علاوه بر این، ایالات متحده، حوثیها را از لیست گروههای تروریستی خارج کرده و از حمایت نظامی عربستان سعودی در جنگ علیه حوثیها تا حد زیادی صرف نظر کرده است. همچنین قصد دارد در صورت توافق برای احیای برجام، سپاه پاسداران را از لیست گروههای تروریستی خارج کند.
مشارکت بلینکن در نشست نقب احتمالا به منظور معکوس کردن مسیر این وضعیت رو به وخامت ایالات متحده در منطقه بود. بازیگران همسوی عرب نسبت به تغییر تمرکز دولت بایدن از خاورمیانه به آسیا ابراز تردید و نگرانی کردهاند. به عنوان مثال، روابط دوجانبه بین ایالات متحده و امارات در ماههای اخیر به میزان قابل توجهی تضعیف شده است، تا جایی که ابوظبی در شورای امنیت سازمان ملل متحد از محکومیت حمله روسیه به اوکراین خودداری کرد. رویه مشابهی را عربستان سعودی در پیش گرفته است که محمد بن سلمان، درخواستهای آمریکا و اروپا برای افزایش تولید نفت به منظور کنترل افزایش قیمتها را رد کرد و طبق گزارشها در چند هفته گذشته از گفتگو با بایدن خودداری کرده است. شاید بتوان گفت که در مسیر تغییر سیاست ایالات متحده، حضور و سخنان بلینکن در نقب نگرانیهای این بازیگران را تا حد معناداری تقلیل داده است. تلاشهای بلینکن در این نشست اما در سایر زمینهها به نتایج ملموسی نرسید. در واقع، دیپلماتهای ارشد بحرین، اسرائیل و امارات از کنفرانس مطبوعاتی پایانی این نشست استفاده کردند تا روشن کنند که ایران همچنان بزرگترین نگرانی امنیتی آنهاست و به طور غیرمستقیم از آنچه آنها نرمش دولت بایدن میدانند، انتقاد کردند. این کشورها همراه با مصر از تغییر سیاست بیطرفی خود در تقابل آمریکا و روسیه خودداری کردند و امارات و عربستان سعودی خواستار افزایش تولید نفت آمریکا شدند.
از سوی دیگر، مصر برای شرکت در نشست نقب تردید داشت و آخرین کشوری بود که به دعوت آن پاسخ داد. قاهره بر این باور است که این نشست به هزینه وی، نقش اسرائیل را در منطقه توسعه خواهد بخشید. همچنین، به نظر میرسد که مصر در مورد واردکردن موضوع ایران در محوریت این نشست نیز ملاحظاتی داشته است. علاوه بر این، مصر از پیشنهاد اسرائیل برای ساخت سیستم دفاع هوایی در تعدادی از کشورهای عربی برای مقابله با هواپیماهای بدون سرنشین و موشکهای بالستیک که میتواند اسرائیل را هدف قرار دهد و همچنین ایجاد نقاط و دفاتر برای سرویسهای امنیتی خود در برخی از کشورهای عربی راضی نیست. علیرغم مخالفت مصر با سیاستهای ایران در منطقه خلیج فارس و محکومیت حملات حوثیها به عربستان سعودی و امارات، قاهره در مجموع با موضع عربستان سعودی و امارات در قبال ایران موافق نیست.
با این حال، دولت مصر علاقه کمتری به ایجاد یک اتحاد منطقهای ضد ایران داشته و بیشتر تمایل دارد تا همکاری امنیتی اعراب و اسرائیل را به سمتی سوق دهد که با بحرانهای کلیدی خاورمیانه از جمله جنگهای داخلی در کشورهای مختلف، افزایش ناامنی غذایی به دلیل تأثیرات جهانی جنگ اوکراین، ناامنی آبی، تغییرات آب و هوایی و مسئله فلسطین مقابله کند. سامح شکری، وزیر خارجه مصر، یک روز پس از پایان نشست در یک کنفرانس مطبوعاتی با همتای قطری خود در قاهره، صراحتاً اعلام کرد که مشارکت مصر در نشست سران نقب نشاندهنده مشارکت این کشور در یک اتحاد منطقهای مهندسیشده برای مقابله با سایر کشورهای خاورمیانه نیست. وی همچنین بر دیدگاه مصر تاکید کرد که روابط اعراب و اسرائیل باید به ترویج حلوفصل مسالمتآمیز مناقشه بین اسرائیل و فلسطین کمک کند.
بر این اساس، به نظر نمیرسد مصر مشتاق وارد شدن به یک اتحاد نظامی اسرائیلی-عربی علیه ایران باشد. به نظر میرسد عوامل متعددی در ترغیب مصر به شرکت در نشست نقب نقش داشته است که مهمترین آنها فشاری است که از سوی امارات و ایالات متحده به این کشور وارد شد. به طور مشخص، تلاش قاهره برای دریافت کمکهای مالی از کشورهای عربی خلیج فارس و ایالات متحده برای مقابله با بحران مالی که در نتیجه قیمتهای بالای نفت و مواد غذایی اساسی با آن مواجه است، میتواند دلیل خوبی برای مجاب کردن قاهره به منظور شرکت در این نشست باشد. مصر همچنین به دنبال جلب حمایت امارات و اسرائیل برای تحت فشار قرار دادن اتیوپی برای پاسخ به پیشنهادهای مصر در مورد سد رنسانس است.
جمعبندی
شرکت وزرای خارجه عرب در نشستی که توسط اسرائیل تشکیل شده است، بر این واقعیت تأکید میکند که همکاری اعراب با اسرائیل دیگر به توافقنامههای صلح بین اسرائیل و فلسطین و راه حل دو دولتی وابسته نیست. شرکتکنندگان عرب در اجلاس نقب از چند جهت اسرائیل را میبینند؛ نخست، به عنوان یک متحد بالقوه در ترتیبات امنیتی منطقهای که در جهت مهار درگیریهای موجود و مبارزه با نفوذ فزاینده ایران در پسزمینه کاهش نقش منطقهای ایالات متحده است، دوم، به عنوان شریک در اولویت دادن به توسعه روابط قوی اقتصادی، تجاری و فناوری با اسرائیل و یا سوم، ترکیبی از هر دو هدف.
میتوان تا حد زیادی بیان کرد که، اسرائیل از نشست نقب به هدف اصلی خود که گسترش اتحاد با امارات و بحرین (و تا حدی تعلقات مصر و مراکش) است، نرسید. با وجود این، صرف برگزاری این نشست نشاندهنده یک دستاورد سیاسی و دیپلماتیک برای اسرائیل بود، به خصوص که این نشست در جایی برگزار شد که زمانی محل زندگی دیوید بن گوریون به عنوان اولین نخستوزیر اسرائیل و بنیانگذار ارتش اسرائیل بود. اما واضح است که به موازات تلاشهای اسرائیل برای منحرف کردن مناقشه در منطقه از طریق عادیسازی و ایجاد اتحاد با برخی از دولتهای عربی، از آن سو، اصرار فلسطین بر مقاومت در برابر تلاشهای اسرائیل برای مشروعیتزدایی از آرمان فلسطین نیز در حال افزایش است. بنابراین، با توجه به تداوم ناامیدی از تلاشها برای یافتن راه حل سیاسی برای مسئله فلسطین، این روند ممکن است منجر به منازعه جامع و جدیدی شود که احتمالا همه محاسبات را به هم میزند.
اینکه آیا تأثیرات منطقهای جنگ اوکراین و تحریمهای غرب بر روسیه، ایالات متحده را به متحدان خاورمیانهایاش نزدیکتر میکند و دولت بایدن را برای تقویت مجدد سیاستهای خود در منطقه تحت فشار قرار میدهد یا خیر، هنوز مشخص نیست. اما آنچه مسلم است دلسردی اسرائیل و کشورهای عربی شرکتکننده در نشست نقب از نقش ایالات متحده در خاورمیانه به ویژه در زمینههای امنیتی است. نکته مهم این اجلاس تایید آمادگی این بازیگران برای کشف روندی در آینده است که در آن واشنگتن دیگر ضامن نهایی امنیت آنها نیست و احتمالا دیگر تنها قدرت بزرگ شناختهشده در ترتیبات امنیتی خاورمیانه نخواهد بود.
جهت ارجاع علمی: سید حامد حسینی، « اهداف و زمینههای برگزاری نشست نقب»، تاریخ انتشار در سایت: 1401/1/27
نویسنده
سید حامد حسینی
سید حامد حسینی، پژوهشگر مهمان سابق مرکز پژوهش های علمی و مطالعات استراتژیک خاورمیانه می باشد. وی دانشجوی مقطع دکتری در رشته روابط بین الملل دانشگاه گیلان است. حوزه مطالعاتی آقای حسینی ایران و مسایل استراتژیک خاورمیانه است.