بحران اوکراین و ساختيابي جديد نظام امنيت اروپايي
نویسنده: مهدی فقیه، پژوهشگر مهمان و عضو گروه روندهای فکری در خاورمیانه
تحولات امنيت منطقهاي اروپا تحتتاثير بحران اوكراين قرار گرفته است. دگرگونيهاي ژئوپليتيكي همواره نقش موثري در ساختيابي نظمهاي جديد نظام جهاني ايفا ميكند. بحرانهای منطقهای و بینالمللی زمینه لازم برای همگرایی و واگرایی بین بازیگران سیاسی را به وجود می آورد. تهاجم نظامی روسیه به اوکراین، بحران امنیتی حاصل از آن و همچنین واکنش اتحادیه اروپا به عنوان یک بازیگر سیاسی مستقل از کشورهای اروپایی را شاید بتوان در مسیری که اتحادیه اروپا از زمان شکل گیری طی کرده یک نقطه عطف دانست.
اتحاديه اروپا و ناتو در سالهاي بعد از جنگ سرد در فضاي تغيير كنش الگويي قرار گرفتهاند. هر يك از دو نهاد بينالمللي ياد شده را ميتوان به عنوان بخشي از شكلبنديهاي رفتار سياسي جديد در نظم منطقهاي دانست. سنگ بنای اتحادیه اروپا در سال ۱۹۵۱ با تاسیس جامعه زغال و فولاد اروپا زده شد در گام های بعدی معاهده ماستریخت در سال ۱۹۹۱ شکل گرفت و سپس شاهد بودیم که یورو واحد پول اروپا از سال ۲۰۰۲ در دوازده کشور عضو اتحادیه اروپا به گردش آمد.
1. واقعيتهاي نهادي و كاركردي اتحاديه اروپا
نظريهپردازان همگرايي عموما تلاش دارند تا تحولات منطقهاي را براساس ساختها و نهادهاي سياسي شكلگرفته تبيين نمايند. در حالي كه انديشههاي رئاليستي رويكرد متفاوتي را درباره معادله قدرت ارائه ميدهد. مبانی نظری چنین رویکردی را باید در نظریات کارکردگرایان و نو کارکردگرایانی چون «دیوید میترانی» و «ارنست هاس» جستجو کرد. یکی از مفاهیم مورد استفاده هاس، «سرایت» یا «سرریزی» است. رويكرد افراد ياد شده بيانگر اين واقعيت است كه روندهاي سياسي و اقتصادي كشورها بر يكديگر تأثير به جا ميگذارند. البته در نظریات نو کارکردگرایان سه مولفه اراده سیاسی، جهت گیری سیاسی و اهداف امنیتی در حرکت بازیگران به سمت همکاری برجسته می شود.
اتحاديه اروپا بدون نقشيابي پيمان آتلانتيك شمالي از قابليت كنشگري ساختاري برخوردار نيست. معادله قدرت و كنش سياسي آمريكا در اروپاي بعد از جنگ جهاني دوم را بايد در زمره عوامل موثر در سياست جهاني و منطقهاي تحليل كنيم. انفعال اروپا در برابر سياست و الگوي رفتاري روسيه در برابر اوكراين بيانگر آن است كه اتحاديه اروپا از قابليت ابزاري و ساختاري لازم براي رويارويي با روسيه برخوردار نيست. جنگهاي منطقهاي تابعي از سياست و معادله قدرت جديد محسوب ميشود.
ناتو نتوانست از استقلال كشورهاي عضو حمايت به عمل آورد. به همين دليل است كه آينده كشورهايي همانند مجارستان، لهستان و بسياري ديگر از كشورهاي اروپاي شرقي در معرض تهديد قرار ميگيرد. هر چند اکثر کشورهای اروپایی عضو پیمان اتلانتیک شمالی(ناتو) هستند و انتظار می رود واکنش نظامی به تهاجم روسیه در قالب ناتو باشد ولیکن شاهد هستیم که تحرکات مستقل از ناتو از سوی کشورهای اروپایی هستیم كه اثربخشي چنداني در معادل بحران اوكراين ندارد.
اقدامات اروپا براي حمايت از اوكراين حتي همانند قرص مسكن اثربخشي التيامبخش براي امنيت ملي اروپاي شرقي نخواهد داشت. اروپا حمايت موثري از اوكراين به عمل نياورده و پشتيباني ابزاري آن بسيار ناكارآمد بوده است. اقلام ارسالي اتحاديه اروپا به اوكراين در حدود يك درصد حمايتهاي تسليحاتي كشورهاي اروپايي از عراق در دوران جنگ با ايران بوده است. اين گونه حمايت تسليحاتي هيچگونه تاثيري در معادله امنيت منطقهاي اروپا و سرنوشت راهبردي اوكراين نخواهد داشت.
اعلام ارسال تسلیحات غیر تهاجمی به اوکراین از سوی نروژ، اروپا اعلام این خبرکه اتحادیه اروپا برای اولین بار در تاریخ آماده تامین مالی تسلیحات به اوکراین است از سوی رئیس کمیسیون اروپا، وزارت دفاع آلمان هم اعلام کرده که 50 سلاح ضد تانک Panzerfaust 3 ، 100 تفنگ تک تیرانداز (+30000 گلوله) و 200 موشک دفاع هوایی استینگر در راه اوکراین هستند. همچنین دو ربات شناسایی برای مینیابی (دریایی) در محموله وجود دارد، از همه مهم تر بر اساس اعلام جوزپ بورل، (مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا)؛ اروپا برای اوکراین جنگنده فراهم میکند.
2. بحران جدید، مناقشات قدیم
هرگونه بحران امنيتي داراي ريشههاي ژئوپليتيكي است. تاريخ سياسي و امنيتي كشورها واقعيت رفتاري آنان را منعكس ميسازد. بحران اوکراین که در پیوند با گسترش ناتو به شرق شکل گرفته است؛ هر چند ناتو واکنش مناسبی در مقابل روسیه نشان نداده و میزان اثر گذاری کمک های تسلیحاتی وعده داده شده به اوکراین در مقابل ماشین نظامی روسیه قابل مقایسه نیست، اما نشان می دهد این بحران، مناقشات قدیمی در مورد ساختار نظامی و دفاعی اتحادیه اروپا را از نو زنده خواهد کرد.
كاهش قدرت ناتو براي امنيت اروپا در سالهاي بعد از جنگ سرد غيرقابل ترديد است. رهبران نظامي و فرماندهان عملياتي ناتو همواره به اين موضوع وافق بودهاند كه در برابر تهديدات پرشدت قابليت كنش تدافعي ندارند. در سال 2019 هفتادمین سالگرد تأسیس سازمان پیمان آتلانتیک شمالی، ناتو، سوم دسامبر در لندن برگزار شد، ینس استولتنبرگ، دبیرکل ناتو، در آستانه دیدار وزرای خارجه کشورهای عضو این پیمان اذعان کرده که اختلافاتی جدی بر سر برخی مسائل میان متحدان ناتو وجود دارد.
برخي از رهبران سياسي اروپا همانند امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه همان زمان گفت ناتو دچار "مرگ مغزی" شده است. هایکو ماس، وزیرخارجه وقت آلمان هم خواستار "دوره درمانی جوانسازی" برای ناتو شده که از نظر او "بیمه زندگی اروپاست".سفیر فرانسه در برلین میگوید مکرون میخواهد با "شوکه" کردن متحدان ناتو، توان نظامی اروپا را افزایش دهد. در آن زمان اعلام شد دولت فرانسه قصد دارد بند حمایت نظامی در معاهده اتحادیه اروپا را گسترش دهد.
ارزيابي هاي موجود در سياست امنيتي اروپا بيانگر اين واقعيت است كه بند هفتم از ماده 4 اساسنامه ناتو به اين موضوع اشاره دارد كه جلوههايي از امنيت جمعي كشورها شكل گرفته و هر بازيگري خود را متعهد به حمايت از امنيت ملي كشور ديگري ميداند كه در معرض تهديد امنيتي قرار گرفته است. این معاهده کشورهای عضو اتحادیه اروپا را موظف میکند، در صورت حمله مسلحانه به خاک یکی از کشورها عضو اتحادیه اروپا وارد عمل شوند و از آن کشور دفاع کنند.
3. فرانسه پرچم دار فرا رفتن از ناتو
ناتو ميتواند نقش امنيتي خود را در فضاي هر بحران احتمالي بازسازي و ترميم كند. در حالي كه چنين موضوعي را نميتوان به عنوان واقعيت تاكتيكي دانست. در آن زمان اعلام شد دولت فرانسه قصد دارد بند حمایت نظامی در معاهده اتحادیه اروپا را گسترش دهد. بند ۷/ ۴۲ این معاهده کشورهای عضو اتحادیه اروپا را موظف میکند، در صورت حمله مسلحانه به خاک یکی از کشورها عضو اتحادیه اروپا وارد عمل شوند و از آن کشور دفاع کنند.
یک مشاور مکرون گفته است که فرانسه تصمیم دارد مفاد این بند را تقویت و صراحت أن را بیشتر کند. او گفته که در حال حاضر کسی تصمیم ندارد تغییری در معاهده اتحادیه اروپا ایجاد کند، اما برخی نکات باید روشن شود. فرانسه به عنوان مثال این پرسش را مطرح میکند که بر اساس چه معیارهایی و در زمان چه تهدیداتی بند ۷/ ۴۲ معاهده اتحادیه اروپا فعال میشود. کاخ ریاست جمهوری فرانسه پیشتر یک بار این بند را فعال کرده است: زمان ریاست جمهوری فرانسوا اولاند پس از حملات تروریستی نوامبر ۲۰۱۵ در پاریس آن زمان متحدان اروپایی فرانسه برای نیروهای ارتش فرانسه در لبنان، به این کشور نیرو اعزام کردند تا سربازان فرانسوی به کشور خود بازگردند.
فرانسه البته تأکید دارد که این بند "تحت هیچ شرایطی نباید جایگزین بند ۵ پیمان آتلانتیک شمالی شود. بند ۵ ناتو میگوید: حمله به یک عضو ناتو، حمله به همه اعضای این پیمان محسوب میشود.
از نظر وزارت خارجه فرانسه، فرانسه می تواند به متحدان خود پیشنهاد کند که "زیر چتر" یک قدرت اتمی شوند و از وضعیت فعلی فراتر روند که در آن تنها ناتو مسئولیت دفاع جمعی اروپاییها را بر عهده دارد.
4. اتحاديه اروپا و بحران اوكراين
بحران اوكراين بيش از هر مجموعه ديگري، اتحاديه اروپا را در معرض تهديد و بحران قرار داد. به طور كلي، بحرانها از قابليت تسري از يك حوزه جغرافيايي به ساير حوزهها برخوردارند. هر چند اتحادیه اروپا گام هایی برای "همکاری دائمی امنیتی سازمانیافته" و همچنین پروژههای تسلیحاتی مشترک را برداشته بود و ابتکار عمل فرانسه مورد استقبال بسیاری از کشورهای غربی اتحادیه اروپا قرار گرفت، اما کشورهای حوزه بالتیک و لهستان در مورد تضعیف ناتو در صورت تقویت همکاری نظامی اتحادیه اروپا نگرانی هایی داشتند.
برخي از كشورهاي اتحاديه اروپا از سازوكارهاي كنش حمايتي بهره گرفته و خواستار تقویت بند ۷/۴۲ در زمینه دفاع سایبری یا دفاع در صورت حملات تروریستی هستند. آنها دفاع از کشورهای خود را همچنان وظیفه ناتو میدانند. نزدیک ماندن به آمریکا، بزرگترین متحد ناتو، برای این کشورها که نگران گسترش نفوذ روسیه هستند، اهمیت شایانی دارد. بند هفتم از ماده 42 اتحاديه اروپا نميتواند امنيت موثري را براي كشورهاي عضو ايجاد كند.
واقعيت بحران اوكراين نشان داد كه اتحاديه اروپا در برابر اقدامات تهاجمي يك كشور قدرتمند در وضعيت بيدفاع قرار دارد. به دنبال خروج سریع آمریکا از افغانستان، وزیر دفاع آلمان دولت آنگلا مرکل در نشست وزرای دفاع عضو اتحادیه اروپا در سپتامبر 2021درخواست مهمی درباره تشکیل «ائتلاف واکنش سریع» را مطرح کرد، از نظر وی اتحادیه اروپا باید درس های زیادی از آشفتگیهای ناشی از خروج از افغانستان بگیرد و مهم ترین درس «ایجاد یک ائتلاف درون اروپایی برای واکنش سریع در مقابل بحران های نظامی» است.
اتحاديه اروپا نتوانست معادله قدرت و امنيت در فضاي سياسي و ديپلماتيك را فعال سازد. همچنين اتحاديه اروپا نتوانست از سازوكارها و قابليتهاي خود براي بازدارندگي براي اشغال اوكراين استفاده كند. سوال اصلی این نیست که آیا اتحادیه اروپا یک واحد نظامی جدید تاسیس می کند یا خیر؟ سوال کلیدی برای آینده امنیت اروپایی این است که چگونه ما سرانجام از قابلیت های نظامی خود بصورت مشترک استفاده می کنیم.»
نتيجه
هر بحران امنيتي داراي زمينههاي تاريخي و ژئوپليتيكي است. اوكراين از زمان جنگ دوم جهاني به عنوان بخشي از فضاي سياسي و امنيتي روسيه محسوب شده و بر اين اساس به عنوان كشوري مستقل كه در سازمان ملل داراي حق راي بود، وارد اتحاد جماهير شوروي سوسياليستي گرديد. جايگاه اوكراين در ساختار سياسي و امنيتي اتحاد شوروي از اين جهت اهميت داشت كه به عنوان بخشي از ساختار سياسي نظام جديد محسوب شده و در اين فرآيند حتي برخي از رهبران اتحاد شوروي همانند «خروشچف» داراي تبار اوكرايني بودهاند. چنين ويژگيهايي به مثابه نشانهاي از همبستگي مكانيكي اوكراين و روسيه محسوب ميشود.
بحران اوكراين نشان داد كه قابليت نظامي اتحاديه اروپا براي رويارويي و مقابله با تهديدات بسيار محدود است. به لحاظ تاریخی اولین بار طرح تشکیل نیروی دفاعی مشترک اروپایی ۲۲ سال پیش مطرح شده بود. قرار بود اتحادیه اروپا لشکری شامل ۵۰ تا ۶۰ هزار نیروی نظامی از کشورهای عضو تشکیل دهد.
درس ديگري كه در ارتباط با بحران اوكراين ميتوان به دست آورد، موضوع امنيت منطقهاي و نقش قدرت هژمونيك است. آمريكا از قابليت ابزاري و اراده ژئوپليتيكي براي رويارويي با روسيه برخوردار نيست. مقامات روسيه به اين موضوع واقف هستند كه آنان در فضاي ژئوپليتيكي جديد ميبايست تفسير جديدي از معادله قدرت و ارتباط با كشورهاي خارج نزديك برقرار نمايند.
الگوي كنش ايالاتمتحده در ارتباط با بحرانهاي منطقهاي قرن 21 ماهيت غيرمسوولانه داشته است. جرج بوش پسر بحران امنيتي در افغانستان و عراق را براساس اشغال نظامي شكل داد ولي قادر به كنترل آن نبود. به همانگونهاي كه عدم واکنش مناسب جو بایدن، رئیسجمهور ایالات متحده امریکا و ناتو به تهاجم نظامی روسیه نشان می دهد که فارغ از سمت و سوی بحران اوکراین باید انتظار داشت تحت تاثیر این بحران سیاست و ساختار دفاعی- امنیتی اتحادیه اروپا تحول اساسی پیدا کند.
جهت ارجاع علمی: مهدی فقیه، « بحران اوکراین و ساختيابي جديد نظام امنيت اروپايي»، تاریخ انتشار در سایت مرکز: 1400/12/11
نویسنده
مهدی فقیه
مهدی فقیه، پژوهشگر مهمان مرکز پژوهش های علمی و مطالعات استراتژیک خاورمیانه در گروه روندهای فکری در خاورمیانه می باشد. وی دانشجوی مقطع دکتری در رشته علوم سیاسی-گرایش مسائل ایران دانشگاه تهران می باشد. حوزه مطالعاتی وی روندهای فکری در خاورمیانه و مطالعات ایران است.