زنگ توافق
نویسنده: ابوالقاسم قاسم زاده
به روایت اغلب رسانهها، چه در داخل یا خارج از کشور، مذاکره ایران و کشورهای عضو معاهده برجام به سرانجام رسیده است و اکنون «متن» نهایی براساس موافقت همه در حال تهیه است تا وزرای خارجه کشورها آن را امضا کنند. این خبر را هم مسئولان وزارت خارجه ایران و هم نمایندگان روسیه، چین، انگلیس، فرانسه و آلمان بیان کردهاند. ما که تجربه طولانی گفتگوهای برجام در دولت گذشته و زمان دکتر ظریف وزیر خارجه آن دوره را داریم، آموختهایم تا متن نهایی مورد قبول قرار نگیرد و امضاء رسمی نشود، اگر چه «زنگ توافق» از سوی همه نمایندگان کشورهای حاضر در گفتگوهای وین نواخته شده است، اما هنوز امکان نوسان وجود دارد.
نواختن «زنگ توافق» خبر خوبی است ولی نباید پیشاپیش افکار عمومی را برای پایان مذاکرات وین با موفقیت کامل ذوقزده کنیم. زیرا عقلانیت سیاسی با عقل فلسفی یا دیگر تعاریف «عقل» متفاوت است. عقل سیاسی، منفعتطلب است و با حدود و ثغور کسب منافع دولتها و کشورها متصل و تعریف میشود. اگر همین نکته از واقعیت تعریف عقل و عقلانیت سیاسی را آموخته و در سیر دولتمداری خود، لحاظ میکردیم، بسیاری از تجربهها در ساختار دولتمداری ما متفاوت میشد. این نکته را نیز باید یادآور شد که عقلانیت سیاسی اگرچه منفعتطلب است، اما منفک از باور آرمانهای کشورها و دولتها نیست. همین است که بسیاری از نظرپردازان سیاسی، اصل سیاستورزی را به هنری تشبیه کردهاند که مبنای آن سیاستمدار خوب، جنگطلب و در پی تشدید بحران نیست. مفهوم «دمکراسی» نیز در همین راستا و تجربهها میچرخد. از سوی دیگر «عقل سیاسی» براساس ارزیابی قدرت و قدرتمداری است. لذا بهرهگیری از عقل سیاسی براساس قدرتمندی در راستای حفظ و گسترش «منافع» نوسان مییابد؛ آنهم در جهانی که همواره در چرخه تضاد منافع میچرخد.
با این مقدمه میتوان نوشت که سیاست و سیاستمداران موفق، دولت و دولتمردانیاند که همواره سود و زیان را براساس واقعیتهای درون کشوری یا منطقهای و شاید مهمتر از آن «شرایط موجود» در صحنه بینالمللی محاسبه میکنند. اکنون نیز برنامهریزی دولت آقای رئیسی و وزارت خارجه ما براساس ارزیابی شرایط منطقهای و بینالمللی میخواهد به اجرا درآید. تنظیم چنین سیاستی را باید به فال نیک گرفت.
در دولتهای گذشته نیز، حداقل شعار چنین روشها و اجرای آن داده شد و نمونه موفق آن دوران وزارت جواد ظریف در وزارت خارجه بود، اما به قول معروف «مشتهای آسمان کوب قوی» و رقابتهای «گروهی و تشکیلاتی» موانع بسیاری را در درون رقم زد که حاصل آن چنین شد که میبینیم. تصحیح آن روش در شعارهایی که دولتمردان کنونی در شاکله گفتههای دولت و مجلس و… میدهند، بار دیگر امید به تصحیح و دوری از رقابتهای حذفی فردی و خط بازیهای سیاستبازی را نوید میدهد؛ حتی اگر رقابتهای خطبازی، با بسط واژههای «اصولگرا» یا «اصلاحطلب» همچنان، اینجا و آنجا در جریان باشد. دریابیم که سیاست خارجی و تنظیم روابط دو یا چند جانبه باید بر پایه عقلانیت سیاسی که اول ظهور و بروز آن فاصله گرفتن از تنشها و تنشآفرینی است، استوار است.
چندی قبل، یکی از ژنرالهای کهنهکار آمریکایی که در تنظیم سیاستها در واشنگتن فعال بود در مقالهای کوتاه نوشت: «دولت اسرائیل از بازتابهای سیاستهای تهدیدی ایران در منطقه منافع زیادی بدست آورد و در فاصله کمتر از یک دهه، نه تنها روابط سیاسی خود را با بسیاری از دولتهای عربی در حوزه خلیجفارس و فراتر از آن برقرار کرد، بلکه جمهوری اسلامی ایران را ضد اعراب و ضد استقرار پایدار دولتهای همسایه خود معرفی کرد!»
در این نوشته (محک) به اختصار، نمیخواهم و نمیتوانم، نگاه ژنرال آمریکایی را که به نظرم چندان هم از واقعیت به دور نیست، نقد کنم، اما این جمله اصل رفتارها و کنش و واکنش بسیاری از دولتها را در بر دارد که اولاً، سیاستمداری هنر استمرار «توافق» طرفینی است در حالی که دولتمردان از اصول یا وظایفی که در تعریف حاکمیت دولتهای خود دارند، عدول نمیکنند. ثانیاً به دنبال بسط تنش و قدرت نمایی بدون وجه نیستند. ثالثاً، همواره حراست از منافع ملی خود با درک شرایط زمانی و چرخش و تحولات آن را در نظر دارند.
شاید بارزترین شعار و باور از اصل «مقاومت» را سردار شهید «قاسم سلیمانی» داشت که از «مقاومت» هرگز برداشت «ستیزهگری کور» نداشت. اصل «مقاومت» را هم شهید قاسم سلیمانی با موفقیت پیش برد و هم جواد ظریف که چند سالی، سکاندار سیاست خارجی بود. مقاومت، شعاری میان تهی نیست که بر پایه عقلانیت و عدول بنا نشده باشد و از آرمانها دست بردارد. دریابید که مقاومت و سیاستورزی معقول دو بازوی دولتمردی عقلانی است؛ همین که دیروز رهبری در بیان خود فرمود: «…مذاکره و تعامل با دشمن به معنای تسلیم نیست.» همین!
منبع: روزنامه اطلاعات، سه شنبه ۲۱ دی ۱۴۰۰