راهبرد قیچیِ اسرائیل در تقابل با راهبرد پیکانِ ایران
نویسنده: حمیدرضا اکبرپور، دکتری حقوق بین الملل عمومی و عضو گروه اقتصاد سیاسی تحریم
در اواخر قرن بیستم و اوایل قرن بیست و یکم با مجموعه اتفاقاتی که در منطقه خاورمیانه و غرب آسیا اتفاق افتاد، ژئوپلیتیک منطقه دچار تغییرات اساسی شد. با قدرت گرفتن حزبالله در لبنان، سقوط صدام در عراق و قدرتگرفتن شیعیان و نیروهای نزدیک به ایران در این کشور؛ و در نهایت تحولات سوریه که موجب شد ایران در بطن بحران آن کشور نقشی انکارنشدنی را ایفاء کند، سبب شد تا حوزه نفوذ و میدان عمل ایران تا شرق مدیترانه گسترش یابد. هماکنون و با پیشبرد تثبیت نسبی اوضاع در خاورمیانه، ایران میتواند در جهت کریدور شرق به غرب، فعالانه عمل کند و عملاً خلیج فارس را به دریای مدیترانه از طریق راه زمینی متصل کند. این حضور راهبردی ایران اما فارغ از فرصتهایی که ممکن است در بر داشته باشد اما با تهدیداتی نیز روبرو است. چرا که مهمترین رقیب ایران در منطقه یعنی اسرائیل، این راهبرد ایران که به محور مقاومت معروف است را در تقابل با منافع بنیادین خود میداند و آن را تهدید امنیتی بالقوهای میبیند که در شمال و شرق این رژیم مستقر شده است. بر همین اساس این رژیم در جهت تقابل با راهبرد ایران که مانند پیکانی، سرزمینهای غرب آسیا را شکافته و به دریای مدیترانه رسیده است، سعی کرده است تا راهبرد نوینی را پی گیرد که ایران را تحت فشار قرار دهد و بَدَلی برای حضور ایران در نزدیکی مرزهایش باشد.
به همین منظور، راهبردی را پیریزی کرد که امروزه به مانند قیچی، فضای حیاتی و نفوذ هژمونیک ایران را در مناطق شناخته شده تحت عنوان محور مقاومت، تحت فشار قرار داده است. این راهبرد را که میتوان راهبرد قیچی نامید به مانند قیچی دارای دو قسمت است و در بردارنده اجزایی است که هر یک از اجزای آن، نماینده یکی از کشورهایی است که در تقابل با ایران قرار دارد.
یک قسمت این قیچی که بر ناحیه شمالی محور مقاومت و بهویژه در حوزه قفقاز فشار وارد میآورد، متشکل از ترکیه و آذربایجان و نوعاً روسیه است. در این میان نقش دسته قیچی را روسیه، بدنه تیغه را ترکیه و لبه برنده تیغه بالایی راهبرد قیچی را آذربایجان ایفاء میکند. علت همراستاسازی روسیه با ترکیه علیرغم تقابل این دو کشور را باید در سکوت روسیه در تنشهای اخیر ایران با آذربایجان در قفقاز و تلاش برای کمرنگتر کردن نقش ایران در سوریه جستجو کرد. همه این موارد را میتوان ذیل سیاستهای انرژی روسیه طبقهبندی کرد که بالطبع توسط ایران میتواند مورد تهدید واقع شود، به ویژه اروپا که مقصد انرژی روسیه میباشد.
اما قسمت پایینی قیچی را کشورهای عربی تشکیل میدهند که عملاً در تقابل با ایران در لبنان، یمن و عراق فعال هستند. در این قسمت، نقش دسته قیچی را ایالات متحده، بدنه تیغه را عربستان و تیغه برنده پایینی قیچی را کشورهای کوچکتری نظیر امارات و بحرین ایفاء میکنند.در این میان بدون شک اسرائیل را میتوان پیچ متصل کننده دو قسمت قیچی فرض کرد که آن را به مانند قیچی برندهای تبدیل میکند که اهداف راهبرد قیچی را به نحو احسن تکمیل میکند. در واقع اسرائیل با گسترش روابط تجاری با ترکیه و آذربایجان و بهویژه با مسلح کردن آذربایجان به تسلیحات مدرن، جا پای محکمی را در این قسمت از راهبرد خود برداشته است. از سوی دیگر نیز اسرائیل با پیمان ابراهیم و برقراری روابط دیپلماتیک با بحرین و امارات و گسترش روزافزون این مناسبات به سایر شاخهها از جمله تجاری، اقتصادی و نظامی، قدمهای بزرگی را برای تقویت تیغه پایینی راهبرد قیچی برداشته است.
بنابراین به این تفاسیر به نظر میرسد هر دو طرف درگیر یعنی ایران و اسرائیل، با دو راهبرد متفاوت، اینک در مرحله جدیدی از تقابل قرار دارند. تقابلی که از لفاظیهای گذشته فاصله گرفته است و اینک هر دو در همسایگی هم به پایگاههای قابل اعتناء و اتکاء برای تقابلهای آینده دست پیدا کردهاند.ئدر این میان راهکار ایران چیست و چگونه باید دست بالا را داشته باشد؟!. به نظر میرسد ایران توان چانهزنی قدرتمند و یک گفتگوی متعادل و منصفانه را با دو قدرت جهانی یعنی روسیه و ایالات متحده به عنوان دو دسته راهبردِ قیچی نداشته باشد و قاعدتاً نیز پیچیدگی روابط این دو کشور با اسرائیل، شانس ایران را برای مهار این راهبرد اسرائیل در فرایند گفتگو با این دو کشور، بسیار کم میکند. از سوی دیگر نیز ورود ایران به چالش گفتگو با کشورهایی مانند بحرین، امارات متحده عربی و آذربایجان چندان مفید به فایده نیست چرا که این کشورها که به مانند تیغه برنده راهبرد قیچی هستند، توان و ظرفیت همکاری مستقل با ایران را ن که از این رهگذر، ایران بتواند به مهار راهبرد اسرائیل بپردازد.
اما منطقیترین راهکار برای مهار راهبرد قیچیِ اسرائیل، در گفتگوی مستقیم و منعطف ایران با کشورهای عربستان و ترکیه است که به بدنه تیغه قیچی تشبیه شدند. در واقع با دیپلماسی و همکاری متقابل ایران با این دو کشور است که ایران میتواند از تیغه برنده راهبرد قیچی رهایی پیدا کند و کشورهای مانند آذربایجان، امارات و بحرین را آرام سازد و از سوی دیگر نیز، روسیه و ایالات متحده را در پیگیری اتخاذ سیاستهای آشکار و پنهان فشار بر ایران، به سمت بازنگری سوق دهد. بنابراین کاهش سطح تنش و افزایش عقلانیت در مناسبات ایران با این دو کشور باید مبنای رفتار و عملکرد سیاست خارجی ایران قرار گیرد تا بتوان در معادلات جاری و آینده خاورمیانه، دست بالا را داشت.
جهت ارجاع علمی: حمیدرضا اکبرپور، « راهبرد قیچیِ اسرائیل در تقابل با راهبرد پیکانِ ایران»، تاریخ انتشار در سایت: 1400/8/10
نویسنده
حمید رضا اکبرپور
ژوهشگر مهمان در مرکز پژوهش های علمی و مطالعات استراتژیک خاورمیانه می باشد. نامبرده دانش آموخته مقطع دکتری رشته حقوق بینالملل از دانشگاه دانشگاه آزاد است. حوزه مطالعاتی وی شامل سازمانهای بینالمللی و حقوق بشر است این پژوهشگر عضو پیوسته گروه مسائل خلیج فارس و عضو وابسته گروه های ملاحظات استراتژیک آمریکا و کشمکش و همکاری در خاورمیانه می باشد.