ایران یا اسرائیل؟!
نویسنده: حمیدرضا اکبرپور، دکتری حقوق بین الملل عمومی و عضو گروه اقتصاد سیاسی تحریم
در حالی که خاورمیانه با خروج ایالات متحده از افغانستان، دچار خلاء ناشی از تضعیف تدریجی حضور آمریکا در این منطقه و گذار به نظم جدید است؛ موضوعی که بیش از پیش جلب توجه میکند، رقابت گسترده دو کشور ایران و اسرائیل در این منطقه است. رقابتی که علاوه بر تقابلهای ژئوپلیتیک، سعی در جلب حمایت کشورهای خاورمیانه دارد.
در این میان اسرائیل با موقعیتسنجی، از یک سو با استفاده از اختلاف ایران با کشورهای عربی و از سوی دیگر با جلب حمایتهای گسترده در دوران ترامپ، به سمت همگرایی کشورهای عربی با خود بوده است. توافق ابراهیم و عادیسازی روابط با امارات و بحرین، نتیجه این تحرکات اسرائیل است. اخیراً نیز برای اولین بار در تاریخ، یک هواپیمای اماراتی به طور رسمی از خاک عربستان به اسرائیل پرواز کرد که حرکتی نمادین و نشاندهنده گسترش ارتباطات اسرائیل با کشورهای عربی خاورمیانه است. علاوه بر کشورهای عربی، اسرائیل به تعمیق روابط با آذربایجان و کردستان عراق نیز پرداخته است. همچنین به نظر میرسد مناسبات سیاسی با ترکیه نیز علیرغم لفاظیهای اردوغان، از سر گرفته خواهد شد. هر چند هماکنون نیز روابط تجاری سطح بالایی بین دو کشور برقرار است.
ایران نیز علاوه بر کشورهای حوزه مقاومت، گامهایی را در جهت جلب حمایت سایر کشورهای خاورمیانه برداشته است. علیرغم درگیری لفظی ایران و آذربایجان، روابط این دو کمکم به سمت آرامش نسبی به پیش رفته است و ترکیه که حامی اول آذربایجان است نیز علیرغم اختلافاتی که با ایران دارد اما همواره محل اتکای ایران بوده است و گسترش روابط اقتصادی بین دو کشور، خود گویای سطح روابط ایران و ترکیه است. تمایل و ردوبدل تماسهایی میان ایران با اردن و مصر و نشستهای اخیر مابین ایران و عربستان نیز نشان از این دارد که ایران به سمت عادیسازی روابط با کشورهای عربی در منطقه گام برداشته است.
اما نکته حائز اهمیت در میان بحبوحه خبری رسانهها، که کشورهای منطقه را به دو دسته تقسیم کردهاند و با یک فیلتر سیاه و سفید، کشورها را در یکی از دو طرف ماجرای تقابل ایران و اسرائیل قرار میدهند؛ به نظر میرسد کشورهای منطقه راه سومی را در پیش گرفتهاند و به یک نوع تعادل در روابط با ایران و اسرائیل رسیدهاند. کشورهای منطقه بهویژه کشورهای عربی، این رویکرد را بهترین پاسخ برای تامین منافع ملیشان تشخیص دادهاند. به طور مثال ترکیه همزمان به گسترش مبادلات اقتصادی با ایران و اسرائیل پرداخته است. امارات از یک سو به شریک راهبردی ایران در حوزه تجاری تبدیل شده است و از سوی دیگر به ایفای نقش اول در پیمان ابراهیم میپردازد. در این میان عربستان نیز در همین مسیر گام برمیدارد و همزمان با مذاکرات با ایران، سیگنالهای مثبتی را به اسرائیل ارسال میکند.
بنابراین میتوان گفت کشورهای منطقه با اتخاذ رویکردی مشترک اما نه هماهنگ به سمتی حرکت میکنند که به نوعی در جهت خنثیسازی روند برتری مطلق یکی از دو کشوری بپردازند که عملاً هر کدام ابزاری بیمانند اما متفاوت دارند. ایرانی که عملاً به تشکیل چندین لشکر نظامی (اطلاق گروه، خالی از واقعیت است) کاملاً وابسته و متعهد پرداخته است و تا دریای مدیترانه نفوذ پیدا کرده است و از سوی دیگر، اسرائیلی که بالاترین حد تکنولوژیهای نظامی و امنیتی را در اختیار دارد که پابهپای کشورهای مترقی در صنعت نظامی به پیش رفته است و جزو ده کشور صادرکننده تسلیحات در جهان است.
جهت ارجاع علمی: حمیدرضا اکبرپور، « ایران یا اسرائیل؟!»، تاریخ انتشار در سایت: 1400/8/5
https://www.cmess.ir/Page/View/2021-10-27/4900
نویسنده
حمید رضا اکبرپور
ژوهشگر مهمان در مرکز پژوهش های علمی و مطالعات استراتژیک خاورمیانه می باشد. نامبرده دانش آموخته مقطع دکتری رشته حقوق بینالملل از دانشگاه دانشگاه آزاد است. حوزه مطالعاتی وی شامل سازمانهای بینالمللی و حقوق بشر است این پژوهشگر عضو پیوسته گروه مسائل خلیج فارس و عضو وابسته گروه های ملاحظات استراتژیک آمریکا و کشمکش و همکاری در خاورمیانه می باشد.