امکان تبدیل گذرگاه‌های راهبردی قفقاز جنوبی به عاملی برای صلح و منطقه‌گرایی

نوع مطلب: مقاله

 

 

نویسنده: حامد حکمت‌آرا، دانشجوی دکتری جغرافیای سیاسی دانشگاه تهران و عضو گروه جامعه و سیاست قفقاز جنوبی

 

از تاریخ ۲۷ سپتامبر تا ۹ نوامبر سال ۲۰۲۰، جنگی ۴۴ روزه موسوم به جنگ دوم قره‌باغ بین جمهوری آذربایجان و ارمنستان بر سر منطقه قره‌باغ کوهستانی (ناگورنو-قره‌باغ: شامل ۴ رایون یا شهرستان خان‌کندی، شوشا، خوجالی، خوجاوند) و ۷ رایون پیرامونی آن (آغ‌دام، فضولی، لاچین، کلبجر، زنگلان، جبرئیل، قبادلی) که در جریان جنگ اول قره‌باغ (۱۹۹۴-۱۹۸۸) توسط نیروهای ارمنی تصرف شده بودند، درگرفت. این جنگ با بازپس‌گیری مراکز رایون‌های جبرئیل در ۴ اکتبر، فضولی در ۱۷ اکتبر، زنگلان در ۲۰ اکتبر، قبادلی در ۲۵ اکتبر و نهایتاً شوشا (شوشی) در ۸ نوامبر ۲۰۲۰ توسط نیروهای جمهوری آذربایجان ادامه یافت. روز ۹ نوامبر در جمهوری آذربایجان به عنوان «روز پرچم ملی» شناخته می‌شود و تلاقی این روز با بازپس‌گیری شوشا، اجتماعات مردمی در این کشور را با شور بیشتری همراه کرد. الهام علی‌اف -رئیس‌جمهور جمهوری آذربایجان- نیز با لباس نظامی و با حالات احساسی در پارک مفاخر باکو حضور یافته و از آرامگاه پدرش حیدر علی‌اف بازدید کرد. او در سخنرانی تلویزیونی که برخلاف سخنرانی‌های پیشین جهت اعلام خبر بازپس‌گیری‌ها، این بار درباره شوشا، نه از دفتر کارش، بلکه به صورت مستقیم از محل پارک شهدای باکو پخش می‌شد، اعلام کرد که حالا با بازپس‌گیری شوشا، وظیفه‌ای که پدرش برعهده‌اش گذاشته بوده را به انجام رسانیده است.

 

در روز ۹ نوامبر ۲۰۲۰ همزمان با برگزاری مراسم پرچم ملی در جمهوری آذربایجان و بازپس‌گیری شهر شوشا که در این کشور با عنوان «پایتخت تمدن» خطاب می‌شود، بخش بزرگی از مناطق اطراف شوشا نیز به دست نیروهای جمهوری آذربایجان افتاد و این نیروها در حال ورود به خان‌کندی (استپاناکرت: مرکز قره‌باغ کوهستانی) بودند که در فاصله کمی از شوشا (مسافت زمینی: حدود ۸ کیلومتر) قرار دارد. علاوه بر این، شهر شوشا در ارتفاع بالایی قرار دارد و این ویژگی باعث شده که بر رایون‌های اطراف و از جمله خان‌کندی و تحرکات در آن اشراف داشته باشد. با توجه به اهمیت بالای خان‌کندی برای ارامنه و استقرار بیش از ۵۰ هزار نفر (یک سوم جمعیت قره‌باغ کوهستانی، پیش از وقوع جنگ دوم قره‌باغ) در این شهر، نخست‌وزیر ارمنستان -نیکول پاشینیان- که تا روز ۹ نوامبر از دست بالای ارامنه در جنگ بر سر شوشا خبر می‌داد، به یکباره و در ساعات پایانی روز، تصمیم سختی گرفت که در جمهوری آذربایجان از آن با عنوان «اقدام جهت تسلیم» یاد می‌کنند. پاشینیان توافقنامه سه‌جانبه آتش‌بس قره‌باغ کوهستانی را که علاوه بر خودش به عنوان نخست‌وزیر ارمنستان، الهام علی‌اف -رئیس‌جمهور جمهوری آذربایجان- و ولادیمیر پوتین -رئیس‌جمهور روسیه- نیز آن را امضا کردند، پذیرفت. براساس این توافقنامه از ساعت صفر بامداد به وقت مسکو (ساعت یک بامداد به وقت باکو و ایروان) روز ۱۰ نوامبر ۲۰۲۰، آتش‌بس کامل بین جمهوری آذربایجان و ارمنستان برقرار شد. همچنین رایون کلبجر تا ۱۵ نوامبر، رایون آغدام تا ۲۰ نوامبر و رایون لاچین نیز تا ۱ دسامبر به جمهوری آذربایجان برگشت داده می‌شدند.

 

هرچند در این توافقنامه، درباره بخش‌های غربی رایون‌های زنگلان و قبادلی (هم‌مرز با ارمنستان: همان بخش‌هایی که یک سال بعد با حضور نیروهای جمهوری آذربایجان در این مناطق، باعث ایجاد اختلال در روابط ترانزیتی ایران و ارمنستان شدند) و همچنین بخش‌هایی از قره‌باغ کوهستانی که نیروهای جمهوری آذربایجان وارد آن‌ها شده بودند، سخنی به میان نیامد؛ اما می‌توان دریافت که فرض توافق کنندگان بر نقشه‌ها و واحدهای تقسیمات کشوری دوره شوروی بوده، و اینکه صرفاً بخش‌هایی از قره‌باغ کوهستانی که همچنان در اختیار نیروهای جمهوری آذربایجان قرار نگرفته‌اند، تحت کنترل صلح‌بانان روس خواهند بود؛ چراکه در دوره شوروی، بخش غربی رایون فعلی ترتر و بخش شرقی رایون فعلی کلبجر را رایون عمدتاٌ ارمنی‌نشین آغ‌دره (مارتاکرت) تشکیل می‌داد و این منطقه، بخش شمالی ولایت خودمختار قره‌باغ کوهستانی بود؛ اما پس از پایان جنگ اول قره‌باغ، دولت جمهوری آذربایجان احتمالاً با هدف کاهش تعداد مراکز رایون‌های ارمنی، این منطقه را بین رایون‌های ترتر و کلبجر تقسیم نمود. در اجرای توافقنامه آتش‌بس ۲۰۲۰ هم این منطقه (رایون سابق آغ‌دره) در اختیار نیروهای جمهوری آذربایجان قرار نگرفت؛ در حالی که اگر فرض بر تقسیمات کشوری حال حاضر می‌بود، بایستی کل رایون فعلی کلبجر شامل بخش غربی آغ‌دره به جمهوری آذربایجان برمی‌گشت. در نتیجه، فرض توافقنامه آتش‌بس بر این بوده است که مناطق پیرامونی قره‌باغ کوهستانی -براساس نقشه‌های دوره شوروی- به علاوه بخش‌هایی از این منطقه که در طول جنگ به تسلط نیروهای جمهوری آذربایجان درآمده‌اند -از جمله شوشا و هادروت (این قصبه عمدتاً ارمنی‌نشین هم قبلاً مرکز رایون بود و بعد از جنگ اول قره‌باغ به رایون خوجاوند ملحق شد)- در اختیار نیروهای دولت باکو قرار بگیرند.

 

اما یکی از موارد اختلافی مهم، موضوع گذرگاه ادعایی سیونیک (زنگه‌زور) است. در حالی که طبق بند ۳ توافقنامه آتش‌بس: «در امتداد خط مقدم در قره‌باغ و در امتداد گذرگاه لاچین، صلح‌بانان فدراسیون روسیه، مشخصاً با ۱۹۶۰ پرسنل نظامی با اسلحه گرم، ۹۰ خودرو زرهی و ۳۸۰ خودرو موتوری و واحدهای تجهیزات ویژه باید مستقر شوند»؛ و طبق بند ۶ آن: «گذرگاه لاچین (به طول ۵ کیلومتر) که دسترسی از قره‌باغ کوهستانی به ارمنستان را فراهم می‌کند و از قلمرو شوشا نمی‌گذرد، همچنان تحت کنترل نیروهای صلح‌بان فدراسیون روسیه باقی خواهد ماند... جمهوری آذربایجان امنیت تردد افراد، وسایل نقلیه و محموله را در طول گذرگاه لاچین در هردو جهت تضمین می‌کند»؛ به موضوع گذرگاه لاچین، کنترل صلح‌بانان روس بر آن و طول ۵ کیلومتری این گذرگاه اشاره شده است. طبق این بندها، اولاً صرفاً به مستثنی شدن شوشا از مسیر گذرگاه اشاره شده است؛ درواقع باید راهی جدید در مسیر گذرگاه لاچین ایجاد شود که شوشا را دور بزند و بدین ترتیب، این شهر تحت حاکمیت جمهوری آذربایجان باقی بماند و صلح‌بانان روس در آن دخالتی نداشته باشند. ثانیاً برخلاف شهر شوشا، درباره دور زدن شهر لاچین صحبتی به میان نیامده است؛ این در حالی است که علی‌اف مدعی شده، راهی جایگزین برای دور زدن لاچین هم ایجاد خواهد شد تا این شهر هم به زودی تحت حاکمیت جمهوری آذربایجان درآید (هرچند رایون لاچین طبق توافقنامه آتش‌بس به حاکمیت جمهوری آذربایجان برگشته است؛ اما هنوز شهر لاچین در مرکز رایون، به دلیل اینکه در گذرگاه لاچین قرار گرفته، تحت کنترل صلح‌بانان روس است).

 

الهام علی‌اف در روز ۱۰ نوامبر ۲۰۲۰، با اقتدار درباره توافقنامه‌ای سخن گفت که طبق آن، بخش‌های بازپس گرفته نشده قره‌باغ هم بدون دادن شهید و زخمی آزاد شدند و امضایی جهت تسلیم از سوی پاشینیان بوده است. او از آزادی تمام بخش‌های قره‌باغ و حل شدن کامل این موضوع برای همیشه حرف زد؛ البته گفت که هموطنان در خان‌کندی و قره‌باغ مرکزی هم با دیدن پیشرفت مناطق همجوار (احتمالاً یعنی شوشا) خودشان در آینده خواستار حاکمیت جمهوری آذربایجان بر این مناطق هم خواهند شد؛ یا اینکه طبق گفته او، جاده فضولی-شوشا موقتی خواهد بود، تا زمانی که جاده قدیمی آغدام-خان‌کندی-شوشا به طور کلی باز شود (امیدواری او جهت بازگشت خان‌کندی تحت حاکمیت جمهوری آذربایجان در آینده‌ای نزدیک). اما علی‌اف در این سخنرانی، همچنین از بند ۹ توافقنامه آتش‌بس هم صحبت کرد. او گفت این بند با نظر و اصرار او به توافقنامه اضافه شده و شرایط ایجاد گذرگاهی همچون گذرگاه لاچین، جهت ارتباطات زمینی، ریلی و انرژی را بین بخش اصلی جمهوری آذربایجان و جمهوری خودمختار نخجوان فراهم خواهد کرد.

اما اصل بند ۹ توافقنامه آتش‌بس قره‌باغ کوهستانی بدین شرح است: «کلیه ارتباطات اقتصادی و ترابری در منطقه باید رفع انسداد گردند. جمهوری ارمنستان امنیت ارتباطات ترابری بین مناطق غربی جمهوری آذربایجان و جمهوری خودمختار نخجوان را به منظور سازماندهی حرکت بلامانع افراد، وسایل نقلیه و محموله در هردو را جهت تضمین می‌کند. سرویس مرزی سرویس امنیت فدرال روسیه، مسئول نظارت بر ارتباطات ترابری خواهد بود». این بند برخلاف بندهای مربوط به گذرگاه لاچین، نه از لفظ «گذرگاه» استفاده کرده، نه طولی برای آن مشخص کرده و اینکه سرویس مرزی سرویس امنیت فدرال روسیه را صرفاً مسئول «نظارت» بر ارتباطات در آن دانسته است؛ یعنی، برخلاف مورد گذرگاه لاچین که تحت «کنترل» صلح‌بانان روس خواهد بود و عِدّه و عُدّه آن‌ها نیز در توافقنامه به صراحت ذکر شده است.

 

بند ۹ توافقنامه آتش‌بس قره‌باغ کوهستانی -برخلاف شرایط فعلی که به مناقشه بین کشورهای منطقه منجر شده و برخی طرف‌ها از گذرگاه یا حتی باریکه بودن آن و لغو حاکمیت ارمنستان بر آن حمایت می‌کنند و برخی طرف‌های دیگر از تداوم انسداد راه‌ها بین جمهوری آذربایجان و ارمنستان در این منطقه صحبت می‌نمایند- می‌تواند باعث گسترش همکاری‌های منطقه‌ای -از جمله در چهارچوب بستر ۳+۳ که پیش‌تر مطرح شده- گردد؛ یعنی روابط ۳ کشور جمهوری آذربایجان، ارمنستان و گرجستان در قفقاز با ۳ کشور ایران، روسیه و ترکیه که همسایه قفقاز هستند، براساس همین بند مورد مناقشه توافقنامه آتش‌بس، می‌تواند گسترش زیادی یابد: بدین صورت که جمهوری آذربایجان براساس بند ۹ توافقنامه آتش‌بس بتواند از طریق استان سیونیک ارمنستان به جمهوری خودمختار نخجوان دسترسی داشته باشد؛ اما این دسترسی طبق توافقنامه، تحت حاکمیت ارمنستان و صرفاٌ با نظارت سرویس مرزی روسیه صورت گیرد؛ ثانیاً ارمنستان بتواند از طریق جمهوری خودمختار نخجوان به ایران وصل شود؛ در اینجا هم حاکمیت جمهوری آذربایجان حفظ شود و با توافق طرف‌ها، نظارت یک عضو دیگر از چهارچوب ۳+۳ در این مسیر برقرار گردد.

 

بدین ترتیب، ارتباطات بین کشورهای منطقه شاهد توسعه مطلوبی خواهد بود. ایران و ارمنستان به صورت متقابل می‌توانند بدون عبور از جاده‌های پرپیچ‌وخم، بعضاً کوهستانی و طولانی حاشیه ارس، سیونیک و وایوتس‌جور جهت دور زدن نخجوان، از طریق همین جمهوری خودمختار ارتباط داشته باشند؛ بدین ترتیب، طول مسیر جلفا تا ایروان از بیش از ۴۰۰ کیلومتر مسیر بعضاً صعب‌العبور کنونی به حدود ۲۰۰ کیلومتر (نصف) کاهش خواهد یافت و شاهد مسیری هموارتر خواهیم بود؛ همچنین راه‌آهن ایران برای اولین بار پس از فروپاشی شوروی از طریق نخجوان به ارمنستان، گرجستان و دریای سیاه وصل می‌شود و به همین شکل، فاصله خلیج فارس و سواحل جنوبی ایران تا دریای سیاه کاهش محسوسی خواهد داشت؛ این امر علاوه بر ایران، به نفع ارمنستان و گرجستان هم خواهد بود. این اتصالات همچنین باعث فعال شدن مسیر ریلی راکد تبریز-مرند-جلفا شده و این مسیر به رونق گذشته خود در دوره شوروی بازخواهد گشت و از امکانات آن استفاده خواهد شد. ایران و روسیه هم می‌توانند از طریق نخجوان-سیونیک-جمهوری آذربایجان و از طریق خط ریلی موجود به خاک یکدیگر متصل گردند (به عنوان مسیر دوم، در کنار راه‌آهن در حال احداث رشت-آستارا-آستارا).

 

با باز شدن مرزهای جمهوری آذربایجان و ارمنستان، امکان دسترسی روسیه و ارمنستان به یکدیگر از طریق زمینی، ریلی و هوایی بسیار تسهیل خواهد شد (برخلاف مسیر صعب‌العبور فعلی با گذر از کوه‌های قفقاز در شمال گرجستان). ترکیه و جمهوری آذربایجان نیز خواهند توانست از طریق استان سیونیک و با حفظ حاکمیت ارمنستان به یکدیگر دسترسی داشته باشند و نیازی به دور زدن این کشور نباشد. ارمنستان هم خواهد توانست از طریق مسیرهای هوایی، ریلی و زمینی همسایگان شرقی و غربی خود استفاده نماید. روسیه و ترکیه نیز می‌توانند بدون عبور از مناطق صعب‌العبور گرجستان، از طریق استان سیونیک و با احیای مسیرهای زمینی و ریلی دوره شوروی به جمهوری آذربایجان و نخجوان و همچنین سرزمین یکدیگر وصل شوند؛ این‌ها همه منجر به تحقق بخش اول بند ۹ توافقنامه آتش‌بس مبنی بر «کلیه ارتباطات اقتصادی و ترابری در منطقه باید رفع انسداد گردند.» خواهند شد؛ اما باتوجه به اینکه در بخش بعدی بند ۹، به حرکت «بلامانع» افراد، وسایل نقلیه و محموله بین بخش اصلی جمهوری آذربایجان و جمهوری خودمختار نخجوان اشاره شده، درباره این کلمه تفاسیر مختلفی ممکن است؛ مثلاً عبور از این مسیر می‌تواند -در عین حفظ حاکمیت ملی ارمنستان- بدون پرداخت عوارض گمرکی یا با تمهیدات دیگری که طرف‌ها توافق می‌کنند، صورت پذیرد؛ این امر می‌تواند شامل حال همه کشورهای بستر ۳+۳ گردد و اینکه در صورت توافق، درباره گذرگاه نخجوان هم می‌تواند اعمال گردد. به هرحال، امکان تبدیل مناقشه بر سر گذرگاه‌های قفقاز به منشأ صلح و تحکیم همکاری منطقه‌ای و منطقه‌گرایی وجود دارد؛ به شرطی که گذرگاه‌های سیونیک و نخجوان در کنار هم دیده شوند و همچنین حاکمیت ملی کشورهای منطقه حفظ گردیده و به مرزهای بین‌المللی احترام گذاشته شود.

 

جهت ارجاع علمی: حامد حکمت آرا، « امکان تبدیل گذرگاه‌های راهبردی قفقاز جنوبی به عاملی برای صلح و منطقه‌گرایی»، تاریخ انتشار در سایت مرکز: 1400/7/17

https://www.cmess.ir/Page/View/2021-10-09/4880


نویسنده

حامد حکمت آرا

حامد حکمت‌ آرا، پژوهشگر مهمان مرکز پژوهش های علمی و مطالعات استراتژیک خاورمیانه در گروهمطالعات هیدروپلیتیک و تغییرات اقلیمی خاورمیانه می باشد. وی دانشجوی مقطع دکتری در رشته جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک دانشگاه تهران و دانش‌آموخته دانشکده روابط بین‌الملل وزارت امور خارجه است. حوزه مطالعاتی نامبرده هیدروپلیتیک و مسائل اوراسیا است.


1.دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد
2.پیام هایی که حاوی تهمت یا بی احترامی به اشخاص باشد منتشر نخواهد شد
3.پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با مطلب باشد منتشر نخواهد شد