در نشست «چشم انداز مذاکرات ایران و عربستان» تبیین شد:
مولفه های نوپدید در رویارویی - همسویی تهران و ریاض
نشست علمی «چشم انداز مذاکرات ایران و عربستان سعودی»، عصر یکشنبه 21 شهریورماه در گروه مطالعات جامعه و سیاست خارجی عربستان سعودی پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه برگزار شد. کامران کرمی مدیر گروه جامعه و سیاست خارجی عربستان سعودی در این نشست با توضیحی پیرامون اهمیت ارائه تحلیل مناسب در حوزه آینده روابط و بیم و امیدها در رقابت های منطقه ای تهران و ریاض، سخن خود را آغاز کرد.
کرمی در این باره و در ابتدای نشست ضمن طبقه بندی منازعه ایران و عربستان در سه دسته کلی، اشاره کرد: « خصومت این دو کشور، عمدتا یا در قالب تنش های هویتی مورد تحلیل قرار گرفته و یا متأثر از ریشه های ژئوپلیتیک مربوط به موازنه قوای منطقه ای بوده است. در این میان دسته سوم تحلیل ها، این منازعه را در چارچوب های تئوریک تلفیقی مورد تبیین قرار داده اند. با این وجود باید به نقش مولفه های نوپدید همسویی و رویارویی در روند مذاکرات و چشم انداز روابط، توجه و دقت نظر داشت.
مذاکرات محتمل؛ دستاورد نامحتمل
با این مقدمه، دکتر قدرت احمدیان، دانشیار گروه علوم سیاسی دانشگاه رازی کرمانشاه، به عنوان اولین سخنران مدعو نشست، تنش میان ایران و عربستان را در بستری تئوریک مورد بررسی قرار داد. وی با استفاده از مفهوم «عود شوندگی» برای شرح نوع منازعه دو کشور، تأکید کرد: « در شرایط ابتلا به سرطان، پزشکان از اصطلاح عود شوندگی استفاده می کنند؛ به این معنی که ممکن است روند گسترش سرطان، هر لحظه در فراز و فرود قرار بگیرد اما متوقف نمی شود. منازعه بین ایران و عربستان هم چنین حالتی دارد؛ همواره در طول تاریخ، گاهی در اوج دشمنی بوده ایم و گاهی از شدت این نبرد کاسته شده اما هرگز این بیماری درمان قطعی نداشته است.»
دکتر قدرت احمدیان در ادامه، ساختار پژوهشی خود را به سه رویکرد نظری رئالیستی، سازه انگارانه و نیز کارکردگرایانه تقسیم کرد. وی در بخش رئالیستی، معضل امنیتی را منطق اصلی رقابت دانست و در تئوری سازه انگارانه نیز، برساخت های هویتی هر یک از دولت ها را عامل اصلی دشمنی برشمرد و افزود: « در چارچوب نظریه کارکردگرایی نیز ما سه علت اصلی برای تحلیل منازعه داریم؛ رقابت بر سر کسب جایگاه مرکزیت در جهان اسلام، وجود فشارهای خارجی برای تشدید منازعات و همچنین عدم ساختار اقتصادی مکمل. چون هر دو طرف، اقتصاد متصل به نفت دارند، طبیعتا نمی توانند برای یکدیگر نقش مکمل را بازی کنند و این عدم وابستگی، احتمال کاهش تنش را کمتر می کند.»
عضو هیئت علمی دانشگاه رازی کرمانشاه در پایان و در پاسخ به این سوال که مذاکره بین ایران و عربستان را تا چه حد ممکن می داند گفت:« باید نگاه معقول و منطقی داشته باشیم؛ طرفین درگیر هر دو در یک بن بست آزاردهنده گرفتار شده اند. هزینه های این دشمنی رو به افزایش است؛ بدین ترتیب ایران و عربستان به جبر شرایط نامطلوبی که دارند پای مذاکره خواهند نشست اما آیا این مذاکرات می تواند به درگیری پایان بدهد؟ می توان گفت تقریبا خیر، من مذاکرات پیش رو را محتمل اما بدون دستاورد نتیجه بخش و اثرگذار می دانم.»
پیشران های کاهش تنش
کامران کرمی مدیر نشست سپس ضمن طرح پرسشی درباره نقش رژیم صهیونیستی در روابط آتی دو کشور، به استقبال دومین سخنران نشست رفت. دکتر حسین آجرلو، کارشناس ارشد مسائل خاورمیانه و مدیرگروه غرب آسیا در موسسه ابرار معاصر تهران با فراتر رفتن از خوانش تاریخی در ریشه یابی منازعات ایران و عربستان، عوامل نوپدید موثر در همگرایی و واگرایی میان دو کشور را برشمرد. وی در قسمت عوامل نوپدید واگرا، خروج آمریکا از منطقه را محور اصلی دانست و تأکید کرد: «وقتی کشوری متحدش را در منطقه از دست می دهد، برای برقراری مجدد موازنه، تلاش خواهد کرد. عربستان در شرایطی که آمریکا را در مقام حامی ندارد، ترکیه و اسرائیل را به عنوان گزینه های جایگزین پیش روی خود می بیند. رژیم صهیونیستی به علت اشتراک منافع بیشتر و تعارض هویتی کمتر با سعودی ها، شانس بیشتری برای جانشینی آمریکا دارد.»
دکتر آجرلو در ادامه، دولت های جدید روی کار آمده را علت دیگری برای استمرار منازعه هر دو کشور دانست و رویکرد گفتمانی رهبران جدید را از عوامل حیاتی در افزایش تنش عنوان کرد. وی هم چنین گردش فکری ریاض به سمت اسلام میانه رو را عاملی برشمرد که دولت عربستان، بیش از پیش توسط رهبران ایران به سکولاریسم و دوری از اسلام سیاسی متهم شود.
این پژوهشگر و کارشناس ارشد مسائل خاورمیانه، در بخش دوم سخنان خود، عوامل نوپدید همگرا را نیز برشمرد که عبارتند از: تمایل طرفین به کاهش هزینه های ناشی از رقابت، تمایل قدرت های جدید حاضر در منطقه به برقراری صلح و نهایتا فشار افکار عمومی و تبلیغاتی برای ترک مخاصمه. وی در توضیح این عوامل اشاره کرد: «چین و روسیه که در شرایط خروج آمریکا از منطقه، نقش های موثرتری به عهده دارند، تمایل بیشتری به حل و فصل پرونده تهران و ریاض نشان داده اند و ضمنا افکار عمومی و تحسین حرکت های مصلحانه در سطح جهانی، هر دو دولت را ناگزیر می کند که دست کم ژست های صلح طلبانه داشته باشند و همین امر در کاهش تنش موثر است.»
او در جمع بندی نظراتش تأکید کرد:« اگه چه به سمت مذاکرات خواهیم رفت اما اگر تنش میان ما افزایش نیابد، دست کم کاهش چندانی هم پیدا نخواهد کرد. اما به عقیده من در منطقه ما رهبران، همیشه تصمیم گیران نهایی هستند پس نباید هیچ احتمالی را محال دانست.»
عدم تقارن راهبردی
کامران کرمی مدیر نشست، با طرح این پرسش که نقش متغیر سطح نظام بین الملل بخصوص متغیر دولت بایدن و مسئله بازبینی در روابط با عربستان سعودی تا چه میزان بر روند مذاکرات میان تهران و ریاض موثر است، به استقبال سومین سخنران رفت. در این ارتباط، دکتر حسن احمدیان استادیار مطالعات منطقه ای دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران، بعنوان سومین سخنران نشست به تحلیل آینده روابط ایران و عربستان و نیز موانع پیش روی دو دولت پرداخت.
استاد دانشگاه تهران در ابتدای بحث، «عدم توازن» را به عنوان محوری ترین مفهوم رابطه ایران و عربستان تاکنون ذکر کرد و گفت: «عدم توازن، یک خروجی مهم دارد و آن عدم تقارن راهبردی است؛ به این معنا که راهبردها در روابط دو کشور، هرگز در یک سطح نبوده است. جمهوری اسلامی ایران در دوران پس از جنگ تحمیلی، سه دوره افزایش تنش، تنش زدایی و نهایتا مهار را به ترتیب در دستور کار داشته در حالیکه رهبران عربستان، همواره راهبرد مهار را در مقابل ما اتخاذ کرده اند. همین راهبرد مهار هم البته گاهی به شکل مستقیم و گاهی به شکل ضربه زدن به متحدان ایران در منطقه دنبال شده و روش ها متفاوت بوده است اما به هر حال آنچه که قطعی است، یکسان نبودن راهبردهای دو دولت در مقابل یکدیگر است.»
دکتر احمدیان با تعیین کننده خواندن بازیگران منطقه ای در دنیای امروز، گفتگوهای بغداد را نمونه ای از همین تاثیرات برشمرد. وی انگیزه نشست بغداد را متأثر از سه واقعیت دانست که عبارتند از: حذف حمایت آمریکا از ریاض، کاهش تنش میان ایران و عربستان در سایه عقلانیت بیشتر و نهایتا خستگی ناشی از جدال طولانی مدت.
احمدیان نقش آفرینی عراق را برای برقراری مذاکرات صلح قابل توجه دانست و افزود:«این مذاکرات، عراق را بازیگری مستقل در منطقه نشان می دهد؛ باید منتظر ماند و دید که اراده منطقه ای تا چه اندازه عراق را در این نقش می پذیرد. در عین حال، الکاظمی نخست وزیر عراق، در آستانه انتخابات این کشور، مصرانه به دنبال به ثمر رسیدن مذاکرات صلح برای اهداف شخصی و داخلی است. »
استادیار مطالعات منطقه ای دانشگاه تهران در پایان و در جمع بندی سخنانش اشاره کرد: « دو پرونده مهم پیش روی ما خواهد بود که همه چیز به سرنوشت آنها بستگی دارد؛ گفتگوهای هسته ای ایران و همچنین رویکرد بایدن به عربستان. ریاض گزینه های راهبردی خودش را از قبل پیش بینی کرده که شامل تن دادن به گفتگو با ایران و یا از طرف مقابل، عادی سازی روابط با اسرائیل می شود اما در حال حاضر سعودی ها منتظر سرنوشت همان دو پرونده هستند.»
با پایان بخش ارائه مهمانان نشست، مدیر گروه عربستان شناسی با طرح سوالات اعضای حاضر در جلسه بخش دوم را به نظرات سه مهمان در خصوص ابعاد و جزئیات این پرسش ها اختصاص داد. سوالاتی که معطوف به متغیرهایی چون مذاکرات برجام، ائتلاف سازی های عربستان با مصر و ترکیه، تحولات افغانستان، متغیر چین و روسیه، انرژی، حج، امنیت دریایی و... بود که در روند مذاکرات ایران و عربستان و چشم انداز روابط دو کشور در سطح منطقه بعنوان متغیرهای مزاحم و تکمیلی ایفای نقش می کنند.
در خاتمه این نشست مدیر گروه عربستان شناسی با تشکر از حضور اساتید و اعضای گروه و دیگر علاقه مندان حاضر در جلسه و قدردانی از مشارکت آنها در این گفت وگو از دکتر قدیر نصری ریاست محترم پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه بخاطر زحمات، هماهنگی ها، حضور و همراهی ایشان برای برگزاری این نشست تشکر کرد.
گزارش: محمد علی عبدو، دبیر اجرایی گروه مطالعات جامعه و سیاست خارجی عربستان سعودی