عربستان و صنعت بازیهای رایانهای
نویسنده: حمیدرضا اکبرپور، دکتری حقوق بین الملل عمومی و پژوهشگر مهمان پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه
طی سالهای اخیر و به ویژه بعد از افزایش قیمت نفت و درآمد سرشارتر از نفت، دولتهای عربی به سمت سرمایهگذاریهای کلان در حوزههای مختلف در مغرب زمین حرکت کردند. در زمینه فرهنگی نیز شاهد سرمایهگذاریهای عظیمی از سوی این کشورها بودهایم که به طور اخص در حوزه ورزش، سینما و بازیهای رایانهای نمود داشته است. در زمینه ورزشی با ورود سرمایههای اعراب، باشگاههای مطرح اروپایی به تملک شیوخ حاشیه خلیج فارس در آمدند. هم اکنون بیش از ۱۲ تیم در چهار لیگ اروپایی تحت مالکیت اعراب حوزه خلیج فارس قرار دارد. در حوزه سینمایی، اعراب و به ویژه عربستان، سرمایهگذاریهای کلانی را در هالیوود انجام دادند. خرید سهام شرکتهای "Live Nation Entertainment"، "Carnival Cruises" و "Disney" از مهمترین سرمایهگذاریهایِ هالیوودیِ عربستان است.
اما عربستان، اکنون قدمهای بلندتری را در عرصه بازیهای رایانهای برداشته است تا پروژه فرهنگی خود را گام به گام به مسیر جدیدی رهمنون سازد. عربستان سعودی از طریق "صندوق سرمایهگذاری عمومی"، حدود ۳٫۳ میلیارد دلار از سهام شرکتهای معروف بازیهای ویدیویی از جمله شرکتهای "Electronic Arts"، Take-Two Interactive"" و "Activision Blizzard" سرمایهگذاری کرده است. این خرید در راستای خرید قبلی "موسسه خیریه جوانان بن سلمان" بود که ۳۳.۳ درصد از سهام شرکت SNK"" را تحت مالکیت خود گرفت. این شرکت ژاپنی، توسعهدهنده برخی از معروفترین بازیهای رایانهای است. البته ذکر این نکته ضروری است که این خریدهای عربستان با واکنشهای بسیاری روبرو شده است و فعالان صنعت بازیسازی و مصرفکنندگان از این سرمایهگذاریها در شرکتهای معروف حمایت نکردند و نارضایتی خود را اعلام کردند. این عدم رضایت تا جایی پیش رفته است که قرارداد شرکت "Riot Games" با عربستان سعودی را ملغی کرد. طبق این قرارداد، قرار بود در بازی"League of Legends"، پروژهی شهر نئوم عربستان تبلیغ شود.
اما با همه انتقاداتی که متوجه عربستان و شخص بن سلمان شده است، این دولت و شخص بن سلمان نه تنها از این نوع سرمایهگذاریها صرفنظر نکردهاند بلکه گامهای بلندتر ومحکمتری را برداشتهاند. در مجموع با توجه به خیز بلند عربستان در این زمینه، اشاره به اهداف بلند مدت عربستان میتواند به درک بهتری از این استراتژی بن سلمان منجر شود.
نخستین هدف عمده میتواند در سود حاصل از این نوع سرمایهگذاری باشد. بازیهای رایانهای از حوزههای نوین سرمایهگذاری در جهان است که سال به سال بر چرخه مالی آن افزوده میشود. ارزش این صنعت هم اکنون به ۱۶۴ میلیارد دلار رسیده است که پیشبینی میشود تا سال ۲۰۲۲ میلادی این رقم به قریب ۲۰۰ میلیارد دلار برسد. قطعاً این حجم عظیم مالی و آینده بسیار روشن آن، ترغیب کننده هر سرمایهگذاری است.
دومین هدف عمده در ابزار تبلیغاتی است که این بازیها در اختیار سازندگان و اسپانسرها قرار میدهد. بدون شک عربستان سعودی به طور عام در جهت ترویج چهره جدیدی که بن سلمان مدعی آن است و به طور خاص در جهت خنثیسازی انتقادات فراوان پس از قتل خاشقچی، به دنبال بهبود و بازسازی وجهه بینالمللی است و چه بهتر از این صنعت که قدرت تبلیغاتی گسترده و مخاطبان بیشماری را دارد.
هدف سوم نیز به اهمیت دیپلماسی عمومی در سازکار سیاست خارجی عربستان برمیگردد. امری که کمتر مسبوق به سابقه است اما بن سلمان میداند گریزی از آن نیست. در نتیجه به صنعتی نوپا و قدرتمند با مخاطبان بیشمار روی آورده است که میتواند نقش غیرقابل انکاری در جهت پیشبرد این نوع دیپلماسی ایفا کند. بدین منظور کافی است به میزان نفوذ محصولات سرگرمی شرکتهایی که عربستان در آن سرمایهگذاری کرده است نگاهی بیندازیم تا گستردگی تاثیرگذاری و حجم توزیع آنان را به خوبی درک کنیم. عناوینی مانند "Call of Duty"، "World of Warcraft"، Grand Theft Auto""، "Red Dead" و "FIFA" که از معروفترین محصولات شرکتهای سهگانهای است که عربستان در آن سرمایهگذاری کرده است، دارای آنچنان اقبالی از سوی جامعه سرگرمی هستند که علاوه بر انتشار پیدرپی و سریالی هر یک از این عناوین یاد شده، به خوبی و با سود فراوان، هزینههای سنگین انجام گرفته را به شرکت مادر برمیگرداند که این امر ناشی از سطح نفوذ و گسترگی مخاطبان این عناوین در گستره جغرافیایی پنج قاره است.
جهت ارجاع علمی:
حمیدرضا اکبرپور، «عربستان و بازی های رایانه ای»، انتشار در سایت: 1400/2/1
نویسنده
حمید رضا اکبرپور
ژوهشگر مهمان در مرکز پژوهش های علمی و مطالعات استراتژیک خاورمیانه می باشد. نامبرده دانش آموخته مقطع دکتری رشته حقوق بینالملل از دانشگاه دانشگاه آزاد است. حوزه مطالعاتی وی شامل سازمانهای بینالمللی و حقوق بشر است این پژوهشگر عضو پیوسته گروه مسائل خلیج فارس و عضو وابسته گروه های ملاحظات استراتژیک آمریکا و کشمکش و همکاری در خاورمیانه می باشد.