دولت موقت الکاظمی: روابط عراق و عربستان- تقویت ناسیونالیسم عربی؛ علل و پیامدها
نویسنده: سمیرا ازکات پژوهشگر مهمان و عضو گروه جامعه و سیاست عراق پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه
مقدمه:
تظاهرات اکتبر 2019 ، که شدیدترین اعتراضات از سال 2003 بود، صحنه سیاسی عراق را به کلی تغییر داد، معترضان خواستار استعفای دولت، تغییرقانون انتخاباتی (که به احزاب کوچکتر فرصت پیروزی در انتخابات را بدهد)، انتخابات زودهنگام (انتخابات 2018 را به دلیل مشارکت حداقلی فاقد مشروعیت می دانستند) و ... بودند با تشدید تظاهرات عادل عبدالمهدی نخست وزیر عراق، مجبور به استعفا شد، تظاهر کنندگان احزاب سنتی و محافظه کار را که از سال 2005 صحنه سیاسی عراق را در اختیار داشتند، مسبب اصلی مشکلات خود می دانستند. جهت گیری کلی تظاهرات اکتبر نزدیک به جریانات سکولار و ملی گرا بود، در نتیجه فرصت به وجود آمده انتخاب نخست وزیر موقت به نفع جریان های ملی گرا و سکولار تمام شد و سرانجام در9 آوریل 2020، پس از آنکه توفیق علاوی و عدنان الزرفی نتوانستند حمایت و پشتیبانی ایران و آمریکا را به طور همزمان به دست آوردند، مصطفی الکاظمی، نخست وزیر عراق شد.
کاظمی که برخاسته از تظاهرات اکتبر 2019 بود و از حمایت آمریکا، کشورهای عربی ،گروههای ملی گرا، سکولار و جریان های لائیک و کردها برخوردار است، در تلاش است تا رویکرد جدیدی مطابق با خواسته های تظاهرکنندگان در عرصه سیاست داخلی و خارجی ارائه دهد. دولت موقت عراق از زمان روی کار آمدن کاظمی، سیاست جدیدی را اتخاذ کرده است که می توان آن را در راستای تقویت"ناسیونالیسم عربی"، تضعیف نفوذ ایران و بازگشت به محیط عربی تفسیر کرد.
سیاست داخلی و خارجی نخست وزیر موقت
از زمان روی کار آمدن مصطفی الکاظمی شاهد برگی تازه از سیاست خارجی عراق بعد از سال 2003 هستیم و فصل جدیدی از روابط عراق با کشورهای ایران، عربستان و سایر کشورهای عربی شروع شد. نخست وزیر موقت از همان اوایل، برخلاف سنت پیشینیان خود عربستان را به عنوان اولین مقصد خارجی خود انتخاب کرد (هر چند سفر او به دلیل بیماری ملک سلمان به تعویق افتاد) که نشان از عمق توجه او به هویت عربی و ارجحیت تعامل با عربستان نسبت به ایران بود. الکاظمی در مقاله ای در روزنامه ال مانیتور آمریکایی روابط عراق و عربستان کلید اصلی مشکلات و وظیفه استراتژیك برای دو كشور می داند[i]، تلاش کرده است سیاست داخلی وخارجی خود را در جهت منافع کشورهای عربی وکاهش نفوذ ایران و تضعیف جریان ها و شبه نظامیان همسو با ایران تنظیم کند.
در عرصه سیاست داخلی، دولت موقت با اینکه یکی از اولویت های مهم خود را را مبارزه با فساد، مقابله با قدرت شبه نظامیان و کنترل سلاح جناح های غیر دولتی و ادغام آنها در تشکیلات امنیتی عراق قرار داده است ولی اقدامات وی فقط در مقابله با نفوذ گروه های مسلح شیعه همسو با ایران بوده است و هیچ اقدام خاصی در مقابله با سایر شبه نظامیان از جمله پیشمرگه های کرد که تحت سلطه احزاب بانفوذ کردستان عراق هستند و سایر گروههای مسلح قبیله ای انجام نداده است که ابهام در نیت او درباره نحوه ی برخورد با شبه نظامیان را ایجاد می کند. الکاظمی با اقداماتی مانند: حمله به مقر کتائب حزب الله یکی از جناح های نزدیک به ایران و دستگیری شماری از آنان توسط نیروهای ضد تروریسم، تغییر برخی از مسئولان امنیتی همسو با ایران و جایگزین کردن آنها با چهره های سکولار و ملی گرا و محاصره برخی از منابع مالی آنها با قرار دادن نیروهای امنیتی و سرویس ضد تروریسم در مرزهای سوریه و ایران به منظور کنترل و نظارت بر فعالیت مرزها، همواره در جهت مهار قدرت شبه نظامیان همسو با جمهوری اسلامی ایران به منظور کاهش نفوذ ایران در عراق گام برداشته است.
در عرصه سیاست خارجی الکاظمی در پی تعمیق روابط خود با کشورهای عربی به ویژه عربستان بر پایه ناسیونالیسم عربی و همزمان کاهش وابستگی به ایران است. اقدامات الکاظمی مانند: سفرهای متعدد به کشورهای عربی ، برگزاری چندین دوره اجلاس سه جانبه عراق-مصر-اردن، توافقنامه های مهم در حوزههای، اقتصادی، سیاسی، امنیتی، تجاری، سرمایهگذاری و گردشگری و... و همزمان تلاش در جهت کاهش وابستگی به جمهوری اسلامی ایران در عرصه های مختف (برای نمونه پروژه انتقال برق و گاز از کشورهای حوزه خلیج فارس و اتصال شبکه برق عراق به کشورهای عربی به منظور کاهش وابستگی عراق به ایران) نشان دهنده تغییر بزگ در عرصه سیاست خارجی عراق از سال 2003 یعنی دور شدن از ایران و بازگشت مجدد به محور کشورهای عربی یا به عبارت دیگر ارجحیت عنصر عربیت به جای عنصر مذهبی در سیاست خارجی است. هرچند الکاظمی در مرحله فعلی به دلیل موقت بودن و دوره کوتاه دولت وی و تمایل به ادامه کار سیاسی در آینده نمی خواهد بسیار متفاوت از سلف خود عمل کند ولی اقدامات او بیانگر تغییر سیاست داخلی و خارجی عراق همگام و همسو با آمریکا و همپیمانان عربی آن است.
عوامل و زمینه های بازگشت عراق به دامن کشورهای عربی و تقویت ناسیونالیسم عربی
عوامل متعددی زمینه بازگشت مجدد ناسیونالیسم عربی را فراهم ساخت که مهمترین آنها عبارتند از: بحران اقتصادی، فساد و ناکارآمدی حکومت.
یکی از اصلی ترین دلایل بازگشت عراق به دامن کشورهای عربی و فاصله گرفتن از ایران در دوره دولت نخست وزیر موقت، بحران های اقتصادی در عراق است، عراق به ویژه از سال 2014 به دلیل تصرف تقریبا یک سوم از اراضی آن توسط داعش و نابودی زیرساخت ها و هزینه هایی که جنگ با داعش به آن تحمیل کرد، کاهش قیمت نفت، شیوع کرونا و کمبود تقاضا برای فروش نفت و ناامنی های داخلی با بحران های اقتصادی متعددی روبه رو است، با وجود اینکه عراق دومین صادر کننده نفت بعد از عراق است ولی بحران های اقتصادی و افزایش نرخ فقر و بیکاری (براساس آمار رسمی توسط وزارت برنامه ریزی در سال 2018 ، نرخ فقر در سراسر عراق به 20 درصد و در برخی از استانهای جنوبی به 52 درصد و نرخ بیکاری در عراق ، به گفته وزیر برنامه ریزی 13.8 درصد و در میان جوانان به 27 درصد است [ii]این درحالی است که در دوسال اخیر به دلیل شیوع کرونا و کاهش قیمت نفت نرخ فقر و بیکاری افزایش چشمگیری داشته است و سازمان ملل نرخ فقر را 40 درصد در سال 2020 تخمین زده است[iii]) موجب نارضایتی عده ای از مردم از احزاب حاکم و سنتی در عراق که از سال 2005 همسو با ایران و متحد ایران محسوب می شوند، شده است. علاوه بر بحران اقتصادی، یکی دیگر از عواملی است که موجب سرخوردگی معترضان از احزاب حاکم شده است عامل فساد است، گسترش پدیده فساد یکی از چالش هایی است که همه ابعاد زندگی اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و اداری این کشور را تهدید می کند. براساس گزارش سالانه سازمان شفافیت بین الملل، عراق در سال 2019 و 2020 به ترتیب رتبه های 168 و 160 را از بین 180 کشور را دارد[iv]. عامل اقتصادی علاوه بر اینکه موجبات بدبینی برخی معترضان نسبت به جمهوری اسلامی ایران به دلیل حمایت از احزاب حاکم را فراهم کرده است، همچنین موجب شده است تا این کشور برای حل مشکلات اقتصادی خود که کشور را در آستانه فروپاشی قرار داده است به کشورهای ثروتمند عربی و به ویژه عربستان سعودی روی بیاورند.
عامل دیگر تشدید شرایط امنیتی در عراق است، در پی ترور سردار سلیمانی؛ فرمانده "نیروی قدس" در سپاه پاسداران ایران و ابومهدی المهندس ، رهبر برجسته "حشد الشعبی" عراق، توسط نیروهای آمریکایی، در 5 ژانویه سال 2020 ، پارلمان عراق به قطعنامه ای که شامل حذف نیروهای خارجی از کشور است ، رای داد. گروه های مسلح شیعه به ویژه پس از این اقدام آمریکا، حملات خود به منافع و پایگاه های آمریکا در عراق گسترش داده اند، با افزایش رقابت و درگیری های ایران و آمریکا و تشدید شرایط امنیتی در عراق آمریکا به منظور حفظ امنیت نیروهای خود و در جهت مهار نفوذ ایران در عراق آمریکا حمایت خود از شیعیان ملی گرا و سکولار را افزایش داده است و تلاش می کند تا عراق را به محور کشورهای عربی و همپیمان خود باز گرداند.
عامل دیگر اختلاف در جبهه شیعیان است: انشقاق در جبهه ی شیعیان عراق که از سال شکل گرفته 2017 بود با شهادت سردار سلیمانی و ابومهدی المهندس که عامل انسجام دهنده و وحدت احزاب شیعی بودند تشدید شد. این اختلافات در حوادث بعد از اعتراضات اکتبر 2019 بیشتر نمایان شد و موجب شکل گیری دو جریان: احزاب محافظه کار شیعی و احزاب شیعی ملی گرا که در پی ایجاد موازنه در روابط ایران و عربستان بودند شد. احزاب سکولار شیعی که اعتقادی به عامل هویتی مذهب ندارند و بیشتر بر عنصر عربیت در عرصه سیاست داخلی و خارجی تاکید دارند از اختلافات موجود استفاده کردند و شیعیان ملی گرا را خود همراه کردند.
همزمان با شرایط به وجد آمده، دولت الکاظمی و جریان های لائیک و سکولار که همواره همسو با همسایگان عرب سنی در منطقه بوده اند، به دنبال وحدت ملی کشور از طریق بازسازی و تقویت "هویت عربی" در تقابل با هویت مذهبی هستند، در نتیجه از شرایط خاص به وجود آمده در عراق( اعتراضات خشونت بار، بدبینی های شکل گرفته نسبت به احزاب حاکم و همسو با ایران و توافق هر سه مقام اول تصمیم گیرنده کشور: رئیس جمهوری، نخست وزیر و رئیس پارلمان عراق در جهت مهار نفوذ ایران) استفاده کردند. به ویژه اینکه با روی کار آمدن بایدن و احتمال بازگشت به توافق هسته ای با ایران و کاهش بخشی از نیروهای نظامی این کشور از عراق ، این جریانات نگران نفوذ بیشتر ایران در عراق بودند، پان عربیست که ها در این زمینه از حمایت و پشتیبانی گسترده کشورهای عربی برخوردار هستند تلاش کردند، ایران را مقصر همه ی مشکلات عراق جلوه دهندو به بهانه حاکمیت مستقل عراق درصددند تا ناسیونالیسم عربی را تقویت کرده و عراق را به کشورهای عربی و در راس آن ها عربستان نزدیک کنند و تا حد ممکن نفوذ ایران در عراق را کاهش دهند.
اهداف عربستان از گسترش روابط با عراق
عربستان تا سال 2017 تمایل چندانی به گسترش روابط با عراق نداشت، در سال 2017 با روی کار آمدن ملک سلمان و اوج گیری اختلافات ایران و عربستان، سیاست عربستان نسبت به عراق تغییر یافت. عربستان در این برهه حاضر نبود میدان را برای ایران همانند سال های پیش خالی بگذارد. با شکست داعش در عراق و به امید بازگرداندن عراق به جمع کشورهای عرب، عربستان تمایل خود به از سرگیری روابط خود با عراق را با سفر عادل الجبیر وزیر خارجه عربستان به عراق در زمان نخست وزیری حیدرالعبادی ابراز کرد ولی توسعه ی این روابط تا سال 2020 به کندی پیش رفت، با روی کار آمدن الکاظمی صفحه ی جدیدی در روابط دو کشور گشوده شد. امضای توافقنامه های مهم اقتصادی و تجاری، سیاسی، امنیتی، گشایش و ایجاد گذرگاه های مرزی جدید، ایجاد صندوق سرمایهگذاری مشترک سعودی-عراقی به ارزش سه میلیارد دلار با عربستان بیانگر عزم دو کشور برای تقویت روابط در همه زمینه ها را داشت.
اهداف عربستان: در واقع تنش منطقه ای با ایران مهمترین مساله در سیاست خارجی این کشور در عراق است. عربستان می کوشد، تا از طریق حمایت های اقتصادی و سرمایه گذاری در عراق این کشور را وادار کند تا سیاست خارجی خود را به گونه ای تنظیم کند که منافع کشورهای عربی را تأمین کند ودر راستای منافع آنها عمل کند. اهداف دیگر شامل: مهار نفوذ ایران در عراق ، قطع صادرات انرژی از ایران به منظور کاهش وابستگی عراق به ایران و وابسته کردن این کشور به کشورهای عربی، خارج کردن عراق از تسلط تسلط نیروهای سیاسی شیعه طرفدار ایران و قطع ارتباط زمینی ایران با گروههای شیعه متحد ایران در لبنان و سوریه، تقویت ناسیونالیسم عربی(عرب-سنی) به عنوان تنها عامل هویت بخش عراق، دست آوردن بازار عراق (هر چندنقش عوامل هویتی در روابط عربستان با عراق پررنگ تر از عوامل مادی است).
نتیجه گیری
عراق به ویژه پس از سال 2003 به صحنه برخورد و رقابت قدرتهای منطقه ای و بین المللی(آمریکا، ایران، ترکیه و عربستان) به لحاظ سیاسی، اقتصادی و نظامی تبدیل شده است، با تقویت جایگاه شیعیان که اکثریت جمعیت عراق را تشکیل می دهند زمینه های نفوذ جمهوری اسلامی در عراق گسترش یافت، از سال 2005 تا 2019 همواره دولت های شکل گرفته، از متحدان نزدیک جمهوری اسلامی ایران بوده اند، این مساله به ویژه با توجه به درگیری های ایران و آمریکا ، افزایش رقابت و درگیری های بین ایران و عربستان، اهمیت عراق برای این کشورها را دوچندان کرده است، هر یک از کشورها تلاش می کنند تا عراق را به سمت خود جذب کند و موازنه را نفع خود تغییر دهد. در این میان عربستان تلاش دارد تا ناسیونالیسم عربی را در عراق تقویت کند و این کشور را به آغوش کشورهای عربی به منظور افزایش نفوذ خود و تضعیف نفوذ ایران، بازگرداند. به ویژه اینکه عراق بعد از چین بزگترین شریک تجاری ایران و مقصد کالا ها و انرژی ایران است. عربستان با وجود حمایت های نظامی و اقتصادی از تروریست های داعش و ایجاد هرج و مرج در عراق با روی کار آمدن الکاظمی این شرایط برای این کشور مهیا شد تا به تقویت جایگاه خود در عراق و تقویت ناسیونالیسم عربی در عراق بپردازد. آینده ی روابط عراق و عربستان تا حدود زیادی به انتخابات آینده عراق بستگی دارد، آمریکا و کشورهای عربی تلاش می کنند برای انتخابات پارلمانی آینده در عراق مصطفی الکاظمی و یا مهره ای نزدیک به او را به قدرت برسانند. تداوم صحنه سیاسی فعلی عراق تاثیرات متفاوتی برجامعه ی عراق(گروههای شیعی، گروههای سنی و کردها) خواهد داشت.
گروههای شیعی: در حال حاضر سه جریان در جامعه شیعیان در رابطه با روابط عراق و کشورهای عربی وجود دارد: ، جریان اول به دنبال تقویت روابط با کشورهای عرب با هزینه ی منزوی کردن ایران در عراق است جریان لائیک و سکولار در این زمره اند، جریان های موافق موازنه بین ایران و کشورهای عربی شیعیان ملی گرا مانند صدریست های، جبهه النصرو.. جریان دیگری که که مخالف روابط نزدیک بین عراق و کشورهای عربی هستند جریان های محافظه کار مانند الفتح، عصائب اهل حق، بدر و..
در صورت تداوم صحنه سیاسی فعلی ، هر چند روابط عراق با کشورهای عربی و تقویت ناسیونالیسم عربی رشد و و پیشرفت اقتصادی را به همراه خواهد داشت ولی در مورد شیعیان عراق، تقویت ناسیونالیسم عربی هرچند در کوتاه مدت خطرات زیادی برای گروههای شیعی نخواهد داشت حتی ممکن است جریان های سکولار امتیازات بیشتری به جریان های شیعه ی ملی گرا به منظور همراهی کردن آنها با خود در مقابل جریان های محافظه کار بدهند، ولی در بلند مدت با تضعیف جایگاه شیعیان، جریان های سکولار و لائیک بر صحنه سیاسی کشور حتکم خواهند شد و در این صورت بار دیگر هویت عربی جای هویت شیعی را خواهد گرفت و از آنجا که ناسیونالیسم عربی، شیعیان را در ضد و تقابل با خود به دلیل هم مذهبی بودن با ایران عجم می بیند، موجب تضعیف جایگاه شیعیان عراقی و بازگشت شیعیان به جایگاه قبل از حمله آمریکا به عراق خواهد شد. زیرا هویت شیعی در تقابل با هویت عربی قرار دارد و هویت عربی را مترادف با مذهب سنی می دانند.کشورهای عربی و در راس آنها عربستان شیعیان را تهدیدی برای خود قلمداد می کند. سیاست عربستان در مقابل شیعیان یمن، لبنان سوریه و خود عربستان شیعیان بیانگر نگرش عربستان به شیعیان عرب است.
در مورد کردها: کردها با نژاد ایرانی در ناسیونالیسم عربی جایی ندارند در کوتاه مدت ممکن است امتیازات بیشتری را به کردها برای همراهی با خود اعطا کنند مانند تصویب بودجه بین حکومت اقلیم و حکومت مرکزی که از سال 2014 مورد اختلاف بود، ولی در بلند مدت کردها هم جایگاه کنونی خود را از دست خواهند داد، کردهای عراق بیشترین سود را از اختلافات شیعیان و گروههای سنی برده اند و در حال حاضر نقش یک وزنه موازنه دهنده بین دو گروه را دارند ولی با تقویت ناسیونالیسم عربی کردهای عراق بسیاری از امتیازات کنونی خود را از دست خواهند داد، همواره با اوج گرفتن هویت عربی، هویت کردی هم در مقابل آن قوت گرفته است. در مورد اقلیت سنی: ناسیونالیسم عربی جایگاه آنها در عراق تقویت می کند و در بلند مدت به اقلیت حاکم در عراق تبدیل خواهند شد.
انتخابات آتی عراق شاید مهمترین انتخابات در تاریخ عراق جهت شکل دهی به آینده سیاسی این کشور باشد.
جهت ارجاع علمی: سمیرا ازکات ، « دولت موقت الکاظمی: روابط عراق و عربستان- تقویت ناسیونالیسم عربی؛ علل و پیامدها»، انتشار در سایت: 1400/2/1
[i] https://www.alarabiya.net/saudi-today/2020/05/08/هكذا-يرى-الكاظمي-العلاقات-السعودية-العراقية
نویسنده
سمیرا ازکات
سمیرا ازکات، پژوهشگر مهمان سابق مرکز پژوهش های علمی و مطالعات استراتژیک خاورمیانه در گروه جامعه و سیاست عراق می باشد. وی دانش آموخته دکتری در رشته روابط بین الملل دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب می باشد. حوزه مطالعاتی وی مسایل ایران و عراق است.