بازخوانی تاثیر انقلاب ایران بر گروههای اسلامگرا در ترکیه
نویسنده: دکتر محمد ریگی درخشان پژوهشگر مهمان و عضو گروه ترکیه شناسی پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه
آغاز سخن
انقلاب سال 1979 ایران به رهبری آیت الله سید روحالله خمینی (ره)، از دیدگاه اسلامگرایان مهم ترین رویداد قرن بیستم محسوب میشود. وقوع این انقلاب نه تنها سیاست جهانی، بلکه جهان اسلام را نیز دچار تحول کرد. گروههای اسلامگرای ترکیه نیز در سالهای 1960-1980 نیز تحت تاثیر جریان انقلاب در کشور همسایه (ایران) قرار گرفتند. در این یادداشت میکوشیم با توجه به حافظه تاریخی، خوانش جدیدی از موقعیت و چگونگی تاثیر انقلاب ایران بر گروههای اسلامی در محدوده زمانی مذکور بپردازیم.
در سالهای 80 تا 90 میلادی جماعتهای بسیاری مانند «نقشبندی»، «نورسی»، «سیلیمانجی» و «قادری» به فعالیت در بین گروههای اسلامی مشغول بودند. همچنین در محافل روشنفکری، مجلاتی همچون «حرکت»، «شرق بزرگ»، «مقاومت»، «ینیدن ملی مجادله» و «ملی ترک طلبه بیرلهی» منتشر میشد و نویسندگان راستگرا، دولتی و ناسیونالیست در آنها قلم میزدند. در این بازه زمانی، انقلاب اسلامی در ایران برای اکثریت اسلامگرایان ترکیه یک پیروزی قلمداد و در نتیجه باعث نزدیکی شیعیان و اهلسنت شد؛ به گونهای که هرگز قبل از آن تجربه نشده بود.
به همین دلیل، در این بازه زمانی منابع متعدد شیعی و متفکران ایرانی در جهان اسلام در ترکیه ترجمه و بین گروههای اسلامی توزیع شد. بهویژه توجه زیادی به آثار علی شریعتی صورت گرفت و اکثر آثار وی ترجمه شد. قبل از آن کتب ابوالاعلی مودودی (پاکستانی)، سید قطب و عبدالقادر عوده (هر دو مصری) نیز در بین اسلامگرایان ترکیه دارای محبوبیت بالایی بودند. در نتیجه ترجمه این آثار به شکلگیری جنبشهای سیاسی و کنشگری بیشتری در این روند کمک کرد.
علاوه بر موارد فوق، سیاستهای لیبرال تورگوت اوزال نیز باعث ظهور و نفوذ گروههای اسلامگرا در ترکیه شد. بدینترتیب، گروههای اسلامگرا در صحنه سیاست ترکیه ظاهر شدند و با سازماندهی پیروانشان، هویت مذهبی خود را در جامعه نمایان کردند. سیاستهای اوزال در جامعه مسلمان ترکیه یک هویت اسلامی با تمایل ملی-دینی به وجود آورد. با مطالعه مطالب مجلات اسلامی آن دوره متوجه تلفیق و تطبیق اسلام با جامعه ترک خواهیم شد. در دورههای بعد نیز، یکی از بزرگترین نگرانیهای دولتهای محافظهکار فعالیت جنبشهای اسلامی در بین گروههای اسلامگرا بوده است. با توجه به فضای آزاد ترکیه، جمیعتهای اسلامی تحت تاثیر تحولات اسلامگرایانه در منطقه و جهان قرار گرفتند.
یکی دیگر از عوامل مهیاکننده فضای فعالیت برای جنبشهای اسلامی در ترکیه، مهاجرت گسترده اهالی روستاها به شهرها در دهه پنجاه قرن گذشته بود، چون برای جستجوی شیوه زیست اسلامی به جماعتهای اسلامگرا متوسل میشدند. به همین دلیل اکثر شهرهای ترکیه در آن برهه شاهد فعالیت مستمر گروههای اسلامی بود. علاوه برفعالیت سازمانی گروههای اسلامی، شاهد تنوع انتشارات و مجلات اسلامگرا هم هستیم. در ادامه بهصورت مختصر به معرفی این گروهها و جماعتهای اسلامی میپردازیم. و در آخر به تاثیر انقلاب اسلامی ایران بر گروههای مذکور پرداخته خواهد شد.
1.جماعتهای طریقتگرا
برعکس کشورهای اسلامی خاورمیانه که جنبشهای اسلامی تحت تاثیر افکار ابن تیمیه بودند، گروههای اسلامگرا در ترکیه همواره از دو مسلک امام ربانی و حرکت منصوب به او یعنی «احمدیه» و دیگری شیخ خالد نقشبندی بغدادی و جنبش منصوب به ایشان یعنی «خالدیه» متاثر شدهاند. برای فهم رویکرد این جنبشها در قبال انقلاب اسلامی ایران ابتدا نیاز است به ریشه تفکرات شاخه خالدیه نقشبندیه بپردازیم. تأکید جنبش خالدیه بر سنت، شریعت، دولت و برتری شریعت در زندگی عمومی و در رویکرد ایجادشده علیه انقلاب در ایران بسیار تعیینکننده است. هدف خالدیه از تاکید بر سنت و شریعت، پاسخ دادن به نقد تعابیر عرفانی از شریعت و از طرف دیگر به دلیل خصومت شیعه و همچنین مقابله با نفوذ شیعیان، بهویژه در هند و آناتولی بود. در میان گروههای وابسته به «خالدیه»، جماعتهای «اسکندرپاشا»، «اسماعیل آقا»، «منزلی»، «ارنکوی» و «سلیمان افندی» نیز بخشی از خانواده نقشبندیه هستند.
2. احزاب ملیگروش
جامعه اسلامی در ترکیه پیش از دهه 60 دارای پتانسیل جدی برای جذب آرای مسلمانان بود. این جمعیتهای اسلامی از ملیگرا گرفته تا مذهبی در دورههای مختلف سیاسی به دلیل اختلافات فکری، گرایشهای انتخاباتی متفاوتی بروز میدادند. با این حال جماعت «اسکندرپاشا» در دوره «م. زاهد کوتکو» به دلیل عدم توجه به انتظارات ملی ـ مذهبیها، حزب «ملی سلامت» را تاسیس کرد تا نماینده تمامعیار آنها باشد. این حزب ملی ابتدا موضوعات فرهنگی و اخلاقی جامعه ترکیه را در اولویت خود قرار داد، اما در پایان دهه هفتاد تحت تأثیر تحولات جهانی قرار گرفت و رویکرد رادیکالتری اتخاذ کرد. بهعنوان مثال، نجمالدین اربکان در راهپیمایی روز قدس در قونیه که یکی از مهمترین اتفاقات آن دوره به شمار میرفت، با صراحت اعلام کرد که از انقلاب اسلامی و حکومت جدید ایران حمایت میکند. در کل هدف جریان «ملیگروش» در چه در سطح بینالمللی و چه دنیای اسلام ایجاد بستری نهادینه برای اتحاد اسلامگرایان و ادغام با جامعه جهانی مسلمانان بود.
3. آکینجیها
اعضای ملیگروش برای حضور و نفوذ در بین جوانان عضو خود، نهادهای وابسته به این حزب را تشکیل دادند. در همین راستا، انجمن آکینجیهای آنکارا در سال 1975 تاسیس شد. در انتخابات سال 1977 پس از ناکامی حزب ملی سلامت، توفیق رضا چاووش انجمن مذکور را فعال کرد. آکینجیها ابتدا از حزب ملیگروش خواستند تا اختیارات حزبی را به جوانان واگذار کنند. حزب سلامت قصد داشت برای نفوذ بر گروههای مذهبی به فعالیتهای خود رنگ و بوی اسلامی بدهد.
4.ابداجیها
گروهی از دانشجویان عضو انجمن آکینجیها که با همت مجله گولگه (سایه) گرد هم میآمدند؛ مبادرت به تشکیل گروه «آکینجی گوچ» به رهبری «صالح میرزااوغلو» کردند. جبهه آکینجیهای شرق بزرگ اسلامی، تحت تاثیر اندیشه نجیب فاضل، شروع به انتشار مقالات زیادی کردند. به همین منظور در سال 1985 شاهد چاپ مجلاتی؛ مانند «ابداجیها»، «گولگه»، «آکینجی گوچ»، «آکین یولو»، «طرف»، «آک دوئوش»، «تحکیم»، «آک ظهور» و «آکادمیا» در آن برهه هستیم. مقالات مرتبط با ایران و انقلاب اسلامی بیشتر در مجله آکینجی گوچ، آک دوئوش پیوسته منتشر میشد.
5. جوانان مسلمان
دراواخر دهه 1980 دانشجویان ترکیه، بهویژه در دانشگاههای «ایلدیز» و «مرمره»، همزمان و تحت تاثیر آکینجیها فعالیتهای خودجوشی را انجام می دادند. برخی نیز توسط گروههایی همچون؛ «وقف انسان»، «توحوم» و «مالاتیالیها» سازماندهی میشدند. در ضمن اعضای این گروه فقط از میان دانشجویان دانشگاههای فوق و همچنین تحت تاثیر اندیشههای اخوانالمسلمین نیز بودند.
6. حزباالله
پس از کودتای 1980 در ترکیه، بین گروههای اسلامگرا درباره چگونگی ادامه فعالیتهای آنها در قسمت شرق و جنوب شرقی آنادولو (آناتولی) دیالوگهایی شکل گرفت. در نتیجه همین گفتگوها، بعد از کودتا گروهی از اسلامگرایان آناتولی جمعیت حزبالله را تشکیل و سازماندهی کردند. افرادی مانند «حسین ولیاوغلو» و «فیدان گونگور» در سال 1983 دو موسسه انتشاراتی «ایلیم» (علم) و«منزل» را در دیاربکر تاسیس کردند و پیرامون فعالیتهای حزبالله قلم میزدند.
اندیشه ها و فعالیتهای این گروه تا سال 1990 توسط انتشارات منزل منتشر میشد و بعدها در مجله «دعوت» نشر مییافت. مجله دعوت خود را تحت عنوان حزبالهی معرفی میکرد و موضوعات سیاسی، اجتماعی و مذهبی را پوشش میداد. بهعنوان مثال؛ مجله دعوت در اولین نسخه به مسائل ایران و رهنمودهای روحالله خمینی پرداخت و در ادامه مجله نیز این روند را پیگیری میکرد. سری ششم مجله به آثار وی اختصاص یافت و در جلد آن عکس امام در حال دعا و نیایش چاپ شد. با چاپ این ویژهنامه، گروه حزبالله نگرش خود را نسبت به انقلاب اسلامی ایران و رهبر آن نشان داد.
7.حزب التحریر
در نیمه دوم دهه 1960 دومین حرکت سیاسی در بین گروههای اسلامگرا که فعالیت سیاسی جدی را در ترکیه انجام میدادند، گروه «حزبالتحریر»بود. هدف این حزب کسب قدرت سیاسی در کشورهای اسلامی از طریق فعالیتهای انقلابی بود. «ارجمند اوزکان»، رئیس حزبالتحریر اعتقاد داشت که برای ایجاد دولت اسلامی باید قیام کرد. وی بعد از جدایی از حزبالتحریر برای نشر اندیشهها و عقاید انقلابی خود مجله «اقتباس» را منتشر کرد.
فرجام سخن
در آستانه انقلاب ایران؛ گروههای اسلامگرای ترکیه نیز مشغول شکل دادن به هویت اسلامی خود بودند. در این بازه زمانی گروههای منشعب از «ملی ترک طلبه بیرلهی»؛ مثل آکینجی ها، آکینجی گوچ، حرکت اسلامی؛ انتشار مجلات در زمینههای سیاسی و مذهبی پرداختند و پیرامون انتشارات خودشان فعالیتهایشان را سازماندهی میکردند. گروههای اسلامگرا در ترکیه با تاسی از انقلاب ایران، خواستار تشکیل حکومت اسلامی بودند. هر چند اختلافنظرهایی نیز بین گروههای اسلامگرای ترکیه و نیروهای انقلابی در ایران وجود داشت، اما در این دوره شاهد ترجمه آثار علی شریعتی و توزیع آنها هستیم.
ناگفته نماند که مقاومت مجاهدین در افغانستان و همچنین حضور اسلامگرایان در ساختار سیاسی پاکستان، گروههای اسلامگرا در ترکیه را نیز به ترویج ایده حکومت اسلامی تشویق میکرد. نویسندگانی همچون «چنگیز چاندار»، «صلاحالدین عیش چاکیرگیل»، «علی بولاچ» و «آتاسوی مفتیاوغلو» در نشریاتی مثل «ینیدن ملی مجادله»، «توحید»، «اقتباس»، «هجرت»، «گیریشیم»، «گونش»، «سبیل»، «شورا» و «دعوت» به تحولات انقلاب اسلامی در ایران میپرداختند. آکینجیها، جوانان مسلمان، حزبالله و حزبالتحربر در مقالات خود نظر و دیدگاه مثبتی به انقلاب ایران نشان میدادند. این گروهها تحت تاثیر این مجلات در سخنرانیها و متینگهای خیابانی در شهرهای بزرگی مثل استانبول، قونیه و ساکاریا شعارهای مشابه انقلاب ایران سرمیدادند. به همین دلیل بود که زمامداران ترکیه برای جلوگیری از موج اسلامگرایی در سال ۱۹۸۰ دست به کودتای پست مدرن زدند.
جهت ارجاع علمی: محمد ریگی درخشان، « بازخوانی تاثیر انقلاب ایران بر گروههای اسلامگرا در ترکیه»، انتشار در سایت: 1400/2/1
منابع:
-Hülya Özkan, İran İslam Devrimi’nin Türkiye’ye Etkileri: 1978-1990 Yılları Arasında Türkiye’de Yayımlanan Dergiler Üzerine Bir İnceleme, Marmara Üniversitesi Ortadoğu ve İslam Ülkeleri Araştırmaları Enstitüsü, Doktora Tezi, 2020.
-Hamza Türkmen, Türkiye’de İslamcılık ve Özeleştiri, İstanbul: Ekin Yayınları, 2008
-İsmail Kara, Türkiye’de İslamcılık Düşüncesi ve Hareketleri Sempozyum Tebliğleri, (Ed. İsmail Kara), İstanbul: Zeytinburnu Belediyesi Kültür Yayınları, 2013
-Alev Erkilet, Orta Doğu’da Modernleşme ve İslami Hareketler, Ankara: Hece Yayınları, 2010.
نویسنده
محمد ریگی درخشان
محمد ریگی درخشان، پژوهشگر مهمان مرکز پژوهش های علمی و مطالعات استراتژیک خاورمیانه در گروه جامعه و سیاست در ترکیه می باشد. وی فارغ التحصیل مقطع دکتری در رشته روابط بین الملل از دانشگاه دولتی مدنیت استانبول می باشد. حوزه مطالعاتی آقای ریگی درخشان مسایل ترکیه می باشد.