آیا «بین المللی شدن» راه خروج لبنان از بحران است؟

نوع مطلب: مقاله

 

نویسنده: محمد خواجوئی (مدیر گروه جامعه و سیاست در لبنان پژوهشکده مطالعات خاورمیانه)

 

در شرایطی که لبنان هفت ماه است که دولت ندارد و تورم و ویروس کرونا نیز اوضاع اقتصادی و معیشتی این کشور را در بحرانی بی سابقه فرو برده، اظهارات کاردینال «بشاره الراعی» رهبر مسیحیان مارونی لبنان درباره ضرورت تشکیل نشست بین المللی درباره لبنان، بر پیچیدگی شرایط افزود.

 

کاردینال بشاره الراعی روز شنبه (9 اسفند 1399-27 فوریه 2021) در جمع مردمی که به «بکرکی» (محل اقامت سراسقف کلیسای مارونی لبنان) آمده بودند، موضع هفته های اخیر خود را درباره «بین المللی شدن» لبنان و «بی طرفی» در سیاست خارجی تکرار کرد.

 

سراسقف مسیحیان مارونی لبنان، عالی ترین مرجع مذهبی مسیحیان مارونی این کشور است. گرچه کلیسای مارونی در ظاهر جایگاهی مذهبی دارد اما همواره می توان رد پای آن را در فضای سیاسی این کشور دید. در دوره کاردینال صفیر نیز موضع کلیسای مارونی در ضرورت خروج نیروهای سوریه از لبنان بعد از ترور رفیق حریری، یکی از اثرگذارترین نقش آفرینی های سیاسی این نهاد بود.

 

کاردینال الراعی چند ماه پیش با طرح موضوع بی طرفی در سیاست خارجی، به چهره ای جنجالی در لبنان تبدیل شد و اظهاراتش واکنش های مثبت و منفی زیادی به دنبال داشت. او حدود یک ماه پیش نیز پیشنهادی سهمگین تر «بین المللی شدن» لبنان را مطرح کرد و سرانجام همه پیشنهادهای خود را در قالب یک سخنرانی عمومی و در روزی که هوادارانش آن را «شنبه بزرگ» خواندند، مطرح کرد.

به باور الراعی، فضای سیاسی در لبنان به بن بست رسیده و تنها راه نجات این کشور، برگزاری یک نشست بین المللی است. او همچنین معتقد است لبنان باید در سیاست خارجی بی طرف باشد و خود را از صف بندی های منطقه ای دور نگاه دارد.

 

پرسش اینجاست که پیشنهادهای الراعی در چه بستری طرح شده و اینکه تا چه اندازه عملی است و آیا می تواند لبنان را از بحران های در هم تنیده خارج کند؟ برای روشن شدن ابعاد مختلف این موضوع به چند نکته اشاره می شود:

1-پیشنهادهای الراعی در شرایطی مطرح شده که لبنان پس از جنگ های داخلی، بحرانی ترین دوره خود را می گذراند. اقتصاد این کشور در مرز فروپاشی است. تنها در سال 2020 ارزش واحد پول ملی لبنان در برابر دلار 80 درصد افت کرد. تورم کالاهای مصرفی 120 درصد بوده، اقتصاد 25 درصد کوچکتر شده و بیکاری به نرخ بی سابقه 35 درصد رسیده است. نتیجه چنین وضعیتی فروافتادن بیش از نیمی از مردم لبنان زیر خط فقر بوده است. مشکلات ناشی از شیوع ویروس کرونا نیز بحران اقتصادی این کشور را تشدید کرده است.

 

این در حالی است که نخبگان سیاسی لبنان نیز نتوانسته اند عملا راهی برای بهبود شرایط پیدا کنند. از مرداد ماه امسال که «حسان دیاب» پس از انفجار مهیب بندر بیروت، از مقام نخست وزیری استعفا کرد، لبنان در وضعیت خلا دولت قرار دارد. پس از ناکامی «مصطفی ادیب» در تشکیل دولت، «سعد الحریری» از آبان ماه با کسب اکثریت پارلمانی مامور تشکیل کابینه شده اما او نیز نتوانسته تاکنون این ماموریت را به نتیجه برساند و اختلافات او با «میشل عون» رئیس جمهوری بر سر ترکیب اعضای کابینه، عملا پروسه تشکیل دولت را تعطیل کرده است. در کنار این عوامل، ناکارامدی نهاد دولت در تامین نیازهای مردم، فساد سیستماتیک و اختلافات مبنایی بین احزاب بر سر نحوه تقسیم قدرت و اولویت های کشور، عملا لبنان را در نوعی بن بست برده است.

 

بنابراین طرح اخیر رهبر کلیسای مارونی لبنان را می توان تلاشی از طرف او برای پاسخ به پرسش بنیادین «چه باید کرد؟» دانست. حرف اصلی الراعی این است که لبنانی ها در داخل نتوانسته اند و نمی توانند بر مشکلات فائق بیایند و حتما باید کشورهای خارجی کشور را نجات دهند.

 

2-چالش اصلی که در مقابل طرح الراعی قرار دارد، نبود اجماع بر سر آن در میان گروه های لبنانی است. پیشنهادهای الراعی نه تنها محل اشتراک نظر طوایف مختلف در لبنان نیست بلکه از زمان طرح آن، تبدیل به موضوعی پرنزاع شده است. مهمترین مخالفان پیشنهادهای او، شیعیان (حزب الله و جنبش امل) و حزب مسیحی جریان ملی آزاد (نزدیک به «میشل عون» رئیس جمهوری) است که ائتلاف این دو، ستون اصلی ائتلاف حاکم در لبنان را تشکیل می دهد و همین امر می تواند مانعی در مسیر اجرایی شدن پیشنهاد سراسقف مسیحیان مارونی باشد. احزاب سنی نیز از سخنان الراعی حمایت قابل توجهی نکرده اند و او بیشتر حمایت مسیحیان مخالف دولت (مشخصا دو حزب القوات اللبنانیه و الکتائب) را دارد.

 

3-اما چالش بنیادین پیشنهادهای الراعی در هسته اصلی این ایده یعنی «اتکای به خارج برای حل مشکلات» است‌. بسیاری از منتقدان او نیز می گویند، گرچه ناتوانی گروه های لبنانی برای حل مسائل این کشور بر هیچ کس پوشیده نیست اما این نمی تواند دلیل محکمی برای مشروعیت دادن به عامل خارجی برای نقش آفرینی در داخل باشد بلکه باید به سمت نزدیک کردن مواضع گروه های داخل حرکت کرد که بتوان یک توافق لبنانی-لبنانی را که البته می تواند حمایت بین المللی را همراه داشته باشد، شکل داد. یکی از مشکلات بنیادین لبنان طی دهه های اخیر اتفاقا افزایش مداخلات خارجی به اشکال مختلف در این کشور بوده است. پیشنهادهایی از این دست در صورت اجرایی شدن، بیش از پیش حاکمیت ملی لبنان را مخدوش می کند و این کشور را بیشتر تحت تاثیر منافع و ملاحظات خارجی و اتفاقا مشکلات را بیش از پیش پیچیده تر می کند.

 

4- بین برگزاری نشست بین المللی برای کمک به لبنان با برگزاری نشست بین المللی برای تصمیم گیری درباره لبنان (مدل پیشنهادی الراعی) فرقی اساسی وجود دارد. بین المللی شدن لبنان بر اساس آنچه الراعی گفته از دریچه سازمان ملل پیش می رود و هسته اصلی این سازمان نیز شورای امنیت و پنج عضو دائم آن است. به عبارتی این پیشنهاد در صورت اجرایی شدن، تصمیم گیری درباره لبنان را روی میز قدرت های بزرگ و ملاحظات آنها قرار می دهد. گرچه در شرایط کنونی مساله لبنان برای قدرت های بزرگ از اولویت نخست برخوردار نیست و یک مساله فرعی محسوب می شود اما با فرض راه یافتن پرونده لبنان در سازمان ملل، می توان پیش بینی کرد که ملاحظات سیاسی کشورهایی چون آمریکا و فرانسه عملا فضای نشست بین المللی را تحت الشعاع خود قرار می دهد و تجربه های قبلی در قطعنامه های 1559 و 1701 به نحوی دیگر تکرار می شود. مساله اصلی آمریکا و فرانسه در قبال لبنان مساله خلع سلاح حزب الله که آن را در ادامه مهار ایران می دانند.

 

این کشورها بارها به تصریح و تلویح، گشایش اقتصادی در لبنان را هم منوط به تغییرات سیاسی که در صدر آنها خلع سلاح حزب الله است قرار داده اند. این در حالی است که سلاح حزب الله را باید در فضایی بزرگتر از جمله مساله ضعف توان دفاعی ارتش لبنان، ادامه اقدامات تجاوزکارانه و تحریک آمیز اسرائیل و تهدید گروه های تکفیری فهم، تحلیل و درباره آن قضاوت کرد. نکته ای که بسیاری را در لبنان نسبت به روندهای بین المللی نگران می کند این است که مثلا کشوری همچون آمریکا که شریک راهبردی اسرائیل است، بدون اینکه حاضر باشد درباره مسائلی از جمله تغییر رفتار اسرائیل در قبال لبنان یا موافقت با فروش سلاح های پیشرفته و راهبردی به ارتش لبنان صحبتی بکند، تنها از حزب الله بخواهد سلاح خود را بر زمین بگذارد و بازدارندگی نسبی که اینک در لبنان در مقابل اسرائیل، بوجود آمده را از بین ببرد. بنابراین به نظر می رسد خروجی راهبردی نشست بین المللی درباره لبنان بر اساس ملاحظات آمریکا و فرانسه خواهد بود و چیزی جز مساله تضعیف حزب الله نخواهد بود.

 

شاید به همین دلیل باشد که هواداران اصلی ایده تشکیل نشست بین المللی درباره لبنان در داخل این کشور نیز مخالفان سرسخت حزب الله هستند چرا که امیدوارند از این مسیر، نقشه سیاسی لبنان تغییر کند و قدرت حزب الله و گروه های همپیمان آن (از جمله حزب جریان ملی آزاد) کاهش یابد.

 

۵-تردیدی نیست که روندهای‌ سیاسی و اقتصادی در لبنان با نوعی بن بست روبرو شده است. به نظر می رسد مطلوب ترین و پایدارترین راه حل آغاز روند گفت و گوهای ملی و برگزاری یک نشست تاسیسی دوباره همچون نشست طائف پس از جنگ داخلی و نشست دوحه چند سال پس از ترور رفیق حریری است. مزیت چنین نشستی، محور بودن گروه های لبنانی است. گرچه به دلیل وابستگی های هر کدام از گروه ها به خارج می توان پیش بینی کرد که نوع نگاه کشورهای خارجی در کامیابی و ناکامی این نشست موثر است اما به این دلیل که توافقات آن نشست با امضا و اقناع گروه های لبنانی شکل می گیرد می تواند پایدارتر باشد و استقلال و حاکمیت ملی این کشور نیز محفوظ بناند. البته تا آن زمان احتمالا راه درازی وجود دارد.

 

 

جهت ارجاع علمی:

محمد خواجویی، « آیا «بین المللی شدن راه خروج لبنان از بحران است؟»، انتشار در سایت: 99/12/16



نویسنده

محمد خواجویی (مدیر گروه)

محمد خواجوئی دانش آموخته رشته مطالعات خاورمیانه از دانشگاه تهران و مدیر گروه جامعه و سیاست در لبنان است. حوزه تخصصی او مسائل لبنان و سوریه و سیاست خارجی ایران است.


1.دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد
2.پیام هایی که حاوی تهمت یا بی احترامی به اشخاص باشد منتشر نخواهد شد
3.پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با مطلب باشد منتشر نخواهد شد