راهبرد مصون‌سازی چین در بستر رقابت منطقه‌‌ای ایران و عربستان

نوع مطلب: مقاله

 

احسان فلاحی(کارشناس مسائل خلیج فارس)

با داوري و تأييد علمي، دكتر جواد حيران نيا 

 

ایران و عربستان دو رقیب سنتی در خاورمیانه و خلیج فارس محسوب می‌‌شوند. این رقابت در برخی مقاطع به سمت خصومت و برخورد نظامی نیز سوق یافته است. به همین سبب هر دو کشور مایل به ایجاد موازنه بیرونی بر علیه یکدیگر هستند.

 

بدین منظور همکاری با قدرت‌‌های بزرگ گزینه‌‌ای کارآمد برای تهران و ریاض محسوب می‌‌شود. البته ایران و عربستان نه تنها تلاش دارند که با قدرت‌‌های بزرگ روابط استراتژیک برقرار کنند بلکه می‌‌کوشند که تا حد امکان نیز مانع از تعمیق روابط طرف مقابل با شریک استراتژیک خود شوند. به عنوان مثال عربستان سعودی هیچگاه از حل اختلافات ایران و آمریکا (مثلا در مورد برجام) خشنود نبوده است. از این منظر روابط تهران و ریاض با قدرت‌‌هایی مانند ایالات متحده امریکا، روسیه و تا حدودی اتحادیه اروپا بر مبنای رقابت‌‌ منطقه‌‌ای میان این دو کشور قابل ارزیابی است.

 

در این میان جمهوری خلق چین را نیز می‌‌توان عضوی از باشگاه قدرت‌‌های بزرگ به حساب آورد. اما چین به عنوان قدرتی نوظهور تلاش دارد خود را درگیر منازعات ژئوپلیتیکی و سیاسی خاورمیانه نکند. از این‌‌رو بیجینگ به طور همزمان مایل به تقویت روابط با ایران و عربستان بدون تاثیرپذیری از منازعات موجود میان آن‌ها است. این در حالی است که روابط چین با هرکدام از این دو کشور حساسیت طرف دیگر را برمی‌‌انگیزد. زیرا تقویت روابط با هرکدام از طرفین به ویژه در مسائلی مانند فروش تسلیحات، همکاری نظامی و صادرات انرژی بر رقابت منطقه‌‌ای تهران و ریاض تاثیرگذار است. از این‌‌رو امکان نادیده گرفتن اختلافات دامنه‌‌دار میان ایران و عربستان برای چین وجود ندارد. لذا بیجینگ ناچار است که تنش موجود در مثلث چین، ایران و عربستان را در راستای منافع خود مدیریت کند. راهبردی که چین برای مدیریت وضعیت موجود در پیش گرفته است را می‌‌توان «استراتژی مصون‌سازی» نام نهاد.

 

استراتژی مصون‌سازی مفهومی اقتباس شده از مباحث اقتصادی و تجاری است و به مجموعه اقداماتی گفته می‌‌شود که ریسک سرمایه‌گذاری را کاهش می‌‌دهد. این مفهوم در یک دهه گذشته وارد ادبیات روابط بین الملل شده است و به روش‌‌های غیرنظامی مانند رفتارهای اقتصادی، دیپلماتیک و سازمانی اطلاق می‌‌شود که توسط قدرت‌‌های درجه دوم به منظور مقابله با اقدامات قدرت هژمون اتخاذ می‌‌شود و در عین حال باعث در امان ماندن از واکنش‌‌های احتمالی هژمون نیز می‌‌گردد. راهبرد مصون‌‌سازی در این مفهوم شبیه به همان موازنه نرم در روابط بین‌‌الملل است. این راهبرد را می‌‌توان به روابط قدرت‌های بزرگ با دو قدرت منطقه‌‌ای نیز تعمیم داد. در این حالت قدرت بزرگ (که در این نوشتار منظور از آن چین است) تلاش خواهد کرد که با استفاده از راهبرد مصون‌‌سازی روابط استراتژیک خود را با دو قدرت منطقه‌‌ای رقیب (در اینجا ایران و عربستان) حفظ کند. به طوری‌که رابطه با هریک از طرفین به رابطه با طرف دیگر آسیب نرساند. مهم‌ترین نمود این وضعیت امضای پیمان جامع همکاری راهبردی میان چین و عربستان در سال 2016 و با ایران در سال 2020 است.

 

چنان که ذکر شد مهم‌‌ترین موضوع در راهبرد مصون‌‌سازی چین مسائل مربوط به انرژی و موضوعات امنیتی است. بیجینگ در راستای استراتژی مصون‌‌سازی به دنبال ایجاد تنوع در منابع تامین کننده انرژی خود به ویژه نفت است. تا در مواقع بحرانی با مشکل روبرو نشود. منطقه خلیج فارس با عظیم‌ترین منابع نفتی جهان یکی از اصلی‌‌ترین منابع تامین کننده نفت چین در آینده خواهند بود. از این رو خاورمیانه به طور عام و خلیج فارس به طور خاص اهمت وافری برای چین دارد. کشورهای خلیج فارس در سال 2019 حدود 44 درصد از نفت وارداتی چین را تامین کرده‌‌اند که در این میان عربستان با 16 درصد در رتبه اول قرار دارد. ایران با 3 درصد به طور مشترک با چند کشور دیگر در رتبه نهم صادرات نفت به چین قرار دارد. سایر منابع تامین کننده نفت وارداتی چین در نمودار زیر مشخص است. که خلیج فارس در مجموع رتبه اول را دارد.

 

استراتژی مصون‌سازی چین در حوزه نفتی را می‌‌توان در وقایعی مانند توقیف چند نفت کش خارجی توسط ایران در سال 2019 و حمله پهبادی به تاسیسات نفتی عربستان مشاهده کرد. علی‌‌‌رغم جایگاه نخست عربستان در صادارت نفت به چین، اما بیجینگ بر خلاف سایر قدرت‌‌های بزرگ مانند انگلیس، فرانسه و آمریکا به طور مستقیم ایران را مسئول این حملات ندانست و صرفاً بر خویشتنداری طرفین تاکید کرد و هیچگاه بخاطر توقیف نفتکش‌‌ها مانند سایر شرکای عربستان (آمریکا) تهران را محکوم نکرده است.

 

حتی برخی از تحلیل‌‌گران معتقدند که چین با دور زدن تحریم‌‌ها و خرید حداقلی نفت از ایران قصد دارد که انعطاف‌پذیری تهران در مقابل تحریم‌ها را بالا ببرد تا بدین وسیله مانع از عملی شدن تهدیدات تهران مبنی بر بستن تنگه هرمز شود. بنابراین واضح ست که این نگرانی برای چین وجود دارد که ایران اخلال جدی در ترانزیت انرژی در تنگه هرمز ایجاد کند و باعث توقف در تراتزیت انرژی به سمت چین شود. بنابراین بیجینگ نمی‌‌تواند موضوع امنیت در خلیج فارس که طرفین اصلی آن ایران و عربستان هستند را نادیده بگیرد. با این وجود چین کشوری بدون تعهدات سیاسی و امنیتی پیشین در منطقه است و قابلیت‌‌های نظامی امنیتی بسیار پائین‌‌تری نسبت به ایالات متحده در خاورمیانه و خلیج فارس دارد.

 

بنابراین برای چین غیرممکن است که در حمایت از ایران و یا برای تامین امنیت در خلیج فارس دست به هرگونه نمایشی بزند که بر خلاف منافع مستقیم عربستان به عنوان متحد استراتژیک ایالات متحده باشد. از این‌‌رو ایجاد راه‌‌های تنفس اقتصادی برای ایران در زمان تحریم به نوعی مصون‌سازی چین در مقابل بالا گرفتن تنش‌‌ها در منطقه‌ است تا مانع از انجام اقدامی رادیکال از سوی ایران شود. از سوی دیگر پیوندهای اقتصادی فزاینده‌‌ میان چین و عربستان نیز عاملی متوازن کننده برای سیاست چین در قبال تهران و ریاض عمل می‌‌کند. به عنوان مثال حجم سرمایه‌‌گذاری چین در عربستان تا سال 2020 حدود 40 میلیارد دلار بوده است در حالی که این رقم در جمهوری اسلامی ایران حدود 26 میلیارد دلار بوده است. از سوی دیگر حجم تجارت خارجی چین با این دو کشور گویای تمایل بیجینگ برای حفط روابط حسنه با هر دو کشور به طور همزمان است. جدول زیر حجم صادرات و واردات چین به/از ایران و عربستان از سال 2015 تا 2019 را نشان می‌‌دهد که می‌‌تواند معیار خوبی برای سنجش الگوی رفتاری چین در منازعه میان ایران و عربستان باشد.

 

بدون شک بیجینگ در میانه رقابت ایران و عربستان به منافع اقتصادی خود می‌‌اندیشد و انگیزه‌‌ای برای قربانی کردن یک طرف به نفع دیگری ندارد. با این وجود حجم روابط تجاری چین با ایران و عربستان نشان دهد که این کشور در قالب راهبرد مصون‌سازی تابع معادلات بین‌‌المللی و فشارهای ساختاری حاکم بر منطقه است و تمایلی به پرداخت هزینه‌‌ای برای نقص تحریم‌‌ها ندارد. مگر تا اندازه‌‌ای که به خویشتنداری تهران در منطقه کمک کند. چنان که در جدول فوق مشاهده می‌‌شود. حجم روابط تجاری چین با ایران پس از خروج آمریکا از برجام کاهش و با عربستان افزایش یافته است. به طوری که واردات چین از ایران از 16 میلیارد دلار در سال 2015 به حدود 4/13 میلیارد دلار در سال 2019 کاهش یافته است. اما این رقم برای عربستان از 30 میلیارد دلار در سال 2015 به بیش از 54 میلیارد دلار در سال 2019 رسیده است. بنابراین اگرچه چین در چارچوب راهبرد مصون‌سازی تلاش دارد که اختلافات دوجانبه ایران و عربستان تاثیر منفی بر رابطه‌‌اش با این دو کشور نداشته باشد اما بیجینگ تمایل و آمادگی لازم برای مقابله با فشارهای ساختاری و بین‌المللی را ندارد. عربستان سعودی نیز از شرایط موجود استفاده بهینه را برده و تا حد امکان جایگاه خود را در روابط تجاری با چین ارتقا داده و خود را به این کشور نزدیک کرده است.

 

در مورد فروش تسلیحات چینی به ایران و عربستان داده‌ها و اطلاعات دقیقی در دست نیست. اما در هر صورت بعید به نظر می‌‌رسد که قصد چین از معاملات تسلیحاتی با تهران و ریاض برهم زدن موازنه میان طرفین باشد. انگیزه اصلی چین کسب منافع اقتصادی از فروش تسلیحات است. بر اساس اطلاعات موسسه تحقیقات بین‌‌المللی صلح استکهلم چین در سال 2019 با حدود 5/1 میلیارد دلار در جایگاه چهارم صادرکنندگان تسلیحات در جهان قرار گرفته است و به نظر می‌‌رسد که در سال‌های آینده به طور جدی‌‌تر وارد بازار تسلیحات در جهان شود. مانورهای مشترک تسلیحاتی را می‌‌توان مقدمه‌‌ای برای این امر در نظر گرفت. در همین راستا می‌‌توان به مانورهای مشترک چین با ایران و عربستان اشاره کرد. به عنوان مثال عربستان و چین در سال 2016 نخستین تمرین مشترک نظامی ضد تروریسم در استان سین کیانگ چین را برگزار کردند.

 

شایان ذکر است که عربستان تا کنون فقط با یالات متحده چنین مانورهایی داشته است. همچین درنوامبر سال 2019 نیروی دریای چین و عربستان در پایگاه دریایی ملک فیصل تمرین دریایی سه هفته‌‌ای را به اجرا گذاشتند. درست یک ماه بعد چین و ایران به همراه روسیه مانور دریایی گسترده‌‌ای را در دریای عمان و شمال اقیانوس هند اجرا کردند. با توجه به شواهد مذکور می‌‌توان نتیجه‌‌گیری کرد چین بدون درگیر شدن در معادلات امنیتی میان ایران و عربستان مایل به تقویت همکاری‌‌های نظامی و امنیتی با هر دو طرف است و از این طریق به ریاض و تهران نشان می‌‌دهد که انگیزه‌‌ای برای سوگیری‌‌های امنیتی در منازعات این دو کشور ندارد.

 

 

 

  • China Investment Tracker (2021), China Saudi Arabi and Iran. Available at: https://www.aei.org/, Accessed on: 27 January 2021.
  • Garlick, Jeremy and Havlova, Radka (2020), China’s “Belt and Road” Economic Diplomacy in the Persian Gulf: Strategic Hedging amidst Saudi– Iranian Regional Rivalry, Journal of Current Chinese Affairs, 49(1) 82-105.
  • Gurol ,Julia and Scita, Jacopo (2020), China’s Persian Gulf strategy: Keep Tehran and Riyadh content, Atlantic Council, Available at: https://www.atlanticcouncil.org/blogs/menasource/chinas-persian-gulf-strategy-keep-tehran-and-riyadh-content/, Accessed on: 29 January 2021.
  • International Trade Statistics Database- United Nations (2021), China Report, Available at: https://comtrade.un.org/, Accessed on: 27 January 2021.
  • Koga, Kei (2018), The Concept of “Hedging” Revisited: The Case of Japan’s Foreign Policy Strategy in East Asia’s Power Shift, International Studies Review, 20(4), 633-660.
  • Stockholm International Peace Research Institute- SIPRI (2021), TOP LIST TIV TABLES, Available at: https://armstrade.sipri.org/armstrade/page/toplist.php, Accessed on: 29 January 2021.
  • U.S. Energy Information Administration- EIA (2020) Country Analysis Executive Summary: China, Available at: https://www.eia.gov/international/analysis/country/CHN, Accessed on: 27 January 2021.

 

 


نویسنده

1.دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد
2.پیام هایی که حاوی تهمت یا بی احترامی به اشخاص باشد منتشر نخواهد شد
3.پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با مطلب باشد منتشر نخواهد شد