سناریوهای پیش روی ایران پس از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا
نویسنده: محمد صیادی پژوهشگر مهمان دانش آموخته دکتری دانشگاه تهران
با نگاهی به مناظره های انتخابات ریاست جمهوری آمریکا می توان دریافت که نامزدها بیش از آنکه بر خط مشی ها (policy) تمرکز کرده باشند، بر شخصیت، دروغ ها و نگرش های نزادپرستانه یا جنسیت زده یکدیگر تمرکز کرده اند. این مسأله در طول چهار سال گذشته از زمان مناظره های انجام شده میان هیلاری کلینتون و ترامپ، به یکی از شیوه های عمده دموکرات ها در تلاش برای پایین کشیدن ترامپ تبدیل شده است. این در حالی است که مشاهده مناظره های انتخاباتی ریاست جمهوری آمریکا پیش از سال 2016 نشان می دهد که برنامه ها و سیاست ها بیش از امور شخصی تعیین کننده چالش میان نامزدها بوده است. آمریکایی ها به مثابه یک ملت، همانند دیگر ملت های جهان، از تنش میان جهت گیری های متناقض روان (psyche) خود رنج می برند.
زمانی که جنبه های غیراخلاقی و نامشروع چنین تنش هایی در سطح ملی اجازه بروز و ظهور در یک زمینه مشروع را پیدا کنند، پیامدهای غیرقابل کنترلی ایجاد می شود. دموکرات ها و به ویژه رسانه های جریان اصلی در آمریکا که عموماً ذیل خواسته های حزب دموکرات خبررسانی، برنامه سازی و تبلیغ می کنند، زمینه مشروع سازی (legitimization) سخن گفتن از ناگفتنی های غیراخلاقی (مانند نژادپرستی) را با سخن گفتن بیش از حد درباره آنها، برای هواداران ترامپ فراهم کردند. پیش از این نژادپرستی و جنسیت زدگی در شکل تام و تمام خود پذیرفته نبود اما اینک مباحثه عمومی آمریکایی ها بر سر این است چرا باید رییس جمهوری را پذیرفت که دارای نگرش های نژادپرستانه یا جنسیت زده است. به همین دلیل است که ترامپ به راحتی در اولین مناظره انتخاباتی با بایدن حاضر به محکوم کردن صریح گروه های راست افراطی نژادپرست نشد.
این پیچیدگی های درونی انتخابات ریاست جمهوری آمریکا تأثیر خود را در سیاست خارجی این کشور در قبال خاورمیانه و به طور خاص ایران نیز نشان خواهد داد. سیاست های ضدمهاجرتی و انزواگرایانه ترامپ از یک سو، و تلاش بایدن برای احیای سیاست خارجی فعال و تعاملی از سوی دیگر، پیامدهای متفاوتی به دنبال خواهد داشت. علی رغم تصور موجود در میان تحلیلگران داخلی، مسأله ایران و برجام، مسأله ای دست چندم در سیاست آمریکا محسوب می شود. مسأله ایران را باید ذیل وضعیت کلی سیاست خارجی آمریکا در خاورمیانه و روابط با شرق آسیا به ویژه چین تحلیل کرد. با وجود عدم اولویت مسأله ایران برای آمریکایی ها، همچنان که خروج ترامپ از برجام، ایران را به سمت کاهش تعهدات سوق داد، بازگشت آمریکا به برجام در دولت احتمالی بایدن می تواند موجب کاهش تنش ها در منطقه و افزایش احتمال مذاکره مجدد میان ایران و آمریکا باشد.
با این حال، به نظر می رسد سناریوهای پیش رو حداقل از منظر احتمال مذاکره میان ایران و آمریکا، آن چنان هم امیدوارکننده نیستند:
1. پیروزی مجدد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا محتمل ترین رخداد ممکن است. علی رغم پیش بینی های صورت گرفته در نظرسنجی ها، با توجه به مسأله رأی های پستی و احتمال عدم پذیرش شکست احتمالی توسط ترامپ، ممکن است نتایج انتخابات به تصمیم دیوان عالی آمریکا منوط شود. علی رغم پیش بینی های خوش بینانه درباره مذاکره میان ایران و آمریکا در فاصله کوتاهی پس از پیروزی ترامپ، به نظر می رسد ایران کماکان تمایلی به مذاکره نشان نخواهد داد. مسأله ترور سردار سلیمانی، از چنان اهمیتی در ساحت نمادین برخوردار است که به تنهایی امکان مذاکره را از بین می برد. تا زمانی که ترامپ رییس جمهور آمریکا باشد، نه تنها احتمال مذاکره مجدد ایران و آمریکا بسیار پایین است، بلکه خصومت ها بیشتر خواهد شد. به همین دلیل ایران در حال تلاش برای کاهش وابستگی به نفت و افزایش آمادگی برای چهار سال مقاومت است. در چنین وضعیتی، سیاستِ اقتصاد بدون نفت جدی ترین سیاست ایران در چهار سال پیش رو خواهد بود.
2. در صورتی که بایدن رییس جمهور شود، علی رغم صحبت های مطرح شده از جانب وی، شاهد بازگشت سریع آمریکا به برجام نخواهیم بود. این مسأله را می توان در سیگنال های متضادی که کمپین و مشاوران وی درباره برجام می دهند، مشاهده کرد. لازم به ذکر است که هریس معاون پیشنهادی بایدن در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، روابط نزدیکی با لابی اسرائیل در آمریکا دارد. بنابراین امیدواری به پیروزی بایدن و تأثیر مثبت و سریع آن بر وضعیت اقتصادی در ایران، حاکی از خوش بینی مفرط آن دسته از صاحب نظرانی است که کشمکش های درونی سیاست در آمریکا و لابی های پشت پرده را مورد توجه قرار نمی دهند.
3. آنچه در تحلیل های اخیر کمتر مورد توجه قرار گرفته، تأثیر انتخابات ریاست جمهوری ایران بر سیاست خارجی آمریکا در قبال ایران است. به فاصله چند ماه پس از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، شاهد برگزاری انتخابات ریاست جمهوری ایران خواهیم بود. ساده انگارانه است اگر تصور کنیم که آمریکایی ها (خواه بایدن پیروز شود و خواه ترامپ) بدون توجه به نتایج انتخابات ریاست جمهوری در ایران سیاست خارجی خود را در قبال ایران شکل دهند. صبر استراتژیک در این زمینه، ویژگی سیاست خارجی دولت جدید آمریکا خواهد بود. آن ها تا زمان انتخابات ریاست جمهوری ایران و مشخص شدن فضای سیاسی ایران صبر خواهند کرد و سپس به اتخاذ سیاست خارجی در قبال ایران خواهند پرداخت
4. در نهایت، آن گونه که از شواهد مشخص است، ایران گزینه روابط استراتژیک با چین را همچنان روی میز نگه داشته است. علی رغم انتظار برای مشخص شدن نتایج انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، ایران در پی استفاده از گزینه چین در صورت پیروزی ترامپ خواهد بود. افزایش یا تعلیق روابط سیاسی، اقتصادی و امنیتی بر مبنای قرارداد 25 ساله ایران و چین، برگ بازی ایران در صورت پیروزی ترامپ یا بایدن در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا است. اهرم فشار چینی ها به منظور استفاده از قرارداد 25 ساله با ایران در روابطشان با آمریکا، تیغی دو لبه است که می تواند مورد استفاده ایران به منظور تنظیم نوع مواجهه با آمریکا قرار گیرد.
نویسنده
محمد صیادی
محمد صیادی پژوهشگر مهمان مرکز پژوهش های علمی و مطالعات استراتژیک خاورمیانه و دانش آموخته دکتری علوم سیاسی دانشگاه تهران و پژوهشگر مهمان سابق در دانشگاه بین المللی فلوریدا در آمریکا است. حوزه پژوهشی نامبرده اقتصاد سیاسی، سیاست مقایسه ای و سیاست در خاورمیانه است.