پیامدهای منطقهای عادیسازی روابط امارات با رژیم اسراییل
نویسنده: احسان اعجازی پژوهشگر مهمان و دانش آموخته دکتری روابط بین الملل در دانشگاه گیلان
اعلام برقراری رابطه رسمی و دیپلماتیک بین رژیم اسراییل و امارات را میتوان گامی در جهت اجرایی شدن معامله قرن ارزیابی کرد. به احتمال فراوان آمریکاییها تلاش خواهند کرد تا دو کشور بحرین و عمان را در هفتههای آینده برای اعلام صلح با اسراییل ترغیب کنند. با این وجود به ترتیب قطر، کویت و عربستان آخرین کشورهای حوزه خلیج فارس خواهند بود که صلح تحمیلی با اسراییل را خواهند پذیرفت. به خصوص عربستان خود را به اجرای طرح صلح عربی بسیار متعهد میداند و به سادگی حاضر نخواهد بود که بدون تشکیل دولت مستقل فلسطینی صلح با اسراییل را بپذیرد. با این وجود باید توجه داشت بدون عبور هواپیماهای اسراییلی از آسمان عربستان ارتباطات بین امارات و اسراییل تقریبا غیرممکن میشود در نتیجه این کشور در رابطه بین اسراییل و امارات نقشی کلیدی ایفا خواهد کرد.
دلایل صلح:
فارغ از منافع سیاسی، اقتصادی، نظامی و امنیتی که امارات از رابطه با اسراییل برای خود متصور است، ایالاتمتحده در سالهای متمادی تلاش کرده است که یک تصویر وحشتناک از برنامه هستهای ایران و فعالیتهای منطقهای آن در اذهان رهبران کشورهای منطقه ترسیم کند تا با بهرهگیری از آن، آنها را برای برقراری رابطه با اسراییل قانع سازد. چه بسا یکی از شرطهای برقراری رابطه بین کشورهای حاشیه خلیجفارس با اسراییل تضمین ادامه فشار بر ایران به روش های گوناگون باشد.
از سوی دیگر امارات و دیگر کشورهای خلیج فارس امیدوارند با برقراری رابطه با اسراییل، ایالاتمتحده را ترغیب کنند که خاورمیانه را ترک نکند و همچنان به کمک های نظامی و امنیتی خود به کشورهای حاشیه خلیج فارس ادامه دهد. با این وجود برخی از کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس نسبت به عادیسازی روابط با اسراییل تردید دارند. سفر اخیر مایک پمپئو به بحرین مشخص کرد که این کشور هنوز به طرح صلح عربی پایبند است. البته میتوان این پایبندی را به فشار عربستان بر این کشور کوچک عربی نسبت داد. با این وجود برگزاری کنفرانس اقتصادی مرتبط با معامله قرن در منامه نشان داد که بحرین در نهایت به برقراری روابط با رژیم اسراییل علاقهمند است. کویت هم، مانند بحرین، خود را متعهد به صلح عربی میداند. همچنین بافت جمعیتی و نزدیکی این کشور به ایران سبب میشود که به سادگی برای عادیسازی با اسراییل پیشقدم نشود. موضع قطر نسبت به روند عادیسازی روابط با اسراییل از بقیه کشورهای حاشیه خلیجفارس پیچیدهتر است. مقامات قطری رابطه نزدیکی با همتایان آمریکایی خود دارند به طوری که فرماندهی «سنتکام» و پایگاه «العدید»، یک پایگاه مهم آمریکا در منطقه، در قطر قرار دارد. از یک سو قطر به بهانه تعاملات اقتصادی از دهه 1990 با اسراییل روابط پنهانی داشته است. اما از سوی دیگر درگیر یک رقابت شدید با دیگر اعضای شورای همکاری خلیجفارس است که نمود آن را میتوان در تحریم این کشور از سوی این شورا دید. علاوه بر این، روابط حسنه قطر با ایران و همچنین پشتیبانی مالیاش از حماس و مردم غزه بر پیچیدگی سیاست قطر در این مورد افزوده است. در نتیجه به نظر میرسد قطر علاقهمند است موضعش همچنان برای طرفین درگیر مبهم باقی بماند.
از میان کشورهای آفریقایی مسلمان هم، سودان به عنوان گزینه بعدی برای صلح با رژیم اسراییل معرفی شد. اما رهبری سودان موضعش را در دیدار با وزیر خارجه آمریکا در قبال عادی سازی روابط با سودان بیان کرد. «عبد الله حمدوک» نخست وزیر دولت انتقالی به پمپئو گفت دولتش اجازه تصمیم گیری در خصوص عادیسازی روابط با اسرائیل را ندارد و مأموریت دولتش به تکمیل روند انتقالی تا برگزاری انتخابات محدود است.
با این وجود ورود امارات به جرگه کشورهای عربی که اسراییل را به رسمیت شناختهاند میتواند به صورت دومینووار کشورهای دیگر عربی را به صلح با این رژیم تشویق کند. مهمتر از آن نوع واکنش کشورهای اسلامی به این مسئله است. از میان 57 کشور عضو سازمان همکاری اسلامی تنها ایران و ترکیه با این اقدام مخالفت جدی کرده اند.
با این وجود برقراری این رابطه دو خطر عمده را میتواند برای ایران به همراه داشته باشد: نخست ممکن است اسراییل از ارتباطات تجاری و مالی ایران با امارات برای نفوذ به ایران استفاده کند و دوم آنکه روابط کشورهای حاشیه خلیجفارس خواهناخواه منجر به ورود همهجانبه اسراییل به خلیجفارس میشود. ترکیه نیز با وجود تهدید به قطع روابط با امارات، به دلایل سیاسی، اقتصادی و امنیتی به سمت قطع رابطه با اسراییل نخواهد رفت. برای اولین بار در چنین مواقعی، هیچ کشور عربی با این اقدام امارات مخالفت نکرد. کویت تنها کشوری بود که هبستگی خود با فلسطین اعلام کرد. حتی کشورهایی نظیر الجزایر و سوریه که خود را در جبهه پان عربی میپندارند حتی یک بیانیه سیاسی علیه این توافق صادر نکردند. آغاز چنین روندی بدون تردید تلاشها برای تشکیل یک دولت مستقل فلسطینی را بیش از پیش دشوار میسازد.
صلح بین امارات و اسراییل که در قالب دکترین «صلح برای صلح» پیگیری میشود بدان معناست که دیگر آرمان تشکیل یک دولت مستقل فلسطینی و آزادسازی سرزمینهای اشغالی از سوی برخی کشورهای عربی دنبال نخواهد شد. در واقع این صلح دو معنای اصلی دارد: نخست آنکه دیگر مسئله فلسطین در روند صلح خاورمیانه جایگاه سابق خود را ندارد و دوم آنکه این صلح کاملاً بر ضد سیاستهای منطقهای ایران و ترکیه تدوین شده است. به نظر میرسد ایران میتواند در این شرایط جدید ترکیه را قانع کند که به تدریج روابطش با اسراییل را کاهش دهد. در این صورت دو کشور به قطبی تبدیل خواهند شد که میتوانند به جای کشورهای عربی آرمان تشکیل دولت مستقل فلسطینی را پیگیری کنند.
نویسنده
احسان اعجازی (مدیر گروه)
احسان اعجازی مدیر گروه مطالعات ترکیه در پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه است. وی دانش آموخته مقطع دکتری در رشته روابط بین الملل دانشگاه گیلان می باشد. حوزه مطالعاتی ایشان سیاست خارجی ترکیه است.