مروری بر کتاب «سرمایهداری علیه آبوهوا» در گفتوگو با مترجم آن؛
تغییر اقلیم دنیایمان را زیر و رو خواهد کرد
یومی کلاین، اقتصاد مصرفی با پشتوانه سرمایهداری نولیبرال و میوه آن فرایند جهانی شدن را، مهمترین عامل تغییر اقلیم میداند؛ با نتیجه زیر و رو شدن همهچیزمان و لازمه آن زیر و رو شدن شیوه زندگیمان، عملکرد اقتصادیمان و به قول او «حتی تفسیرهایمان از جایگاهمان در زمین».
بحران محیط زیست و تغییرات آبوهوایی که امروزه به یک مسأله جدی و قابل تأمل تبدیل شده، حاصل دخالت و بهرهوری نامعقول انسان از طبیعت پیرامون خود و استفاده نادرست از صنعت و تکنولوژی است. اهمیت این مسأله موجب شده محیط زیست یکی از بسترهای داغ بحث سیاست جهانی شود که انسان را واداشته روی این موضوع تأکید و آنرا جدی بگیرد تا با جلوگیری از برهم خوردن هارمونی نظام طبیعت حاکم بر زمین، ناجی زمین و موجودات آن باشد. زمین، آب، هوا و انسان، بازوهای بههم پیوسته حیات هستند که باید در تعادل و هارمونی نگهداشته شوند. برهم خوردن یکی از این اضلاع، چارچوب فلسفه زندگی روی زمین را برهم میزند.
نِیومی کلاین؛ روزنامهنگار و فعال اجتماعیِ کانادایی، یکی از دغدغهمندانی است که در زمینه بحران محیط زیست و اقلیم فعال بوده و دست به قلم نیز برده است. او که در دانشگاه تورنتو در رشته روزنامهنگاری تحصیل کرده، از فعالان بزرگ سیاسی ضد جهانیسازی نئولیبرالی یا به عبارتی طرفدار تغییر جهانیسازی کنونی بوده و خواهان تغییر آن بهگونهای است که اثرات زیانبار اقتصادی، سیاسی و محیط زیستی آن حذف شود. کلاین در سالهای 2000 و 2002 کتابهای «بدون مارک» و «حصارها و پنجرهها» را چاپ کرد. سومین و مشهورترین کتابِ کلاین «دکترین شوک: ظهور سرمایهداری فاجعه» نام دارد که سپتامبر سال 2007 منتشر و در سطح بینالمللی فروش بالایی داشت. این کتاب در جدول آثار پرفروش روزنامه نیویورک تایمز قرار گرفت و به 28 زبان دنیا ترجمه شده است.
«سرمایهداری علیه آبوهوا» چهارمین کتاب این روزنامهنگار و نویسنده کانادایی بوده و در سال 2014 از سوی انتشارات «سایمن اند شوستر» در نیویورک منتشر شده و بهتازگی با ترجمه احمد عزیزی؛ راهی بازار نشر شده است.
عزیزی که ترجمه بیش از 10 کتاب ازجمله «شتای عمر: برگههای خاطرات سیاسی» و «اَبَرطبقه» اثر راتکاف را نیز در کارنامه دارد، تحصیلاتش را در مدرسه عالی بازرگانی تهران و دانشگاه جرج واشنگتن آمریکا به پایان رسانده است. وی بعد از پیروزی انقلاب عهدهدار مسئولیتهایی همچون عضویت در نخستین شورای سرپرستی صدا و سیما، قائممقام وزیر امور خارجه، نماینده مجلس شورای اسلامی، رئیس کمیسیون سیاست خارجی مجلس، دبیر کمیسیون سیاست خارجی شورای عالی امنیت ملی و سفیر جمهوری اسلامی ایران در آلمان، بوده است.
احمد عزیزی در گفتوگو با خبرنگار ایبنا، به دلایل اهمیت کتاب «سرمایهداری علیه آبوهوا» و دیدگاههای نویسنده سرشناس آن پرداخت.
اهمیت موضوع کتاب و مباحث مطرح شده در آن یا شهرت نویسنده، کدامیک موجب شد که سراغ ترجمه این کتاب بروید؟
بخاطر شهرت نیومی کلاین؛ نه فقط بهعنوان نویسندهای اندیشمند و پیشرو با کتابهایی پرفروش در سطح جهانی، بلکه در قامت یک فعال اجتماعی طرفدار محیط زیست و مخالف دستاندازیهای اقتصاد نولیبرال و مصرفگرا بر حیات سالم بشر امروز. شهرت او نیز بیشتر مدیون انتقادات صریح و شفاف از جهانی شدن تحت سیطره شرکتهای بزرگ چندملیتی و بهطور اعم اقتصاد سرمایهداری، مروج مصرف و زیادهخواهی است. میتوان گفت مهمترین کتاب او در این چارچوب، «دکترین شوک» است که در سال 2007 منتشر و ترجمه فارسی آن نیز در ایران با اقبال فراوان مواجه شد. «دکترین شوک» با ارائه تصویر روشنی از نگرش نِیومی کلاین، تحلیلی انتقادی از اقتصاد نولیبرال است که پیشتر «میلتون فریدمن» مروج آن بوده و بر پایه بهاصطلاح نوعی «شوکدرمانی» قرار دارد.
کتاب «سرمایهداری علیه آبوهوا» نیز بعد از «دکترین شوک» در سال 2014 منتشر شد و مدتها در فهرست پرفروشترین کتابهای نیویورک تایمز قرار داشته است. کلاین در عینحال از منتقدان سرسخت دونالد ترامپ و زمانی از پیشقراولان کارزاری علیه سیاستهای او و خواهان اِعمال تحریمهای بینالمللی علیه آمریکا در صورت خودداری دولت ترامپ از پایبندی به تعهدات پیمان آبوهوایی پاریس بوده است.
دلیل اصلی انتخاب کتاب «سرمایهداری علیه آبوهوا» برای ترجمه، صرفنظر از دلبستگی شخصی به نگاه انسانی کلاین، اهمیت تغییرات و بحران اقلیمی در شرایط امروز و تأثیر آن بر آینده زمین و حیات انسانهاست. ترجمه کتاب دیگری از او به نام «در آتش» را نیز در دست بررسی دارم که مجموعهای از سخنرانیها و مقالات او در این زمینه حساس و حیاتی است.
نِیومی کلاین
حرف اصلی این کتاب چیست و کلاین از چه زاویهای به تأثیر سرمایهداری بر موضوع تغییر اقلیم و دگرگونی آبوهوا پرداخته است؟
کلاین، اقتصاد مصرفی با پشتوانه سرمایهداری نولیبرال و میوه آن فرایند جهانی شدن را، مهمترین عامل تغییر اقلیم میداند؛ با نتیجه زیر و رو شدن همهچیزمان و لازمه آن زیر و رو شدن شیوه زندگیمان، عملکرد اقتصادیمان و به قول او «حتی تفسیرهایمان از جایگاهمان در زمین». او فرصتمان برای تغییر را بیش از یک دهه نمیداند و به ضرورت راهاندازی یک برنامه مارشال جدید معتقد است.
کلاین با اشاره به عملکرد رهبران در پشتگوش انداختن مسأله و رسم و راه سرمایهداری و سیاستمداران راست و محافظهکار در انکار تغییرات اقلیمی، معتقد است که تنها گسترش جنبشهای مردمی در سرتاسر جهان قادرند تا بحران اقلیم را در صدر اولویتهای جهانی قرار داده، سیاستمداران را تحتفشار بگذارند و در نهایت دگرگونی اقلیم را به شتابدهندهِ تغییرات بنیانی جامعه بشری مبدل کنند.
به عقیده شما، مهمترین انگیزه کلاین برای نوشتن این کتاب چه بوده است؟
کلاین، انگیزه خود در نگارش این کتاب را، ضرورت حیاتیِ شکلگیری جنبشی عظیم متأثر از فوریت بحران اقلیم میداند؛ جنبشی با قدرت راهاندازی گفتمانی با هدف حفاظت از بشر در برابر ضایعات نظام اقتصادی بیرحم و ناعادلانه کنونی. به باور او، در این میان ما نیز میبایست چیزهایی را از دست بدهیم، از تجملاتی دل بکنیم و صنایعی را یکسره برچینیم. این چیزها قابل تغییرند، اما آنچه غیرقابل تغییر بوده، قانون طبیعت است.
جهانی داغتر، سردتر، بارانیتر، تشنهتر، گرسنهتر و خشمگینتر!
نِیومی کلاین در بخشی از کتاب نوشته است: «در حسابوکتاب کربن که همواره نشانگر خیزش گازهاست، شبهه و دروغی در کار نیست. گازهای گلخانهای هر سال از سال پیش، بیشتر تولید میشود و میزان گستردگیشان هم بیشتر است؛ گازهایی که با حبس گرما، برای نسلهای آتی جهانی میسازند داغتر، سردتر، بارانیتر، تشنهتر، گرسنهتر و خشمگینتر! اگر همچنان با چشم بستن بر فرایند تصاعد گازها، همینجا که هستیم بمانیم و همین راه را ادامه دهیم؛ تغییر آبوهوا همه دنیایمان را زیر و رو خواهد کرد. شهرهای بزرگمان احتمالا زیر آب خواهند رفت، دریاها تمدنهای دیرینمان را خواهند بلعید و به احتمال خیلی زیاد، فرزندانمان بخشهای عمدهای از عمرشان را در جنگ و گریز با توفانهایی مهلک و خشکسالیهای بیحدومرز خواهند گذرانید... ایستادن در برابر آیندهای اینچنین تیره و تار یا دستکم کاستن از تاریکی و هراس آن، راههایی نیز دارد. یا باید اجازه دهیم اختلالات اقلیمی همهچیز جهانمان را درهم بریزد یا تا آنجا که میشود، باید همهچیز اقتصادمان را برای گریز از چنین تقدیری درهم بریزیم.»
منبع: خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)