کشف میدان گازی در ترکیه و تحول در راهبرد های آنکارا
نویسنده: بهروز نامداری پژوهشگر مهمان
جمعه 31 اردیبهشت رئیس جمهور ترکیه چند روز پس از اعلام وعده خبر خوش به مردم آن کشور، نهایتا مژده داد این کشور یک میدان گازی بزرگ در دریای سیاه کشف کرده است. چگونگی اعلام این خبر و مانور تبلیغاتی حزب حاکم ترکیه در خصوص آن را باید در چهارچوب دیدگاه نوین دولت مردان آنکارا به اقتصاد انرژی و ژئوپلتیک ترکیه تحلیل نمود. در این یاداشت سعی داریم ارزش این کشف را در بستر بازار گاز ترکیه وهمچنین دیدگاه های جدید سیاستمداران ترکیه در خصوص بازار جهانی نفت و گاز بررسی نمائیم.
فاکتور های اقتصادی و سیاسی متغیرهایی هستند که در صنعت نفت و گاز جهانی در اتخاذ تصمیم نهایی برای بهره برداری از هر میدان نفت و گاز تعیین کننده و موثر هستند. بسته به نظام های سیاسی حاکم بر کشورها و شرایط حاکم بر روابط بین الملل اولویت این فاکتورها در تصمیم گیری می تواند جابجا شود. به عنوان مثال در شرایط تنش در روابط بین الملل و یا جنگ سرد و همچنین در کشورهای دارای اقتصاد غیر آزاد و نظامهای سیاسی غیر دمکراتیک فاکتورهای سیاسی بر فاکتورهای اقتصادی اولویت می یابد. این در حالی است که در شرایط صلح بین المللی و برخورداری کشورها از اقتصاد آزاد، اولویت با فاکتورهای اقتصادی خواهد بود. هرچند در سالهای گذشته عوامل دیگری از جمله فاکتورهای زیست محیطی نیز به این متغیرها افزوده شده است لیکن فاکتورهای جدید نیز نهایتا در زیرمجموعه همان فاکتورهای اقتصاد و سیاست جایی خواهند گرفت.
ترکیه در سال 2019 کمی بیش از 43 میلیارد متر مکعب گاز طبیعی معادل 24% کل انرژی مصرفی ترکیه و 1/1% از مصرف جهانی گاز طبیعی را مصرف نموده است که از این مقدار تنها حدود 5/0 میلیارد متر مکعب آن از منابع داخلی تامین شده و باقی آن از منابع وارداتی تامین شده است. واردات گاز طبیعی ترکیه در سال 2018 بصورتLNG از طریق سه پایانه واردات و از حدود 10 کشور جهان(11.5 میلیارد متر مکعب) و همچنین 6 خط لوله از سه کشور ایران (7.6 میلیارد متر مکعب) روسیه (22.8 میلیارد متر مکعب) و اذربایجان (7.2 میلیارد متر مکعب) بوده است.
واکاوی جایگاه اقتصادی میدان گازی (Tuna-1) برای اقتصاد انرژی ترکیه و نگاهی به اطلاعات منتشر شده در خصوص میدان گازی تازه کشف شده در ترکیه نشان می دهد این میدان حاوی 320 میلیارد متر مکعب گاز در جاست که با توجه به ضریب برداشت حداکثر 80% می توان انتظار تولید 250 میلیاردمتر مکعب گاز را از آن داشت که معادل حدود 6 سال مصرف گاز ترکیه بر مبنای مصرف سال 2019 آن کشور خواهد بود. در این میان باید در نظر داشت عمق دریا در محلی که میدان در آن کشف شده است زیاد و بیش از 1500 متر است چرا که بنا به ادعای مقامات ترک کشتی که عملیات حفاری این میدان به آن سپرده شده است، جهت دستیابی به این میدان حفاری هایی به عمق3500 تا 4000 متر انجام داده است. با توجه به این عمق، درکنار هزینه های فزاینده استخراج، هزینه لوله گذاری از این میدان که با حدود 150 کیلومتر فاصله از ساحل ترکیه در نزدیک مرز مشترک این کشور با بلغارستان و رومانی واقع گردیده بسیار زیاد خواهد بود. به این هزینه ها باید هزینه ساخت پالایشگاه که با توجه به کیفیت گاز موجود در مخزن و درجه ترشی متفاوت است نیز اضافه خواهد شد که در نهایت قیمت تمام شده گاز در بازار ترکیه متاثر ازمجموع این موارد کلی و تعدادی دیگر از موارد جزئی خواهد شد.
با توجه به این مولفه ها و قیمت های کنونی در بازار جهانی گاز به نظر می رسد آنکارا در صورت اخذ تصمیم برای عملیاتی نمودن استخراج از این میادن در قیمتهای جاری گاز مجبور به دادن یارانه های سنگین به تولید کنندگان گاز از چنین میادینی خواهد بود، همان کاری که در حال حاضر در خصوص تولید ذغال سنگ داخلی خود موسوم به لیگنیت در مقابل ذغال سنگ وارداتی انجام می دهد.
از منظر سیاسی به نظر می رسد جایگاه انرژی های فسیلی در میان مقامات دولت اسلامگرای ترکیه، که هرچه بیشتر به سمت حکمرانی با تمایلات ملی گرایانه بر بستر ریشه های عثمانی گرایانه در حال چرخش است، دچار دگردیسی شده است و بر درجه اهمیت آن روز به روز افزوده می شود. این ارتقاء جایگاه انرژی در میان سیاستمداران تراز اول ترکیه را می توان در رویارویی آنها در مدیترانه با یونان و قبرس بر سر منابع و بلوک های نفت و گاز به روشنی مشاهد نمود، حتی واضح تر از آن دخالت ترکیه در جنگ داخلی لیبی و تلاش برای انعقاد قراردادهای نفتی با متحدین خود در آن کشور جنگ زده و تلاش برای تصاحب میادین نفتی در سوریه است. از این منظر ارزش کشف میدان گازی (Tuna-1) بیش از آنچه واقعا هست در میان زمامداران آنکارا نمایان می گردد، چرا که آن را قدم محکمی در مسیری می دانند که یکی از نقاط ضعف ترکیه یعنی انرژی های فسیلی را به نقطه قوت آن کشور تبدیل خواهد نمود.
ترکیه که همواره از کمبود انرژی رنج برده و از این منظر وابسته به منابع خارجی بوده، تلاش نموده این وابستگی را از راه های مختلف کاهش دهد. افزایش راندمان و کاهش شدت مصرف انرژی، توسعه منابع انرژی داخلی از جمله منابع تجدید شونده بر مبنای سد سازی های متعدد از جمله سد عظیم ایلیسو، توسعه منابع جدید انرژی از جمله نیروگاه های هسته که قرار است نخستین آن تا سال 2023 وارد مدار گردد و در نهایت دستیابی به منابع نفت و گاز. در حوزه نفت و گاز ترکیه بصورت سنتی با توجه به موقعیت ژئوپلتیک خود که بین تولید کنندگان بزرگی همچون کشورهای خاورمیانه و منابه حوزه دریای کاسپین و مصرف کننده بزرگی چون اروپا قرار گرفته، در بهترین حالت نقش یک واسطه و حلقه وصل را بازی نموده است. احداث خطول لوله متعدد نفت و گاز از آذربایجان،روسیه، عراق و گرجستان به مقصد مرزهای غربی و یا بنادر آن کشور در مدیترانه شاهدی بر این مدعاست. اما به نظر می رسد عزم جدید آنکارا بر آن قرار گرفته است که این کشور همزمان با ایفای این نقش، بصورت مستقل نقش یک صادر کننده نفت وگاز به اروپا را نیز بر عهده بگیرد. این تمایل و آرزو را می توان به وضوح در گفتار رئیس جمهور ترکیه در سخنرانی بشارت گونه برای کشف میدان گازی (Tuna-1) شنید.
اینکه ترکیه با بازی های سیاسی و تنش های ژئوپلتیک با همسایگان و حتی متحدین دور دست چون لیبی چقدر می تواند به این خواسته خود برسد قطعا به بازی سایر بازیگران بین المللی و توان ترکیه در عرصه نظامی و سیاسی بستگی دارد. اما توان ترکیه برای توسعه منابع داخلی هیدروکربنی آن کشور علاوه بر شانس برای یافتن میادی جدید به قابلیت های فنی، اقتصادی و مهمتر از آن اراده و انگیزه رهبران آنکارا به توسعه منابع کشف شده بستگی دارد، و در شرایط کنونی به نظر می رسد حزب حاکم برای این مهم بسیار با انگیزه است.
نویسنده
بهروز نامداری
بهروز نامداری دانش آموخته ی دکتری روابط بین الملل در دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران می باشد. آقای نامداری عضو گروه نفت، گاز و انرژی های نو است. حوزه مطالعاتی آقای نامداری مسائل خاورمیانه و انرژی می باشد.