روابط فضایی چین و آمریکا در جهان پس از کرونا
نویسنده: گلاره رستگارنیا پژوهشگر مهمان
در سنگینی سایه کرونا بر جهان کنونی، شمار زیادی از برنامههای فضایی از جمله برنامههای ایالات متحده در سکوتی اجباری به تعویق افتادند و در مقابل پرتاب موشک لانگ مارچ بی 5 که قرار است در آینده فضانوردان چینی را به ایستگاه فضایی ساخت این کشور و پس از آن به ماه ببرد، نشان میدهد چین فعالیتهای فضایی خود را در پیچیدهترین شرایط بینالملل بیوقفه پیش میبرد. از سویی دیگر درحالیکه چین از ورود رقابت خود با آمریکا به مرحله خطرناکی خبر داده، دونالد ترامپ قطع هرگونه همکاری با چین را اعلام کرده و پیش از این تجربه جهانی نیز معاون وزیر دفاع آمریکا در امور چین بر لزوم در اختیار داشتن تسلیحات پیشرفته و آمادگی برای رویارویی با این کشور تأکید کرده است. افزایش امکان هرگونه رویارویی نظامی بین ایالات متحده و چین با توجه به پیشینه مملو از هراس در روابط فضایی دو کشور جایگاه فضا در مناسبات دو کشور را در جهان پس از کرونا و در بستری از تحولات عرصه بینالملل بحث برانگیز ساخته است.
روابط حال و آینده دو بازیگر در فضای ماورای جو بیش از هر چیز تکیه بر گذشته آنها در عرصهای دارد که با پایان جنگ سرد در 1991 دوره گذار به دومین عصر فضایی را آغاز کرد. با خاموشی جنگ سرد و پیشتازی ایالات متحده در عرصه فعالیتهای فضایی که خود ناشی از رنگ باختن رقابتهای فضایی بین تنها قدرتهای فضایی یعنی ایالات متحده و شوروی بود دومین عصر فضا در آستانه ورود جهان به قرن بیست و یکم تحتتأثیر طیفی از تغییرات از جمله در ساختار و شکل و نوع بازیگران شکل گرفت.
در ابتدای قرن بیست و یکم ایالات متحده در تلاش برای تحول در ساختار نظام بینالملل و حرکت به سمت یک جانبهگرایی بهعنوان یکی از اهداف اصلی استراتژی کلان این کشور، نگاه خود را بر مهار دیگر قدرتها به واسطه همکاری یا توسل به زور و منزوی ساختن آنها بهویژه در فضای ماورای جو معطوف کرد، گرچه با اهمیت یافتن مقابله با تروریسم متأثر از حملات یازده سپتامبر فضا برای مدتی کوتاه تبدیل به اولویت دوم برای واشنگتن بهعنوان رهبر فعالیتهای فضایی نظامی و غیرنظامی شد.
در چنین فضایی ورود چین به عرصه فعالیتهای فضایی که در پی پرتاب نخستین فضاپیمای حامل سرنشین آن در سال 2003 صورت گرفت نمودی از تغییر در بازیگران فضایی و پایان انحصاری بودن فعالیت در فضای ماورای جو بود. آزمایش تسلیحات ضد ماهوارهای چین در سال 2007 مغایر با تلاشهای این کشور برای دنبال کردن سیاستهای ضدتسلیحاتی و صلحآمیز، آمریکا را ملزم به مدرن سازی سیاست فضایی نظامی خود کرد. در حقیقت چین با چنین اقدامی با تلاش برای تبدیل شدن به یک قدرت فضایی، رهبری ایالات متحده در امور امنیتی فضای ماورای جو را به چالش کشید.
اما در تداوم این قرن و درحالی که با امکان افزایش هرگونه تنشی میان پیشتازان نخستین عصر فضا یعنی ایالات متحده و روسیه امکان بازگشت به رقابتهای فضایی جنگ سرد متکی بر شرایطی دگرگون شده دور از ذهن نبود ظهور بحرانی دیگر چشمانداز نوینی را برای فعالیتهای فضایی و روابط بحثبرانگیز ایالات متحده و چین در این عرصه ترسیم کرده است که مطرح کردن چند مورد در این زمینه ضرورت دارد:
1-گسترده شدن دامنه تهدیدی مانند کرونا ایالات متحده را به بازگشت به عقب و سالهای آغازین دومین عصر فضا وا داشته است چراکه طی ماههای گذشته با طرح اولویت امنیت انسانی شماری از فعالیتهای خود را به تعویق انداخت و یک بار دیگر در قرن معاصر فعالیتهای فضایی را در جایگاه دوم اولویتهای خود حتی برای مدتی کوتاه قرار داد.
2- در چنین شرایطی همانگونه که نیروی نظامی برای کسب ثروت ضرورت دارد، ثروت نیز لازمه حفظ نیروی نظامی است و متأثر از بحران کنونی قدرت بزرگی نظیر ایالات متحده در راستای رسیدگی به زیرساختهای بهداشتی امکان دارد به شکل قابل توجهی در سرمایهگذاری بر مسائل نظامی و صنایع فضایی نیز تجدید نظر کند. بر این اساس به موازات ضعفهای اقتصادی کنونی امکان کند شدن چرخههای صنعت فضایی و توسعه آن علیرغم افزایش اهمیت کاربردهای نظامی فناوریهای فضایی در هر درگیری احتمالی بین رقبا وجود خواهد داشت.
3- در بستر نگرانیهای ایالات متحده نسبت به تهدیدهای ناشی از این ویروس که تجارتهای فضایی و بخشهای مرتبط با امنیت ملی را هدف قرار داده است، چین خواهان خریدن شرکتهای فضایی ورشکسته ایالات متحده است. در مقابل آمریکا با منع چنین اجازهای در هراس است تا چین با تملک بر شرکتهای فضایی به فناوریهای مغایر با امنیت ملی خود دستیابد.
4- پیش از این بر مبنای قانونی که در سال 2015 تصویب شده ناسا از هرگونه همکاری با چین در زمینه فعالیتهای فضایی منع شده و با افزایش امکان رویارویی دو قدرت جایی برای همکاری احتمالی چین و ایالات متحده در این عرصه باقی نخواهد ماند. در شرایطی که اعزام فضانورد در 30 ماه می، توسط ایالات متحده بیش از همه بیانگر خرسندی ایالات متحده از عدم نیاز به همکاری با رقبای خود از جمله روسیه بود ولی از سال 2011 برای چنین مأموریتهایی از کارکردهای موشکهای روسی بهره میبرد.
درمجموع چین که تاکنون از قابلیت خوبی در مدیریت بحران از خود نشان داده و در پی آن میتوان گفت بهگونهای از جایگاه خوبی در عصرپسا کرونا برخوردار خواهد بود مدتهاست که خواستار تبدیل شدن به قدرت فضایی است، همانگونه که در آخرین کتاب سفید خود نیز بر آن تأکید کرده است و علیرغم عدم وضوح سیاستهای فضایی آن همواره در تلاش بوده تا همپای ایالات متحده و روسیه در شمار زیادی از فعالیتهای فضایی حرکت کند.
گرچه این بازیگر فضایی با تداوم حرکت روبه جلو خود در فعالیتهای فضایی میتواند فراتر از تبدیل شدن به قدرت فضایی خواهان برتری و حتی دستیابی بر رهبری در این عرصه باشد. اما در نهایت بارزترین تفاوت دو کشور به برتری ایالات متحده در دسترسی به فناوریهای فضایی منتهی میشود و حتی درجاییکه گرایش به دردست داشتن و توسعه تسلیحات پرهزینه فضایی کمتر میشود، چین بایستی نسبت به قدرتیابی دوباره ایالات متحده در فعالیتهای فضایی نگران باشد و از یاد نبرد که ایالات متحده همچنان به آزادی عملکرد خود در فضای ماورای جو و منع رقبای خود در هر گونه دسترسی به فضا پایبند خواهد ماند.
در دوران جنگ سرد نیز برتری نظامی در رقابت بین ایالات متحده و شوروی درحالی سوق دهنده دو قدرت فضایی به سمت مسابقه تسلیحاتی بود که قدرتی همتراز آنها وجود نداشت، اما در عصر کنونی فضا نباید فعالیتهای فضایی قدرتی مانند روسیه و حتی بازیگران فضایی نوظهور در منطقه خاورمیانه مانند ایران را فراموش کند. ظهور و سقوط قدرتها غالباً در پی درگیریهای نظامی صورت گرفتند اما فضای ماورای جو عرصهای است که به دور از هرگونه درگیری نظامی تاکنون شاهد ظهور و سقوط قدرتهای فضایی بوده است.
نویسنده
گلاره رستگارنیا (دبیر گروه)
گلاره رستگارنیا دبیر گروه مطالعات دیپلماسی انرژی در خاورمیانه پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه است. وی دانشجوی دکتری رشته روابط بین الملل در دانشگاه آزاد واحد کرج می باشد. حوزه مطالعاتی خانم رستگارنیا مسائل خاورمیانه و انرژی می باشد.