گزینه های ایران در صورت توقیف نفتکش ها توسط امریکا
نویسنده: جلیل بیات پژوهشگر مهمان
تلاش جدید دولت ترامپ برای ممانعت از صدور سوخت به ونزوئلا توسط ایران که به آن چاشنی حقوقی و قضایی داده است، میتواند دور جدیدی از افزایش تنش میان امریکا و ایران در فاصله چند هفته به انتخابات ریاست جمهوری امریکا ایجاد کند.
بعد از عملیات موفقیت آمیز 5 نفتکش ایرانی در صادرات سوخت به ونزوئلا، حالا گفته شده 4 نفتکش ایرانی دیگر در حال حمل سوخت به سمت ونزوئلا هستند و طی ماههای آینده به مقصد خواهند رسید. این در حالی است که دولت امریکا که دفعه قبل از ارعاب و تهدید ایران به جایی نرسیده بود، اینبار مصمم است مانع از این اقدام شود. در این راستا وزارت دادگستری آمریکا از دستور یک قاضی فدرال برای مصادره محمولههای چهار نفتکش ارسالی ایران به ونزوئلا خبر داده است. این دستور پیرو درخواست دادستانهای امریکایی و به این بهانه صادر شده است که ایران درآمد حاصل از صدور سوخت به ونزوئلا را صرف فعالیتهای جنگطلبانه، گسترش سلاحهای کشتار جمعی و تجهیزات و تسلیحات نظامی در پشتیبانی از تروریسم و نقض حقوق بشر میکند.
این تصمیم دولت امریکا که قطعا نمیتواند بدون اطلاع رئیس جمهور ترامپ اتخاذ شده باشد را میتوان در دو سطح مورد تحلیل و بررسی قرار داد.
در سطح نخست، اتخاذ چنین تصمیمی به دنبال ممانعت از افول بیشتر پرستیژ بین المللی و قدرت تحریم های یکجانبه امریکا در چشم رهبران و افکار عمومی بینالمللی است. بدون شک همکاری و کمکرسانی دو کشورِ مورد تحریم از سوی امریکا بدون ترس از تهدیدات این کشور که در ماه اردیبهشت با اعزام موفقیت آمیز نفتکش های ایرانی به ونزوئلا انجام گرفت، ضمن شکستن هیمنه و پرستیژ ابرقدرتی امریکا، می تواند مسیر را برای تبدیل این اقدام به یک روند بینالمللی و مقابله سایر کشورها با تحریم های یکجانبه امریکا فراهم آورد. از این منظر امریکا قصد دارد با توقیف نفتکشهای ایرانی نشان دهد سرپیچی از خواستههای این کشور هزینهساز خواهد بود. در واقع دولت امریکا با این اقدام میخواهد نشان دهد ابزار تحریمهای یکجانبه با توجه به قدرت نظامی و اقتصادی این کشور همچنان کار میکند.
اما در سطح دوم، به نظر میرسد این اقدام تلاشی از سوی ترامپ برای بحرانسازی در چند هفته مانده به انتخابات ریاست جمهوری امریکا است. در حال حاضر نتایج نظرسنجیها حاکی از عقب افتادن ترامپ نسبت به رقیب دموکرات وی دارد. همچنین هیچ چشم انداز مثبتی در عرصه داخلی به دلیل شیوع کووید 19 و پیامدهای اقتصادی آن دیده نمی شود. به همین دلیل اکنون حتی شخص ترامپ نیز احتمال پیروزی جو بایدن را دور از دسترس نمی بیند. بنابراین شاید تنها یک دستاورد یا یک بحران در سیاستخارجی بتواند دونالد ترامپ را از این مهلکه نجات دهد. البته سیاست خارجی نسبت به مسائل داخلی همچون اقتصاد، بیمه، مالیات و در شرایط کنونی شیوع کووید 19 و اعتراضات داخلی نسبت به نژاد پرستی، از اهمیت کمتری برای رای دهندگان امریکایی برخوردار است؛ اما اگر امریکا وارد یک جنگ تمامعیار شود شاید اوضاع کمی تغییر کند؛ چراکه برخی تحلیلگران معتقدند بروز هرگونه بحران خارجی در هفتههای منتهی به انتخابات ریاست جمهوری در امریکا باعث اتحاد مردم این کشور و حمایت از رئیس جمهور مستقر و انحراف افکار عمومی از مشکلات داخلی می شود.
ترامپ اکنون احتمال شکست در انتخابات ریاست جمهوری را احساس می کند. بنابراین احتمال انجام ریسک از طرف او برای جلوگیری از این اتفاق افزایش یافته است. تنها ریسکی که او میتواند انجام دهد و انتظار موفقیت داشته باشد، تنش زایی با ایران یا ونزوئلا است. لذا ترامپ اعزام نفتکشهای ایرانی به سمت ونزوئلا را یک فرصت برای ایجاد یک بحران و شاید یک دستاورد در عرصه سیاست خارجی می بیند.
در این شرایط رهبران ایران میبایست از هم اکنون به بررسی گزینههای ممکن در پاسخ به چنین اقدام امریکا باشند. به نظر میرسد 5 گزینه در دسترس ایران از این قرار باشد:
1- واکنش حقوقی و دیپلماتیک: چنانچه امریکا به توقیف محموله های نفتکشهای ایرانی بپردازد، ایران میتواند به مجامع حقوقی بینالمللی و همچنین سازمانملل شکایت ببرد و رایزنیهای دیپلماتیک با شرکای امریکا برای رفع چنین توقیفی را آغاز کند. این گزینه کم خطرترین اقدام و در عین حال احتمالا بی ثمرترین آنها خواهد بود. دولت ترامپ پیشتر در جریان شکایت ایران به دادگاه لاهه و البته خروج از برجام نشان داده چندان اهمیتی به قوانین بینالمللی نمی دهد و حقوق داخلی خود (در واقع منافع ملی یا شخصی ترامپ) را بر هرگونه قوانین و حقوق بینالمللی ترجیح می دهد.
2- مقابله به مثل: گزینه دیگری که مطلوب برخی گروهها و ناظران در داخل ایران نیز می باشد، اقدام به مقابله به مثل است. یعنی اقدامی شبیه به واکنش به توقیف نفتکش گریس 1 در سال گذشته که منجر به توقیف نفتکش بریتانیایی شد. قطعا این گزینه از ریسک بالایی برخوردار است چرا که به نظر نمیرسد امریکای ترامپ، همچون بریتانیا عمل کند و در این شرایط احتمال افزایش تنش و شاید برخورد نظامی غیرقابل اجتناب به نظر رسد.
3- کاهش تعهدات هسته ای: گزینه دیگر میتواند مرتبط با برنامه هستهای باشد و ایران به یک اقدام حساسیتزا در تفکر امنیتی غرب همچون افزایش سطح غنیسازی به بیش از 20 درصد یا کاهش دسترسی بازرسان آژانس اقدام کند. بدیهی است چنین اقدامی مشکل نخست را رفع نمیکند و شاید حتی باری به مشکلات ایران اضافه کند.
4- ایجاد اختلال در تنگه هرمز: اقدام دیگر می تواند ایجاد اختلال در عبور و مرور دریایی در تنگه هرمز از طریق افزایش تحرکات نظامی و ناامن کردن این تنگه بینالمللی باشد. در واقع بر خلاف گزینه دوم در اینجا ایران اقدام مستقیمی علیه امریکا انجام نمی دهد اما با مانور و قدرت نمایی سعی میکند از طریق فشارِ کشورهای منتفع از تنگه هرمز بر امریکا، این کشور را وادار به تجدیدنظر در اقدام خود کند. در این گزینه نمایش قدرت مهم تر از اعمال آن خواهد بود.
5- استفاده از ظرفیت پروکسیها در منطقه: گزینه دیگر که شاید بیش از گزینههای دیگر به ذهن خطور کند استفاده از ظرفیت طرفداران ایران در منطقه و خصوصا حشدالشعبی عراق برای تحمیل هزینه به امریکا برای عقب نشینی از اقدام خود میباشد. با این حال این گزینه نیز محدودیتها و شرایط خاص خود را دارد.
در مجموع به نظر میرسد اگر ایران مایل به عقبنشینی از ارسال سوخت به ونزوئلا نباشد، می بایست خود را برای احتمال توقیف نفتکشها آماده کند و در این شرایط انتخاب هر یک از گزینههای بالا یا گزینهای غیر از اینها پیامدها، مضرات و فواید خود را خواهد داشت. اینکه کدام تصمیم به سود منافع ملی ایران خواهد بود، موضوعی است که شاید از هم اکنون باید به آن اندیشید.