پیامدهای حمله به تأسیسات نفتی آرامکو بر بازار جهانی نفت
حمله انصارالله یمن به تاسیسات نفتی آرامکو عربستان سعودی به مهمترین رویداد اقتصادی بازارهای نفت طی سالهای اخیر تبدیل شده است. کارشناسان بسیاری در مورد پیامدهای ناشی از کاهش تولید آرامکو در پی این حمله بر بازارهای نفت و اقتصاد جهانی اظهارنظر کرده اند. در مجموع دو دیدگاه خوش بینانه و بدبینانه در مورد نتایج این حملات ارائه شده است.
گروهی كه نگاه خوشبینانه دارند عمدتا بر این باورند که بازارهای نفت و اقتصاد جهانی آمادگی بیشتری برای تحمل شوک های نفتی در مقایسه با دهه 1970 و 1980 دارد. دلائلی که از سوی این کارشناسان ارائه شده این است که در شوک نفتی که در سال 1979 در پی آغاز جنگ بین عراق و ایران اتفاق افتاد، عرضه جهانی نفت خام 5/5 میلیون بشکه در روز کاهش و در پی آن قیمت ها تا دو برابر افزایش یافت. اما در شوک نفتی اخیر تولید نفت آرامکو 7/5 میلیون بشکه کاهش یافت ولی افزایش قیمت های نفت فقط 20 درصد بود که آنهم ماندگاری چندانی نداشت.
این گروه بر این باورند که افزایش تولید نفت خامهای غیرمتعارف به ویژه شیل های نفتی امریکا تمرکز از نفت خام خاورمیانه را کاهش داده و در نتیجه توسعه جغرافیای عرضه نفت پیامدهای کاهش ناگهانی و اختلال درعرضه را تقلیل داده است. از سوی دیگر برنامه آژانس بین المللی انرژی برای ذخیره سازی های استراتژیک نفت به مدت 90 روز تامین میزان تقاضا در بین کشورهای عضو سازمان توسعه و همکاریهای اقتصادی OECD حاشیه امنی را برای مصرف کنندگان عمده نفت این گروه فراهم آورده است.
اما در مقابل، گروهی که نگاه بدبینانه ای به پیامدهای ناشی از این حملات بر بازارهای نفت دارند بر این باورند که میزان مازاد عرضه جهانی نفت خام یکی از عوامل بنیادین بازارهای نفت است و قبل از وقوع حملات بخش اعظم این ظرفیت در اختیار عربستان سعودی قرار داشت. در حال حاضر ظرفیت مازاد تولید جهان بسیار کم است و در صورت بروز اختلال دیگری در عرضه از عهده میزان تقاضا بر نمی آید. از سوی دیگر بیشترین میزان رشد تقاضا در جهان در حال حاضر درکشورهای آسیایی متمرکز است و این کشورهای ذخایر چندانی ندارند. به عنوان مثال، چین و هند ذخیره سازی استراتژیک محدودی دارند و بازار نفت حتی نمی تواند از عهده تقاضای این کشورها به مدت دو ماه برآید. در نهایت، کیفیت نفت خام های ذخیره شده شامل ذخیره سازی های استراتژیک و تجاری با کیفیت نفت خام های مورد نیاز مراکز عمده مصرف همحوانی ندارد و این هم می تواند باعث ایجاد نوسانات قیمتی و یا اختلال در بازارهای فرآورده های پالایشی شود.
واقعیت اینست که هر چند تاثیر شوک های عرضه بر بازارهای انرژی نسبت به دهه های 1970 و 1980 ملایم تر شده است، اما ماهیت تهدیدها و معادلات ژئوپلیتیکی، به ویژه در منطقه خلیج فارس تغییرکرده است و به راحتی نمی توان در مورد آینده بازارهای نفت و به ویژه قیمت ها پیش بینی واقع بینانه ای ارائه داد. از سوی دیگر، زنجیره نفت خام ماهیت خاص خود را دارد و دارای پیچیدگی ها و موضوعات متعددی است که تنها افزایش میزان تولید و ذخیره سازی ها نمی تواند از بروز نوسانات قیمتی جلوگیری کند هرچند تا حد زیادی آن را ملایم می کند.
قبل از حمله به تاسیسات آرامکو، عربستان سعودی حدود 8/9 میلیون بشکه در روز نفت تولید می کرد و بخش عمده ای از نفت خام تولیدی در پالایشگاه هایی که مورد حمله قرار گرفته اند پالایش می شد. در واقع، بیش از 50 درصد نفت تولیدی در عربستان در این پالایشگاه ها پالایش می شود. ظرفیت پالایشگاه بقیق 7 میلیون بشکه و پالایشگاه خریص 45/1 میلیون بشکه در روز است. تولید آرامکو بعد از حمله 7/5 میلیون بشکه در روز کاهش یافته که 5/4 میلیون بشکه از تولید پالایشگاه بقیق و 2/1 میلیون بشکه در روز از تولید پالایشگاه خریص کم شده است.
در پی این حمله، تولید گاز همراه هم 2 میلیارد فوت مکعب در روز کاهش یافته که 3/1 میلیارد فوت مکعب در روز از فروش گاز و 500 میلیون فوت مکعب در روز تولید اتان و 500 هزار بشکه در روز مایعات گازی راکاهش داده است. 8/3 میلیون بشکه نفت خام میدان قوار، یک میلیون بشکه در روز نفت خام میدان شعیبه به این پالایشگاه ارسال می شود . شعیبه ماه گذشته هم مورد حمله قرار گرفت اما خسارات به آن جدی نبود. مقامات سعودی اعلام کردند که در مدت زمان کوتاهی مثلا تا پایان سپتامبر جاری تولید عربستان می تواند به حالت قبل از حمله باز گردد. اما تردید های جدی نسبت به این ادعا وجود دارد.
بیورنار تونهاگن از شرکت "ریستاد انرژی" گفت: بیش از حد هیجان زده نشوید! این ریسک واضح وجود دارد که تولید نفت عربستان سعودی با وجود دستورالعمل خوش بینانه آرامکو، کندتر احیا شود. این شرکت مشاوره اعلام کرده که 6/1 میلیون بشکه در روز تولید نفت سبک "عرب لایت" و 35/0 میلیون بشکه در روز نفت فوق سبک "عرب اکسترا لایت تا اکتبر متوقف خواهد ماند. طبق سناریوی بازسازی آهستهتر ریستاد انرژی، این تاسیسات تا پایان سپتامبر تنها 45درصد ظرفیت فعال در مقایسه با 40 درصد فعلی خواهد داشت و این ظرفیت تا پایان اکتبر به 65 درصد میرسد.از سوی دیگر تحت سناریوی بازسازی سریع، 65 درصد از ظرفیت تولید این تاسیسات تا پایان سپتامبر و 100 درصد تا پایان اکتبر فعال خواهد بود.
مسئله مهم دیگری هم وجود دارد. تاسیسات بقیق نفت خام سبک و فوق سبک و خریص نفت خام سبک عرب را تولید می کنند و مشتریان این نوع نفت خام اکنون نمی توانند محموله های قراردادهای مدت دار خود را برداشت کنند. کیفیت نفت خام در میادین دیگر عربستان متفاوت است. میادین صفانیه، زولوف، منیفا و مرجان نفت خام متوسط عرب و سنگین عرب تولید می کنند. مشتریان چینی و ژاپنی عربستان اعلام کرده اند که آرامکو به آنها نفت خامهای سنگین تر تحویل می دهد. در واقع این حملات نوع و کیفیت نفت خام عربستان برای صادرات را تغییر داده است. از آنجا که هر پالایشگاهی برای مختصات خاصی از نفت خام ساخته شده است این می تواند برای پالایشگران چالش جدی ایجاد کند مگر اینکه آنها بتوانند محموله های نفت خام سبک را از بازارهای تک محموله ای خریداری کنند.
عربستان اعلام کرده که از ذخیره سازی های خود به مشتریان قراردادهای مدت دار خود نفت عرضه می کند در ماه های اخیر عربستان 8/6 تا 9/6 میلیون بشکه در روز صادرات نفت داشته و 5/2 میلیون بشکه در پالایشگاه های داخلی مصرف کرده است. عبدالعزیز وزیر نفت عربستان می گوید پالایش نفت در داخل کشور را تا 9/1 میلیون بشکه در روز کاهش داده است اما بیشتر پالایشگاه های داخلی عربستان نفت خام سبک استفاده می کنند. موسسه تحقیقاتی کپلر اعلام کرده که ذخیره سازی های نفتی عربستان در 15 سپتامبر 1/68 میلیون بشکه بوده که 8/38 میلیون بشکه آن در سواحل شرقی و 3/29 میلیون بشکه آن در سواحل غربی ذخیره سازی شده است. اگر عربستان سعودی 8/2 میلیون بشکه در روز از ذخیره سازی های خود برای صادرات برداشت کند ذخیره سازی ها در مدت 25 روز تمام می شود. اگر 600 هزار بشکه در روز از خوراک پالایشی داخلی نیز کاهش یابد در آن صورت ذخیره سازی ها 32 روز دوام می آورد.
عربستان سعودی مخازن ذخیره سازی را در خارج از کشور اجاره کرده است. عربستان در سومد مصر، اکیناوای ژاپن و رتردام هلند ذخیره سازی هایی را انجام داده است. بر اساس اطلاعات JODI عربستان در این مراکز 8/179 میلیون بشکه نفت ذخیره سازی کرده است. اما نوع نفت خام حائز اهمیت است و نفت خام های ذخیره سازی شده در این مخازن بیشتر از نوع نفت خام های سنگین و ترش است و مشتریان عربستان به ویژه در آسیا نفت خامهای سبک و شیرین نیاز دارند و قراردادهای مدت دار آنها با آرامکو نیز برای همین نوع نفت خام بوده است. درصورتی که آرامکو به مشتریان خود به جای نفت خام شیرین و سبک نفت خام ترش بدهد باید خسارت ناشی از کاهش کیفیت نفت خام و خسارت های احتمالی که برای تاسیسات پالایشی در صورت استفاده از نفت خام های ترش و سنگین ایجاد می شود را بپردازد.
نکته دیگری که مورد تاکید کارشناسان بازارهای انرژی قرار دارد، میزان ذخیره سازی های استراتژیک کشورهای مصرف کننده است. ذخیره سازی های استراتژیک با هدف تامین میزان تقاضا و مصرف نفت در کشورهای مصرف کننده در صورت بروز اختلال جدی در عرضه و توقف واردات ایجاد می شود. مجموع ذخایر استراتژیک نفت در جهان 1.4 میلیارد بشکه برآورد شده و این میزان برای تامین کاهش تولید 5.7 میلیون بشکه در روز عربستان تا 245 روز دوام خواهد آورد که معادل حدود 8 ماه است. آژانس بینالمللی انرژی اعلام کرد ذخایر استراتژیک اعضای سازمان توسعه و همکاریهای اقتصادی OECD برای تأمین نیاز 60 روز این گروه کافی است. در این بین ذخایر استراتژیک امریکا حدود 600 میلیون بشکه است.
اما همانطور که اشاره شد در حال حاضر بیشترین تقاضای نفت از سوی کشورهای در حال توسعه آسیایی ازجمله چین و هند است و این کشورها ذخایر استراتژیک قابل توجهی ندارند مگر کشورهای آسیایی که عضو OECD هستند. به عنوان مثال میزان ذخایر استراتژیک چین 550 میلیون بشکه است که تا 55 روز می تواند از عهده میزان تقاضای داخلی برآید. ژاپن دارای ذخایر استراتژیک قابل قبولی است. این کشور 3/528 میلیون بشکه ذخیره سازی دارد که به مدت 198 روز تقاضای این کشور را تامین می کند.
در همین زمینه، میزان ذخیره سازی های استراتژیک هند بسیار کم است. این کشور 39 میلیون بشکه ذخیره سازی دارد و فقط تا 9 روز می تواند مصرف داخلی را تامین کند. علاوه بر این اقتصاد هند نسبت به افزایش قیمت های نفت بسیار آسیب پذیر است و هر گونه اختلال در عرضه نفت خام که باعث افزایش قیمت های نفت شود برای اقتصاد این کشور چالش جدی ایجاد می کند. هند در ماه اوت سال جاری 66/19 میلیون تن یا 7/4 میلیون بشکه در روز نفت وارد کرده که 5/5 میلیون بشکه در روز بیشتر از همین دوره در سال قبل است. این بیانگر نیاز روز افزون این کشور به واردات نفت است.
کره جنوبی 2/214 میلیون بشکه ذخیره سازی استراتژیک دارد که تا مدت 71 روز می تواند از عهده مصرف داخلی برآید. در مجموع به نظر میرسد هرچند میزان ذخیره سازی های استراتژیک در تعدادی از کشورهای مصرف کننده قابل توجه است اما اولا رشد تقاضای نفت در جهان بیشتر در بین کشورهای در حال توسعه ای است که در آسیا قرار دارند و دارای ذخیره سازی های نفتی قابل قبولی نیستند و ثانیا تعدادی از کشورهای مصرف کننده به علت هزینه های بالای ذخیره سازی یا قادر به این نوع سرمایه گذاری نیستند و یا اینکه در معادله سود و زیان در داشتن ذخیره سازی های استراتژیک نفتی منافع معناداری را نمی بینند.
عامل مهم دیگری بسیاری از کارشناسان بر روی آن تاکید می کنند افزایش تولید از شیل های نفتی در امریکاست. واقعیت اینست که افزایش تولید نفت در امریکا اولا جغرافیای عرضه انرژی را گسترده تر کرده است؛ ثانیا میزان وابستگی امریکا به واردات نفت را به حداقل رسانده و در واقع امریکا را به صادرکننده خالص نفت و گاز تبدیل کرده است و همین معادلات سیاسی و ژئوپلیتیکی گذشته در منطقه خلیج فارس به عنوان کانون عرضه انرژی متعارف را تغییر داده است.
اداره اطلاعات انرژی امریکا اعلام کرد تولید نفت آمریکا در ماه ژوئن سال جاری به 12.082 میلیون بشکه در روز رسید که 843/8 میلیون بشکه در روز آن از شیل های نفتی تولید شده است. در واقع افزایش تولید نفت درامریکا تا حد زیادی تاثیرگذاری شوکهای قیمتی ناشی از اختلال در عرضه نفت را کاهش داده اما تاثیر گذاری بیشتر به این دلیل است که بزرگ ترین مصرف کننده جهان به بزرگترین تولید کننده تبدیل شده و برای تامین تقاضای خود نیازی به استفاده از ذخایر دیگر کشورها ندارد.
اما این ادعا که رشد تولید شیل های نفتی می تواند در کوتاه مدت اختلال در عرضه تولید کنندگان دیگر را جبران کند درست نیست. چون اولا با فرض اینکه شرکت های نفتی آمریکا بخواهند با توجه به اینکه نفت شیل چرخه عرضه کوتاهی دارد تولید خود را افزایش دهند، در کوتاه مدت نمی تواند نیاز بازار به نفت را تامین کند چون حفاری، تکمیل و آماده کردن تولیدات جدید 90 تا 180 روز زمان نیاز دارد و ثانیا زیرساختهای صادراتی امریکا محدود است و اکنون تقریبا با حداکثر ظرفیت کار می کند و با فرض افزایش تولید شیل های نفتی، ظرفیت صادراتی بیشتری در پایانه های نفتی این کشور وجود ندارد.
موضوع دیگری که باید مورد توجه قرار گیرد موضوع حمل و نقل نفت خام و فرآورده و بازار نفت کش هاست که در شرایط فعلی تحت فشار قرار دارد. اختلال در جریان جهانی نفت خام پس از حمله به تاسیسات نفتی عربستان سعودی باعث شده که صادرکنندگان نفت خام آمریکا برای تامین افزایش تقاضای محمولههای نفتی، با کمبود نفتکش مواجه شوند. میانگین نرخ حمل و نقل که به مالکان نفتکش های بسیار بزرگ پرداخت می شود در مسیر خلیج آمریکا به چین بیش از 4500 دلار افزایش یافته و به 36511 دلار در روز رسید. نرخ نفت کش های کوچک تر افرامکس هم از سواحل خلیج آمریکا به مدیترانه 1815 دلار افزایش یافت و به 25231 دلار در هر روز رسید. نرخ حمل و نقل برای سوپر نفت کش ها هم در مسیر آمریکا به چین 5000 دلار بالا رفت و به 35711 دلار در هر روز رسید.
حمله به تاسیسات آرامکو آنقدر با اهمیت بوده که تحولات دیگر در بازارهای نفت تقریبا نادیده گرفته شده است. این احتمال وجود دارد که یک یا چند اختلال دیگر در عرضه امنیت انرژی جهان را با چالش جدی تری مواجه کند و حتی بحران آفرین باشد. بر اساس آنچه که اشاره شد می توان گفت در حال حاضر بازارهای نفت آمادگی تحمل اختلال دیگری در عرضه را ندارد. اما پتانسیل اختلال وجود دارد. بیش از یک هفته پیش، نفت بانی لایت نیجریه پس از مختل شدن فعالیت یک خط لوله، با وضعیت اضطراری روبرو شد. این خط لوله در چند سال گذشته مکررا هدف حمله گروه های مسلح قرار گرفته است.
از سوی دیگر فشارهای تحریمی امریکا بر ونزوئلا افزایش یافته است. ونزوئلا به دلیل تشدید تحریمهای آمریکا و نگرانی خریداران از مجازات واشنگتن، ممکن است با کاهش بیشتر صادرات نفت خود روبرو شود. اکنون مخازن ذخیره سازی این کشور پر شده است، ممکن است ونزوئلا ناچار شود تولید بخش بالادستی را محدود کند. باز هم در قاره افریقا، در لیبی نیز جنگ بر سر کنترل شرکت ملی نفت تشدید شده است. در گذشته جنگ بر سر حق صادرات نفت باعث اختلال در عرضه نفت خام این کشور شده بود.
حمله به تاسیسات آرامکو نقاط ضعف امنیت انرژی جهان حتی با وجود پیشرفتهایی که در این حوزه صورت گرفته است را نشان داد. به غیر از موارد مذکور در حوزه بازارهای نفت و اقتصاد نفت می توان به این نتیجه رسید که بدون توانمندی کامل نظامی امنیت انرژی کشورها به ویژه تولید کنندگان عمده نفت و امنیت انرژی جهان با چالش های گاه جدی مواجه می شود. اینجاست که حوزه انرژی با حوزه نظامی به یکدیگر کره می خورند. اما نکته قابل تامل در این بین این است که هزینه های نظامی گسترده عربستان حتی نتوانست امنیت یکی از امنیتی ترین و حساس ترین تاسیسات این کشور را تامین کند.
پرسش اصلی اكنون این است كه چرا سامانه های راداری عربستان که با هزینه های بسیار بالا آن را از آمریکا خریداری کرده، نتوانست جلوی حملات پهبادها را بگیرد. عربستان سعودی سومین بودجه نظامی بزرگ سالیانه در دنیا را به خود اختصاص داده است. حجم هزینه نظامی عربستان در سال 2018 بالغ بر 67.6 میلیارد دلار بوده که بعد از آمریکا و چین رتبه سوم هزینه های نظامی در دنیا را به خود اختصاص داده است. هزینه های نظامی بخش قابل توجهی از تولید ناخالص ملی عربستان را به خود اختصاص داده است. این رقم در سال 2018 بالغ بر 8.8 درصد بود.
سایت اینترنتی گلوبال فایر پاور متخصص در زمینه ارزیابی توانمندی های نظامی کشور ها، عربستان را در رتبه بیست و پنجم ارتش های دنیا قرار داده است. نیروی هوایی عربستان 20 هزار کادر انسانی دارد و 16 هزار نفر نیز در پدافند هوایی خدمت می کنند. 2500 نفر نیز جزو نیروهای موشک های استراتژیک یمنی هستند. با این وجود حملات اخیر به تاسیسات نفتی و فرودگاه ها و دیگر تاسیسات استراتژیک در عربستان نشان می دهد که فقط هزینه نظامی و افزایش پرسنل نظامی برای امنیت یک کشور کافی نیست و مهارت و تخصص در همه بخش ها و رده های سیستم نظامی به ویژه در بخش های مدیریتی و آموزش منابع انسانی اهمیت بیشتری دارد. بخش از این ناکارآمدی مقابله با تهدیدات در عربستان سعودی شاید به یک تغییر شبه پارادایمیک مرتبط باشد. به این علت است که شاید جهان به پایان دوران تجهیزات نظامی متعارف نزدیک می شود. جنگ های سایبری و استفاده از تکنولوژی های پیشرفته همانند استفاده از پهبادها احتمالا ماهیت و نوع تقابل بین کشورها را تغییر خواهد داد.
تحولات در بازارهای جهانی نفت و در مجموع انرژی با سرعت بسیار بیشتری نسبت به گذشته اتفاق می افتد و فاکتورهای موثر بر قیمت های نفت و عوامل بنیادین بازارهای نفت را متعدد و پیچیده تر کرده و تحلیل شرایط حاکم بر بازارها و پیش بینی تحولات احتمالی آینده را به مراتب سخت تر می کند. اما با این وجود عرضه، تقاضا، ظرفیت مازاد تولید، میزان ذخیره سازی های نفتی و شرایط سیاسی و ژئوپلیتیکی به ویژه در مراکز مهم تولید و مصرف همچنان مهمترین عوامل بنیادین بازارهای نفت هستند. شاید مهره های شطرنج در بازارهای نفت بیشتر شده اند اما صفحه شطرنج همانی است که تا کنون بوده است.
حمله به تاسیسات نفتی آرامکو تهدید جدی امنیت انرژی بود، هرچند تاثیر این اختلال در عرضه بر روی قیمت های نفت خام به اندازه شوک های نفتی دهه 1970 و 1980 نبود چون اولا با افزایش تولید نفت خام های غیر متعارف در امریکا جغرافیای عرضه انرژی گسترده تر شده و بزرگترین مصرف کننده جهان به بزرگترین تولیدکننده جهان صادرکننده خالص نفت و گاز تبدیل شده است. این امر نه تنها بر معادلات بازارهای نفت تاثیر گذاشته معادلات ژئوپلیتیکی منطقه خلیج فارس به عنوان کانون تولید نفت خام متعارف در جهان را تغییر داده است.
از سوی دیگر میزان ذخیره سازی های استراتژیک کشورهای مصرف کننده و عربستان توانست تا حدودی از نوسانات شدید قیمتی جلوگیری کند اما مشکلات دیگری مثل کیفیت نفت خامهای ذخیره سازی شده و ذخیره سازی های محدود تعدادی از کشورهای در حال توسعه که بیشترین رشد تقاضای جهانی نفت به آنها اختصاص دارد نقاط ضعف و چالش های موجود در تامین امنیت انرژی جهان را بیشتر نمایان کرد. موضوع مهم دیگر اینست که آستانه تحمل اختلال در عرضه بازارهای جهانی در همین حد است این درحالیست که پتانسیل ایجاد اختلا در عرضه لیبی، نیجریه و ونزوئلا وجود دارد و در صورتی که در شرایط فعلی اتفاق بیفتد شاید نوسانات قیمتی بیشتری به وجود آید.
نقطه قابل تامل دیگر تغییر تدریجی ماهیت تقابل نظامی است. این مسئله از این جهات حائز اهمیت است که به موازات تحولات در حوزه نظامی نوع محافظت از تاسیسات انرژی و دیگر تاسیسات استراتژیک باید تغییر کند. این حملات نشان داد که اولا ماهیت حمله نظامی تغییر کرده و ثانیا هزینه نظامی و استخدام پرسنل بدون تخصص و مدیریت کارآمد نمی تواند امنیت یک کشور را تامین کند و ثالثا توانمندی های نظامی پیشرفته فقط در اختیار دولت ها نیست و بازیگران غیر دولتی هم می توانند به اندازه بازیگران دولتی متخاصم امنیت انرژی را به چالش بکشند.
نهایتا اینکه تامین امنیت انرژی منطقه خلیج فارس و جهان به ایجاد صلح و ثبات برای همه بازیگران منطقه بستگی دارد و چون هیچ بازیگری در خلا زندگی نمی کند و همانند بازی بیلیارد تحت تاثیر فشارهای بازیگران دیگر و تحولات پیرامون خود قرار دارد شرایط امن سیاسی و ژئوپلیتیکی کشورهای تولید کننده و مصرف کننده و ثبات در همه کشورها و برای همه بازیگران ضامن تامین امنیت انرژی منطقه و جهان است.
نویسنده
مریم پاشنگ
مریم پاشنگ پژوهشگر ارشد مهمان سابق پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه است، وی فارغ التحصیل مقطع دکتری رشته روابط بین الملل در دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران می باشد. حوزه مطالعاتی خانم پاشنگ مطالعات امنیت انرژی و مسائل خاورمیانه است.