گزارش نشست گروه ترکیه شناسی

تاثیر خروج نیروهای آمریکایی از شمال سوریه بر تحولات سیاسی و ژئوپلتیک منطقه با تاکید بر جایگاه کردها

نوع مطلب: گزارش

نشست شنبه 8 دی ماه 1397 گروه ترکیه­ شناسی پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه با عنوان "تاثیر خروج نیروهای آمریکایی از شمال سوریه بر تحولات سیاسی و ژئوپلتیک منطقه با تاکید بر جایگاه کردها" با حضور دکتر رحمت حاجی­مینه عضو گروه ترکیه شناسی و استاد دانشگاه، آقای اردشیر پشنگ تحلیل­گر مسایل خاورمیانه و آقای ارشاد رشیدی رستمی مدرس دانشگاه و با مدیریت دکتر سیداسدالله اطهری مدیر گروه ترکیه­ شناسی برگزار شد. در این نشست اعضای گروه ترکیه­ شناسی و برخی پژوهشگران مهمان پژوهشکده و همچنین برخی اساتید دانشگاه و دانشجویان حضور داشتند.

 

در ابتدای نشست دکتر اطهری ضمن خوش آمدگویی و تشکر از مهمانان حاضر در نشست، به این موضوع پرداخت که تصمیم ترامپ برای خروج نیروهای آمریکایی از سوریه تاثیرات مهمی بر منطقه خواهد داشت تا جایی که صحبت از ژئوپلتیک جدید منطقه­ ای و گذار از نظم قدیم به نظم جدید شکل گرفته است. به عقیده دکتر اطهری نباید فراموش کرد که کردها در سطح منطقه خاورمیانه به خصوص سوریه نیروی بسیار مهم ضد تروریسم و ضد رادیکالیسم عرب در چهره­ی داعش بودند.

 

در ادامه دکتر رحمت حاجی­مینه تصمیم خروج آمریکا از سوریه خصوصا نحوه اعلام آن را شوک سیاسی خواند که باعث شد نه تنها در داخل آمریکا بلکه در بین متحدان واشنگتن نیز با مخالفت های جدی روبرو شود، وضعیتی که نشان دهنده روند فردی تصمیم گیری در ساختار آمریکا و همچنین آشفتگی استراتژی های منطقه  ای آن در دوره دونالد ترامپ است و در این راستا نکات زیر را می توان عنوان کرد: نخست؛ این تصمیم بیشتر یک تصمیم شخصی ترامپ بوده است و اجماعی بر سر آن در کاخ سفید وجود نداشته است تا جایی که جیمز متیس با استعفای خود شدت مخالفت ها را با این تصمیم نشان داد. دوم؛ تصمیم گیری ترامپ در این مورد نیز بر اساس اهداف انتخاباتی در سال 2020 گرفته شده است و با اعلام خروج از سوریه ترامپ سعی کرد از طولانی شدن این بحران تا زمان 2020 جلوگیری کند و با اعلام پایان ماموریت پس از شکست داعش، آن را به یک برگ برنده تبدیل کند. سوم؛ ترامپ درصدد است در راستای الگوی تجاری سازی امنیت با اعلام این تصمیم ناگهانی، هزینه های حضور نظامی خود را در شمال سوریه در صورت ماندن، توسط بازیگران ذینفع منطقه ای تامین کند. چهارم؛ روند تصمیم های توییتری ترامپ بدون هماهنگی با متحدان سنتی و منطقه  ای، سطح بی اعتمادی به آمریکا را خصوصا در میان کردهای سوریه که در شکست داعش نقش کلیدی داشتند افزایش می دهد. پنجم؛ خروج آمریکا از سوریه به دلیل مخالفت های داخلی امریکا و اعتراض متحدان در ادامه ممکن است به شکل نیروهای ویژه یا به شکل نیروهای خاص تعدیل شود. ششم؛ اعتبار جهانی کسب شده توسط کردها در مبارزه ضد داعش، پشت کردن یا رها کردن آنها برای آمریکا را در این مرحله سخت خواهد کرد، وضعیتی که در آینده آمریکا را به بازنگری در تصمیم خود وادار خواهد کرد.

 

از نظر دکتر حاجی­مینه یکی از حوزه­های مهم، بحث منطقه­ ای این تصمیم توسط آمریکا می باشد. اهمیت این تصمیم از آن جهت است که نه به خود تصمیم بلکه به پیامدهایی که این تصمیم در پی دارد برمی­گردد. آیا این تصمیم منجر به تغییر استراتژیک یا تاکتیکی در منطقه خواهد شد؟ وی معتقد است با آغاز بحران در سوریه هر روز و هر سال ما شاهد پیدا شدن بعد جدیدی از این بحران هستیم. همانند ترکیه که در ابتدای بحران تاکید بر اصلاحات در سوریه داشت و بعد در چرخشی 180 درجه­ای بر اساس محاسبات خود این دو دوست و متحد خود به دشمنان استراتژیک تبدیل شدند و ترکیه بعد از این چرخش اصلی­ترین هدفی که دنبال می­کرد تغییر رژیم سوریه بوده است که در ادامه با چالش کردهای سوریه روبرو شد و لذا، جلوگیری از ظهور یک  بازیگر کردی دیگر در مرزهای جنوبی را در اولویت قرار داد. 

 

 آقای حاجی مینه با طرح این پرسش که خروج نیروهای آمریکایی چه تاثیری بر سیاست­های ترکیه خواهد داشت؟ گفت که خروج آمریکا از شمال سوریه با ایجاد خلا قدرت باعث تحریک بازیگران دیگر برای پر کردن آن خصوصا ترکیه به بهانه های امنیتی خواهد شد. البته در چنین صورتی، آنکارا جهت مشروعیت بخشیدن به این حضور به فعالیت های دیپلماتیک خود مبنی بر حضور در نشست های مربوط به حل بحران سوریه شدت خواهد بخشید. هر چند که هرگونه اقدام نظامی ترکیه در شرایط پیش آمده ضمن نزدیک کردن کردهای سوریه با ارتش و نیروهای دولت مرکزی سوریه در مقابل تهدیدات ترکیه، مخالفت های منطقه ای و جهانی علیه آنکارا را به دنبال خواهد داشت.

 

آقای پشنگ بحث خود را با سردرگمی استراتژیک آمریکا در خاورمیانه آغاز کرد. از پایان عصر دو قطبی تا به امروز تئوریسین­های روابط بین ­الملل نتوانستند عنوان دقیقی را برای این مقطع زمانی ذکر کنند که مورد اجماع مشترکی باشد. از نظر وی، در عصر دو قطبی تکلیف روشن بود و همه چیز مشخصا بین آمریکا و شوروی سابق تعریف می­شد. در حالی که در عصر جدید نقشی که آمریکا برای خود تعریف می­کند مشخص نیست و این سردرگمی به نوعی به اتفاقاتی که در خاورمیانه می­افتد تسری یافته است. چیزی که ما در قبال بهار عربی می بینیم، سیاست نه چندان منسجم دولت اوباما بود.

 

از نظر این تحلیل گر مسایل خاورمیانه، در بحران سوریه سردرگمی استراتژیک سیاست خارجی آمریکا بیش از پیش خودش را نشان می­دهد. آمریکا در زمان اوباما ناخواسته نیروهای نظامی خود را وارد سوریه کرد و نمی­دانست که با بحران سوریه چه باید کرد. با روی کار آمدن ترامپ هم این سیاست سردرگمی در مقابل بحران سوریه ادامه پیدا کرد. سیاست آمریکا یک سیاست غیرقابل پیش­بینی در قبال سوریه بوده و این که آمریکا در سوریه به دنبال چیست هنوز نامعلوم است. این سردرگمی در تصمیم­ گیری ناگهانی آقای ترامپ مبنی بر خروج نیروهای آمریکایی از شمال سوریه هم دیده می­شود. ایشان در زمینه روابط تاریخی آمریکا و کردها نیز گفت: یکصد سال پیش اعلامیه وودرو ویلسون در خصوص تلاش برای پایان جنگ جهانی اول که 3 محور داشت و محور اصلی آن حق تعیین سرنوشت ملت­ها بود نخستین کورسوهای امید در دل کردها بوجود آمد که می­توانند یک دولت داشته باشند. اما با تصمیمی که کنگره آمریکا می­گیرد و دولت آمریکا را از حضور در صحنه بین­ المللی و عرصه سیاست خارجی منع می کند سبب می­گردد که کردها نتوانند به دولت مستقل برسند و معاهده لوزان 1923 پایانی بود بر رویاهای آنها.

 

در دهه 1970 که کردهای عراق به رهبری ملا مصطفی بارزانی قدرت می­گیرند و بر دولت مرکزی عراق فشار وارد می­نمایند. وزیر خارجه وقت آمریکا در کنگره می­گوید ما در شمال عراق حضور داریم تا از کردها حمایت کنیم ولی حمایت ما تا جایی ادامه پیدا خواهد کرد که شریک استراتژیک ما ایران در قبال عراق به موضع برتر برسد. که در نهایت منجر به امضاء معاهده الجزایر در سال 1975 می­گردد و بزرگترین بازنده باز هم کردها شدند. در دهه 80 و 90 روابط آمریکا و کردها چندان فعال نیست. در 1998 آمریکا زمینه اتحاد دو حزب اتحاد میهنی و حزب دموکرات کردستان را فراهم می­آورد. در 2003 با حمله به عراق کردها را در یک موقعیت ویژه قرار می­دهد. در طی این سال­ها آمریکا روابط خود را با کردهای عراق استحکام بخشید. اما در خاص­ترین زمان ممکن برای کردها یعنی رفراندوم، آمریکا مخالفت می­کند و زمینه را به گونه­ ای فراهم می­سازد که قدرت­های منطقه­ای از جمله ایران و ترکیه با همراهی دولت عراق بازیگران عمده باقی بمانند.

 

در پایان آقای پشنگ به پیامدهای خروج آمریکا از سوریه می­پردازد. وی بر این اعتقاد است که 1. اصلی­ترین بازنده خروج آمریکا از سوریه کردها هستند و در مرحله بعد اسراییل یکی دیگر از بازنده­ها می­باشد. 2. آمریکا با این خروج کردها را عملا در برابر ترکیه و دولت سوریه تنها گذاشت و کردها را مجبور به انتخاب میان بد و بدتر کرده است. 3. پیامد بسیار مهم دیگر برای کردها در این مقطع زمانی پیش­نویس قانون اساسی (در حال نگارش) سوریه است و گروه­ها در حال توافق در خصوص نگارش آن هستند. 4. دو دیدگاه در بحران سوریه دنبال می­شود یکی باقی ماندن دولت متمرکز در دمشق با تغییرات و رفرم­هایی در سطح نظام سیاسی است که خود دولت سوریه، ایران و ترکیه حامی این دیدگاه هستند و دوم ایجاد یک سیستم نیمه متمرکز یا غیرمتمرکز با عنوان فدرالیسم و یا کنفدرالیسم که کردهای سوریه، آمریکا و سوریه طرفداران این دیدگاه هستند. حال با خروج نیروهای آمریکا از سوریه طرفداران دیدگاه دوم بویژه کردها در موقعیت ضعف قرار می گیرند. 5. با خروج آمریکا از شمال سوریه که از 2012 جزء محدود مناطق باثبات در سوریه بوده می تواند  خلاء قدرت شکل بگیرد و منجر به بی­ثباتی شود. 6. پیامد دیگر انشقاق میان کردها در سوریه می باشد که همانند اتفاقی است که در عراق در سال 1975 افتاد و حزب اتحاد میهنی از دل معاهده الجزایر بیرون آمد. 7. در شرایط فعلی کردها همچنان توسط قدرت­های منطقه­ای و فرامنطقه­ای به عنوان یک کارت بازی و ابزار بازی دیده می­شوند.  

           

در ادامه آقای رشیدی رستمی با تشریح وضعیت و ویژگی‌های احزاب فعال کرد در شمال سوریه، اظهار کرد: منطقه شمال سوریه یکی از مهم‌ترین و استراتژیک‌ترین مناطق این کشور است، چرا که ۳۵۰ کیلومتر با عراق و ۵۵۰ کیلومتر با ترکیه مرز مشترک دارد. ۵۰ الی ۶۰ درصد زمین‌های کشاورزی و انبار غله سوریه در آن جا است. با توجه به این مولفه‌ها این سوال مطرح می‌شود که آیا این منطقه ارزش آن را دارد که آمریکا نیروهای خود را در آن حفظ کند یا نه؟ سوالی که برخی از تحلیل‌گران بین‌الملل در جواب گفته‌اند "نه"می با شد. چرا که آمریکا دوست اخلاقی کردها نیست و این کشور بر اساس واقع بینی و منافع خود با دولت‌ها تعامل می‌کند و نه با گروه‌ها. وی در این زمینه به صحبت هنری کیسینجر، یکی از کارشناسان برجسته مسائل بین‌الملل در آمریکا اشاره کرد و یادآور شد: آقای کیسینجر در اظهار نظری بیان کرده است که: «کردها هنوز نتوانسته‌اند منفعت یا ضرر استراتژیکی برای آمریکایی‌ها داشته باشند. بنابراین آمریکایی‌ها به چشم یک متحد به آنها نمی‌نگرند بلکه سعی می‌کنند با آنها بازی کنند.»

 

این مدرس دانشگاه با بیان این که یکی دیگر از موضوعات در بحث کردها در آن منطقه این است که به نظر می‌رسد آنها بین خود اتحاد ندارند و بعضا اختلافات وجود دارد، برخی از کارشناسان هزینه‌های سنگین نظامی، هزینه‌های سنگین بازسازی و هزینه‌های عمیق شدن اختلافات با ترکیه را از جمله عللی می‌دانند که موجب خروج آمریکا از سوریه شده است.

 

ایشان همچنین گفت: دولت آمریکا بر دولت جدید عراق تمرکز دارد و در واقع عراق کنونی برایش از اولویت جدی‌تری برخوردار است. دولت کنونی عراق، دولتی است که از سیاست‌های مستقلی برخوردار است. به ایران ، عربستان و یا ترکیه خیلی نزدیک نیست و این به مساله‌ای تبدیل شده است که آمریکایی‌ها در صدد بر آیند عراق جدید را تحت کنترل خود قرار دهند.

 

برخی از اخبار بیانگر این است که فرانسوی‌ها می‌خواهند آلترناتیوی برای آمریکا در شمال سوریه باشند، در صورتی که چنین پتانسیلی در بین فرانسوی‌ها وجود ندارد، چرا که هزینه این موضوع بسیار بالا است و از سوی دیگر فرانسه در داخل‌ کشورش با مشکلات جدی روبرو است. فرانسه با ترکیه، ایران، عراق و سوریه دارای توافقاتی است و مایل نخواهد بود به خاطر موضوع کردها اختلافات خود را با این کشورها عمیق کند. نهایت کاری که ممکن است فرانسه در این منطقه انجام دهد این است که در شورای امنیت سازمان ملل درخواست ایجاد منطقه پرواز ممنوع در شمال سوریه کند که این موضوع با وتوی روسیه روبرو خواهد شد.

 

در پایان نشست، دکتر اطهری از حضور سخنرانان و میهمانان در این جلسه قدردانی و تشکر کردند و جلسه با پرسش و پاسخ حاضرین به پایان رسید.

 

گزارش: علی همه­ خانی، دبیر گروه ترکیه ­شناسی