انتشار مقاله دکتر کیهان برزگر، رئیس پژوهشکده در گلوبال بریف

امكان «توافق بزرگ» بین ایران و آمریكا پس از خروج از برجام

نوع مطلب: مقاله

در می 2018 دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریكا از توافق جامع هسته ای بین ایران و قدرت های بزرگ (برجام) به منظور دستیابی به یك توافق بهتر، در گفتار خودش، خارج شد تا مسائل گسترده تری از جمله محدود كردن برنامه موشكی ایران و مهار نقش منطقه ای این كشور را هم مد نظر قرار دهد؛ اما برجام تنها حوزه ای بود كه می توانست ایران را به سمت یك مصالحه حداقلی با آمریكا در قالب مذاكرات و تبادلات دیپلماتیك دوجانبه هدایت كند.

 

ترامپ بر این باور است كه اعمال تحریم های سخت اقتصادی، ایران را از درون ضعیف كرده و كشور را در آستانه فروپاشی می برد و همین امر تصمیم گیران ایران را مجبور به پذیرش تقاضاهای آمریكا، به ویژه تغییر سیاست منطقه ای آن خواهد كرد. هدف اصلی ترامپ هم این است كه نشان دهد به سیاست سنتی آمریكا در مهار نقش و نفوذ منطقه ای ایران در توازن قوای منطقه ای متعهد است. او از این طریق، سعی دارد تا رضایت متحدین منطقه ای اش یعنی عربستان سعودی، امارات و اسرائیل را جلب كند. اینها كشورهایی هستند كه اكنون در خط اول شكل دهی یك ائتلاف ضد ایرانی در منطقه هستند.

 

قصد اصلی رئیس جمهور آمریكا از پیگیری این سیاست، انجام گفتگوهای مستقیم با ایران در قالب یك "توافق بزرگ" است كه در آن وی بر اساس روحیه معامله ـ محور خود، خواهان به حداكثر رساندن منافع اقتصادی و استراتژیك آمریكا در حداقل زمان ممكن است. بعد از چندین دور فشارهای سیاسی و تهدیدهای توئیتری و درست قبل از اجرایی كردن دور اول تحریم های اقتصادی علیه ایران در اوایل آگوست 2018، ترامپ ناگهان اعلام كرد، آمادگی لازم برای گفت‌وگو با رهبران ایران در همه زمینه ها و بدون هیچ گونه پیش شرطی را دارد. او قبلا چند دور مذاكره مشابه با رهبر كره شمالی كیم جون اون و رهبر روسیه ولادیمیر پوتین، البته بدون دستیابی به نتایج مشخصی انجام داده بود.

 

اما در حال حاضر، به چند دلیل گفت وگوی مستقیم بین ایران و آمریكا نامحتمل است؛ نخست اینكه، ایران پیش از این با آمریكا در موضوع هسته ای مذاكره كرد كه نتیجه آن خروج آمریكا از برجام و بازگشت به سیاست قبلی به اصطلاح "تغییر رژیم" بوده است. این مسأله خود یك قدم دیگر بر حس بی اعتمادی و ناامنی استراتژیك ایران نسبت به اهداف آمریكا افزوده است.

 

دوم، همزمان با تقویت بی اعتمادی به آمریكا به عنوان یك شریك مذاكراتی، ایران اكنون تمایل بیشتری به توافقات چندجانبه در روابط بین المللی با سایر كشورها و قدرت های جهانی دارد. منطق پذیرش اولیه ایران برای ورود به مذاكرات مستقیم با آمریكا در گذشته هم بیشتر به منظور شكستن بن بست حاصل از چند سال مذاكره هسته ای با طرف غربی و هموار كردن مسیر برای دستیابی به یك توافق نهایی چندجانبه با قدرت های بزرگ بود تا از این طریق هرگونه توجیه بین المللی برای اتصال برنامه هسته ای ایران به موضوع افزایش ناامنی بین المللی خنثی شود.

 

سوم، از دیدگاه ایران، برنامه موشكی و سیاست منطقه ای آن ارتباط مستقیمی با منافع و امنیت ملی كشور دارد؛ لذا هرگونه مصالحه روی آنها به گونه ای به عنوان یك موضوع باخت - برد و قرار گرفتن ایران در وضعیت باخت تصور می شود؛ بر این مبنا، از نگاه ایران، این موضوعات كاملا مستقل از مذاكرات هسته ای هستند كه بر یك منطق و فرمول برد - برد به سرانجام رسید و می توانست در شرایطی به نقطه اولیه بازگردد. در واقع، تهران و واشنگتن برداشت های كاملا متضادی از فعالیت های هسته ای ایران و سیاست منطقه ای این كشور دارند. ایران استدلال می كند كه فعالیت هایش در ماهیت تدافعی است، در حالی كه واشنگتن آنها را تهاجمی و گسترش خواهانه فرض می كند.

 

ایران انتظار داشت كه برجام منافع اقتصادی و رفع تهدیدات سیاسی ـ امنیتی به همراه داشته باشد. اكنون با خروج آمریكا از برجام، هر دوی این موارد بازگشته اند. همین تحول سبب شده تا ایران یك سیاست دوجانبه ای برای مواجهه با تهدیدات جدید آمریكا در پیش بگیرد؛ نخست، ایران اعلام كرد در توافق هسته ای بدون حضور آمریكا باقی می ماند تا از این طریق احتمال هرگونه ائتلاف سازی علیه كشور را در سطح بین المللی خنثی كند. در این راستا، تمایل ایران به گسترش بیشتر روابط با روسیه، چین، كشورهای اروپایی و تركیه، یعنی همه آنهایی كه به نوعی در تضاد با سیاست های جاری ترامپ در مسائل جهانی قرار دارند، تقویت شد.

 

دوم، ایران یك سیاست مقاومتی به منظور دفع تهدیدات اعمالی آمریكا با تمركز بر راهبرد "نگاه به درون" را در پیش گرفت تا از این طریق ظرفیت و قوت اقتصاد ملی خود را تقویت كرده و همزمان با بهره برداری از موقعیت برتر ژئوپلتیك خود در مدیریت بحران های منطقه ای به ایفای نقش سیاسی خود بپردازد. با نوعی "اتصال منطقه ای" هدف اصلی این راهبرد تقویت قدرت ملی و نقش منطقه ای ایران است.

 

 

منبعگلوبال بریف (GLOBALBRIEF)

 


نویسنده

کیهان برزگر

کیهان برزگر رئیس سابق پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه است. وی دانشیار روابط بین‌الملل در واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی می‌باشد. حوزه مطالعاتی دکتر برزگر مطالعات سیاست خارجی، مسائل خاورمیانه و خلیج فارس، روابط ایران و آمریکا، و مسائل هسته‌ای ایران است.


1.دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد
2.پیام هایی که حاوی تهمت یا بی احترامی به اشخاص باشد منتشر نخواهد شد
3.پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با مطلب باشد منتشر نخواهد شد