انتشار مقاله رئیس پژوهشكده، دكتر كیهان برزگر در شورای اروپایی روابط خارجی (ECFR)

هدف ائتلاف ضد ایرانی در منطقه

نوع مطلب: ترجمه

عربستان سعودی با ایجاد اتحادی ضد ایرانی به دنبال بزرگ نمایی خطر قدرت فزاینده ایران و تاثیر آن در بی ثباتی منطقه است. با نمایش برنامه هسته ای ایران به عنوان یك "تهدید وجودی"، سعودی ها و اسرائیلی ها تمام تلاش خود را برای مقابله با نقش منطقه‌ای ایران و ظرفیت‌های موشکی این کشور انجام می دهند. اهداف این ائتلاف ضدایرانی، ایجاد یك اجماع جهانی و منطقه‌ای به منظور تضعیف سیاسی و اقتصادی ایران، به ویژه ترغیب کشورهای اروپایی در پیوستن به این ائتلاف است. در مقابل، ایران با اطمینان از توانایی خود در ایستادگی در برابر این فشارها، موضع فعلی منطقه ای خود را حفظ و در صورت لزوم سخت تر خواهد كرد. همین امر احتمالا منجر به تضعیف فضاهای سیاسی بین طرفین برای كاهش تنش و منازعه در منطقه می شود.

 

در کنار عربستان و اسرائیل، ترامپ نیز با فشار بر کشورهای اروپایی بدنبال پیوستن این کشورها به این ائتلاف ضد ایرانی است. پیش از خروج از «برجام»، ترامپ از اروپایی‌ها خواسته بود با اصلاح آنچه او نواقص توافق هسته‌ای می‌خواند، توسعه برنامه‌های موشک‌های بالستیک و گسترش نفوذ منطقه‌ای ایران را محدود سازند. همزمان نیز عربستان سعودی تلاش کرده است با اعطای مشوق‌های اقتصادی به آمریکا و کشورهای اروپایی، بخصوص فرانسه و انگلیس، حمایت‌های بین‌المللی بیشتری برای ائتلاف ضد ایرانی خود بدست آورد.

 

منطق محوری این ائتلاف این است كه ایران نقش و نفوذ منطقه‌ ای خود را به بهای منافع عربستان سعودی و متحدان منطقه ای اش افزایش داده است. گروه‌های شبه نظامی دوستدار ایران – نظیر حزب‌الله لبنان، بسیج مردمی عراق (حشدالشعبی)، و حوثی ها در یمن– با تقویت موقعیت خود به ترتیب در سوریه، عراق و یمن، ساختارهای سیاسی جدیدی را در جهان عرب ایجاد کرده‌اند. روند تحولات توازن قدرت در منطقه را به نفع ایران و به ضرر سعودی ها و اسرائیلی ها تغییر داده است.

 

به واقع، شکست نظامی داعش در عراق و بخش اعظمی از سوریه، گفتگوهای سیاسی ادامه‌دار میان دولت اسد، ایران،‌ روسیه و ترکیه، و نقش تعیین‌کننده ایران در خنثی‌سازی رفراندوم استقلال دولت اقلیم کردستان عراق در سپتامبر ۲۰۱۷ ، همگی در تضاد با منافع سعودی‌ها و به نفع ایران بوده اند. همچنین علی رغم بمباران گسترده و مداوم مردم یمن، سعودی ها قادر به بازگرداندن منصور هادی به رأس قدرت دولت یمن نبوده اند. این در حالی است که قدرت نظامی حوثی ها در حال افزایش بوده، امری که در حمله‌های موشکی این گروه به عربستان سعودی كاملا مشهود است.

 

البته هدف نهایی این ائتلاف نه لزوما آغاز یك جنگ،‌ بلکه ایجاد یک اجماع بین‌المللی است که قدرت ایران را مهار و موقعیت دولت این کشور را در داخل تضعیف كند، بنحوی كه سیاست‌ منطقه‌ای این کشور از درون به چالش كشیده شود. به ویژه كه اعضای این ائتلاف معتقدند صداهای متفاوتی در داخل ایران نسبت به سیاست‌ منطقه‌ای این کشور شنیده می شوند.

 

پیروزی ترامپ در انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا جانی دوباره به تلاش‌های ضد ایرانی سعودی ها و رژیم اسرائیل بخشید. ترامپ با استهزاء و به چالش كشیدن دستاورد سیاست خارجی اوباما یعنی برجام، مقابله با ایران را سرلوحه سیاست‌های منطقه‌ای آمریكا قرار داده است. به موازات آن عربستان، اسرائیل و امارات با استفاده گسترده از لابی‌گری و مشوق‌های مالی خود سعی در اقناع ترامپ به پیروی از مدل "سیاست مهار" آنها دارند. 

 

تمرکز این ائتلاف ضد ایرانی، اول از همه بر ایجاد سردرگمی استراتژیک در باره پیامدهای منفی برجام برای منافع امنیتی آمریکا متمركز است. در قدم دوم این ائتلاف سعی کرده است تا موقعیت دیپلماتیک و اقتصادی ایران را بواسطه فشار بر کشورهای اروپایی برای انتخاب میان ایران و آمریکا تضعیف کند. در قدم سوم، این ائتلاف تمام تلاش خود را کرده تا ارتباط میان ایران و جهان عرب را کمرنگ کند. از نگاه ایران، یکی از دلایل اصلی تیره شدن روابط عربستان و قطر، تلاش ناكام ریاض در فشار بر دوحه برای کاهش روابطش با ایران بوده است. سعودی ها تاکتیک اشتباه و مشابه‌ای را در مجبور كردن سعد حریری نخست‌وزیر لبنان به استعفا به کار گرفتند.

 

تهران مقابله خصمانه ائتلاف ضد ایرانی جاری نسبت به نقش ژئوپلیتیک خود در منطقه را به عنوان طرحی برای حداقل کردن مشارکت ایران در حل بحران‌های منطقه‌ای ارزیابی كرده و اینكه منجر به تضعیف بیشتر دولت ها و نهادهای جهان عرب می شود. اطمینان ایران از موقعیت منطقه ای ‌اش به نوبه خود نتیجه دهه‌ها همكاری با شبكه ای از متحدان منطقه‌ای دولتی و غیردولتی است که می تواند در جهت دفاع از منافع خود به كار بگیرد.

 

البته بر خلاف تصور برخی دیدگاهها در جهان عرب و غرب كه دلیل نقش فزاینده ایران را در بی ثباتی در منطقه در نظر می گیرند، ایران از تداوم بحران‌های جاری در منطقه راضی نیست. چون هرج و مرج در منطقه، به ویژه كه به مرزهای ایران نزدیكتر می شوند، تهدید جدی امنیتی به حساب آمده و هزینه های زیادی را بر كشور تحمیل می كنند. تشدید تنش‌های منطقه ای و ظهور داعش تهدید مستقیم امنیت ملی در مرزهای این كشور با عراق و افغانستان به حساب می آیند.

 

همچنین، ایران تهدیداتی را که این ائتلاف ضد ایرانی متوجه این کشور در منطقه می‌سازد را رصد كرده و سعی در دفع آنها از طریق یك سیاست بازدارنده سه‌ جنبه ای داشته است: نخست، خودداری از تشدید تنش‌ها، دوم، همکاری متوازن و سوم، تقویت نیروهای دوست در منطقه است. به عنوان مثال، در یمن (بر خلاف سوریه) ایران آگاهانه حضور مستقیم نظامی خود در میدان منازعه را محدود كرده است. در سوریه، این کشور تمایل چندانی به تشدید تنش‌ها با رژیم اسرائیل ندارد و در تاسیس پایگاه‌های نظامی در جنوب سوریه محتاطانه عمل می‌کند. چون معتقد است ساخت چنین پایگاه‌هایی الزاما در راستای منافع استراتژیک تهران نیست، ضمن اینكه اطمینان دارد كه می تواند توازن قدرت با اسرائیل را از طریق اهرم های نامتقارن حفظ كند. ایران منافعش در سوریه را بواسطه همکاری با روسیه و ترکیه و حمایت از گفتگوهای سیاسی برای پایان درگیری‌ها پیش می‌برد. از طرفی این کشور تقویت حزب‌الله و حماس را به عنوان راهی برای دفع تهدیدات اسرائیل می‌بیند.

 

مضافا ایران از فرصت بحران قطر با هدف پرهیز از تنش بیشتر با عربستان سعودی استفاده نكرد. تقویت روابط با عمان و کویت به عنوان کشورهای میانجی از دیگر سیاست‌های ایران بوده است. این کشور همچنین در بحران سوریه از تنش با ترکیه در جنگ عفرین خودداری و با آنکارا در جریان خنثی‌سازی رفراندوم استقلال اقلیم کردستان عراق همکاری کرد. در سطح بین‌الملل نیز ایران همکاری‌ خود با اتحادیه اروپا، روسیه و چین برای حفظ برجام را ادامه می‌دهد و همواره بدنبال راهی برای خودداری از تشدید تنش با دولت ترامپ بوده است.

 

مهم‌ترین چالش‌های امنیتی دهه‌های اخیر ایران نظیر جنگ با عراق و ظهور داعش همواره از درون منطقه بوده‌ است. این چالش‌ها تهران را وادار کرده‌اند تا پاسخ‌های پیشگیرانه و به موقع به تهدیدات نزدیک مرزهایش دهد. ایران، آمریکا و اسرائیل را به عنوان اصلی‌ترین تهدید نظامی برای منافع امنیتی خود می‌بیند. ظهور داعش و گسترش گروه‌های تكفیری كه منافع این کشور را در منطقه و داخل تهدید می‌کنند از دیگر تهدیدات اصلی این کشور است. بر این مبنا، تهران در برابر شکل‌گیری هر نوع نظم منطقه‌ای که قدرت بازدارندگی کشورش را تضعیف كند ایستادگی خواهد کرد.

 

نظر به اینكه ایران خواهان حفظ موقعیت خود در خاورمیانه به منظور مقابله با تهدیدات امنیت ملی‌اش است، سیاست های مبتنی بر تحریم، به انزوا کشاندن، محدود کردن و حمایت از بی‌ثباتی‌های داخلی ایران نه تنها راه‌حل ناامنی‌های منطقه نخواهند بود، بلكه در نهایت منجر به تشدید بی‌ثباتی‌های منطقه می‌شوند. برعكس دیدگاه ائتلاف ضد ایرانی جاری، یك ایران باثبات و متحد كه مطمئن به تامین منافع منطقه ای خود باشد، راحت تر وارد تعامل و گفتگو با رقبای خود برای دستیابی به یك راه حل مورد قبول طرفین می شود.

 

اكنون برجام بنیان روابط منطقه‌ای و بین‌المللی ایران را به خصوص با کشورهای غربی شکل می دهد. بنابراین هرگونه تلاش برای از بین بردن این توافق یا به انزوا کشیدن ایران از طریق تحریم های اقتصادی، این کشور را تشویق به اتخاذ اقدامات سیاسی-امنیتی بیشتر برای دفاع از منافع استراتژیک خود خواهد کرد. تهران این تلاش‌ها را عبور از خط قرمزهای خود دانسته و اینكه مجبور به پاسخگویی است. ائتلاف ضد ایرانی جاری دستیابی به منافع امنیتی و اقتصادی مورد انتظار تهران از برجام را به خطر انداخته است. ایران با هدف لغو تحریم‌های بین‌المللی و دفع تهدیدات سیاسی-امنیتی توافق هسته ای را امضا کرد. اما اكنون هر دو در حال بازگشت هستند. این تحول به نفع ثبات منطقه ای نخواهد بود.

 

 

منبع: سرمقاله روزنامه دنیای اقتصاد، مورخ دوم اردیبهشت ۱۳۹۷ (ترجمه از شورای اروپایی روابط خارجی)


نویسنده

کیهان برزگر

کیهان برزگر رئیس سابق پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه است. وی دانشیار روابط بین‌الملل در واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی می‌باشد. حوزه مطالعاتی دکتر برزگر مطالعات سیاست خارجی، مسائل خاورمیانه و خلیج فارس، روابط ایران و آمریکا، و مسائل هسته‌ای ایران است.