گروه مطالعاتی روندهای فکری

کنون و آینده‌ی داعش: روایت میدانی اوضاع داعش در عراق

امروزه عباراتی مانند «پایان عراق»، «پایان سوریه» و آغاز سایکس پیکوی جدید زیاد شنیده می شود با این وجود ، عده‌ی پرشماری هم هستند که از اعاده‌ی تمامیت ارضی عراق و شکل‌گیری کشوری قدرتمند سخن می‌گویند. آنچه سبب طرح چنین مسائل و مباحثی شده است پیدایش و گسترش گروه خطرناکی به نام داعش یا دولت اسلامی است. برای ارزیابی روزهای کنونی عراق و آینده‌ی پیش روی این کشور، گروه روندهای فکری از دکتر یاسر عبدالزهرا دعوت به بحث نمود و این سؤال را به بررسی نهاد که چه آینده‌ای برای  عراق با داعش و بی‌داعش قابل تصویر است. دکتر عبدالزهرا که تحصیلات آکادمیک (در دانشکده‌ی حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران) و تجربیات عینی/ میدانی را به یکسان داراست به این پرسش گروه روندها، پاسخ مستدل و مفصلی داده است که شرح آن را در زیر می‌خوانید.
 
داعش: بی‌نظیر در فرماندهی، سازماندهی و عملیات
به باور دکتر عبدالزهرا، برای فهم اکنون و حدس آینده‌ی داعش، گریزی از مرور گذشته‌ی آن نیست. «برای نخستین بار در سال 2004 و بعد از اشغال عراق به دست آمریکا بود که ابو مصعب زرقاوی جماعت توحید و جهاد را تأسیس و با بن‌لادن بیعت کرد. در سال 2006 یعنی فقط بعد از دو سال زرقاوی پیشنهاد وحدت مجاهدین را داد که در خلال این امر، همه‌ی معارضین علیه اشغال متحد شدند. از سال 2011 بود که ابوبکر بغدادی رهبر کنونی داعش اندک اندک برجستگی یافت و به فرماندهی ی ارشد مجاهدین ارتقاء پیدا کرد.
 
وقتی ابوبکر بغدادی از سال 2010 به رهبری جماعت توحید و جهاد رسید گروه تحت امر او بر سایر گروهها مسلط شد. دلیل استیلای بغدادی این بود که او خطیبی شورآفرین بوده و خصایص کاریزماتیک دارد. علاوه بر این، البغدادی فنون نوینی را به اجرا گذاشت که بی‌سابقه بود: او عملیاتهایش را از قبل اعلام می‌کرد و به مساجد یا مراسم سوگواری شیعیان حمله می‌کرد؛ عملیات انتحاری گروه او چندلایه بود مانند منفجر کردن منطقه الکراده در بغداد. نکته‌ی بدیع دیگر، عملیات انتحاری و تروریستی کور و بی‌هدف او بود. شدت و قدرت حملات تروریستی گروه البغدادی رفته رفته او را به فردی مخوف بدل نمود. گروههای وفادار او در روز روشن به بانکها حمله و سرقت مسلحانه می‌کردند مانند حمله به بانک خیابان الرشید بغداد. در سایه‌ی تدابیر بغدادی، بسیاری از اعضای کنونی داعش به این گروه علاقه‌مند و عضو آن شدند.
 
دلیل اصلی تحرک داعش: فرسایش دولت مرکزی و گرایش مردم به حیات عشیره‌ای
استاد دانشگاه بصره ضمن مهم شمردن نقش قدرتهای خارجی، روی زمینه‌های داخلی تحرک داعش تأکید و عوامل زیر را موجب پیدایش و گسترش این گروه برشمرد : تبعیض گذاردن در خدمات‌رسانی به شهر و اعطای امتیازات ویژه به شهرهایی چون بغداد ، کربلا و نجف در مقابل الأنبار و نینوا. قانون بعثی‌زدایی و سوء استفاده عده‌ای از سران آن، اختلاف فزاینده شیعه / سنی و نیز عرب و کرد، حرکت‌های شیعه‌ستیز در بعضی مناطق و سنی‌ستیزی در مناطق دیگر که منجر به کوچاندن اجباری متقابل گردید، فساد اداری مسئولان، فقدان تدبیر درست در استفاده از بودجه‌ی انفجاری (برای نمونه با رشد قیمت نفت به بشکه‌ای 140 دلار، فقط 15 درصد از بودجه 8 میلیارد دلاری بصره جذب شد و بقیه به بغداد عودت داده شد.)، ضعف دولت در خدمات‌رسانی به مردم و پناه بردن مردم به مناسبات عشیره‌ای، تبعیض‌گذاری در استخدام نیرو و بعضاً انتصاب ناصحیح بعضی نفوذی‌های بعثی به مشاغل حساس (مثلاً مسئول دفتر فرماندهی کل قوا که یک بعثی بود!) همه و همه دست به دست داده و داعش را مجال جولان در عراق دادند. نخبگان اهل سنت و مردم عادی نسبت به این قبیل تحرکات معترض شده و در صلاح‌الدین، دیاله، نینوا و الأنبار راهپیمایی کردند. در کنار این معترضین، مشکل دیگر این بود که نیروهای شاغل در صحوه‌ها یا شوراهای بیداری که مقابل القاعده بسیج شده و تلاش‌های خوبی کرده بودند، زبان به اعتراض گشودند.  برای این که در دوره دوم، نوری مالکی مقابل آنها موضع گرفت و آنها را جذب نکرد. این در حالی بود که بعضی جریان‌های تندرو، معترضین را قاتل خوانده، آنها را به جنایات تاریخی متهم کردند.
 
تبدیل اختلاف موضع سیاسی به رویارویی عقیدتی
به روایت دکتر یاسر عبدالزهرا، «با اشغال عراق به دست آمریکا در سال 2003، شیعیان این کشور از سوی سنی‌ها متهم به خیانت و همدستی با اجانب شدند. این اختلاف بین گروهها، زمینه را فراهم کرد تا کشورهای ترکیه (در حمایت از جریان اسلامی)، عربستان سعودی (حامی العراقیه)، سوریه و بعضی بازیگران دیگر ( مانند قطر که از جریان افراط حمایت به عمل آورد ) وارد میدان شدند. مقامات سوریه نیز بیم آن داشتند که موفقیت پروژه آمریکا در عراق، آینده‌ی آنان را با خطر مواجه می‌کند به همین خاطر در عراق مداخله کردند به گونه‌ای که شش ماه قبل از شروع جنگ علیه سوریه، آقای نوری مالکی پرونده جرایم سوریه در عراق را به شورای امنیت سازمان ملل تسلیم کرد. سوریه ، هم قصد داشت افراطیون خود را به عراق اعزام کند تا دفن شوند و هم این که آمریکا در عراق موفق نشود. اما با شروع ماجرای سوریه، اوضاع عوض شد و این بار عراق وارد سوریه شد که به نظرم انتخاب درستی نبود چون عراق ظرفیت بازیگری در سوریه را نداشت.
 
جنگ روانی داعش و پیشروی تا 10 کیلومتری بغداد
در بهار 2014 بود که داعش با اندک تلفاتی موصل دو میلیون نفری را اشغال کرد و نیروهای دولتی با تمام امکانات عقب نشستند. این در حالی بود که داعش فقط 150 خودروی 10 نفره داشت و مهمترین ابزارش برای سیطره دو مؤلفه بود: بهره‌گیری از نارضایتی سنی‌ها به اضافه ضعف نیروهای دولتی و نداشتن انگیزه برای مقاومت. با ورود داعش و کشتار 1700 نفر در پایگاه هوایی اسپایکرمن (به اتهام کمک به کفار)، اسارت 5000 زن و دختر ایزدی و نمایش این جنایات در شبکه‌های مجازی ، داعش چهار استان را اشغال و به ده کیلومتری بغداد رسید. با نزدیکی داعش و اعمال وحشیانه و ضد شیعه‌ی آن (به خصوص نابودی قبور مقدسی چون مرقد حجر بن عدی)، آیت الله سیستانی فتوای جهاد داد، فتوایی که 90 سال پیش حوزه‌ی نجف علیه اشغال‌گران خارجی داده بود. در پی این فتوا حدود  2500000نفر به طرف جبهه حرکت کردند، سامرا به مرکز عملیات تبدیل و با کمک مستشاری ایرانی‌ها، داعش متوقف گردید. در خلال این وقایع، داعش در متصرفات خود تبلیغ دین و جذب نیرو می‌کرد. از جمله سند 16 ماده‌ای مدینه را اجرایی کرد که طبق آن بسیاری از آزادی‌های مردم سلب گردید، قتل و غارت اموال ایزدی‌ها، قتل عام شیعیان، انهدام مساجد و کلیساها و مراقد نشان داد این گروه برای بسط رفاه نیامده و صرفاً به انتقام می‌اندیشد. به همین خاطر در کمتر از یک سال جریان داعش رنگ باخت و این گروه که شعارش رهایی از حکومت طایفی و آغاز حکومت عادلانه بود، متوقف گردید. این گروه به قدری ثروت اندوخت که به غنی‌ترین گروه تروریستی جهان بدل شد. تصاحب همه‌ی امکانات متصرفات، غارت بانک‌ها (فقط بانک موصل 500 میلیارد دلار ذخیره داشت) و استخراج و پالایش نفت از طریق پالایشگاه بیجی، همگی مایه‌ی تحرک و سوخت و رونق داعش شده بود.
 
آینده‌ی داعش: عقب‌نشینی زمینی، طراحی عملیات مهیب در شهرهای بزرگ
روندهای نظامی اصلاً به نفع داعش نیست. این گروه مدتهاست متوقف شده است اما این به معنای آن نیست که فکر داعش هم در شرف انهدام است. داعش محصول فقر و تبعیض و تحریک است و باید این زمینه‌ها با دولتی عادلانه و مجهز به کشورداری عاقلانه از بین برود. در حال حاضر برنامه‌ریزی بر این است که تا چهار ماه دیگر موصل بازپس گرفته شود. مراحل عملیات این گونه است که طبق تجربه‌ی تکریت و فلوجه ، شهر موصل را به مدت نسبتاً طولانی محاصره و با اعمال فشار بیشتر ، داعش را به زحمت می‌اندازیم . چون در منطقه‌ی تحت محاصره کلیه‌ی فعالیت‌های رفاهی اقتصادی تعطیل می‌شود. آنگاه معبرهای امن برای خروج غیرنظامیان از کشور گشوده می‌شود و با بهره‌گیری از حملات هوایی متحدین، نیروهای ارتش به تدریج حلقه‌ی محاصره را تنگ‌تر کرده، نهایتاً شهر پاکسازی می‌گردد. داعش نمی‌تواند از مردمی که بیکارند و فرار می‌کنند مالیات بگیرد و این امر آن را مقابل مردم قرار می‌دهد. در حال حاضر داعش مدام عقب می‌نشیند اما اخیراً روی شهرهای مهم تمرکز کرده و انفجارهای بسیار مهیبی را سازمان داده است. آینده اصلاً به نفع داعش نیست و اصلی‌ترین اختلاف بر سر دو چیز است: شیوه‌ی رفع فقر و تبعیض از مناطق ویران‌شده و بالاخره مکانیسم ارجاع و حل اختلاف بین سنی / شیعی از یک سو و کرد / عرب از سوی دیگر. این در حالی است که مسعود بارزانی مدام بر استقلال تأکید دارد و از قبل از جنگ با داعش مقاصد استقلال‌طلبانه خود را دنبال می‌کند. آنچه الان مهم است وحدت نیروها به خصوص شیعیان است و حرکت‌هایی گه‌گاهی بعضی نیروها مانند آقای مقتدی صدر که مدام موضع عوض می‌کند عمیقاً به این ایده لطمه می‌زند.