حل بحران ریزگردها در پرتو همكاری های منطقه ای
امروزه چالش ریزگردها در کنار باران های اسیدی، تخریب لایه ازن، گرم شدن کره زمین، ذوب شدن یخ های قطب شمال و مسئله پسماندهای صنعتی و خانگی، در سطح جهانی مطرح و مورد تاکید است. حوزه وسیع این بحران و اهمیت آن کمابیش اقدامات و اختیاراتی فراتر از سطح ملی را طلبیده و بالطبع دولت ها را به اتخاذ کانال هایی برای همکاری های مشترک منطقه اي يا بین المللی مجبور خواهد نمود.
توسعه پایدار از اهداف اعلامیه هزاره سازمان ملل در سال 2000 میلادی بوده است که مبنایی برای تعهدات دولتها به اتخاذ تدابیر در این خصوص است. محیط زیست از شقوق توسعه پایدار به حساب می آید اما چالش ها و پیامدهای متنوع آن که غالباً انسان بنیاد است که با عبور از مرزهای سیاسی، ژئوپلیتیک وسیعی را دستخوش دگرگونی می سازد. به نحوی که از یک سو باید از آن به تهدید مشترک و نگرانی جمعی دولت های درگیر و متاثر یاد نمود و از سوی دیگر می تواند به عنوان شکل دهنده برخی منافع مشترک هم لحاظ گردد.
ریزگردها پدیده ای جوی و جغرافیایی است که در اثر خشکسالی، مداخلات انسانی در طبیعت نظیر سدسازی، بهره برداری نامتعادل از منابع آبی زیرزمینی، آلودگی های صنعتی، واکنش های شیمیاییِ آلاینده های گازی در جو زمین و برخی عوامل دیگر شکل می گیرند که همراه با غبار، دود یا ذرات خشک هستند. این پدیده ضمن این که در آب و هوای خشک ایجاد می شود، تهدیدات گسترده ای را با خود همراه دارد که عبارتند از: تهدید بالقوه برای امنیت زیست محیطی در منطقه، بحران اقتصادی و توسعه ای با ایجاد اختلال در فعالیت های تولیدی و حاکمیتی، آسیب های جدی بر سلامت انسانها، ماهیت خطرناک ذرات معلق که منتقل کننده انواع باکتری ها، کپکها و جلبکها هستند.
بحران ریزگرد در ایران از سال 1387 به نحو جدی مطرح شد. ریزگرد در کشور دارای دو منبع همزمان داخلی و خارجی است؛ اگرچه برنامه هایی چون سدسازی، بهره برداری غیر اصولی از تالاب ها و منابع زیرزمینی، خشکسالی و بطور کلی سوء مدیریت زمین و آب و تغییرات آب و هوایی در «داخل» این بحران را تشدید کرده، اما در سطح «خارجی» بیابان زایی کشورهای همسایه، تغییر وضع اقلیمی در بزرگترین صحرای ماسه ای جهان ـ ربع الخالی ـ گستره تراکنش این پدیده ها را در شکل گیری این بحران متغیر ساخته است. در این بحران کشورهایی چون ایران، عراق، عربستان، اردن، یمن، ترکیه، قطر، کویت، امارت متحده عربی و سایر کشورها اثر گذار یا متاثر از ریزگردهای عربی هستند.
محیط زیست در سیاست جهان فصل نوینی از ارتباطات و همکاری را رقم زده است. اگر چه در محیط منطقه ای جمهوری اسلامی ایران با عنایت به بی ثباتی های موجود در عرصه سیاسی، جنگ های داخلی و مانور تروریسم در ابعاد وسیع، این مهم از اولویت کشورها به حاشیه رانده شده است، اما مهم و قابل بررسی است. در این راستا باید گفت بحران ریزگردها به تهدیدات فوری و بلند مدت طبقه بندی می شوند. به عبارت دیگر با توجه به ارتباط این بحران با حیات و امنیت فردی در قالب تهدید کوتاه مدت و با توجه به شکل دهی به موانع توسعه ای و رکود اقتصادی که می تواند بی ثباتی های سیاسی و اجتماعی را به دنبال بیاورد؛ تهدید بلندمدت قلمداد می شود.
نکته حائز اهمیت این است که پدیده گرد و غبار این توانایی را دارد که در قامت مسائل سیاسی و امنیتی آشکار شود. از سویی دیگر، طرح تهدیدات در پیوند با امنیت است؛ بدین معنا که در شرایط کنونی امنیت با عبور از چهره های سنتی و نظامی بعد غیر نظامی یافته است. بحران محیط زیست از مسائل مهم در امنیت بین الملل محسوب می شود که جمع کثیری از کشورها را دربر می گیرد، ضمن آنکه امنیت زیست محیطی منوط به مدیریت پایدار و ماهیت ارتباطات میان دولت ها است. بر این اساس به رغم برگزاری نشست های مختلف منطقه ای در این زمینه، متاسفانه جنس بحران، حل آن را با دشواری مواجه نموده است؛ چرا که نیازمند شکل گیری ساختارهای چند جانبه یا عمل در قالب ساختارهای منطقه ای موجود و بهره گیری از ظرفیت های موجود در سطح منطقه و بین الملل است. اما کیفیت روابط حاکم نمایانگر درهم آمیختگی تهدیدات زیست محیطی با چالش های سیاسی است که وضع دشواری به خود گرفته است.
در واقع، بحران محیط زیست در شرایط موجود از وضع سیاسی منطقه اثرپذیرفته است. این بحران لایه جدیدی به مشکلات موجود در روابط کشورهای منطقه افزوده و بالقوه می تواند پتانسیل و منشا کشمکش جدیدی در منطقه شود.
بدیهی است که وجود تنش هاي منطقه اي بر تشديد بحران زیست محیطی مي افزايد. بر این اساس تلاش برای اجماع سازی در سطح منطقه با تصویر چشم انداز درست پیرامون منافع بلندمدت منطقه ای ضمن کمرنگ سازی موانع موجود می تواند اثرگذار باشد. همچنین کشورهای درگیر در بحران به خصوص ایران می توانند با تکیه بر تکنیک هایی چون بهره گیری از کارشناسان متخصص و فنی به منظور شفاف سازی در تسهیم مسئولیت کشورها در این رابطه، تاکید بر ماهیت تکنیکی و فنی بحران به منظور احتراز از سیاسی و امنیتی کردن مسئله، بستر سازی برای حل مشکلات قبلی و تقویت ثبات سیاسی در محیط امنیتی منطقه، مدیریت انتظارات و خواسته ها، تاکید و تقویت پاسخگویی بازیگران دخیل، تاکید بر ماهیت جمعی و اشتراکی راه حل و دستاوردها که می تواند صبغه رقابت را کمرنگ سازد، گام های رو به جلویی را با هدف عبور از واگرایی های موجود با تکیه بر مسائل زیست محیطی اتخاذ نمایند.