علل واگرایی در روابط ترکیه و مصر

تلاش اردوغان برای افزایش قدرت ریاست جمهوری، گسترش منازعه با کردها و سیاست های وي در قبال بحران سوریه سبب شد تا سیاست خارجی ترکیه از ویژگی های خاص و شخص محوری برخوردار شود. این در حالی است که رئیس جمهور مصر، السیسی، رقیب سرسخت اردوغان با کارت های قبرس، امنیت سینا و اسرائیل درصدد چالش کشیدن قدرت ترکیه در خاورمیانه  است. تداوم این وضع اگر چه می تواند دربردارنده منافعی برای طرفین باشد اما هزینه های خاص خود را بر منطقه تحمیل کرده و  می تواند درگیری های منطقه را در عراق، سوریه و قبرس تشدید نماید.
 
آشوب منطقه خاورميانه عربي توانست محک موثری بر روابط میان کشورهای منطقه باشد. یکی از این روابط پیرامون مصر و ترکیه بود. با سقوط مبارک در سال 2011 ترکیه به یکی از مهمترین حامیان منطقه ای دولت مصر مبدل شد. اما در ژوئیه 2013 به دنبال کودتا علیه محمد مرسی، مشی ترکیه تغییر کرد و به یکی از مخالفان اصلی این کشور مبدل شد. در اگوست 2013 ترکیه از شورای امنیت سازمان ملل درخواست  کرد تا مصر را تحریم کند. در سال بعد نیز السیسی از قدرت لابی برای ناکامی ترک ها در راهیابی به شورای امینت استفاده نمود. همچنین رئیس جمهور ترکیه، رجب طیب اردوغان در مصاحبه با الجزیره مطرح کرد که دولتش، رژیم السیسی را که با کودتای نظامی روی کار آمده و فاقد مشروعیت است نمی پذیرد. این روند رقابت و کشمکش تا کنون نسبت به متغیرهای متعددی بسط یافته است.
 
با روی کار آمدن اردوغان در ترکیه در سال 2002 و پیشبرد سیاست منطقه ای، تا حدودی مواضع مشترکبویژه منافع مشترک اقتصادی میان دو کشور عینیت یافته بود و به دنبال تحولات منطقه در سال 2011 و گسترش تعامل ترک ها با نخبگان اخوانی مصر، روند اتحاد استراتژیک دو کشور تقویت شد. تحلیلگران مصری نه تنها این اتحاد را عامل تامین امنیت و صلح در مدیترانه شرقی می دانستند بلکه سبب فشار مضاعف بر اسرائیل در اعمال زور تلقی می کردند.
 
در 3 جولای 2013 با برکناری محمد مرسی، رئیس جمهور، از قدرت  از سوی ارتش، زوال روابط دو کشور آغاز شد. وزارت خارجه مصر نیز طی مهلت 48 ساعته به سفیر ترکیه برای خروج از این کشور که با اقدام متقابل مواجه شد قطع روابط دیپلماتیک را تسریع نمود.
 
ترکیه بازیگر بزرگتری نسبت به مصر محسوب می شود. از این رو، بدون شک متمایل به پذیرش هژمون منطقه ای اش از سوی مصر است. در این وضعیت مدیریت صلح خاورمیانه یکی از کانون های رقابت دو کشور در جهان عرب است ضمن این که در شرایط کنونی شکاف بین قاهره و آنکارا در حال گسترش است. برخی تحلیل گران با طرح این نکته که مصر نقشی در ایجاد شکاف نداشته است، بسط ایدئولوژی اردوغان بر سر منافع دو کشور را عامل ایجاد آن می دانند. به عبارتی روابط دو کشور جدا از مسائل ژئوپلیتیک، متاثر از متغیرهای شخصی نیز هست؛ چرا که اردوغان قدرتمندترین رهبر ترکیه از زمان تاسیس دمکراسی چند حزبی ـ دهه 1950ـ تا کنون در این کشور است.
 
روابط ترکیه تقریباً با همه همسایگانش به غیر از دولت خودمختار کردستان در شمال عراق در اثر محاسبات غلط تخریب شده است. حتی در روابط با اتحادیه اروپا، امریکا، روسیه به نحو فزاینده ای تنش وجود دارد در حالی که ژئوپلتیک این کشور در مسئله سوریه وآوارگان سبب شده تا همچنان آنکارا از قدرت در عرصه دیپلماتیک بهره بگیرد. آغاز گفتگوها با اسرائیل و عادی سازی روابط سیاسی می تواند گام موثری در  تغییر سیاست خارجی این کشور در منطقه باشد باید عنوان کرد که اسرائیل به محوری برای رقابت میان مصر و ترکیه مبدل شده است که هر دو کشور منافع خاصی را از این طریق دنبال می کنند. به دیگر سخن، تعامل اسرائیل با مصر به معنای کاهش نفوذ اردوغان بوده است لذا اصلاح روابط ترکیه با اسرائیل می تواند به معنای نفوذ در منطقه بویژه در غزه باشد.
 
در شرایط کنونی، حماس یک متغیر هویتی و جغرافیایی برای مصر و یک کارت منطقه ای برای ترکیه است که با تکیه بر روابط مطلوب ترکیه ـ اسرائیل می تواند ترک ها را به ساخت یک بندر در غزه و حضور در فعالیت های عمرانی و زیر ساختی این باریکه ترغیب کند. در حالی که این وضعیت نگرانی مشترک قاهره و تشکیلات خودگران در رام الله را به دنبال خواهد داشت. قاهره ضمن رد تاسیس بندر در غزه به دلیل احتمالات ناشی از  قاچاق اسلحه برای شبه نظامیان در سینا آن را تهدید مستقیم نسبت به امنیت ملی خود می داند. در واقع مصر نقشی برای ترکیه در غزه قائل نیست و حضور آن را با توجه به وجهه ایدئولوژیک و اسلامگرایی سبب تقویت جریان اخوان حاکم و محبوبیت آن در این باریکه می داند. این نگرش بر دو مفروض در دولت السیسی استوار است؛ نخست این که همانطور که دیوید شنکر مدیر برنامه اعراب در موسسه واشنگتن مطرح کرد حماس یک جریان اخوانی و حامی شورشیان در سینا است. سپس این که مصر، نه تنها ترکیه را  یک بازیگر سازنده و موثر نمی داند بلکه آن را کارگزاری ایدئولوژیک و اسلامگرا می دانند که سبب گسترش محبوبیت حماس در غزه خواهد شد.
 
به اعتقاد برندا شافر محقق شورای آتلانتیک در واشنگتن، غزه برای مصر یک مسئله خارجی محسوب نمی شود بلکه به دلیل همجواری با سینا یک موضوع مربوط به امنیت ملی مصر است. حماس به دلیل مرز مشترک با مصر در این کشور منافع آشکاری دارد؛ در حالی که اقدامات آنها بر امینت داخلی و ملی مصر موثر است. به اعتقاد مقامات مصر، شاخه نظامی حماس مجری برنامه ها و توطئه های رهبران اخوان المسلمین در ترکیه است کما این که در جریان ترور داستان کل مصر هشام برکات در ژوئن 2015، ژنرال مجدی عبدالغفار وزیر کشور آن را به حماس منتسب کرد، اتهاماتی که از سوی حماس رد شد و هنوز مبتنی بر مدارک مستدل نیست. در شرایط کنونی منافع متعارض دو کشور در غزه برجسته است. اردوغان همسو با حماس و سازمان های  حقوق بشری بر کاهش محاصره غزه تأکید دارد، در حالی که مصر و اسرائیل آن را در راستای کنترل نیروی رادیکال و ممانعت از ارسال سلاح موثر می دانند.
 
اخوان المسلمین از متغیرهای کلیدی و موثر در بسط اختلاف میان دو کشور است. در این رابطه اردوغان با اذعان به غصب حق سیاسی محمد مرسی و فقدان مشروعیت دولت السیسی، به حمایت از متحدان سابقش می پردازد در حالی که مصر، آنکارا را به حمایت از رهبران اخوانی که آن هارا تروریست می داند، متهم می کند. روشن است که قدرت یابی اخوان در مصر آغاز مدیریت نظم منطقه ای از سوی ترک ها بود. ترکیه تلاش وسیعی برای ارتقای سیاست منطقه ای خود در دوران مرسی صورت داد. بدین منظور برای تقویت اقتصاد مصر به سیاستهای حمایتی، سرمایه گذاری و تجارت روی آورد. در سپتامبر 2012 آنکارا دو میلیارد دلار به دولت قاهره کمک کرد. در کنار ملاقات گسترده رهبران دو کشور، حدود40 توافقنامه در زمینه های تجاری، علمی، بانکداری، توریسم و .. طی حکومت یکساله مرسی امضاء شد.
 
اکنون که اخوان المسلمین در داخل مصر گروهی تروریستی قلمداد می شوند ترکیه به گسترش تعامل با رهبران و حامیان سنتی اخوان در منطقه مانند حماس و قطر روی آورده است و معتقد است با تقویت جریان اخوان در منطقه می تواند متحدان قدرتمندی در منطقه برای خود شکل دهد. سیاستی که به تضعیف موقعیت داخلی و منطقه ای السیسی منجر می شود. در شرایط جاری اگر چه رویای قدرت یابی اخوان کنار گذاشته شده اما فراموش نشده است.
 
در نهایت اینکه بهبود روابط ترکیه و مصر ضمن  ممانعت از اخلالگری های منطقه ای سبب تامین ثبات بیشتر در منطقه و شکل گیری منافع اقتصادی متقابل می شود. همچنین تقویت نهادهای منطقه ای و عملکرد آنها بویژه سازمان همکاری های اسلامی را سبب خواهد شد. اما اردوغان آن را به رهایی مرسی، لغو مجازات اعدام، آزادی زندانیان سیاسی و رفع ممنوعیت از احزاب سیاسی ـ مذهبی در مصر موکول کرده است. به طوری که در این رابطه سخنگوی وزارت خارجه مصر احمد ابوزید نیز گفت که ترکیه باید قبل ازهر گونه بهبود رابطه، نگرانی های خود پیرامون شرایط مصر را تغییر دهد.


نویسنده