بحران سوریه و شكافهای منطقهای
بحران سوریه به مثابه يك بحران سیاسی عمیق پس از برگزاری مذاکرات بین المللی و چند جانبه متعدد در سطح منطقهای و بین المللی به مراحل حساس خود رسیده است. نکته حائز اهمیت در ارتباط با بحران سوریه، نقش آفرینی بازیگران متعدد در آن بوده است. برداشتها و دیدگاههای مختلف و تضاد منافع میان بازیگران داخلی، منطقهای و بین المللی تأثیرگذار در سوریه، بحران این کشور را به بحرانی عمیق و پیچیده تبدیل کرده است. در اين ميان، البته ابعاد منطقهای بحران برجستهتر از ابعاد ديگر میشود.
اكنون بازیگران فعال در عرصه بحران سوریه به دو دسته تقسیم میشوند: گروه نخست، بازیگرانی هستند که با تأکید بر حل منازعه سوریه از طرق مسالمت آمیز خواهان ایجاد اصلاحات اساسی در این کشور بدون هر گونه مداخله نظامی خارجی هستند. در این گروه طیفی از کشورهای قدرتمند و بازیگران جهانی همچون روسیه و چین و بازیگران منطقهای همانند ایران و حزب الله لبنان قرار دارند.
در گروه دوم کشورهایی مانند آمریکا، عربستان سعودی، ترکیه، اسرائیل و قطر به همراه بیشتر کشورهای اتحادیه عرب قرار دارند. این بازیگران خواهان تغییر نظام در سوریه با تأکید بر حل منازعه سوریه از طرق خشونت آمیز و مداخله خارجی هستند. اگر چه هر یک از این بازیگران انگیزههای متفاوت و مختلفی را از مداخله در امور سوریه دنبال میکنند اما هدف مشترک برکناری اسد، آنها را در کنار هم قرار داده است.
از زمان شکلگیری بحران سیاسی در سوریه هر یک از این گروهها به حمایت و پشتیبانی از طرف های درگیر در منازعه داخلی سوریه پرداختند. در همین راستا، آمریکا به همراه بازیگران منطقهای از جمله عربستان سعودی، قطر و ترکیه با سیاستهای مختلف از جمله حمایت گسترده و همهجانبه مالی، تسلیحاتی و آموزشی از مخالفان نظام بهخصوص جریانهای اسلامگرای سلفی توانستند موازنه نیروهای داخلی سوریه را به نفع معارضان دولت سوریه تغییر دهند. از همین رو، وضعیت میدانی نیروهای داخلی سوریه تا اواسط سال 2015 میلادی به سود گروههای مسلح سلفی مخالف نظام بود و شهرهای متعددی از جمله ادلب، جسرالشغور و تدمر به دست آنان سقوط کرد؛ این امر دولت سوریه را در وضعیت بسیار خطرناکی قرار داد.
در این میان یکی از مسائلی که نقش مهمی در تغییر معادلات و موازنه داخلی نیروها داشت و به سود نظامیان سوریه منجر شد ورود نظامی روسیه به سوریه بوده است. با ورود نظامی روسیه، تحولات داخلی سوریه شتاب بیشتری به خود گرفت و ارتش سوریه در کنار نیروهای حزب الله لبنان و نیروهای مردمی سوریه به کمک مستشاران ایرانی، توانست در جهت بازپسگیری مناطق تحت کنترل گروه های تروریستی و شورشیان موفقیت زیادی کسب کند.
مجموع این تحولات باعث پیروزیهای گسترده ارتش سوریه شد و صحنه عملیات در سوریه به صورت کامل تغییر یافت. بعد از موفقیت عملیات «نصر حلب» دو شهر نبل و الزهراء در شمال حلب، پس از سالها از محاصره خارج شدند. در نتیجه این عملیات، ارتباط گروههای مسلح معارض نظام حاضر در شهر حلب با ترکیه قطع شد و در حالتی از شبه محاصره قرار گرفت.
این رخدادها، واکنش شدید و خشم طرفدران معارضان دولت سوریه بویژه عربستان سعودی و ترکیه را در برداشته است. از همین رو، اخیراً مقامات دو کشور از امکان شرکت در عملیات نظامی زمینی در سوریه در پوشش مبارزه با داعش سخن گفته اند. در حقیقت، عربستان سعودی و ترکیه پس از پیشروی گسترده و دستاوردهای چشمگیر ارتش سوریه در استان حلب و مناطق استراتژیک آن به ستوه آمده و قصد دارند موازنه نیروهای داخلی را به نفع معارضان و گروههای اسلامگرای سلفی از جمله جیش الاسلام و احرار الشام بازگردانند؛ چرا که این کشورها چندین سال است هزینههای زیادی را در قالب حمایت های مالی و تسلیحاتی به گروههای معارض و اسلامگرای سلفی در سوریه پرداخت کردهاند و نمی خواهند با ادامه پیشرویهای ارتش این کشور در حلب و مناطق دیگر از بین برود؛ به همین دلیل است که اخیراً ایده عملیات نظامی زمینی در سوریه را مطرح کردهاند.
اما مقامهای روس و ایران در هفته اخیر بارها به برخی کشورهای منطقه از جمله عربستان سعودی و ترکیه که قصد تهاجم به سوریه را به بهانه مبارزه با تروریسم دارند، هشدار دادهاند. در همین راستا، مدودیف نخست وزیر روسیه نسبت به عواقب اینگونه عملیات خارجی و تهاجم نظامی به سوریه هشدار داد و از آن به عنوان زمینه بروز «جنگ جهانی سوم» یاد کرد. سردار مسعود جزایری، معاون رئیس ستاد کل نیروهای مسلح نیز ضمن هشدار به سران عربستان و ترکیه برای اعزام نیروی زمینی به سوریه، هدف از این اقدامات را «جنگ روانی علیه مقاومت مردم سوریه» دانست.
در عین حال، ایده عملیات نظامی زمینی در سوریه، اختلاف میان آمریکا با ترکیه و عربستان سعودی را تشدید کرد؛ زیرا اوباما مایل نیست آمریکا را وارد یک رویارویی نظامی با روسیه بکند. لذا با هشدار آمریکا و ناتو، ترکیه و عربستان از ورود تهاجمی به خاک سوریه خودداری کردند.
نگرانی آمریکا و متحدان غربیاش این است که بحران سوریه از فضای داخلی این کشور خارج و به یک بحران بین المللی تبدیل شود. به همین دلیل، طرح برقراری آتشبس گزینهای بود که آمریکا و بازیگران بین المللی بحران سوریه به آن تن دادند تا در واقع بتوانند از گسترش بحران سوریه جلوگیری کنند. البته همزمان با آغاز مذاکرات روسیه و آمریکا جهت برنامهریزی پیرامون اعلام زمان آتشبس در سوریه، عربستان سعودی 30 نفر از نیروهای نظامی خود را به همراه تعدادی جنگنده به پایگاه اینجرلیک ترکیه اعزام کرده است تا به نوعی مانع از ادامه مذاکرات و راه حل سیاسی برای خروج از بحران سیاسی سوریه شود.
به هر ترتیب، تعارض منافع و رقابت میان قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای تأثیرگذار در بحران سوریه، بازی با حاصل جمع جبری صفر را ایجاد کرده كه خود مانع هر گونه سازش و راه حل سیاسی برای خروج از بحران سیاسی در سوریه شده است. مجموعه این شرایط و شکافهای عمده داخلی در کنار متغیرهای مؤثر و مداخلهگر منطقهای و فرامنطقهای، موجب پیچیدگی، تعمیق، تشدید تحولات و تداوم بحران در سوریه شده است و راه حل سیاسی برای خروج از بحران سوریه را دشوار ساخته است.
پیرامون تأثیرات و پیامدهای بحران سیاسی عمیق سوریه بر منطقه نیز میتوان گفت که بحران سوریه موجب تسری این بحران به مرزهای عراق و لبنان شده و به افزایش تنش و منازعه در سطح منطقهای منجر شده است. این امر به نوبه خود منجر به کاهش تمایل همکاری و افزایش اختلاف بین بازیگران تأثیرگذار در بحران سوریه شده است. روابط جمهوری اسلامی ایران با عربستان سعودی، ترکیه و قطر تحت تأثیر بحران سوریه با سردی مواجه شده است. همچنین این بحران بر روابط بغداد - آنکارا و مسکو - آنکارا تأثیر منفی گستردهای بر جای گذاشته است.
بحران سوريه نمونهای بارز از شکلگیری يک منازعه در ابعاد استراتژيکی در سياست بينالملل و گسترش درگيریهای سياسی و امنيتی در نظام منطقهای خاورميانه، ميان قدرتهای بزرگ و متحدان منطقهای آنها است. این امر در صورت پافشاری هر یک از بازیگران میتواند ضمن به مخاطره افتادن منافع و تحمیل هزینههای گزاف برای آنها، امنیت منطقه و چشمانداز ثبات در آن را نیز تحت تأثیر قرار دهد. در همین راستا، اتخاذ رویکردهای منطقی و اولویت دادن به راهحلهای مبتنی بر توافق نسبی که در آن منافع و ملاحظات تمامی بازیگران رعایت شود بهتر میتواند به کاهش تنشهای فعلی و هموار کردن مسیر کاهش بحران كمك كند.