سایه تاریخ در نگاه ترکیه و ارمنستان
در روزهای میانی ماه فوریه، دولت ارمنستان خروج خود را از روند تصویب دو پروتکلی که در سال 2009 با ترکیه امضاء کرده بود، اعلام نمود. این پروتکل ها شامل برقراری روابط دیپلماتیک و بازگشایی مرزهای مشترک ارمنستان و ترکیه بودند. در ضمن در روزهای اخیر شاهد ترتیب دادن مراسمی با شکوه به مناسبت صدمین سالگرد یاد بود آنچه قتل عام ارامنه در دوران عثمانی خوانده می شود هستیم. به نظر می رسد ریشه این تصمیم دولت ارمنستان و تلاش این کشور برای برگزاری مراسم باشکوه فوق الذکر، نه در موانع هویتی و یا فقدان اراده سیاسی لازم نزد مقامات ترکیه برای عادی سازی " مسئله ارمنی " و بهبود روابط با ارمنستان، بلکه در مسائل هویتی و تحولات داخلی ارمنستان باید جست.
بسیاری از تحلیل گران، اتخاذ ناگهانی و غیر مترقبه تصمیم خروج ارمنستان از روند تصویب پروتکلهای سال 2009 و تلاش این کشور در برگزاری مراسمی باشکوه به مناسبت صدمین سالگرد کشتار ارامنه را به پافشاری ترکیه بر محکوم نکردن این کشتار نسبت می دهند. به اعتقاد این تحلیل گران، با وجود گشایش هایی که در روابط ترکیه و ارمنستان در سالهای اخیر صورت گرفته است، "مسئله قتل و عام ارامنه" به مسئله ای امنیتی نزد نخبگان سیاسی و فرهنگی ترکیه و ارمنستان تبدیل شده است که سایه سنگین آن بر روابط دو کشور باقی خواهد ماند. حال آنکه به نظر می رسد ترکیه در سالهای اخیر وارد روند عادی سازی و امنیتی زدایی از "مسئله ارمنی" شده است ولی در ارمنستان کمتر نشانی از این روند مشاهده می شود.
شاید بتوان یکی از مقاوم ترین اختلافات عرصه بین المللی را اختلاف و مناقشه در روابط دو كشور ترکیه و ارمنستان دانست. روابط دو کشور ترکیه و ارمنستان از ابتدای استقلال ارمنستان با وجود اینکه ترکیه از اولین کشورهایی بود که استقلال این کشور را به رسمیت شناخت در بیشتر مواقع پر تنش بوده است. تنشی که البته با جنگ قره باغ ميان جمهوری آذربایجان و ارمنستان فزونی یافت. عليرغم اين پيشينه، بعد از روی کار آمدن حزب عدالت و توسعه، روابط ارمنستان و تركيه شاهد گشایش های قابل توجهی بود.
گشایش در روابط ارمنستان و تركيه تا حد زیادی متاثر از عادی سازی و امنیتی زدایی از "مسئله ارامنه" در ترکیه بوده است. روندی که خود برآمده از اروپايي شدن تركيه و سازوكار"شرط گذاري" Conditionality اتحاديه اروپا و همچنین باز شدن سپهر عمومي بر روي مناظرات مربوط به اين رابطه و این مسئله بوده است. در چارچوب سازوكار شرط گذاري اتحادیه اروپا، شاهد بوده ايم كه برخي از كشورها و نهادهاي اروپايي، ضمن غیر قانونی دانستن انکار کشتار ارامنه، پذيرش مسئوليت این کشتار به عنوان نسل كشي از طرف تركيه و توجه به دعاوي ارامنه را پيش شرط پذيرش كامل تركيه در اتحاديه اروپا قرار داده اند.
باز شدن سپهر عمومي بر روي مناظرات مربوط به "مسئله ارامنه" نیز از دیگر تحولات چند سال اخیر در ترکیه بوده است. یکی از ابتکارات مهم در این حوزه تشکیل کمپین عذر خواهی از کشتار ارامنه در جنگ جهانی اول بود که توسط جمعی از روشنفکران برجسته ترکیه شکل گرفت و گروهی از مردم از آن حمایت کردند. اين نكته از آنجا اهميت مي يابد كه در هويت ملي، فرهنگ و سنت شفاهی ترکیه همواره گرايشي قدرتمند به برجسته سازي افتخارات و پيروزي ها و فراموش كردن خاطرات درناك فروپاشی عثمانی وجود داشته است. شاهد مثال نسبتا جدید این مسئله بیانیه سال گذشته میلادی رجب طیب اردوغان است. او در این بیانیه در اقدامی بیسابقه، با قربانیان کشتار ارامنه در زمان جنگ جهانی اول و دوران امپراتوری عثمانی ابراز همدردی کرد و ضمن غیرانسانی خواندن پیامدهای آن کشتارها، به نوادگان قربانیان تسلیت گفت.
به هر روی، عادی سازی و امنیتی زدایی از "مسئله ارامنه" در ترکیه به همراه تحولات مربوط به مناقشه روسیه و گرجستان در سال 2008 و نيز پيگيري منافع اقتصادي، از جمله عواملي بودند كه تركيه را در مسير حضور بيشتر در منطقه قفقاز و تلاش براي گسترش روابط با ارمنستان قرار دادند. نقطه عطف این تحول سفر رئیس جمهور ترکیه به ارمنستان در 6 سپتامبر 2008 با استفاده از فرصت بازی های مقدماتی جام جهانی فوتبال میان ارمنستان و ترکیه برای باز کردن کانالهای ارتباطی دو کشور بود. توافق آنكارا و ايروان براي ایجاد کمیسیونی جهت انجام گفتگو در ابعاد تاریخی رویدادهای سالهای پایانی امپراطوری عثمانی برای بازگرداندن اعتماد متقابل بین دو کشور؛ ایجاد "شورای همکاری های تجاری بین ترکیه و ارمنستان" و توافق برای شناسایی متقابل مرز بین دو کشور بر اساس حقوق بین الملل و بازگشایی مرز مشترک از جمله گامهاي آنکارا و ایروان در مسير عادي سازي روابط دوجانبه بود.
البته حضور و نفوذ گروهها و احزاب ملی گرا در ترکیه و همچنین مسئله مناقشه قره باغ و مخالفت جدی جمهوری آذربایجان با هر گونه عادی سازی روابط ترکیه با ارمنستان تا پیش از حل این مناقشه، عوامل مهمی در کند کردن روند عادی سازی روابط ترکیه و ارمنستان و تصویب پروتکل های امضاء شده دوجانبه در ترکیه بوده و خواهند بود. با این وجود به نظر می رسد لااقل بخش مهمی از موانع هويتي ترکیه برای عادی سازی روابط با ارمنستان برطرف شده است ولی موانع سیاسی و هویتی بهبود روابط برای طرف ارمنی همچنان پرقدرت باقی مانده است.
دولت ارمنستان از همان ابتدای ورود به روند مذاکرات با ترکیه، با مخالفت جدی مخالفان داخلی خود مواجه بود که مشروعیت انتخاب وی در انتخابات ریاست جمهوری ارمنستان را به چالش کشیده بودند و مخالفین حتی به نشانه اعتراض از ائتلاف دولت خارج شدند. امضای پروتکل ها حتی باعث ایجاد اختلاف میان ایروان و دیاسپورای پر قدرت ارمنی شد كه هر گونه عادي سازي روابط را مشروط به رسمیت شناختن نسل کشی ارامنه و عذرخواهی رسمی تركيه مي كنند و در تلاشي گسترده براي تثبيت مفهوم "نسل كشي ارامنه" در سطح جهاني هستند.
اینها همگی نشانه های تاثیرگذاری بعد هویتی و تاریخی قدرتمند "مسئله قتل و عام ارامنه" نزد نخبگان و شهروندان ارمنی است. در ماه های اخیر نیز شاهد افزایش بحران مشروعیت دولت ارمنستان و افزایش مخالت های داخلی در خصوص عملکرد دولت بوده ایم که حتی به درخواست مخالفین برای انجام انتخابات زودرس ریاست جمهوری منجر شده است. این مسائل همگی نقش مهمی در تلاش گسترده دولت ارمنستان برای برگزاری باشکوه صدمین سالگرد یاد بود قتل عام ارامنه و همچنین تصمیم غیرمترقبه خروج از روند تصویب پروتکل های سال 2009 در پاسخ به تلاش ترکیه برای کم اثر کردن این مراسم بوده است.
به نظر می رسد سایه تاریخ روابط ایروان و آنکارا، بیش از ترکیه، بر سر ارمنستان افکنده شده است. تحولات هویتی و گفتمانی چند سال اخیر در ترکیه، بخش مهمی از موانع هویتی و تا حدودی سیاسی عادی سازی "مسئله قتل و عام ارامنه" و روابط با ارمنستان را از میان برده است. حال آنکه "مسئله کشتار ارامنه" و همچنین استفاده سیاسی حاکمین ارمنستان از این مسئله، همچنان مانعی مهم برای بهبود روابط دو کشور باقی خواهد ماند.